1395/2/6 ۱۱:۲۴
اسفند۱۳۹۰ به مناسبت پنجاهمین سال گشایش شعبه تهران موسسه باستانشناسی آلمان، نمایشگاهی با عنوان «تهران ۵۰؛ تاریخچه نیمقرن حضور باستانشناسان آلمانی در ایران» به مدت سه ماه در موزه پرگامون برلین برگزار شد. در این نمایشگاه آثار مربوط به فعالیت باستانشناسان آلمانی و معرفی دستاوردهای بررسی و کاوش و مطالعات باستانشناختی پژوهشگران آلمانی به نمایش درآمد.
روایت باستانشناسی ژرمنها در ایران مرجان حاجیرحیمی : اسفند۱۳۹۰ به مناسبت پنجاهمین سال گشایش شعبه تهران موسسه باستانشناسی آلمان، نمایشگاهی با عنوان «تهران ۵۰؛ تاریخچه نیمقرن حضور باستانشناسان آلمانی در ایران» به مدت سه ماه در موزه پرگامون برلین برگزار شد. در این نمایشگاه آثار مربوط به فعالیت باستانشناسان آلمانی و معرفی دستاوردهای بررسی و کاوش و مطالعات باستانشناختی پژوهشگران آلمانی به نمایش درآمد. همایشی دو روزه با محورهایی مرتبط با این مناسبت از دیگر برنامههای این رخداد بود. همچنین کتابی با عنوان «تهران ۵۰: تاریخچه نیمقرن حضور باستانشناسان آلمانی در ایران» به همین مناسبت به زبان آلمانی منتشر شد. دیروز موزه ملی ایران با همکاری موسسه باستانشناسی آلمان نمایشگاه یادشده را پس از گذشت پنج سال و با عنوان «تهران ۵۵» در موزه ملی ایران برپا کرد که تا 24اردیبهشت دایر است. در حاشیه این نمایشگاه کتاب «تهران ۵۰: تاریخچه نیم قرن حضور باستانشناسان آلمانی در ایران» هم رونمایی شد. این کتاب را حمید فهیمی، پژوهشگر موسسه باستانشناسی خاورمیانه دانشگاه فرای برلین در مدت یک سال و نیم به فارسی برگردانده و خود نیز بخشهایی از آن را نوشته است. اما گردآورندگان اصلی باربارا هلوینگ و پاتریسیا رحیمیپور هستند.به این بهانه گفتوگویی با حمید فهیمی ترتیب دادهایم تا با این کتاب و اهمیت آن بیشتر آشنا شویم.
درباره عنوان کتاب بگویید. چرا «تهران ۵۰»؟ عنوان کتاب بیانگر قدمت تولد شعبه تهران موسسه باستانشناسی آلمان در ایران است. گشایش این شعبه از موسسه باستانشناسی آلمان برای آلمانیها اهمیت زیادی داشته و دارد. ضمن اینکه تفکر گشایش آن بیش از پنجاه سال قدمت دارد ولی به خاطر شرایط نامناسب سیاسی و جنگ جهانی دوم این گشایش با تاخیر همراه شد.
انتشار کتاب «تهران ۵۰: تاریخچه نیمقرن حضور باستانشناسان آلمانی در ایران» چه اهداف عمدهای را دنبال میکند؟ همانطور که میدانید، نمایشگاهها و همایشها همواره موقت بوده و دورهای کوتاه در اذهان میمانند، ولی همیشه انتشارات مربوط به آنها ماندگار خواهند شد. به اعتقاد من از عمدهترین اهداف انتشار این کتاب ماندگارسازی تاریخچه شکلگیری این شعبه در تهران و نیز گردآوری اطلاعات مربوط به عملکرد باستانشناسان و پژوهشگران آلمانی در ایران و پرداختن به نقش آنها در رشد و توسعه باستانشناسی ایران است که در آن زمان بسیار جوان بوده است.
محورهای اصلی این کتاب شامل چه مواردی هستند؟ این کتاب حاصل پژوهش و بررسی جمعی 21نفره از پژوهشگران آلمانی و ایرانی و دیگر ملیتهاست. محورهای این کتاب کمی فراتر از عنوان آن است. به عبارتی کتاب نگاهی عمیقتر به موضوع باستانشناسی ایران و نقش آلمانیها در آن دارد. در ابتدای کتاب به چگونگی آشنایی آلمانیها و ایران بهعنوان دو غریبه در قرن ۱۹ میلادی اشاره شده است. برای شکافتن بیشتر و درک ژرفتر این موضوع مقالاتی درباره جنبشهای روشنفکری این قرن در آلمان یا شکلگیری علوم و پژوهشهای باستانشناسی در اروپا آمده است. در مقابل جنبشهای تجددخواهی و میل به شناخت و درک گذشته در ایران هم از قلم نیفتادهاند. پیشینه بنیانگذاری موسسه باستانشناسی آلمان و تفکر تاسیس شعبههایی از آن در دیگر کشورها و بهویژه در مشرقزمین و نیز تاریخچهای جامع از پژوهشهای نخستین منطقهای اروپاییان در ایران و بهطور کلی مشرقزمین از جمله سرفصلهای جذاب و خواندنی این کتاب هستند. البته بررسیهای مرتبط به اوضاع و احوال حکومت قاجارها و نگاه آنها به مسائل گذشته و کاوشهای باستانشناسی هم قابل توجه است. بسیاری از مطالب این کتاب میتواند بهعنوان ارجاع دستاول محسوب شود. دستنوشتهای از ارنست هرتسفلد از سفر ماجراجویانهاش به ایران و آذربایجان و بازگشت جنجالیاش به اروپا از جمله مطالب این کتاب است که آن را از حالت یک نوع پژوهش صرف کتابخانهای بیرون آورده است. جالب این است که دستکم سه نسل از باستانشناسان آلمانی در مطالب این کتاب سهم دارند.
پس با این حساب، این تنها یک کتاب باستانشناسی نیست که به گزارش کار آلمانیها در ایران پرداخته باشد. به هیچوجه. محورهای این کتاب بسیار گوناگون و متنوع هستند. شاید بتوان از آن بهعنوان مرجعی معتبر درخصوص تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی نظامی قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی یاد کرد که در دل این نگاه تاریخچه گشایش شعبه تهران موسسه آلمانها و فعالیتشان در ایران بررسی شده است. جنبشهای فکری، جنگ جهانی اول و دوم، بهرهبرداری حکومتها از باستانشناسی در خدمت بیداری ملی، ارتباط رضاشاه با آلمانها، تحولات بزرگ نظامی و سیاسی در آلمان و نقش آن در روابط فرهنگی و کار باستانشناسانه آنها در ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است. درباره نقش پررنگ نسل نخست باستانشناسان ایرانی در شکلگیری باستانشناسی در ایران بهعنوان یک دانش و زندگینامه چند نفر از آنان همچون سیدمحمدتقی مصطفوی، علی سامی، علی حاکمی، عزتالله نگهبان و... مقالههای جداگانهای توسط خودم در این کتاب آمده است. این کتاب از نظر تصویری هم منحصربهفرد است. تصاویر ارزشمندی از آرشیوهای خصوصی برخی پژوهشگران آلمانی در ایران متناسب با محورهای کتاب منتشر شده است.
کمی از فعالیتهای باستانشناسان آلمانی در ایران که در این کتاب هم آمده است، بگویید. نخست به عملکرد افرادی همچون ژنرال آلبرت شیندلر در دوره قاجار اشاره شده که برای مثال با کمک افراد محلی در تپه حصار کاوش کرده بود و افرادی مشابه او. همچنین کاوشها و پژوهشهای تختجمشید، پاسارگاد، تل باکون و کوه خواجه، که توسط باستانشناسانی همچون ارنست هرتسفلد انجام شده است. مورخ- معماران مشهوری همچون ولفرام کلایس و دیتریش هوف که سالها چه بهعنوان رئیس شعبه و چه بهعنوان پژوهشگر در شعبه تهران و در کاوشهای فراوانی کار کردهاند بهطور جداگانه در گفتوگوهای منتشر شده در کتاب از خاطرات خود از ایران میگویند. البته بخش پایانی کتاب به فعالیتهای نسل جدید باستانشناسان آلمانی در ایران پرداخته است. نکته جالب توجه این است که پس از بیش از ۲۰ سال تعطیلی فعالیت خارجیها در ایران، نخستین هیات مشترک پس از انقلاب مربوط به کار مشترک هیات ایران و آلمان در پروژه معدنکاری کهن مرکز فلات ایران است. باستانشناسان آلمانی به نوعی پیشتاز بهکارگیری علوم پایه و میانرشتهای در هیاتهای باستانشناسی مشترک در ایران هم هستند. در بخش پایانی کتاب به مطالعه این موارد و چشمانداز آتی پژوهشهای مشترک هدفمند و روشمند در ایران اشاره شده است.
خودتان هم سرپرست ایرانی فصل پایانی هیات مشترک ایران-آلمان در پروژه معدنکاری کهن بودهاید و دانشآموخته دکترای باستانشناسی از دانشگاه برلین هستید. باستانشناسان آلمانی را چگونه توصیف میکنید؟ از نظر شما چه تفاوتی میان آلمانها و دیگر خارجیانی که در ایران کار کردهاند، وجود دارد؟ سوال جالبی است. سیستم بسیار منظم و روشمند کار میدانی و حس تعهد در کار علمی، از جمله ویژگیهای بارز آلمانیها است. علاوهبر این، آلمانیها دستکم نسبت به دیگر باستانشناسانی که در قرن 19 و 20 به ایران آمدهاند (بهویژه فرانسویها)، از وجهه خوبی برخوردارند و این به دلیل پژوهشهای مفیدی است که در باستانشناسی ایران داشتهاند.
عمدهترین پیام نمایشگاه «تهران ۵۵» چیست؟ اهمیت کار علمی مشترک؛ نوعی همکاری عملی بین تمدنها در کنار گفتمان. در عین حال این نمایشگاه گوشهای از دستاوردهای کارهای مشترک بین محققان آلمانی و ایرانی را در نیمقرن گذشته به نمایش گذاشته است.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید