1395/1/30 ۰۸:۵۰
«غلام را در ایران هرگز به کار سخت و شاق یا کشاورزی نمیگمارند بلکه آنها را در خانههای اعیان مانند یکی از وسایل تجملی نگاه میدارند؛ این دیگر از لوازم بزرگی بشمار میآید که خدم و حشمی از رنگهای گوناگون داشته باشند.
مدل ایرانیِ بردهداری در چه سالی برچیده شد
روزبه رهنما: «غلام را در ایران هرگز به کار سخت و شاق یا کشاورزی نمیگمارند بلکه آنها را در خانههای اعیان مانند یکی از وسایل تجملی نگاه میدارند؛ این دیگر از لوازم بزرگی بشمار میآید که خدم و حشمی از رنگهای گوناگون داشته باشند. به همین دلیل در هیچ مزرعه یا کارخانهای غلام دیده نمیشود، و همچنین است در خانه تنگدستان. علل این امر ممکن است چنین باشد: ١. کار اجباری اصولا با طبع و نهاد ایرانی مباینت دارد. هرگاه غلامی از فشار کار سخت بنالد و شکوه کند، از صاحب او حق تملک وی برای ابد سلب میشود و مالک غلام را مجبور میکنند یا او را به دیگری بفروشد و یا کاملا آزادش سازد. ٢. فروش غلام به کسی دیگر کاری پسندیده نیست؛ تنها هنگامی که از فرط احتیاج کارد به استخوان رسیده باشد یا هنگامی که غلام بسیار عنود و کج خلق و بدطینت باشد و دیگر درنگ او در خانه تحملناپذیر بشود ممکن است او را بفروشند. با همه اینها در چنین صورتی به راحتی خواهانی برای این غلام پیدا نمیشود و ناگزیر باید چنین متاعی را علیرغم میل باطنی آزاد ساخت یا سهل و ساده بدون دادن سند آزادی او را از منزل بیرون کرد. از اینها هم گذشته رسم و سنت چنین است که به هنگام رخ دادن واقعه فرخندهای در خانواده، مانند تولد، عروسی و غیره و همچنین در اثر وصیت به یک یا چند نفر غلام یا کنیز آزادی میبخشند». گونه توصیفی که ادوارد پولاک پزشک اروپایی دربار ناصرالدین شاه قاجار در سفرنامهاش «ایران و ایرانیان» از وضعیت غلامان در ایران آن روزگار به دست میدهد، موضوعی است که بسیار مورد توجه جهانگردان و شرقشناسان قرار گرفته است. مری شیل، همسر وزیرمختار انگلستان در ایران عصر ناصری، نیز بر همین رویکرد ایرانیان در برابر غلامان خویش تاکید میورزد «بطور کلی باید دانست که مردم ایران نسبت به بردگان، شبیه سایر نوکران و خدمه منزل رفتار میکنند و اگر این برده از نوع جبشی و یا «نوبی» باشد، رفتار اهل منزل با آنها بمراتب بهتر خواهد بود». غلام یا کنیز در دوره قاجار به بردگانی اشاره دارد که در ایران تا پایان روزگار قاجار در نظامی بردهداری در خانههای ثروتمندان ایرانی حضور داشتهاند؛ نظامی که اما مهر «ایرانی» بر آن خورده و با همسانان خود در کشورهای دیگر تفاوتی بسیار داشته است. در واقع اگر بخواهیم این تفاوت را بهتر دریابیم باید به توصیف سرپرسی سایکس در این زمینه استناد کنیم که برای بردگان «ایران بهشت است». کنیزان، غلامان و خواجگان در ایران تا پایان روزگار قاجار، بخشی از گروه مستخدمان و نوکران بودند که در خانه ثروتمندان یافت میشدند. بردگان سیاه، آفریقایی بودند و خرید و فروش آنها از راه خلیج فارس صورت میپذیرفت. سفیدها از قومیتهای گوناگون بودند که از راه تجارت و خرید و فروش یا اسارت در جنگها و تهاجمهای ناگهانی تامین میشدند. غالبا رفتاری که با این طبقه میشد مورد پذیرش همگان بود. کنیزان یا به عنوان زنهای صیغهای یا همیشگی به حرمسرا وارد میشدند یا در خدمت زنان بزرگان، به کارهای خانگی میپرداختند. غلامان در زمینههای گوناگون نظامی، خدمات خانگی، نگهبانی، کشاورزی و آبیاری، ماهیگیری و غواصی (در ساحلهای جنوبی) به کار گرفته می شدند. گاه پیش میآمد که در صورت داشتن توانایی و کاردانی به منصبهای بالای اداری و نظامی نیز دست مییافتند. به روایت نویسندگان نوشتار «نگاهی به وضعیت کنیزان، غلامان و خواجگان در عصر قاجار» ورود بردگان آفریقاییتبار، از میانههای سده دوازدهم هجری بدینسو قابل توجه است. با آغاز سده سیزدهم هجری و در سراسر حکومت قاجار در ایران، بازرگانان و دلالان برده، تعداد زیادی از این بردگان را از آفریقای شرقی به بندرهای جنوبی ایران وارد کردند. از این تعداد، برخی در همین بندرها به جای ماندند و دیگران به نقاط گوناگون ایران به ویژه شهرهای بزرگ همچون تهران، شیراز و اصفهان فرستاده میشدند. روند ورود بردگان آفریقایی به ایران تا میانههای سده چهاردهم هجری ادامه یافت. غلامان و کنیزان در ایران از وضعیتی نسبتا خوب برخوردار بودند، بدانسان که به روایت پولاک، به هیچوجه این حالت را در ایران نمیتوان بردهداری نامید. البته این وضعیت خوب را نمیتوان به همه غلامان و کنیزان در سراسر ایران نسبت داد، زیرا در بخشهایی از ایران از جمله در میان ترکمنها در شمال شرقی و بلوچها در جنوب شرقی، بردگان عمدتا از راه اسارت در شبیخونها و تهاجمهای ناگهانی به بردگی کشیده شده بودند و وضعیتی نامطلوب داشتند. شیوه ایرانی در نگهداری از غلامان و کنیزان و به کارگیری آنان، به شکل خانگی بوده، این روش با بردهداری در کشورهای دیگر تفاوتهای بسیار داشته است. بردگان نیز مانند خدمتکاران غالبا عضو خانواده به شمار میآمدند. پولاک تصریح میکند که شیوه رفتار با غلامان و کنیزان در ایران «با رعایت حال آنان و ملایمت توأم است؛ تنبیه بدنی بسیار نادر است و آن هم با شدت و حدت نیست؛ خوب میخورند و خوب میپوشند و در کار ازدواج و تربیت کودکان آنها مراقبت میشود. در موقعی که رفتار نامطلوبی با آنها بشود حق شکایت دارند و هرگاه مسلم بشود که با آنها بدرفتاری شده است حق دارند پافشاری کنند که به صاحب دیگری فروخته بشوند». دگرگونیهای جهانی که در ایران با آغاز سده چهاردهم خورشیدی همزمان بود، موجبات برچیده شدن رسمی نظام بردهداری را در ایران همچون بسیاری کشورهای دیگر فراهم آورد. با وجود آن که از آغاز دوره قاجار، زمزمههایی برای رویارویی با این نظام شنیده شد و کوششهایی در اینباره انجام پذیرفت، اما برچیدهشدن آن، پس از تغییر حکومت در ایران و پیوستن حکومت قاجار به تاریخ محقق شد. مجلس شورای ملی، قانون منع خرید و فروش برده در خاک ایران و آزادی برده در موقع ورود به مملکت را به سال ١٣٠٧ خورشیدی تصویب کرد. به موجب این ماده واحده «در مملکت ایران هیچ کس به عنوان برده شناخته نشده و هر برده به مجرد ورود به خاک یا آبهای ساحلی ایران آزاد خواهد بود». این قانون تصریح میکرد «هر کس انسانی را به نام برده خرید و فروش کرده یا رفتار مالکانه دیگری نسبت به انسانی بنماید یا واسطه معامله و حمل و نقل برده بشود محکوم به یک تا سهسال حبس تأدیبی خواهد گردید». همچنین ماموران دولتی ملکف شدند «به محض اطلاع یا مراجعه کسی که مورد معامله یا رفتار بردگی شده است فوراً وسائل استخلاص او را فراهم آورده» مجرم را دستگیر کنند.
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید