1395/1/30 ۱۰:۳۳
«چهکسی به من خواهد گفت که آیا چیزی به خط پایان رسیده است یا نه؟» این جمله اظهارتاسفی است که در نوشتههای لئوناردو باآن برخورد میکنیم. نقاشیها، طراحیهای او بر کاغذ، بررسیهایدقیق او در حرکت انسان و دیگر موجودات و هزاران یادگار دیگر از او امروز بهشدت بر زندگیما تأثیرگذارند، با اینحال بایدگفت که لئوناردو از چیزهایکوچک آغاز کرد. او به قطعاتفراموششده و خُرد جهان چشمدوخت و توجهکرد.
حیدر زاهدی: «چهکسی به من خواهد گفت که آیا چیزی به خط پایان رسیده است یا نه؟» این جمله اظهارتاسفی است که در نوشتههای لئوناردو باآن برخورد میکنیم. نقاشیها، طراحیهای او بر کاغذ، بررسیهایدقیق او در حرکت انسان و دیگر موجودات و هزاران یادگار دیگر از او امروز بهشدت بر زندگیما تأثیرگذارند، با اینحال بایدگفت که لئوناردو از چیزهایکوچک آغاز کرد. او به قطعاتفراموششده و خُرد جهان چشمدوخت و توجهکرد. براینمونه، جست وجوهایی برای پیبردن به رمز و راز بیاننشدنی طبیعت که در سراسر عمر او ادامه داشت در طراحیهای او نمود پیدا کرده است. طراحیها و یادداشتهای لئوناردو که اغلب در کنار هم نقشبستهاند به تجزیهوتحلیل ساختار سنگها، رفتار نور، حرکتآب، رشد گیاهان، پرواز پرندگان، کالبد حشرات، اسبها و آدمیان میپردازند. هرچند او با لحنی تمسخرآمیز آدمیان را «انبانهایی از خوراک» مینامیدکه شایسته ماشینشگفتانگیزی که طبیعت برایشان ساخته و پرداخته است نیستند، میخواست بداند که این ماشین چگونه کارمیکند و برای دستیافتن به آن هدف به کالبدشکافی میپرداخت. لئوناردو دیسر پیرو داوینچی، ملقب به لئوناردو داوینچی که درواقع به معنای لئوناردو اهل وینچی است، در ۱۵ آوریل ۱۴۵۳ در شهر وینچی در منطقه توسکانی زاده شد. پدر او پیرو فروزینو دیآنتونیو داوینچی، فردی سرشناس و پرنفوذ بود اما او از سوی مادر نام نیکی نبرده است. مادر او زن دهقانی به نام کاترین بود. این ازدواج پنهانی و احتمالا غیرمشروع موجب میشود لئوناردو با وجود تعلق به خاندانی مهم و پرنفوذ، از متن زندگی قالبی اشرافی خانوادهاش به نحوی دور باشد. لئوناردو نه فقط یک نقاش و مجسمهساز بزرگ بلکه معمار نابغهای نیز بود، افزون بر این او مخترع انواع شگفتانگیزی از ماشینهای نظامی و غیر نظامی بود. او مهندس، موسیقیدان، پژوهشگر در رشته آیرودینامیک، فیزیکدانپیشرو، گیاهشناس، کالبدشناس، زمینشناس و جغرافیدان برجسته زمانخود بهشمار میرفت. او در کالبدشکافیهای علمیاش تا بررسی فرآیند لقاح و لحظه آبستنی و رشد جنین در زهدان پیش میرفت، او با مطالعه رگهایخونی در بدن، نظریمقدماتی درباره گردشخون، یک سدهپیش از ویلیامهاروی ارائه داد. در نظر لئوناردو صلاحیت هیچ مرجعی بالاتر از صلاحیت چشم نبود که او آن را «دریچه روح» توصیف میکرد. پیرامون نمونه آرمانی انسان کامل و جامع در عصر رنسانس بسیار سخن گفته شده است. درواقع چند نمونه معدود از این نوع انسان یافت میشود. لئوناردو کسی است که با آن نمونه آرمانی نزدیکترین پیوند را دارد. او در حیات خود تنها به معارف یونان و روم باستان، فلسفه و شعر نپرداخته بود. در دورانی که قدرت دوام یابنده کلیسا در ذهن آدمیان با اقتدار احیاشده آثار و ارزشهای باستانییونان و روم در رقابت و تعارض بود، لئوناردو توجه و دیدن جهان و تجربهگرایی را به هر دو مرجح دانست. او علم و هنر را به هم نزدیک میدانست و معتقد بود هر دوی آنها از یک منظر، یعنی چشم معنی میشوند. این گونه بود که او از خردکردن و تقسیم پدیدهها و جهان، همچون کالبدشکافی لذت میبرد و از ملاحظه قطعات جهان به نظامسازی روی میآورد. بهراستی او را میتوان یک دانشمند بهتماممعنی دانست. لئوناردو معتقد بود نقاشی شایسته آن است که به عنوان یکی از هنرهای لیبرال و برتر از موسیقی یا شعر بهشمار آورده شود. به عقیده او عمر موسیقی هنگامی بهپایان میرسد که طنین آخرین صوت فرونشیند، اما یک اثر نقاشی را همواره میتوان دید. او همچنین اشاره میکرد که هیچکس برای خواندن شعری رنج سفر را بر خود هموار نمیکند اما مردم فرسنگها راه میپیمایند تا یک اثر نقاشی را ببینند. اگرچه ممکن است این استدلالها سادهلوحانه به نظر آیند، در دوره رنسانس در برابر این استدلالها پرسشهای داغ و مهیجی مطرح میشد. لیکن لئوناردو میل نداشت مجسمهسازی را در شمار هنرهای لیبرال بپذیرد. ذکر این نکته لازم است که هنگامی لئوناردو مبارزه برای ارتقای مقام نقاشی را آغاز کرد که هنرمند هنوز در حکم صنعتگر یا عضو یک صنف محسوب میشد ولی پیش از آنکه دوره اوج رنسانس به پایان رسد، هر استاد بزرگی میتوانست مانند شاهزادگان زندگی کند و در اوایل سده شانزدهم هنرکدهها (آکادمیها)، صنفها را بیاعتبار ساختند. به گفته لئوناردو، نقاش در کاری که میخواهد انجام دهد در حکم فرمانروا و خداست. ذهن نقاش «نسخه بدلی است از ذهن الهی زیرا در ابداع انواع متعدد جانوران، گیاهان، میوهها، منظرهها، نواحی روستایی، ویرانهها و مکانهای بهتانگیز آزادانه عمل میکند.» نبوغ نقاش میتواند ما را از قلههای رفیع کوهها برای پرده برداشتن از اسرار روستاهای بزرگ بالا ببرد و هر آنچه در جهان هستی وجود دارد «نخست در ذهن او و سپس در دستهای او است.»
منبع: قانون
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید