1394/11/25 ۰۸:۱۲
كتاب مردم سالاري، آزاديگرايي و رسانههاي جمعي كه ترجمه ای از كتاب ليبراليسم، دموكراسي و رسانه هاي جمعي نوشته جي جنسن است با ترجمه سيد عبدالكريم محقق و مقدمه دكتر هادي خانيكي از سوي انتشارات مشق شب منتشر شد. كتاب آزادي گرايي، ليبراليسم و رسانههاي جمعي از مجموعه كتاب هاي كلاسيك در حوزه دانش نظري مطالعات رسانه ها و ارتباطات است كه در دهه 70 ميلادي در هفت فصل به بنيادهاي نظري آزادي رسانهها و رسانه هاي آزادي در آمريكا و جهان غرب پرداخته است.
با مقدمه دكتر هادي خانيكي
كتاب مردم سالاري، آزاديگرايي و رسانههاي جمعي كه ترجمه ای از كتاب ليبراليسم، دموكراسي و رسانه هاي جمعي نوشته جي جنسن است با ترجمه سيد عبدالكريم محقق و مقدمه دكتر هادي خانيكي از سوي انتشارات مشق شب منتشر شد. كتاب آزادي گرايي، ليبراليسم و رسانههاي جمعي از مجموعه كتاب هاي كلاسيك در حوزه دانش نظري مطالعات رسانه ها و ارتباطات است كه در دهه 70 ميلادي در هفت فصل به بنيادهاي نظري آزادي رسانهها و رسانه هاي آزادي در آمريكا و جهان غرب پرداخته است. سيد عبدالكريم محقق؛ داراي كارشناسي ارشد ارتباطات و صاحب امتياز و مدير مسئول ماهنامه اقتصادي، اجتماعي «وقايع» است. دكتر هادي خانيكي در مقدمه كتاب با عنوان جهان شتابنده و مسئله دموكراسي و رسانه با اشاره به سابقه تاريخي آزادي و سياست مينويسد: از تعريف اوليه ارسطو درباره «معاني بيان» و نظريه جان استوارت ميل در «شكلگيري » بازارچه ايده ها و طرح «حوزهعمومي » از سوي هابرماس و تئوري شبكه اي قدرت كاستلز ميدان فراخي در تاريخ براي گفتوگو درباره پيوندهاي ميان آگاهي و آزادي و سياست وجود دارد . در اين ميان نقش نخست در فرآيند ايجاد انتقال وكاربرد آگاهي در جامعه به ابزارهاي ارتباطي اختصاص مي يابد كه خود متاثر از عنصر آزادي و چگونگي، استقرار آن است و از اينجاست كه مسئله ارتباطات و دموكراسي به ويژه در دنياي جديد به حوزه هاي مختلف علوم اجتماعي راه يافته است . رسانه و دموکراسی دكتر خانيكي در ادامه به ديدگاههاي خوشبينانه و بدبينانه نسبت به كاركرد رسانه ها مي پردازد و مي نويسد رسانه ها از دو منظر خوش بينانه و بدبينانه در مبحث سياست و آزادي مورد توجه قرار مي گيرند. در نگرش نخست رسانه ها به عنوان محرك نوسازي سياسي و نتيجتاً توسعه دموكراسي تأثيرگذار قلمداد مي شوند، اما در نگرش دوم از رسانه ها به عنوان عوامل اشاعه ارزش هاي سرمايه داري و محدود كننده آزادي هاي واقعي جوامع تحت سلطه ياد مي شود. اين استاد ارتباطات در ادامه نيز موضوع جامعه اطلاعاتي و جامعه شبكه اي را مورد بررسي قرار مي دهد. در فصل اول كتاب چگونگي ظهور تدريجي ليبراليسم طي چهار قرن به عنوان يك مكتب فكري و در حين به اوج رسيدن سنت هاي الهياتي قرون وسطاي توماس اكوئيناس و جان لاك مورد بررسي قرار گرفت. همچنين در اين فصل جهان بيني فيزيكي نيوتن كه طي يك قرن افكار و قوانين انسان غربي را شكوفا ساخته بود به عنوان يكي از پايه هاي جنبش ليبرالي و در حقيقت زيربناي سه پايه ليبراليسم يعني نظم طبيعي، فردگرايي و عقلانيت ذاتي انسان و دكترين پيشرفت با ديدگاه سعادت و كمال مادي قلمداد شده است. در ادامه اين فصل به تقسيم بندي هاي مختلفي در خصوص انواع مختلف نظريه ليبراليسم اشاره شده است. تقسيم ليبراليسم به كلاسيك و نئوليبراليسم ، همچنين انواع ليبراليسم قرن نوزدهمي مانند ليبراليسم اسپنسر يعني سياست اقتصاد آزاد( لسه فر) كلاسيك، ليبراليسم بنتام برگرفته از تئوري فايده گرايي – لذت گرايي كلاسيك، ليبراليسم توافقي ميل و توكويل، ليبراليسم تجديد نظر ايده آليستي توماس هيل گرين، ليبراليسم آرمان گراي لرد بايرون و مازيني و نسخه سوسياليستي جامعه فابين معرفي شده است. علاوه بر اين ليبراليسم جهاني و فرقهگرايي و ليبراليسم تاريخي و مدرن تعريف شده و تقسيم ليبراليسم مدرن به سه دسته تاريخي: 1) ليبراليسم كلاسيك نيوتن، لاك و آدام اسميت 2) ليبراليسم قرن نوزدهم كه تحت تأثير اثبات گرايي آرمان گراست3) نئوليبراليسم قرن بيستم كه افول ليبراليسم كلاسيك و انتقال به جهان بيني نسبي گرايي و تكثيرگرايي را مشخص مي كند نيز مورد بررسي قرار گرفت. فرد گرایی و استقلال فردی در فصل دوم اين كتاب جهان بيني ليبراليسم مورد بررسي قرارگرفت. نويسنده كتاب، فردگرايي، حقوق طبيعي و عقلانيت ذاتي به عنوان پايه هاي اساسي مكتب ليبراليسم را وام گرفته از تفكر مسيحيت و روم و يونان باستان دانست. نويسنده همچنين معتقد بود كه ليبراليسم تفكر فرد گرايي و انسان اخلاقي را از يونان به ارث برده است. در ادامه اين فصل به فردگرايي پرداخته شده و فردگرايي مدرن نه تنها بر ارزش مطلق فرد، بلكه بر استقلال فردي نيز تأكيد شده است همچنين مالكيت خصوصي، اصل تفكيك قوا، خصوصي سازي، مقررات زدايي، آزادي هاي فردي، حاكميت بازار، عقل گرايي، مكتب طبيعي و حمايت از فردگرايي به عنوان پايه هاي جهان بيني ليبرال مورد توجه قرار گرفت. در فصل سوم كتاب نشان داده شده است كه چگونه جهان بيني ليبراليسم كلاسيك، منطق و خرد در عقل گرايي را براي تئوري آزادي مطبوعات آماده كرد و چگونه اين منطق به تحول رسانه هاي جمعي جهان معاصر تأثير گذاشته است. علاوه بر اين تعارضات تاريخي و رقابت شديد بين فردگرايي جديد و تعاليم و اعتقادات مسيحيت همزمان با ظهور ليبراليسم و همچنين مسئله آزادي بيان و مطبوعات مورد توجه قرار گرفت. بررسي تاريخچه مبارزه براي آزادي مطبوعات در آمريكا، انگلستان ،فرانسه و آرا و ديدگاه هاي ميلتون، جفرسون و ميل به عنوان بنيانگذاران تئوري ليبراليسم مطبوعات مورد توجه قرارگرفته است. در فصل چهارم كتاب با عنوان انقلاب در زندگي و فكر به وقايع تاريخي قرن 19 تحت عنوان انقلاب روشنگري در غرب كه باعث بالارفتن كيفيت تفكر و زندگي شده بود پرداخته شده است. در اين فصل همچنين فعاليت هاي طبقه متوسط براي به نهادينه كردن اصول ليبراليسم از طريق شعر، ادبيات، ذوق هنري و موسيقي در كشورهاي انگلستان ،آلمان،آمريكا، فرانسه و ... اشاره رفته است. علاوه بر اين ظهورصنعتيشدن، زندگي شهري، ظهور فناوري هاي جديد، ناسيوناليسم، سرمايه داري صنعتي، تحولات در كشورهايي مانند روسيه، ژاپن و ....نيز مورد توجه قرار گرفت. نقش فرهنگی مطبوعات در فصل پنجم كتاب تاريخچه مطبوعات، راديو و تلويزيون و سينما در جهان و بالاخص در آمريكا مورد بررسي قرار گرفت. همچنين موضوع ظهور دموكراسي توده اي ، انقلاب در عرصه فناوري و شهرنشيني به عنوان جريان اصلي اجتماعي كه باعث فراگيري رسانههاي رسانه هاي جمعي در آمريكا شده اند بررسي شده است. علاوه بر اين چگونگي به تاثير گذاري رسانه هاي جمعي نظير راديو، تلويزيون، مطبوعات ، سينما، نقاشي و ... در شكل گيري رفتار فردي و فرهنگ آمريكايي پرداخته شده است. افول ليبراليسم كلاسيك و سربرآوردن نئوليبراليسم درحقيقت به عنوان دگرگوني ليبراليسم در فصل ششم كتاب مورد توجه قرار گرفته است همچنين به افول آزاديهاي فردي كه در سنت ليبراليسم يكي از پايه هاي اساسي بود با ظهور شركت ها و موسسات مالي بزرگ پرداخته شده است. همچنين در اين فصل اشاره شده است كه با افول ليبراليسم كلاسيك، شاهد ظهور سوسياليسم ، ناسيوناليسم، و ظهور ليبراليسم نو يا نئوليبراليسم در جهان غرب سربرآورده است. در فصل هفتم به ريشههاي نظريه ليبراليسم مطبوعات و رسانه ها در جهانبيني ليبراليسم كلاسيك پرداخته شده است همچنين ارتباط مكتب ليبراليسم، دموكراسي و رسانه هاي جمعي مورد بررسي قرار گرفت.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید