گذار از نظم رنسانسی به بیعت‌گرایی پرشور

1394/12/17 ۱۰:۱۱

 گذار از نظم رنسانسی به بیعت‌گرایی پرشور

آنتونیو آلگری ملقب به «کورجّو»، بنیانگذار مکتب پارما در نقاشی رنسانس در ایتالیاست. او خود را با نام شهر کوچکش، کورجّو،‌ نامید و سپس معاصر جوان‌تر او «پارمیجانینو» رهبری مکتب او را بر عهده گرفت. او را می‌توان استاد نقاشی به شیوه «کیاروسکورو» دانست، نوعی از رنگ‌گذاری که با ایجاد سایه‌روشن و تضاد شدید بین رنگ‌سایه‌ها در ترکیب‌بندی نقاشی انجام می‌شود. این روشِ بُعدبخشی با استفاده از تضادهای نوری در مدل‌سازی اجسام سه‌بعدی، بعدها در عکاسی و سینِما نیز با کاربردهای مشابه رواج پیدا کرد


حید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر زاهد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی: آنتونیو آلگری ملقب به «کورجّو»، بنیانگذار مکتب پارما در نقاشی رنسانس در ایتالیاست. او خود را با نام شهر کوچکش، کورجّو،‌ نامید و سپس معاصر جوان‌تر او «پارمیجانینو» رهبری مکتب او را بر عهده گرفت. او را می‌توان استاد نقاشی به شیوه «کیاروسکورو» دانست، نوعی از رنگ‌گذاری که با ایجاد سایه‌روشن و تضاد شدید بین رنگ‌سایه‌ها در ترکیب‌بندی نقاشی انجام می‌شود. این روشِ بُعدبخشی با استفاده از تضادهای نوری در مدل‌سازی اجسام سه‌بعدی، بعدها در عکاسی و سینِما نیز با کاربردهای مشابه رواج پیدا کرد. بسیاری از آثار قدرتمند قرن شانزدهم ایتالیا در مکتب پارما آفریده شد. کورجّو به عنوان رهبر این مکتب با به‌کارگیری ترکیب‌بندی سیال، پرسپکتیو خیال‌پردازانه و کوتاه‌نمایی‌های نمایشی، یادآور نقاشی‌های روکوکو در قرن هجدهم است. او کوشید تا نظم و ترتیب‌های قرینه‌دار دوره اوج رنسانس را در هم شکند،‌ اما بر پایه نوعی طبیعت‌گرایی سرزنده و فعال و نه بر اساس آشفتگی عمدی منریسم فلورانسی.
کورجّو حدود آگوست ۱۴۹۴ در شهرکی در حومه شهر «رجّو نل امیلیا» در کشور ایتالیا زاده شد و پنجم مارس ۱۵۳۴ در زادگاه خود دیده از جهان فرو بست. او ابتدا از کوتاه‌نمایی‌های «مانتیا» و پژوهش‌های «لئوناردو» تأثیر پذیرفت. شاید او هرگز رم را ندیده بود، اما به احتمال زیاد از طریق آثار رافائل و از طریق نسخه‌های گراووری که دیده بود به شدت تحت تأثیر دوره اوج رنسانس رم قرار داشت. او پس از آغازی مردد، به سرعت به استادی بسیار مهم بدل شد و در‌واقع یکی از مستقل‌ترین و اصیل‌ترین نقاشان بخش شمالی ایتالیا شد. نقاشی «شب مقدس» او که در سال ۱۵۲۲ تمام شد، مضمونی دارد که بارها پیش از او مد نظر قرار گرفته بود و به موضوع ستایش شبانان اشاره دارد. این موضوع در انجیل متی نقل شده است و می‌توان آن‌را ناشی از تأثیرات آیین مهر بر دین مسیحیت دانست. بنا بر روایات هنگامی که میترا در شب اول زمستان زاده می‌شود مورد ستایش شبانان قرار می‌گیرد، درست مانند عیسی در انجیل.
کورجّو این موضوع را برای نخستین بار در مقیاسی بزرگ با پیکره‌هایی به اندازه طبیعی تنظیم کرد و صحنه را با نوری که از کودک می‌تابد روشن کرده است. بر چهره‌های لطیفِ مادرِ شاد و دوست‌داشتنی،‌ شبانان و مامای شگفت‌زده نور تابیده است،‌ اما یوسف، گاو و الاغی که در برابر آسمان تیره قرار گرفته‌اند چندان نوری ندارند. در دوردست‌ها، نخستین پرتو سپیده دم از فراز تپه‌ها نمایان است. این نقاشی نیز چنان که در بیشتر نقاشی‌های کورجّو پیداست، پیوندی از گرما و رأفت نیروی محرّکی است که همه پیکره‌ها را با هم یگانه می‌سازد.
نقاشی دیواره «معراج حضرت مریم»، اثری دیگر از کورجّو در سقف گنبد کلیسای جامع پارما است که مهارت چشمگیر او را در پیروی از «مانتنیا» نشان می‌دهد. او با کوتاه‌نمایی شگفت‌انگیز خود بیننده را در وضعی قرار داده که گویی به درون ابرها و به مریم عذرایی می‌نگرد که از میان صف‌های پیاپی قدیسان توسط فرشتگان به سوی ملکوت آسمان عروج می‌کند. این نقاشی دیواری و دیگر گنبدهای نقاشی شده توسط کورجّو سرچشمه پیدایش بی‌واسطه سقف‌های سه بعُدنمای سبک باروک هستند.
آنچه با نقاشی دیواری «معراج حضرت مریم» همزمان است مجموعه‌ای از کورجّو به‌نام «عشق‌های ژوپیتر» (ژوپیتر نام رومی خدای زئوس در یونان) است،‌همتایی غیر دینی در برابر سرخوشی مقدسِ معراج حضرت مریم. هرگز کسی نتوانسته است در نمایش تن و بدن بر ظرافتی که در کیفیت کار کورجّو وجود دارد پیشی بگیرد. به‌رغم قدرت نفوذ ونیزیان در بخش شمالی ایتالیا،‌ دیگربار نوعی هماهنگیِ نیرومندِ تندیس‌وار در آثار کورجّو و خاصه در «عشق‌های ژوپیتر» محفوظ مانده است.
شور و گرمای درونی آثار کورجّو حتي در مکتب پارما نیز بی‌همتاست و پارمیجانینوی جوان که ادامه دهنده این مکتب بود به علت ارتباط بسیارش با جریان‌های منریستی، خوبرویی سرد و نامهربانی را جایگزین آن کرد. خشکی پیکره‌های پارمیجانینو درست در نقطه مقابل گرمای وجود در نقاشی کورجّو بود. اما باید گفت این جنبه پرشور و مشتاقانه در آثار کورجّو پیام‌آور نقاشی‌های دو قرن پس از خود، مکتب روکوکو، است. روکوکو در ادامه باروک و درواقع به عنوان واکنشی علیه شکوه و جلال افراطی آن پدید آمد. نخستین نتایج آن ساختن خانه‌های شهری کوچک و راحت با تزیینات و ریزه‌کاری فراوان در فضای داخلی بود که با طراوت و مملو از سرزندگی است. شاید می‌توان گفت روکوکو چاره‌ای جز بازگشت به کورجّو نداشت. نقاشی که با بهره‌گیری از آموخته‌های اوج رنسانس، این نگرش پژوهش‌محور و منظم را به نفع احساس و هماهنگیِ طبیعت‌وار در فضای درونی آثارش رها کرد.

منبع: قانون

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: