1394/11/20 ۰۷:۴۷
این شعر معروف که میگوید «بزرگ بود و از اهالی امروز»، درباره او به واقع صدق میکرد. «ابوالقاسم وطندوست» در میان اهالی رسانه، مردی بزرگ و البته تأثیرگذار بود. از ظرایف و دقایق کار رسانه آگاهی داشت. این آگاهی را هم میتوان از لابهلای سخنان دوستان و همنسلان و هم شاگردانش بیرون کشید: «وطندوست به حلقه پیشکسوتان و بزرگان رسانه تعلق داشت، بازماندهای از نسلی که حضورشان دلیل قاطع بر استعدادها و افقهای روزنامهنگاری در ایران زمین است.»
حمیدرضا محمدی: این شعر معروف که میگوید «بزرگ بود و از اهالی امروز»، درباره او به واقع صدق میکرد. «ابوالقاسم وطندوست» در میان اهالی رسانه، مردی بزرگ و البته تأثیرگذار بود. از ظرایف و دقایق کار رسانه آگاهی داشت. این آگاهی را هم میتوان از لابهلای سخنان دوستان و همنسلان و هم شاگردانش بیرون کشید: «وطندوست به حلقه پیشکسوتان و بزرگان رسانه تعلق داشت، بازماندهای از نسلی که حضورشان دلیل قاطع بر استعدادها و افقهای روزنامهنگاری در ایران زمین است.» او که سهشنبه 15 دی، پس از دورهای بیماری سخت مغزی، جان به جانآفرین تسلیم کرد، از سالهای اواسط دهه 1340 وارد عرصه خبر شد. فارغ التحصیل مدرسه عالی روزنامهنگاری بود، پس از اتمام درس که البته در آن مقطع از محضر بزرگان و استادان نامداری مثل امیرحسین آریانپور (جامعهشناس)، لطفعلی صورتگر (ادیب و زبانشناس) و بالاتر از همه غلامحسین صدیقی (پایه گذار جامعه شناسی در ایران و وزیر کابینه مصدق)» بهره برد، به خلاف طریق معمول و رسم مألوف دانشجویانِ فارغ التحصیل روزنامه نگاری وارد روزنامه اطلاعات یا کیهان نشد. بلکه از همان ابتدا به خبرگزاری پارس رفت که مقرش، در ساختمان رادیو در میدان ارک بود اما او افزون بر خبرنگاری - که به مرور زمان، به نوعی به شاکله شخصیتش تبدیل شد - به سبب صدای رسایش، به گویندگی رادیو هم پرداخت. شاید به همین دلیل هم بود که علاوه بر کتاب و روزنامه، رادیو جزء جدایی ناپذیر زندگیش بود و حتی اگر در محل کارش هم نبود، به رادیو گوش میداد. ویژگی که شاید کمتر فعال عرصه رسانه داشته باشد و «خبر» تبدیل به شاخصه شخصیتش شود. او با توجه به اینکه از لحاظ شخصیتی یک انسان به تمام معنا، وفادار، بسیار احساساتی و از لحاظ اداری یک مدیر لایق، نفوذناپذیر و وظیفه شناس در حد عالی بود، مراتب ترقی را خیلی سریع طی کرد. از سال 1359، فعالیت حرفهای اش را در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) ادامه داد و تا روز بازنشستگی در سال 1376 در سمت مدیر کل امور اداری، مناصبی چون «مدیرکل اخبار استان ها، مدیرکل تشکیلات و بودجه، مدیرکل طرح و برنامه، مشاور مدیرعامل و نفر دوم دفتر نمایندگی ایرنا در ایالات متحده(نیویورک)» را تجربه کرد. وطندوست، مردی مصمم و جدی اما مهربان در کار خود بود. منظم و منضبط بود و قانونگرایی را بدل به خصیصه جمعی همه خبرنگارانی کرده بود که زیر دست او کار میکردند و تجربه میآموختند. به اخلاق حرفهای پایبند بود. او اخلاق را در حرفه خبرنگاری معنا کرده بود و خوش اخلاقی را فقط در خنده و شادی نمیدید، بلکه خوشحالی وی زمانی بود که کار حرفهای در مسیر خود و به بهترین شکل انجام میشد و با اخلاق خوش این حرفه را گسترش و توسعه میداد. او بر این عقیده بود که هرکسی را یارای ورود به عرصه رسانه نیست. خبرنگاری و روزنامه نگاری، گویی که «مرد کهن» میطلبد. به همین جهت هم بود که دلش نمیخواست این حرفه را غباری از متاع و مطامع بپوشاند. مهربانی اش مثال زدنی بود. آنچنان که هر کاری از دستش برمیآمد برای همکاران و دوستانش انجام میداد. کافی بود که از ماجرایی، شخصی یا کاری ناراحت بودند و برای لحظهای پیش او مینشستند، آن وقت بود که با مهربانی و اخلاق خوشش، کاری میکرد که غم دنیا را فراموش میکردند. اصلاً بعضیها خوبی شان به چشم میآید و هرکاری میکنند در خاطر و خاطره میماند. به همین سبب هم هست که رفتن شان باورپذیر نمیشود. وطن دوست هم یکی از اینها بود. کسی که با جوانان هم انس و الفت بسیار داشت و راه را برای ورود جوانان به عرصه مخابره خبر باز کرده بود؛ هر وقت که جوانان پیش او میرفتند بدون هیچ دریغی تجربیاتش را در اختیار آنان میگذاشت و علاوه بر این، خود یکی از آنانی بود که در جذب نیروهای جوان به ایرنا کمک میکرد و از آنان آزمون میگرفت. جالب آنکه او حتی در حال و هوای کهنسالی هم که دیگرکم رمق شده بود از معلمی در خبر دست نکشید و به رسم معلمان شیفته تعلیم، حتی سالهای بازنشستگی، به دعوت مدیران ایرنا برای آموزش و تعلیم، نه نگفت.» از دیگر خصایل و خصایص او میتوان به قاطعیت و امانت او در کار خبر اشاره کرد. وی انسان بسیار مصمم و قاطعی بود و در مقابل مشکلات و موانع کاری که عموماً در کار خبری پیش میآمد همانند یک کوه استوار بود اما در پیمودن این راه دراز، او سختیها و مرارتهای بسیار به جان خرید، بارها دست تقدیر و تلاطم روزگار او را تا مرز خانه نشینی سوق داد اما اراده استوارش برای ماندن در خانواده رسانه، تسلیم و تابع تمنیات دنیوی نشد. با وجود همه ارتباطها و اعتبارش قید منصب و مقام را زد به همان صورت که درخواستها و دعوتها از آن سوی آبها را نادیده گرفت. او خبرنگاری و اطلاعرسانی را شریف ترین حرفه میشناخت و از این رو، هیچ گاه مشکلات و موانع موجود بر سر راه اهل رسانه مانع این نشد که او از اصول و استانداردهای خبرنگاری تنزل کند. اینها همه خصوصیات مردی بود که باید خاطراتش ثبت و ضبط میشد اما دردا و دریغا که او هیچ گاه حاضر نشد تا دست به قلم ببرد و خاطراتش را بنویسد. هرچند، جمع این ویژگیها را که ذکرشان رفت میتوان مصداق بارز و صادق یک خبرنگار واقعی دانست که خود را حتی در جایگاه مدیریت هم یک «خبرنگار» میدانست و تا پایان عمر هم به این حرفه حساس بود. آنچه در این صفحه فراهم آمده است، یادنامهای است برای او که خود حالا محور «خبر» شده است. اکنون چهل روز از رفتنش گذشته است و اهالی رسانه هنوز داغدارش...
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید