دفاعیه‌­ای از دیدگاه افلاطون در باب نسبت هنر و تباهی شهر

1394/12/22 ۱۰:۳۵

دفاعیه‌­ای از دیدگاه افلاطون در باب نسبت هنر و تباهی شهر

میثم سفیدخوش عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در هم اندیشی هنر و اخلاق گفت: برخی داوری­ها پیرامون نظر افلاطون درباره­ هنر و نسبت آن با تباهی شهر بدون درنظر گرفتن بستر اظهارنظر افلاطون هستند.


میثم سفیدخوش عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در هم اندیشی هنر و اخلاق گفت: برخی داوری­ها پیرامون نظر افلاطون درباره­ هنر و نسبت آن با تباهی شهر بدون درنظر گرفتن بستر اظهارنظر افلاطون هستند.

 میثم سفید خوش عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در هم اندیشی «هنر و اخلاق» که دوشنبه ۱۷ اسفند ماه در فرهنگستان هنر برگزار شد، با اشاره به حضور برخی شاعران در جلسه گفت: قصد دارد زخم کهنه­‌ای را که در رابطه­ فیلسوفان و شاعران وجود داشته باز کند.

وی ضمن طرح دعوی علیه افلاطون که نماد فیلسوف نقاد هنر است به مرورِ زمینه­‌های نقد افلاطون به شاعران زمانه ­اش پرداخت، و گفت: افلاطون را مستبدی خوانده­‌اند که با هیچ گرفتن ظرافت و لطافت موجود در اثر هنری جایی برای آنها در مدینه­ فاضله در نظر نگرفته و خواستار سانسور اشعار و آثار هنری شده است. این نقدها با ترجمه کتاب جامعه­ باز پوپر در ایران هم شهرتی به هم زده­‌اند. به نظر سفیدخوش هم افلاطون در شرایط عدم توازن اجزای فرهنگی زمانه­‌اش سخن می­‌گفته و هم منتقدانش در شرایط عدم توازن مضاعف درباره او داوری کرده­‌اند.

سفید خوش افزود: خود افلاطون نسبت به برهم ریختگی وضع فرهنگی زمانه­‌اش خودآگاهی دارد و در کتاب قوانین گزارشی از آن به دست داده است. مطابق گزارش افلاطون در جامعه آتنی پیش از دوره­ برهم­ ریختگی دین و هنر و سیاست در توازنی معنادار با هم به سر می­‌بردند. این توازن موجب شده بود که پدیده مستقلی به نام هنر در جامعه وجود نداشته باشد. بلکه هنر شمای تمام رفتارهای دینی و مناسکی مردم را شامل می­‌شود. این همان دوره­‌ای است که رمانتیکرهای آلمانی به ویژه شلگل و تحت­ تأثیر او هگل، پدیدارشناسی دوره دین­ هنری نام­گذاری کرده­‌اند.

وی در ادامه گفت: اما این وضع آرام آرام تغییر کرده و هنر به فعالیتی مستقل برای نمایش تبدیل شده است. هنر در شرایط استقلال به­ طور طبیعی ابژه شده است و من به همین دلیل افلاطون یا هر منتقد و ارزیاب دیگری را در اینکه به ارزیابی هنر اقدام کند محق می­ یابم. وقتی چیزی ابژه می­ شود همگان درباره آن داوری می­ کنند. ما در مناسک دینی هنریمان غرق می­ شویم ولی اگر همان به صورت یک نمایش هنری مثل تعزیه تبدیل شد، گاهی از آن فاصله گرفته و درباره­‌اش قضاوت می­ کنیم. افلاطون هم به طور طبیعی به نقادی هنرهای زمانه­‌اش که ابژه شده­‌اند اقدام کرده است.

سفیدخوش گفت: حالا نقد افلاطون این است که برخی بی­ مبالاتی­‌ها در هنر به تباهی دولت­شهر آتنی انجامیده است. همین جاست که مسئله نسبت هنر و تباهی شهر برای ما مسئله ساز می­ شود. پرسش من این است که آیا افلاطون قائل به نسبت ذاتی میان این دو است یعنی هنر را ذاتاً مخرب شهر در نظر گرفته؟ دو رساله­ جمهوری و قوانین خلاف آن را ثابت می­ کنند. افلاطون به نقش موسیقی در شرایط توازن تصریح می­ کند و حتی جزئیات موسیقایی و هنری دیگر را برمی­ شمارد. از نظر او تباهی زمانی آغاز شد که شعرا بدون دانش دقیق از موسیقی آرام آرام هر مطلبی را در هر وزنی به شعر درآوردند و چون با عتاب اهل موسیقی مواجه شدند به سمت توده مردم رانده شدند و تأیید خود را از آنها گرفتند. به نظر افلاطون این سرآغاز بی­ توجهی به مطلقِ قانون شد و آرام آرام نسبت به همه قوانین بی­ مبالاتی صورت گرفت. در رساله جمهوری هم افلاطون به نقد محتوای اشعار هومر درباره­ خدایان و انسان و مرگ اقدام می­ کند و آنها را نادرست خوانده و از پیامدهای اجتماعی آنها هم هشدار می­ دهد.

سفیدخوش در پایان گفت: اصراری ندارد که تحلیل افلاطون در قوانین یا تحلیل افلاطون در جمهوری را درست بخواند. ولی نفس مواجهه افلاطون با هنر مشروع است. آیا ما باید تصور کنیم که هنر هیچ داور و ارزیابی نیاز ندارد؟ آیا وقتی هنرمند به طورطبیعی از مهم­ترین مسائل انسانی سخن می­ گوید تنها خوشایند و بدآیند مخاطبان عام را باید پاس بدارد یا اینکه فلسفه می­ تواند خرد را به پیشواز آنها بفرستد. از نظر او هنر افلاطون در این است که به جای اینکه پاسداران را به پیشواز هنرمندان بفرستد خرد را به سوی آنها روانه کرده مگر اینکه مطلق خردگرایی یا نظم را عین استبداد بخوانیم. افلاطون برخلاف گفته پوپر حتی مشکلی با دموکراسی در فهم اثر هنری یا زندگی مدنی ندارد زیرا با صراحت در رساله قوانین گفته است که اگر نظم مدنی کهن به دموکراسیِ آدمیان آزاد و تربیت­ یافته تبدیل می­ شد هیچ تباهی مهمی در شهر رخ نمی­ داد. افلاطون می­ گوید در آتن جنونی فراگیر شده که همگان خود را در هر زمینه­‌ای صاحب­نظر می­ دانند و او در حال مبارزه با این توده­‌گرایی است. ما همه می­ دانیم که استبداد توده­‌ها از پیچیده­‌ترین استبدادهاست.

نتیجه­‌گیری نهایی سخنران این بود که افلاطون در شرایط ابژه­ شدن هنرها به دنبال ارائه طرحی برای خردمندانه کردن هنرهاست؛ طرحی که در جزئیاتش لزوماً مناسب زمانه دگرگون­ شده ما نیست. اما در زمانه­ خودش مشروع به­ نظر می­ رسیده است.

منبع: مهر

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: