علی میرانصاری، در فروردین ۱۳۳۷، در محلۀ بِریانک، از محلات قدیم تهران به دنیا آمد. پدر و مادر او اصالتاً کاشانی بودند که خانوادههایشان در دورۀ پهلوی اول، به تهران مهاجرت کرده بودند. او دورۀ ابتدایی را در همان محلۀ بریانک به اتمام رساند. دورۀ متوسطه را در دبیرستان آذر به پایان برد. در ۱۳۵۵ش، وارد دانشگاه تهران شد. لیسانس خود را از همین دانشگاه و در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی اخذ کرد. او در دانشگاه تهران، از محضر استادانی مانند امیرحسن یزدگردی، سید جعفر شهیدی، محمدرضا شفیعی کدکنی، حمید زرینکوب و علی رواقی بهره برد. در ۲۰۰۳م، به پشتوانۀ کارنامۀ علمی وی که تا آن زمان فراهم آمده بود، در اتفاقی نادر، با مدرک لیسانس، موفق به دریافت بورسیۀ دکتری از دانشکدۀ شرقشناسی دانشگاه آکسفورد شد. او زیر نظر رضا شیخالاسلامی، به تهیۀ رسالهای در باب «ادبیات نمایشی در دورۀ قاجار» مشغول گردید، اما پس از یک سال، به دلیل برخی مشکلات، مجبور به بازگشت به ایران شد. پس از آن، دورۀ فوقلیسانس خود را در کاشان و دورۀ دکتری را هم در سمنان به اتمام رساند. از استادان راهنمای او در کاشان، اصغر دادبه و سیروس شمیسا؛ و در دانشگاه سمنان، فتحالله مجتبایی و اصغر دادبه بودند.
نخستین اشتغال میرانصاری به کار علمی ــ اداری، در دورۀ دانشجویی او شکل گرفت. وی در ۱۳۶۲ش، جذب مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی گردید. مؤسسهای که تغییر شکل یافتۀ بنیاد فرهنگ ایران بود. او زیر نظر تقی پورنامداریان، در بخش مربوط به فرهنگ تاریخی زبان فارسی، به تحقیق دربارۀ واژگان تاریخی زبان فارسی مشغول شد. این فرهنگ از طرحهای ابتکاری و بهجایمانده از پرویز ناتل خانلری بود. در ۱۳۶۴ش، همکاری خود را با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی آغاز کرد. نخست به تحقیق و جمعآوری منابع مربوط به مداخل این دائرةالمعارف پرداخت. سپس در گروه ادبیات به مدیریت فتحالله مجتبایی استقرار یافت. حضور میرانصاری در این گروه، از آن زمان تا اکنون، استمرار یافته است. وی در طول این مدت با مدیران و استادان گروه ادبیات، مانند جعفر شعار، هادی عالمزاده، فتحالله مجتبایی، جلال خسروشاهی، عبدالحسین زرینکوب، قمر آریان و اکنون اصغر دادبه، همکاری علمی داشته و دارد. عمدۀ فعالیتهای میرانصاری در بخش ادبیات و برخی بخشهای دیگر را میتوان این چنین برشمرد: انتخاب اولیۀ مداخل مربوط به ادبیات فارسی؛ نظارت بر جمعآوری منابع تحقیق در باب همین مداخل؛ راهنمایی و تربیت محققان و نویسندگان ادبیات؛ نظارت بر گردش علمی بخش ادبیات؛ تدریس نسخهشناسی برای برخی از پژوهشگران (این امر، با اتکا به گنجینۀ بیبدیل مخطوطات مرکز دائرةالمعارف صورت گرفته است)؛ تألیف مقالات ادبی، تاریخی و جغرافیای تاریخی؛ و سرانجام، ویرایش مقالات ادبی.
وی علاوه بر داشتن مسئولیتهای یادشده، عضویت در شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف و نیز مدیریت بخش ادبیات در دانشنامۀ ایران را داراست. در طول ۳۶ سال حضور میرانصاری در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و همکاری با این مرکز مُعظم علمی، او توفیق همنشینی با بسیاری از چهرههای درخشان فرهنگ ایرانی را داشت. وی علاوه بر استادان مورد اشاره، از کسانی مانند احمد منزوی، عنایتالله رضا، احمد تفضلی و ایرج افشار بهرهها برد، از آنها بسیار آموخت و بر تجارب علمی خویش افزود.
میرانصاری در سالهای ۱۳۷۵- ۱۳۸۵ش، در کنار حضور در دائرةالمعارف، به همکاری با سازمان اسناد ملی ایران پرداخت. همکاری او در قالب مشاور حوزۀ ریاست و نیز مسئولیت چاپ و انتشارات این سازمان بود. در طول این سالها، بخش تحت مدیریت او موفق به چاپ و انتشار دهها عنوان کتابِ اسنادی شد و خود وی نیز با یک برنامهریزی دقیق، موفق گردید چندین هزار برگ سند را از خانوادهها و یا دوستانِ ادیبان معاصر ایران گرد آورد و به آرشیو این سازمان بسپارد. خانوادههایی مانند: ملکالشعرای بهار، احمد بهمنیار، حسین پژمان بختیاری، امیری فیروزکوهی، حسین کریمان، نیما یوشیج و پروین اعتصامی. وی غالب این اسناد را در مجموعهای تحت عنوان اسنادی از مشاهیر ادب معاصر تدوین، تحقیق و منتشر ساخت.
حضور دکتر میرانصاری در آکسفورد، در ۲۰۰۳م، و آشنایی وی با این مرکز علمی سبب گردید تا باب جدیدی در زندگی علمی و مطالعاتی او گشوده شود و ادامۀ مسیر زندگی وی، تحت تاثیر آن مرکز قرار گیرد. در خلال رفت و آمدهای ادواری او به انگلیس که تاکنون ادامه دارد، وی توانست با بسیاری از شرقشناسان و استادان این دارالعلم، از جمله رضا شیخالاسلامی، جان گرنی، یان مکلین، ادموند هرزیگ، چارلز ملویل و همایون کاتوزیان ارتباط برقرار کند. این ارتباطات، نتایج مفید و منحصربهفردی برای میرانصاری به همراه آورد. از جمله: ۱. پذیرش مسئولیت تدریس زبان و ادب فارسی برای برخی از دانشجویان ایرانشناسی. ۲. فهرستنگاری نسخههای خطی فارسی و عربی در دو کالج دانشگاه آکسفورد، یعنی، کالج وادام (Wadham) و کالج آل سُولز (All Souls). (این فهرستنگاری، با اتکا به آموختههای میرانصاری از محضر احمد منزوی و ایرج افشار بود. (فهرست کالج وادام Wadham)، به زبان فارسی در 1394ش در تهران چاپ شد و هماکنون به سفارش همان کالج، در حال ترجمه به زبان انگلیسی است. این فهرست، پس از اتمام ترجمه، در سلسسله انتشارات دانشگاه آکسفورد به چاپ خواهد رسید. فهرست کالج آل سُولز (All Souls) هم، به زبان انگلیسی به اتمام رسیده است و در آکسفورد چاپ خواهد شد). ۳. شرکت در شش کنفرانس علمی در شهرهای لندن، کمبریج، سنت اندروز (اسکاتلند) و آکسفورد. (او در این کنفرانسها، مقالاتی دربارۀ نمایشنامهنویسی در دورۀ مشروطه، سفرنامهنویسی و نمایش در دورۀ قاجار، خَمریهسرایی، مقایسۀ سینما و تئاتر در دورۀ قاجار، ظرفیتهای نمایشی در مثنوی مولانا، و روش احمد منزوی در فهرستنگاری نسخههای خطی، ارائه کرد). ۴. عضویت در پروژۀ میراث فرهنگی و هنر بلخ The Balkh Art and Cultural heritage Project. این پروژه توسط دانشگاه آکسفورد برنامهریزی و اجرا شد. مسئولیت میرانصاری در این پروژه، برپایی چند کارگاه آموزشی در باب نسخههای خطی برای فرهیختگان افغان در شهر کابل و نیز تصحیح کتاب فضائل بلخ و مشارکت در ترجمۀ انگلیسیِ آن بود. (چاپ و انتشار این دو کتاب با مشارکت مؤسسۀ گیبGibb Memorial Trust و مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی صورت گرفته است. مجلد فارسی در 1401ش، در تهران و مجلد انگلیسی در ۲۰۲۰م، در آکسفورد، تحت عنوان Faḍāʾil-i Balkh, or The Merits of Balkh به چاپ رسیده است). ۵. تدوین مجموعهای مشتمل بر نسخههای خطی منحصربهفرد از تاریخ زندگی تیپو سلطان که در کالج آل سُولز (All Souls) نگهداری میشود. (این مجموعه تحت عنوان Tipo Sultan Histories، در آکسفورد منتشر خواهد شد).
از رهگذر همکاری با مراکز شرقشناسی، دکتر میرانصاری توانست به موقعیتهایی علمی در دانشگاه آکسفورد دست یابد. از جمله، کسب دو فلوشیپ از این دانشگاه بود. او در ۲۰۱۶م، به عنوان «Visiting Fellow»، به عضویت کالج آل سُولز (All Souls) درآمد و مطالعات مربوط به مخطوطات ارزشمند فارسی را در کتابخانۀ آنجا آغاز کرد. (در تاریخ 582 سالۀ این کالج، میرانصاری نخستین فرد ایرانی بود که توانست افتخار عضویت در آنجا را کسب کند. این کالج از اعتبار، اشتهار و جایگاه خاصی در مجموعۀ دانشگاه آکسفورد برخوردار است). او همچنین در ۲۰۱۸م، به عنوان «Academic fellow»، به عضویتِ علمیِ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه آکسفورد، یعنی کتابخانۀ بادلیان (Bodleian Library) درآمد و به تحقیق در باب مخطوطات ایرانی و اسلامی در آنجا پرداخت.
علاوه بر موارد بالا، برپایی پنج کنفرانس علمی در شهرهای پاریس، تهران و کاشان( دربارۀ مولوی بلخی، محتشم کاشانی، ملکالشعرای بهار و خاندان غفّاری)، و نیز تألیف و چاپ بیست و دو عنوان کتاب، انتشار بیش از دویست مقالۀ علمی در دائرةالمعارفها و نشریات ادواری، ویرایش دویست و پنج مقالۀ دائرةالمعارفی و سرانجام، تدریس نسخهشناسی در مقطع کارشناسی ارشد در بنیاد ایرانشناسی، در کارنامۀ علمی میرانصاری دیده میشود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دکتر علی میرانصاری در ۱۳۹۹ش کتابخانۀ خود را به مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی اهدا کرد. تاکنون ۱۳۰۰ جلد کتاب، ۵۷ عنوان مجله در زمینۀ ادبیات و پیرامون ۱۰۰۰ برگ کپی اسناد مربوط به مشاهیر ادب و فرهنگ معاصر ایران، از کتابخانۀ شخصی به مرکز انتقال یافته و در مکانی مستقل به نام ایشان قرار گرفته است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید