گفت و گو با پیمان بزرگ‌نیا: تا دیر نشده موسیقی اقوام را دریابید

1394/12/15 ۰۷:۴۵

گفت و گو با پیمان بزرگ‌نیا: تا دیر نشده موسیقی اقوام را دریابید

این‌که فرزندان دیگر راه پدر را ادامه نمی‌دهند، زنگ‌خطری برای موسیقی اقوام ایران می‌داند و معتقد است باید برای موسیقی نواحی ایران کاری کرد. پیمان بزرگ‌نیا، پژوهشگر و کارشناس موسیقی نواحی سال‌هاست تمام هم و غمش را روی جمع‌آوری مقام‌های موسیقی در میان اقوام ایران گذاشته و چیدمان گروه‌های مختلف موسیقی نواحی را برعهده دارد. او که در نوروز ٩٥ در برج میلاد جشنی را با همراهی گروه‌های مختلف موسیقی اقوام سرپرستی خواهدکرد


علی نامجو: این‌که فرزندان دیگر راه پدر را ادامه نمی‌دهند، زنگ‌خطری برای موسیقی اقوام ایران می‌داند و معتقد است باید برای موسیقی نواحی ایران کاری کرد. پیمان بزرگ‌نیا، پژوهشگر و کارشناس موسیقی نواحی سال‌هاست تمام هم و غمش را روی جمع‌آوری مقام‌های موسیقی در میان اقوام ایران گذاشته و چیدمان گروه‌های مختلف موسیقی نواحی را برعهده دارد. او که در نوروز ٩٥ در برج میلاد جشنی را با همراهی گروه‌های مختلف موسیقی اقوام سرپرستی خواهدکرد، با ما هم‌صحبت شد و قرارگذاشتیم فی‌المجلس درباره موسیقی نوروز با هم صحبت‌کنیم. حرف‌هایی داشت که در کمال کهنگی، بوی نوی نوروز را می‌داد. این پژوهشگر موسیقی نواحی از میر نوروزی در کردستان، تکم‌گردانی در آذربایجان و پیر بابو در مناطق مرکزی ایران گفت. واژه‌هایی که شاید بسیاری از ما تابه‌حال نشنیده باشیم اما جزو آیین‌های نوروز ایرانی بوده‌اند و هنوز هم در مناطق خودشان موردتوجهند. روزنامه شهروند به بهانه نزدیک‌شدن به نوروز با پیمان بزرگ‌نیا گفت‌وگویی انجام داده و از این پژوهشگر موسیقی سوالاتی درباره آیین‌ها و انواع موسیقی نوروز در مناطق مختلف ایران فرهنگی پرسیده است. شرح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

آقای بزرگ‌نیا لطفا درباره موسیقی نوروز در مناطق مختلف ایران فرهنگی در دوران گذشته توضیح دهید. امروز وقتی از واژه موسیقی نوروز استفاده می‌کنیم تا چه حد می‌توانیم ظهور بیرونی این نوع از موسیقی را در جای‌جای ایران شاهدباشیم؟
متاسفانه امروز بخش عظیمی از انواع موسیقی نوروز مربوط‌به تاریخ ایران، منسوخ شده است. ما در گذشته در منطقه البرز، زاگرس، مرکز ایران و در مجموع کل فلات ایران موسیقی نوروز یا در اصطلاح نوروزخوانی را داشته‌ایم، البته همین امروز در افغانستان و تاجیکستان نوروزخوانی اجرا می‌شود، در کشور جمهوری‌آذربایجان تکم‌گردانی وجود دارد و در خراسان به‌خصوص در تربت‌جام و بیرجند شیوه خاصی از نوروزخوانی دیده می‌شود.
با توجه به توضیحات شما، چرا بخش زیادی از انواع موسیقی مربوط به مناطق مختلف ایران فرهنگی امروز دیگر وجود ندارد؟
در مورد علت از بین رفتن این موسیقی‌ها دلایل زیادی وجود دارد اما نکته مهمی که در این‌باره باید گفت کاربردی‌بودن موسیقی میان مردم گذشته بوده است. این آداب و رسوم موسیقایی امروزه دیگر کاربرد ندارند. یکی از نمونه‌هایی که به کاربردی‌بودن موسیقی در ایران اشاره می‌کند، کار آواهاست. این اصطلاح مربوط‌به زمانی است که مردم در زمین‌های کشاورزی یا محل کار برای ایجاد ریتم و هماهنگی در کار و جهت همراهی همه ‌باهم از آواهای مخصوص وقت کار استفاده می‌کردند. از سوی دیگر باید به این نکته توجه کرد که موسیقی در کل مراحل زندگی و در سراسر مناطق ایران بزرگ در خدمت مردم بوده و از تولد با لالایی تا مرگ با مویه‌ها و آواهای مخصوص مردم ایران را همراهی‌می‌کرده است.
اگر قرار باشد درباره موسیقی نوروز و به‌ویژه نوروزخوانی صحبت کنیم، چه نمونه‌هایی از این نوع موسیقی را  در گذشته و امروز مناطق و اقوام مختلف می‌توان ذکر کرد؟
امروزه شواهد و مدارکی که البته شفاهی هم هست، به وجود نوروزخوانی در منطقه شرق و غرب البرز اشاره دارد. کومش، طالقان و همین‌طور بخش ساوجبلاغ هنوز هم نمونه‌های مختلفی از نوروزخوانی را درون خود دارند. این نوع از نوروزخوانی با آنچه در زاگرس به‌عنوان نوروزخوانی مکتب‌خانه‌ای معروف است، تفاوت‌های زیادی داشته است. با توجه به اهمیت جشن‌های مختلف در ایران موسیقی به‌عنوان عضو جدایی‌ناپذیر فرهنگ ایرانی در هر کدام از این جشن‌ها ظهور و بروز داشته است. البته باید گفت که جشن نوروز در طول تاریخ ایران به‌عنوان مهم‌ترین جشن مورد توجه قرار می‌گرفته، چون به لحاظ زمانی با فصل رویش و زایش موجودات همزمان می‌شده و تمام پادشاهان ایران در طول دوره‌های مختلف نوروز را به همین دلیل جشن‌می‌گرفتند. تمام پادشاهان قبل از اسلام این جشن را جشن تغییر می‌دانستند. نوروزگان به همین مناسبت برگزار می‌شد که شامل جشن‌های ١٣ روزه و در برخی مناطق یک‌ماهه می‌شده‌است. اگر به گاه‌شماری اقوام ایرانی نگاه کنید، هر قومی برای خودش شیوه و تقویم جداگانه‌ای داشته است. در دوره قدیم ماه‌ها ٩٠روزه بوده‌اند و فصل‌ها در حکم ماه‌های مختلف به‌حساب‌می‌آمدند. برای نمونه امروز در منطقه بختیاری و لرستان به اسفندماه  «آفتو‌بی‌بی» می‌گویند و پاییز را «قوس» می‌نامند. نکته دیگر در مورد تقویم این بود که زمستان و تابستان به دو چله کوچک و بزرگ تقسیم می‌شد. پیر بابو، نوروزخوانی مکتب‌خانه‌ای و نوروزخوانی مرسوم در البرز (در مکتب‌خانه‌های لرستان و بختیاری آموزش داده می‌شد) نمونه‌هایی از نوروزخوانی بودند که هنوز هم در این مناطق اجرا می‌شود. در مازندران نوروزخوانی به شیوه‌های مختلفی خوانده می‌شد و هنوز هم در این منطقه مرسوم است. در یکی از این نمونه‌ها نوروزخوان می‌گوید: باد بهارون بیمو، گل به گلستان بیمو/ مزده دهید دو ستان نوروز سلطون   بیمو.
پس از اسلام این رسم چه تغییراتی کرد؟
بعد از ورود اسلام به ایران نمادهای مذهبی وارد نوروزخوانی شدند. مثلا در یکی از شیوه‌هایی که همچنان در مازندران مرسوم‌است، می‌گویند: بهار آمد، بهار آمد خوش آمد/ علی با ذوالفقار آمد خوش آمد.
در گذشته‌ نوروزخوانان به‌عنوان یک شغل نوروزخوانی‌می‌کردند؟
نه. چون مدت اشتغال نوروزخوانان در مجموع ١٠ تا ١٥روز بود نمی‌توان به‌عنوان یک شغل از آن یاد کرد. با توجه به منابع شفاهی موجود و البته در دست نداشتن اسناد مکتوب و مشخص احتمال دارد که نوروزخوانان به حرفه کشاورزی اشتغال داشتند یا خنیاگر بودند. در مجموع این دسته به لحاظ مالی اوضاع بسامانی نداشتند و از طبقه فقیران جامعه محسوب می‌شدند. اگر به مناطق جغرافیایی که نوروز در آن برقرار بوده، دقت کنیم، خواهیم دید این رسم در مناطق کوهستانی بیشتر رواج داشته است. دلیل گرایش به نوروزخوانی در مناطق کوهستانی سرمای طاقت‌فرسای زمستان‌های سرد ایران بوده است، به همین دلیل در مناطق جلگه‌ای و گرمسیر کمتر اثری از نوروزخوانی را می‌توان یافت. برای مثال در بوشهر نمی‌توان ردپایی از نوروزخوانی پیدا کرد. البته بوشهری‌ها هم آیین‌های خاصی برای جشن‌گرفتن آغاز بهار داشتند که از آن با نام نیمه‌های بهاری یاد می‌کردند.
شما در میان سخنان‌تان به کارکردهای موجود در موسیقی در زمان‌های قدیم اشاره کردید. اگر قدری جزیی‌تر به موضوع بپردازیم، کارکردهای موسیقی نوروز چه بود؟
نوروزخوان‌ها در گذشته نقش پیک‌ها و منادیان بهاری را برعهده‌داشتند و اگر بخواهیم به بیان امروزی بگوییم خبرنگارانی بودند که از نوروزخوانی به‌عنوان رسانه استفاده می‌کردند تا خبر آمدن بهار را به مردم شهرها و روستاها در مناطق مختلف برسانند. شیوه نوروزخوان‌ها به این‌صورت بود که کوله‌پشتی را به پشت‌شان می‌بستند و برای نوروزخوانی از روستایی به روستایی دیگر می‌رفتند. بنابر شرایط مالی نوروزخوان‌ها و با توجه به هدفی که در انجام نوروزخوانی داشتند و با این کار به‌دنبال به دست‌آوردن رزق و روزی برای خانواده‌های خود بودند، کمتر در محل زندگی خودشان به نوروزخوانی می‌پرداختند و معمولا همگی‌شان مسافربودند. شاید از این‌که مجبور بودند  به در خانه‌ها بروند و در قبال رساندن مژده بهار، مژدگانی شامل برنج یا آرد بگیرند، خجالت می‌کشیدند و به همین خاطر ترجیح می‌دادند در محلی غیراز شهر یا روستای خودشان این کار را انجام دهند. با توجه به این توضیحات نمی‌توانیم نوروزخوانی را به‌عنوان یک شغل مستقل درنظر بگیریم.
شیوه نوروزخوانی در دوران گذشته تاریخی توأم با آموزش بود؟
برای نوروزخوانی شیوه آوازی با متر مشخص وجود داشت و  این موسیقی در برخی موارد فراخ اجرامی‌شد. البته نوروزخوان‌هایی هم بودند که صدای خوشی نداشتند و فقط اشعار را به شکل ریتمیک می‌خواندند. در برخی مناطق نقاره با خود می‌بردند و سرنا چی‌هایی هم که به پول احتیاج داشتند، همراه‌شان می‌رفتند و مقام‌های‌ سال تحویلی و چهارگاه را اجرا می‌کردند. این گروه‌ها مسیر راه را پی می‌گرفتند و با رسیدن به حوالی روستاها شروع به‌کار نوروزخوانی می‌کردند. برخی از این نوروزخوان‌ها دید بندان می‌کردند و لباس‌های مبدل می‌پوشیدند. دلیل این کار شاید شأنیت کاری بود که انجام می‌دادند. چون دوست نداشتند شناسایی شوند (شاید این کار را عیب می‌دانستند). بنابراین مجبور به تغییر لباس و بستن چهره می‌شدند. در گیلان هم نوروزخوانی شیوه مخصوص به خود را داشت. شعرهای نوروزخوانی در این منطقه بداهه و توصیفی بود. مثلا نام شخصی را که با او روبه‌رو می‌شدند در شعر می‌آوردند و می‌گفتند: ‌ای آقایون... خوش‌اومدید به خونه... با این توضیح، باید گفت شعرها وزن خاصی نداشتند و نوروزخوان خودش به متن بداهه‌اش وزن می‌داد. البته در برخی مناطق هم شعرهای خاصی برای نوروزخوانی وجود داشت. در منطقه نور و کجور در مازندران این‌طور می‌خواندند: بهار آمد، بهار آمد خش آمد...
درباره امام‌خوانی نوروز هم برایمان بگویید...
امام‌خوانی شیوه خاصی از نوروزخوانی بود که در همزمانی نوروز با ایام سوگواری مذهبی ارایه می‌شد. مثلا هر وقت نوروز با ضربت‌خوردن حضرت علی(ع)، دهه فاطمیه یا محرم همزمان می‌شد، شعرها رنگ‌وبوی مذهبی به خودش می‌گرفت. ترجیع‌بند اشعار اشاره به نوروز داشت اما ابیات بعدی به حادثه تلخ مذهبی که در آن دوره زمانی فرامی‌رسید، اشاره داشت. اما خوان‌ها لباس‌های سیاه بر تن می‌کردند و هر چند درونمایه اشعارشان مهیج و شاد بود اما این اشعار را با حزن و اندوه می‌خواندند. دلیل نامگذاری این شیوه خواندن به امام‌خوانی، به خاطر شباهت لباس نوروزخوانان به لباس امام‌حسین(ع) در تعزیه‌ها بود. البته گاهی نوروزخوانی با تعزیه همراه می‌شد که به آن نوروزخوانی امام‌خوانی (به شکل یک ترکیب اضافه) می‌گفتند.
آیا در کشورهای همسایه همچون تاجیکستان هم نوروزخوانی رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته است؟
نه. اگر بنا باشد به‌عنوان یک سند شفاهی درباره نوروزخوانی صحبت کنیم، بدون‌شک نوروزخوانی مرسوم در تاجیکستان از اصیل‌ترین و دست‌نخورده‌ترین انواع این نوع موسیقی است. در مناطقی مثل تاجیکستان اما هیچ‌وقت نوروزخوانی رنگ و شکل مذهبی پیدا نکرد.
آیا ما سند و مدرکی درباره شیوه برپایی آیین‌هایی مثل نوروزخوانی قبل از اسلام و در میان اقوام مختلف ایران بزرگ در اختیار داریم؟
نه. بنا بر این‌که تاریخ اقوام ایرانی، تاریخ شفاهی بوده است، ما هیچ سند و مدرک مکتوبی درباره شیوه برپایی آیین‌ها و درکل اقوام ایرانی قبل از اسلام دراختیار نداریم. روایان حوادث تاریخی در ایران تاریخ‌برخوان‌ها بودند. این نام درباره کسانی به‌کار برده‌می‌شد که وقایع تاریخی را سینه‌به‌سینه و نسل‌به‌نسل نقل‌می‌کردند. درست مثل کاری که عاشیق‌های (در قدیم به عاشیق‌ها در این منطقه اوزان‌ها می‌گفتند) موسیقی آذربایجان درقالب موسیقی‌شان انجام می‌دادند و در موسیقی سایر اقوام ایران هم می‌توان نمونه‌هایش را دید. بیت‌خوان‌های کرد و بختیاری، بخشی‌ها، اوزان‌ها و شاعران بلوچ نمونه‌هایی از خنیاگران تاریخ‌برخوان اقوام ایران کهن بودند.
بنابراین می‌شود این‌طور نتیجه گرفت که این افراد کار نقالان را انجام می‌دادند...
اگر بخواهیم نمونه‌ای نزدیک به ذهن مردم شهری امروز را مثال‌بزنیم بله اما نقالی یک پدیده شهری است و نمی‌تواند دقیقا مطابق با خنیاگران تاریخ‌برخوان در میان اقوام مختلف ایران باشد. کسانی مثل آقای بلوچ‌نسب، اسحاقی و سهراب محمدی در موسیقی اقوام ایران که داستان‌ها و تاریخ منطقه خودشان را به روش بومی روایت می‌کنند، نمونه‌های خوبی برای خنیاگران تاریخ‌برخوان در دوره ما هستند.  
آیا آیین‌های دیگری هم درباره نوروز و نوروزخوانی در ایران کهن وجود داشته که امروز بتوان در میان اقوام ایرانی اثری از آنها دید؟
بله. میرنوروزی، پیربابو(اراک) و عروس‌گله(گیلان) آیین‌هایی هستند که به دوره مندایه یعنی قبل از دوران زرتشت بازمی‌گردد. برخلاف باور عموم حاجی فیروز به دوران متاخر بازمی‌گردد و مربوط به زمانی است که غلامان سیاه به محدوده اسلامی وارد شدند. با این توضیح عمر آیین حاجی‌فیروز را نمی‌توان بیشتر از قرن دوم هجری قمری که مصادف با دوره حکومت عباسیان در سرحدات اسلامی دانست. نظر دیگری هم دراین‌باره وجود دارد که به ورود برده‌ها از مکه به ایران و سیاهان آفریقایی اشاره دارد که در دوران جدید از قاره آقریقا به مناطق مختلف جهان وارد شدند. البته به‌نظر می‌رسد عقیده دوم مبنای علمی دقیقی نداشته باشد و باید نظریه اول را به حقیقت نزدیک‌تر دانست.
ابوریحان در کتابش به رسمی تحت‌عنوان کوسه‌برنشین و میر نوروزی اشاره می‌کند. این رسم‌ها به‌نظر ابوریحان مربوط به دوران قبل از اسلام است...
این عنوان با عبارت کوسه برزنگی هم مورد استفاده قرار می‌گرفته است. در این رسم مردانی را که موی کمی بر صورت داشتند بر خرانی سوار می‌کردند و در ایام پیش از نوروز در شهرها می‌گرداندند. آنچه این کوسه‌برنشین‌ها یا کوسه‌برزنگی‌ها تا ظهر کار می‌کردند به خزانه شاهی اختصاص داشت و عوایدی که تا عصر به دست می‌آوردند، مربوط به خودشان بود. این رسم میان اقوام قشقایی، آذربایجانی بر قرار بود و کوسه‌گلین نام داشت. در نمونه متاخر این آیین، کسی که ریش و سبیل نداشت را سوار بر خر می‌کردند و با آرد زدن به صورتش او را برای اجرای رسم کوسه‌گلین به میان مردم می‌فرستادند. درباره میر نورزوی باید گفت تا چند‌ سال پیش در منطقه کردستان و بختیاری هنوز حضور داشتند. در این رسم یک نفر را به‌عنوان میر بزک کرده و بر الاغ سوار می‌کردند. این میر نمایی از زمستان بود که حالا بزک‌شده آماده سفر شده بود. بچه‌ها در اطراف میر نوروزی می‌دویدند و اشعاری را می‌خواندند. همین رسم در رقص‌کوسه در منطقه بختیاری جاری بود. البته ظاهرا باید نظر ابوریحان را پذیرفت چون هرکسی نمی‌رفت تا رسم میر نوروزی یا کوسه‌برنشین را اجرا کند و نوکرها و غلام‌ها مامور انجام این کار می‌شدند. نمی‌توان گفت چون حاجی فیروزها هم صورتشان را سیاه می‌کنند، همان میر نوروزی هستند. اساسا سیاه‌کردن صورت در آن دوره به معنای بزک‌کردن بود و ارتباطی با حاجی‌فیروزهای زمان ما ندارد. البته شاید بتوان حاجی فیروز را ادامه و تغییرشکل‌یافته میر نوروزی دانست. چند‌سال پیش در کردستان میر نوروزی وجود داشت و همین امروز هم در چند روستای هورامان این رسم اجرا می‌شود. در این رسم کسی را می‌آوردند و برایش ریش‌سفید می‌گذاشتند و کودکی پشت‌سرش می‌دوید و کلوخ می‌شکست. امروز هم این رسم برپا می‌شود اما فقط آیین است و شیوه خاص موسیقایی ندارد. پیربابو نمونه میرنوروزی در منطقه اراک بوده است. اساسا اشعار ریتمیک گاهی این گروه‌ها را همراهی می‌کردند و سرنا هم با آنها همراه می‌شد اما این سرنا و شعرخوانی را نمی‌توان به‌عنوان موسیقی ویژه نوروز در گذشته معرفی کرد.
با توجه به توضیحات شما درباره نوروزخوان‌ها تا چه زمانی به نوروزخوانی ادامه می‌دادند؟ آیا بعد در ایام نوروز هم کارشان ادامه داشت؟
کار نوروزخوان‌ها تا یک روز قبل از نوروز ادامه داشت و پس از آن کم‌کم راهی دیار خودشان می‌شدند. در هر منطقه روز ماقبل نوروز نامی داشت. مثلا در منطقه بختیاری این روز علفه نام‌گذاری شده بود و نوروزخوان‌ها در اصطلاح تا روز علفه نوروزخوانی می‌کردند. آیین شال ونون (شال بندون) هم درست به همین روز ارتباط داشت. با توجه به این‌که در قدیم سقف خانه‌ها گنبدی‌شکل بود، کودکانی که می‌خواستند شال ونون کنند، شال‌هایشان را از دور کمر باز می‌کردند و از دریچه بالای گنبد خانه‌ها به داخل می‌فرستادند. هرکس سوغاتی به شال‌ها می‌بست و کودکان شال‌ها را از همان دریچه بالا می‌کشیدند و سوغاتی را برمی‌داشتند.
درمورد نقاره لحظه‌ سال‌تحویل نیز در گذشته اثری وجود دارد؟
همین نقاره‌خانه‌هایی که امروز در مشهد مقدس هست، در گذشته در تمامی شهرهای ایران بوده است. در برج و باروهای تمامی شهرهای بزرگ ایران در گذشته نقاره‌خانه‌ها مامور اجرای موسیقی لحظه تحویل‌ سال بودند. در آن دوره ملاها که همان مکتبی‌های باسواد میان مردم بودند به خان یا مامور شاه در منطقه خبر می‌دادند که مثلا نیم‌ساعت دیگر ‌سال تحویل خواهد شد. به این ترتیب شاه به نقاره‌خانه دستور می‌داد که در لحظه تحویل ‌سال شروع به نواختن نقاره کنند. سرناچی‌ها هم با نقاره‌ها همراهی می‌کردند و حدود نیم ساعت می‌نواختند. تشپال‌ها، لوطی‌ها، مطرب‌ها، فیوج‌ها و گودارها در سراسر ایران با تکیه بر نغمه خاص نوروز اجرای موسیقی لحظه تحویل‌ سال را انجام می‌دادند. نکته جالبی که باید در این قسمت از بحث بگویم، این است که برخی به اشتباه گمان می‌کنند موسیقی که لحظه تحویل‌ سال که در چهارگاه و از تلویزیون پخش می‌شود، کار مرحوم مهدی پوربختیاری است، درحالی‌که آقای انجوی شیرازی در شهر شیراز این کار را با سرنا زده است. لازم است دوباره تکرار کنم که هیچ سند مشخصی برای این آیین‌ها نبوده و اگر امروز ما از این آداب و رسوم و موسیقی‌های مربوط به ایران کهن و به‌خصوص جشن نوروز صحبت می‌کنیم، براساس سخنانی است که سینه به سینه از خنیاگران روایتگر تاریخ ایران به ما رسیده است.
آنچه می‌توان از این بحث نتیجه گرفت، فراموشی بخش زیادی از موسیقی ویژه نوروز در سراسر ایران فرهنگی است. با این توضیح، شما به‌عنوان یکی از پژوهشگران و فعالان در زمینه بازشناخت موسیقی کهن ایرانی، چه عواملی را در فراموشی بسیاری از انواع موسیقی اقوام ایرانی دخیل می‌دانید؟
امروز موسیقی نواحی ایران محجور مانده و ما باید بدانیم که شاهد آخرین نسل از اساتید این نوع هستیم. هنرمندان بزرگ در این عرصه یا حال مساعدی ندارند یا در تنهایی و سختی جان خودشان را از دست داده‌اند. این داستان غم‌انگیز در شرایطی برای موسیقی نواحی ایران افتاده است که در گذشته و دورانی که انواع امروزی موسیقی وارد کشور نشده بود، این موسیقی نیاز مردم ایران را برطرف می‌کرد. با این توضیح برخلاف باور عمومی این موسیقی بسیار پاپیولار و جذاب است و اگر مورد توجه قرار گیرد و حمایت‌های دولتی و غیردولتی را داشته باشد می‌تواند در میان انواع روز موسیقی شانه‌به‌شانه پیش بیاید و مردم ایران را با موسیقی گذشته‌شان آشنا کند. من معتقدم اگر هدف‌گذاری بخش فرهنگ در قسمت دولتی و غیردولتی سرمایه‌گذاری و حمایت از موسیقی نواحی ایران باشد این امکان وجود خواهد داشت که ما با مرگ اساتید این موسیقی دانسته‌ها و داشته‌هایمان را از دست ندهیم و امیدوار باشیم که به‌زودی در تمام دنیا این موسیقی را ارایه دهیم. سیاست کسانی چون من که روی موسیقی نواحی پژوهش می‌کنند، معرفی موسیقی نواحی ایران به شیوه صحیح است. ما سعی خواهیم کرد با قرار دادن جوانان در کنار پیشکسوتان این موسیقی، جذابیت اجراها را بالا ببریم و اطمینان داریم اگر تبلیغات و اطلاع‌رسانی کافی در این‌باره صورت گیرد، مردم از اجراها و آلبوم‌های موسیقی نواحی استقبال
 خواهند کرد.


منبع: شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: