1393/3/11 ۱۳:۰۸
یکی از مهمترین نیازهای جامعه ما و هر جامعه اسلامی و دینی، بررسیهای عمیق، وسیع و همهجانبه درباره آموزههای دینی و متون قرآن و سنت است. پژوهشگران و مفسران تاکنون تلاشهای چشمگیری در جهت آگاه ساختن افراد جامعه از برکات کتاب آسمانی قرآن و نقش روشنگر آن در زندگی بشر به انجام رساندهاند، اما چقدر این پژوهشها مؤثر بوده و از نظر کیفی و کمی پاسخگوی این نیاز حیاتی بوده است؟ آیا مدیریت صحیحی روی این پژوهشها وجود دارد و از آنها حمایت میشود؟ پرسشهایی از این دست ما را بر آن داشت تا سراغ یکی از پژوهشگران این عرصه برویم. دکتر مصطفی عباسی مقدم، مشاور معاونت قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، کسی است که بیش از 20 سال سابقه تدریس در زمینه علوم قرآنی را دارد. وی همچنین مشاور و همکار قرآنی در نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها بوده است.«اولویتها و چالشهای پژوهشهای قرآنی» موضوعی است که با این عضو هیأت علمی دانشگاه کاشان به بحث گذاشتیم و ماحصل آن هماکنون پیش روی شماست.
مسعود سلطانی: یکی از مهمترین نیازهای جامعه ما و هر جامعه اسلامی و دینی، بررسیهای عمیق، وسیع و همهجانبه درباره آموزههای دینی و متون قرآن و سنت است. پژوهشگران و مفسران تاکنون تلاشهای چشمگیری در جهت آگاه ساختن افراد جامعه از برکات کتاب آسمانی قرآن و نقش روشنگر آن در زندگی بشر به انجام رساندهاند، اما چقدر این پژوهشها مؤثر بوده و از نظر کیفی و کمی پاسخگوی این نیاز حیاتی بوده است؟ آیا مدیریت صحیحی روی این پژوهشها وجود دارد و از آنها حمایت میشود؟ پرسشهایی از این دست ما را بر آن داشت تا سراغ یکی از پژوهشگران این عرصه برویم. دکتر مصطفی عباسی مقدم، مشاور معاونت قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، کسی است که بیش از 20 سال سابقه تدریس در زمینه علوم قرآنی را دارد. وی همچنین مشاور و همکار قرآنی در نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها بوده است.«اولویتها و چالشهای پژوهشهای قرآنی» موضوعی است که با این عضو هیأت علمی دانشگاه کاشان به بحث گذاشتیم و ماحصل آن هماکنون پیش روی شماست.
***
جناب دکتر عباسیمقدم، ممکن است در ابتدا تعریفی از پژوهشهای قرآنی ارائه دهید؟
منظور از «پژوهشهای قرآنی» تمامی کاوشها و تحقیقاتی است که بر بستر متون و آموزههای دینی و مقدس صورت میگیرد و هدف آن دستیابی به دیدگاه واقعی خداوند و پیشوایان الهی درباره نحوه زندگی مادی و معنوی است. بنابراین پژوهشی که نتیجه آن علوم قرآنی یا معارف قرآنی است «پژوهش قرآنی» محسوب میشود؛ در چنین پژوهشی گاهی از مطالعه آیات قرآن درمییابیم که آیات وحی اقسامی دارد؛ محکم و متشابه، عام و خاص، ناسخ و منسوخ، و...؛ یا این که چگونه باید با سخن خدا برخورد کرد و از ظن و گمان در تبیین و تفسیر کلام خدا پرهیز کرد؛ اینها علوم و دانشهای قرآنی هستند که حجم وسیعی از دانشهای اسلامی را به خود اختصاص دادهاند و نیز گاهی از دل آیات قرآن و با مطالعه معنا و مفهوم آنها به حقایق و معارفی دست مییابیم؛ از جمله این حقایق «توحید» است و هریک از مباحث عقیدتی یا اخلاقی و هریک از فضیلتهای اخلاقی و راه رسیدن به آنها؛ به عنوان مثال، یک روش برای رسیدن به معارف قرآنی، تفسیر موضوعی آیات است که بسیاری از علما و مفسران همچون علامه طباطبایی، شهید صدر، آیتالله سبحانی و آیتالله جوادی آملی بر آن تأکید دارند.
روش دیگر، بررسی مفرداتی آیات است که برخی معارف وحی را در قالب ارتباط معنایی واژگان بیان میکنند. گاهی هم در اثر پیدایش پرسشها، موضوعها و چالشهای جدید در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، به سراغ قرآن میرویم و پاسخ آنها را از قرآن میخواهیم؛ این مورد سفارش امام علی(ع) نیز هست که «ذلک القرآن فاستنطقوه: از این قرآن استفسار و استنطاق کنید و قرآن را به نطق درآورید.» این هم نوعی تولید مطلب جدید براساس آیات وحی و شاخهای از پژوهش قرآنی است که اتفاقاً امروزه با توجه به چالشها و مسائل نوظهور عقیدتی، اخلاقی و اجتماعی جهان امروز بسیار مورد نیاز و مؤثر است.
این پژوهشها از چه سابقهای برخوردار هستند؟
سابقه پژوهشهای قرآنی به همان دوران نزول وحی بازمیگردد. زمانیکه آیهای نازل میشد و اصحاب در بیان برخی واژهها و مفاهیم از پیامبر(ص) سؤال میکردند و ایشان پاسخ میفرمود. به عنوان مثال، هنگامیکه آیه: «الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن» نازل شد شماری نگران شدند که اگر شرط امنیت از عذاب قیامت دوری از هرگونه ظلم است پس وای بر ما. گفتند: کدامیک از ما به خود ظلم نکرده است؟! پیامبر(ص) فرمود: منظور از ظلم در اینجا شرک است. پس با این تفسیر، نگرانی یاران پیامبر کمتر شد. امیرالمؤمنین و سایر اهل بیت(ع) همواره پاسخگوی پرسشها و مسائل مردم بودند. از صحابه شماری مانند عبداللهبن عباس با الهام از اهل بیت(ع) پاسخگوی نیاز مردم براساس پژوهشهای قرآنی بودند. منتها در ابتدا پژوهش قرآنی محدود به شناخت و بررسی لغات وحی و بیان روایتهای پیامبر(ص) بود و بعدها دیدگاههای افراد هم به تفسیر و تحقیق قرآنی افزوده شد.
تدوین پژوهشهای قرآنی و تألیف کتب در این زمینه هم از اواخر قرن اول آغاز شد و نقل روایتهای تفسیری، محور پژوهش قرآنی قرار گرفت. در سدههای بعد نیز تفسیرها و کتابهای قرآنی بسیاری تدوین شد که حاصل پژوهش قرآنی بودند. در سایه این پژوهشها علوم مختلفی همچون قرائت، غریبالقرآن (واژهشناسی)، رسمالخط، محکم و متشابه، مکی و مدنی، ناسخ و منسوخ، تاریخ قرآن، اسبابالنزول، بلاغت قرآن و... شکل گرفت. در دوران کنونی نیز تفاسیر گوناگونی در کنار سایر کتابهای قرآنی وجود دارد که حاصل پژوهشهای قرآنی هستند؛ این تفسیرها شاخههای گوناگونی پیدا کردهاند؛ از تفسیر علمی گرفته تا عرفانی، ادبی، فلسفی و.... به علاوه پایاننامههای بسیاری در موضوعهای قرآنی و حدیثی نوشته شده است.
در حال حاضر وضع پژوهشهای قرآنی در کشور چگونه است و آیا ناظر به نیازها و متناسب با دغدغههای مردم، مسئولان فرهنگی و بزرگان دین هست؟
اگر بخواهیم شرایط ایدهآل را در نظر بگیریم فاصله زیاد است؛ اما حقیقتاً در طول چند دهه گذشته آثار ارزشمندی در نتیجه پژوهشهای قرآنی تولید شده است. گروههای تحقیقی بسیار و مؤسسهها و نهادهای متعددی به شکل برنامهریزی شده و منسجم به این کار پرداختهاند. پژوهشکدهها، پژوهشگاهها،گروههای علــمی دانشــگاهها و حــوزهها، مؤسسههای قرآنی، انجمنهای قرآنی و کانونها؛ اما شاید بتوان گفت مشکل عمده ناهماهنگی، موازیکاری و انسجام نداشتن در کل پیکره پژوهش کشور، بویژه پژوهش دینی و قرآنی است، اگر بخشهای اصلی اجرای پژوهشهای قرآنی را به حوزهها، دانشگاهها و سایر نویسندگان و پژوهشگران تقسیم کنیم، حوزه و دانشگاه هر چند در قالب طرحهای پژوهشی و پایاننامهها و مقالهها کارهایی انجام میدهند و حجم ظاهری تزها، پایاننامهها و مقالههایشان زیاد است اما اغلب آنها برای گرفتن امتیازهای فردی و سازمانی مانند استاد شدن و ارتقا یافتن به مدارج دانشگاهی است، نه با هدف پاسخگویی به نیازهای جامعه و پرسشهای نسلهای مختلف.
چرا درباره چالشهای فکری جوانان، مقالهای در مجلههای پژوهشی نمیبینیم و حتی گاهی در دانشکدهها در موضوعهای پایاننامهها با موضوعهای روز و بینرشتهای مخالفت میشود در حالی که باید انگیزه و تشویق در این زمینه وجود داشته باشد. پژوهشهای مؤلفان و پژوهشگران غیرحوزه و دانشگاه هم بیشتر براساس ذائقه بازار کتاب است و معمولاً دارای کیفیت پایین و عمق اندک. لذا سطح کیفی پژوهشهای قرآنی در مجموع پایین است. البته در این میان استثناهایی که وجود دارد پژوهشهایی است که در برخی از آنها نهادهای مطالعاتی مانند دایرئ المعارفها و برخی مجموعههای دولتی و پژوهشگاهها در قالب دایرئالمعارفها و دانشنامهها انجام میشود و میتوان نمره خوبی به آنها داد اما ناشران عادی معمولاً کارهای ضعیف و بازاری را منتشر میکنند.
برای رفع این معضل،دستگاههای مسئول مانند وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و مدیریت حوزه باید یک سری موضوعها را شناسایی و براساس نیازها و سیاستهای کلان نظام در عرصههای مختلف اولویتبندی کنند؛ سپس نتیجه را به دانشگاهها و حوزهها ارائه کرده و تشویقهایی را نیز برای انجام آن پژوهشها در نظر بگیرند که از جمله آنها امکان انتشار در سطح وسیع باشد. همچنین بهتر است درصدی از پایان نامههای هر دانشگاه الزاماً به نیازهای ملی و منطقهای و سوژههای کاربردی اختصاص یابد.
از موازیکاری، تداخل وظایف نهادها و موضوعهای تکراری نیز سخن گفتید؛ برای حل این مشکل چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
حل این مشکل در گرو مدیریت صحیح و اطلاعرسانی دقیق فعالیتهای انجام شده است. اگر منِ نوعی بدانم در موضوعی که دانشجو برای پایاننامه پیشنهاد کرده 01 پایاننامه قبلاً نگاشته شده است، هرگز دوباره وارد این چرخه بیفایده نمیشوم. پژوهش صحیح آن است که با تکیه بر پژوهشهای قبلی، گامی جدید و مکمل، در مسیر تولید علم بردارد نه اینکه یافتههای پیشین را تکرار کند؛ بنابراین وظیفه اطلاعرسانی پژوهشی و در دسترس بودن بانک اطلاعات پژوهشهای انجام شده ضرورت دارد؛ بطوریکه دانشگاهها، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین سایر نهادهای ملی و مرکزی مرتبط با پژوهشها باید در این جهت بکوشند.
در حال حاضر تقریباً هیچ موضوع و پروپوزالی دردانشگاهها با مطالعه تمامی پژوهشهای مرتبط به تصویب نمیرسد و اگر جستوجویی هم شود در حد ناقص و ناکافی است. متأسفانه نهادهای مسئول اصلی در این خصوص مانند سازمان مدارک علمی ایران نیز پاسخگویی و کارایی لازم را ندارند. شما کافی است از چند استاد دانشگاه بپرسید که تا چه حد از اطلاعات این نهادها استفاده میکنند. برخی سایتها مانند «نورمگز» تاحدی البته در حیطه اطلاعرسانی مقالهها مؤثرند ولی در حیطه پایان نامهها خلأ اطلاعرسانی کاملاً مشهود است. در حالی که هر پایان نامه موازی یا تکراری یعنی اسرافی معادل است با تزدیک به یک میلیون تومان از جیب بیت المال بهعلاوه اتلاف وقت بسیار.
واقعیت این است که اتکای ما در دانشگاهها در سوژهیابی برای یافتن موضوعهای جدید پژوهش،چه قرآنی و چه غیرقرآنی بیشتر به تجربهها و اطلاعات شخصی خود و همکاران نزدیک است. این مشکل امروزه و با توجه به امکانات وسیع و پیشرفته شبکهای و نرمافزاری قابل رفع شدن است. با این شبکهها و امکانات نرمافزاری میتوان به صورت لحظهای هر پایاننامه، مقاله یا تحقیقی را به محتویات شبکه دادههای پژوهشی کشور اضافه کرد و برای همگان قابل دسترسی قرار داد. البته وجود فیلترها و محدودیتهای دسترسی بر اساس فروش محصولات علمی موضوع دیگری است که میتواند توجیهپذیر باشد؛ اما این موضوع نیز باید با شفافیت کامل اعلام و بموقع به اطلاع همگان برسد.
بهطور خاص، در گروههای آموزشی دانشگاهها و حوزههای علمیه چه اقدامهایی را در جهت توسعه کمی و کیفی پژوهشهای قرآنی میتوان انجام داد؟
اعضای گروههای علمی میتوانند با رایزنی و گفتوگو و براساس اولویتها در اول هر نیمسال تحصیلی موضوعها را شناسایی و به دانشجویان ارائه کنند. حتی در مدرسهها و مراکز قبل از دانشگاه هم میتوان موضوعهایی را پیشنهاد کرد. ازطرفی همه سازمانها بویژه نهادهای فرهنگی و اجتماعی مانند شهرداری، سازمان آب، وزارت نیرو، نفت، ارشاد و غیره هم میتوانند هر از گاهی اولویتهای پژوهشی خود را مطرح کنند و سپس هر پژوهشگری از جمله پژوهشگر قرآنی از آنها الهام بگیرد و سعی کند از منظر تعالیم کتاب و سنت یا به صورت میانرشتهای، آن موضوعها را کاوش کند و نتیجه را در اختیار آن نهادها و عموم جامعه قرار دهد.کمک و پشتیبانی آن پژوهشها توسط هر دستگاه نیزمطلوب است.
مؤسسههای قرآنی چطور؟ چگونه باید آنها را در پژوهش فعال کرد؟
طبعاً نمیتوان از اغلب این مؤسسهها و اعضای آنها انتظار کار پژوهشی جدی داشت. بلکه میتوان تمرین پژوهش را به آنها آموخت تا از این طریق به مطالعه عمیق منابع دینی و قرآنی بپردازند و البته در درازمدت برخی از آنان وارد جرگه پژوهشگران قرآنی شوند. جشنوارهها و رقابتهای تشویقی پژوهشی و انتشار مجلهها در سطوح گوناگون هم میتواند محلی برای ارائه دستاوردهای آنان و کانالی برای رشد آنان باشد، همان طور که نشریههای دانشجویی نقش برجستهای در تمرین نویسندگی و پژوهش و فعالیت فرهنگی و دینی برای دانشجویان فعال و علاقهمند ایفا میکند. اولویت دیگر، تحقیقات درباره روشهای آموزش و ترویج و گسترش فعالیتهای قرآنی و تجمیع تجارب افراد و مؤسسههای مختلف است. پس باید با روشهای مختلف سعی کنیم همه شاخههای پژوهش قرآنی را غنیسازی و تقویت کنیم.
ممکن است بطور مشخص این روشها را برای عرصههای گوناگون نام برده و توضیح دهید؟
نخستین روش ساماندهی پایاننامههای قرآنی دانشگاهها و حوزهها بر اساس نیازهای روز و مسائل نو است؛ بهطوریکه از موضوعهای تکراری پرهیز کرده و به پژوهشهای بین رشتهای، رسانهای و علمی توجه شود.
روش دوم شامل سوق دادن مقالهها و مجلههای علمی، پژوهشی و ترویجی به سوی مسائلی است که نیاز بخشی از جامعه را حل میکند؛ این کار مستلزم تشکیل کمیتههای موضوعیابی و سوژهپردازی است که موضوعها را پایش و گزینش کنند و هزینه و انرژی محقق را صرف هر موضوعی نکنند.
روش دیگر، توسعه پژوهشهای کاربردی در تمام رشتههای قرآنی است که رشتههای میان رشتهای قرآنی و سایر علوم را نیز در برمیگیرد که این هم میتواند پاسخگوی نیاز حوزههای فرهنگ، اقتصاد و سیاست باشد.
روش چهارم تشویق نویسندگان و پژوهشگران قرآنی به ارائه آثار فاخر و عمیق است؛ همچنین بالا بردن ذائقه علمی و مطالعاتی جامعه از راه فرهنگسازی رسانهای و ملی و بالا بردن سطح و میزان مطالعه مردم.
و آخرین روش هم انجام پژوهشهای مقدماتی در جهت زمینهسازی نظریهپردازی در عرصههای مختلف خواهد بود؛ چرا که بدون پشتوانه کافی پژوهشی، امکان رسیدن به مرحله نظریهپردازی و تولید تئوریهای علمی وجود نخواهد داشت.
مدیریت این فرآیند بر عهده چه کسی یا چه نهادی است؟
طبعاً برای هر کار جمعی و بزرگ، مدیریتی همه جانبه و پیگیر لازم است. توجه کنیم که اگر ابزارها، نیروها و سرمایههای لازم برای رسیدن به یک ارتقای علمی و حتی یک رنسانس علمی در عرصههای علوم و معارف قرآنی وجود دارد اما به هدف مطلوب دست نمییابیم این بدان معناست که مدیریت صحیح وجود ندارد.
در زمانی نه چندان دور شورای تحقیقات و فناوری کشور (عتف)کارهایی میکرد که البته ناقص بود و حتی اگردر مدیریت تحقیقات دانشگاهی هم موفق نبود اما حداقل وجود و حضوری داشت. البته یکی دو سال است که وزارت علوم بر مبنای تصمیمهای شورای عالی انقلاب فرهنگی و مصوبات شورای توسعه فرهنگ قرآنی به همراه وزارت بهداشت مسئول توسعه آموزش عالی و پژوهش قرآنی شدهاند. در این زمینه هر چند تلاشها و برنامهریزیها و جلساتی منعقد شده است ولی تاکنون دستاورد چندانی در میدان پژوهش نشان ندادهاند. مهم این است که به جایی برسیم که بدنه دانشگاهها و استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی در اثر ایدهپردازیها و ارائه موضوعهای این مجموعهها به این نتیجه برسند که تحقیق در آن مسیر مفید و مؤثر است و همت بگمارند.
جهت دهی و حمایت از پژوهشهای مؤسسهها و مراکز قرآنی خارج از دانشگاه هم بسیار مهم و خطیر و لازم است که باید توسط نهادهای حاکمیتی انجام شود تا شاهد افزایش و ارتقای کمی و کیفی تحقیقات قرآنی باشیم. رشد انجمنهای علمی قرآنی و کانونها و مؤسسههای پژوهشی قرآنی نیز در این خصوص لازم و کمکی شایان خواهد بود.
امیدوارم این دغدغهها در میان همه جامعه حوزوی و دانشگاهی عمومیت یابد چرا که ره دراز است و خطر بسیار، و نیازها و پرسشهای جامعه از محضر قرآن رو به فزونی، و همه ما مسئول در برابر آنچه داریم و آنچه در انجام این رسالت انجام میدهیم.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید