1394/11/24 ۱۰:۵۷
درست در همین دوران که ادبیات ما از هرگونه مواجهه خلاقانه و بهدور از بازنمایی با تاریخ طفره میرود، بازخوانی آثار و مرور کارنامه کسانی چون مصطفی اسلامیه ضرورت بیشتری پیدا میکند، چراکه از غیاب این پیوند خلاقانه خبر میدهد. اسلامیه دستکم در تمام تألیفاتش ردی از لحظهای تاریخی یا شخصیتی ناتمام در تاریخ را پی گرفته است.
درست در همین دوران که ادبیات ما از هرگونه مواجهه خلاقانه و بهدور از بازنمایی با تاریخ طفره میرود، بازخوانی آثار و مرور کارنامه کسانی چون مصطفی اسلامیه ضرورت بیشتری پیدا میکند، چراکه از غیاب این پیوند خلاقانه خبر میدهد. اسلامیه دستکم در تمام تألیفاتش ردی از لحظهای تاریخی یا شخصیتی ناتمام در تاریخ را پی گرفته است. اسلامیه همچون روشنفکران همنسلش در چند قالب نوشته است: زندگینامه، ترجمه، نمایشنامه و رمان. او که خود با مکانهای دورانسازی چون دارالفنون و انتشارات فرانکلین نسبت داشت، در سه دهه اخیر در انزوای خود نشست و کار کرد و نوشت و جز در جلسات و محافل خصوصی در خانه خود و دوستانش، چندان حضور دیگری در عرصه عمومی نداشت. او در اين مدت تنها با آثارش با جامعه ادبی و مردم سخن گفت. اهلِ مطبوعات و مصاحبه هم نبود اما در یکی از معدود گفتوگوهایش بهمناسبت انتشار «رستم و سهراب» و ترجمه «اویدیپوس» گفت، حرفزدن از کتابهایی را که ممیزی میشوند، اثری که محدود شده، بیمعنا میداند. اسلامیه در حوزه ترجمه کتابهای مهمی درباره هنر و بهویژه تئاتر و نمایشنامه دارد. «تئاتر تجربی: از استانیسلاوسکی تا پیتر بروک» نوشته جیمز روز-اونز، «اویدیپوسِ» سنکا، «چهار نوشته درباره کوبیسم» از آپولینر، «تاریخ هنر مدرن: نقاشی، پیکرهسازی و معماری در قرن بیستم» از آرناسون، «رزنکرانتز و گیلدنسترن» از تام استوپارد، دو ترجمه مهم از ساراماگو، نویسندهای که اسلامیه معتقد بود در نوشتههایش به تمام حوزهها سرک میکشد و بهاین خاطر ترجمه آثار ایندست نویسندگان با تفکر چپ، دشوارتر است: «بالتازار و بلموند» و «یادداشتها». از دیگر آثار اسلامیه که از تألیفات مهم اوست دو زندگینامه است درباره نیما و مصدق. و البته یک کتاب درباره دو نابغه تئاتر مدرن: ایبسن و استریندبرگ. جدا از این ترجمههای دقیق و پرکار و زندگینامهها، اسلامیه چند نمایشنامه نیز نوشت. تئاتر از همان ایام جوانی یکی از مهمترین دغدغههای او بود، از زمانی که در رادیو همراه با چهرههای مطرح تئاتر، به نقشخوانی پرداخت تا بعدها که متون تئوریک و پژوهشی و نمایشنامههای مهمی را ترجمه و حتی تألیف کرد. «رضاخان ماکسیم»، «ماجرای دیوید نیوسام» و «رستم و سهراب» نمایشنامههای او هستند که هریک با تکهای از تاریخ معاصر ما سروکار دارند. برای مثال نمایشنامه «ماجرای دیوید نیوسام» روایتی است از روزهای افول یک شخصیت تاریخی: محمدرضاشاه. «در ٢٣ اکتبر ١٩٧٩ نام محمدرضاشاه را در دفتر بیمارستان نیویورک، دیوید نیوسام ثبت کردند و یکی از خدمتکاران شاه نواری پلاستیکی به این نام بر مچ او بست. این نوار در تمام مدتی که او در نیویورک بهسر میبرد همچنان باقی ماند و تا زمان مرگ شاه در همه گزارشهای پزشکان نام او دیوید نیوسام قید میشد.» این روایتِ ویلیام شوکراس در کتاب «آخرین سفر شاه» نقطه آغاز نمایشنامهای میشود که تکهای تاریک از زندگی این شخصیت را نشان میدهد. طنزی تلخ و اشارات و کنایات به تاریخ در این نمایشنامه بهکرات دیده میشود. شیوهای که در دیگر نمایشنامههای اسلامیه نیز به اقتضای فضای هر اثر دیده میشود. آخرین صحنه از نمایشنامه دیوید نیوسام: «فارو: چه خبر شده اعلیحضرت؟ حالتون خوب نیس؟ دیوید: میخام برم بخوابم. فارو: بخوابین؟ پس کوروش چی اعلیحضرت؟ مگه شما بهش قول نداده بودین؟ دیوید: چرا – فقط یک چرت کوچولو میخام بزنم... صحنه چند لحظهای بهکلی خالی میماند. تاریخ وارد صحنه میشود و جلو میآید. تاریخ: خواهش میکنیم سروصدا نکنین. اعلیحضرت ممکنه بیدار بشن. همینطور که آرامش و خویشتنداری تونو حفظ میفرمایید بفرمایید خونههاتون... تاریخ تعظیم میکند. برمیگردد.»
منبع: شرق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید