زمین لرزه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 24 خرداد 1404
https://cgie.org.ir/fa/article/275385/زمین-لرزه
یکشنبه 25 خرداد 1404
چاپ شده
26
زَمینْلرزه، یا زلزله، لرزش سطح زمین بر اثر امواج لرزهای در پی آزادشدن ناگهانی انرژی در سنگکره/ سنگسپهر کرۀ زمین.زمینلرزهشناسی، دستکم از روزگار ارسطو تا تشکیل رشتهای با این موضوع بهعنوان یکی از شاخههای علوم جدید، زیرشاخۀ شاخهای از طبیعیات به شمار میآمد که در یونانی meteōrología / μετεωρολογία، مرکب از واژۀ metéōros / (metéōron) / μετέωρος (μετέωρον) «پدیدۀ آسمانی» و پسوند -logia / -λογία/ «شناخت» و در لفظ به معنی «شناخت پدیدههای آسمانی»، نامیده میشد و دانشوران دورۀ اسلامی نیز آن را بیشتر الآثار العلویة یا کائنات الجو مینامیدند. اما علت بررسی پدیدهای مربوط به زمین در کنار پدیدههایی چون شهاب، دنبالهدار، ابر، باران و رعدوبرق آن بود که همۀ این پدیدهها به گمان پیشینیان بر اثر فعلوانفعالات بخار تر و خشک، و در زیر فلک قمر رخ میداده است. ارسطو پیش از پرداختن به مبحث زمینلرزه و نیز پس از پرداختن به تندر و آذرخش، علت پرداختن به بادها، زمینلرزه و تندر و آذرخش، یکی پس از دیگری را یکیبودن عامل این پدیدهها، یعنی بخـار خشک دانسته است (نک : پس از این، ارسطو). مسعودی مروزی نیز بهتصریح آورده است «عادت چنان رفته است که این آثار را که بهحقیقت آثار سُفلىاند، که در زیر زمین پدید میآیند، با آثار علوی یاد کنند، به حکم اتحاد مادۀ جمله، و این جمله را آثار علوی خوانند، اگرچه از روی حقیقت آثار علوی آن بود که در عُلُوّ پدید آید» (ص 65).
در افسانههای کهن بینالنهرین، مصر و یونان، زمین بر آب شناور و زمینلرزه نیز بهنحوی به آب مربوط است (لوید، 9) و چنانکه خواهد آمد، نخستین دیدگاه فیلسوفان طبیعیدان دربارۀ زمینلرزه، یعنی دیدگاه تالس ملطی، ریشه در همین باورها دارد.
در بینالنهرین زمیـنلرزه / rību (بـرای واژه، نک : «واژهنامۀ آشوری ... »، 43, 243؛ هونگر، 334؛ گلکن، 266) را به عناصر آسمانی و فعالیتهای ایزدان نسبت میدادند و بهطور معمول میان تندر و «لرزش زمین» ارتباط قائل بودند. هنگامیکه ایشکور (به سومری) / اَدَد (به اَکِدی و سامی شرقی)/ هَدَد (در سامی غربی)، ایزد تندر و باران (بهطور کلی: شرایط جوی) در تمدنهای بینالنهرین به خشم آید، زمین میلرزد (تامپسن، «گزارشی نویافته ... »، 187). در گلنوشتۀ EAE 45 (شم 45 مجموعۀ «انوما اَنو انلیل»، سدۀ 24 تا 21قم) نیـز هرگاه اَدَد تندر پدید میآورد، زمینلرزه رخ میدهد (گلکن، 65). در گلنوشتۀ دیگری دربردارندۀ «سرودهای در ستایش شولگی» (ETCSL 2.4.2.01، سطرهای 65-66)، شولگی (حک 2094-2046 قم)، فرمانـروای دولتشهر سومری اور و بعدها فرمانروای سراسر سومر و اکد، به خود میبالد، زیرا آن هنگام که «تندباد تندری زمین را لرزاند و ایشکور در آسمانهای وسیع غرید»، نهراسید (بلک و همکاران، 306). در افسانۀ سومری «انمرکر و فرمانروای ارته»، سرودۀ سدۀ 21 قم، ایشکورِ «پدیدآور تندر در زمین و آسمان، ... زمینها را لرزاند، کوهستان را به لرزه انداخت» (سطر 544-547؛ قس: ترجمۀ فانستپاوت، 46). در افسانۀ «لوگلبنده و انزودِ مرغ» (ETCSL 1.8.2.2)، سرودۀ همان سده، نالۀ انزود، مرغ تندرساز، زمین را در کوهستان محل سکونت مردمان لولبی، یعنی کوههای زاگـرس، میلرزاند (بلک و همکاران، 23). شایان درنگ آنکه، چهبسا شماری از اینگونه اشارات به «لرزش جزئی زمین در اطراف جای برخورد آذرخش» و نه «زمینلرزه» مربوط باشد.بابلیها برپایۀ رخداد پدیدههای طبیعی چون زمینلرزه، گرفتها، رعدوبرق و جز آن در هریک از ماههای سال، مجموعهای از جدولهای پیشبینی فراهم آورده بودند. زمینلرزه یکی از پدیدههای همیشگی اینگونه جدولهـا به شمـار میآمد (نک : راینر، 90-91)؛ بهویژه گلنوشتۀ EAE 47، دو مجموعۀ 12ماهۀ پیشگویی برپایۀ رخداد زمینلرزه در هر ماه در خود دارد (لاخمان، 4؛ گلکن، 122- 162). برای نمونه، زمینلرزه در ماه نیسان (ماه نخست) شورش در برابر فرمانروا، در نیسان دوم (ماه دوم) ویرانی سرزمین و در آدار (ماه دوازدهم)، لشکرکشی دشمنان را در پی خواهد داشت (لاخـمـان، 4-8؛ نیـز نک : آرنـو، 197-196؛ تـامپـسـن، «گـزارش جـادوگران ... »، 460؛ هونگر و پینگری، 11؛ بربریـان، 36-37). همچنین گاه افزونبر پیشبینی برپایۀ رخداد زمینلرزه در هر ماه، برپایۀ رخداد زمینلرزه در شب، در روز، در چندین روز پیوسته، هنگام کاملبودن یا گرفت ماه، یا حضور یکی از کواکب سبعه (مثلاً زهره / ناهید) در برجی خاص، و جز آن نیز حکم شده است (هونگر، No. 8, 36, 37, 315, 366, 434, 469, 490, 493, 495, 496, 555).
در بینالنهرین، اِنْکی/ اِئا (نـام متـأخرتر)، ایـزد آبهایی است که زمین بر آن شناور است و حرکتشان زمینلرزه پدید میآورد. انکی همراه با اَنو (ایزد آسمان) و انلیل (ایزد باد، هوا، زمین و تندباد و پدر ایشکور) سهگانۀ ایزدان اصلی بینالنهرین را میسازد (بورکرت، «دین یونانی ... »، 219-218؛ کریتر اسپیرو، 65). حرکت خود انکی/ ائا نیز میتواند زمینلرزه در پی داشته باشد (تامپسن، «گزارشی نویافته»، 8187-18). در گلنوشتهای نوآشوری (هارپر، No. 355 = ABL 355)، دربردارندۀ پـاسخ فـردی به نـام بَلَسی به پادشاه آشور، اسرحدّون/ آشورحدّون (سل 681- 669 قم) یا فرزندش آشوربانیپال (سل 669-631 قم) و احتمالاً نوشتهشده پس از زمینلرزهای در 669 قم (پارپولا، II/ xiv, 41)، ائا (نام متأخر انکی)، پدیدآورندۀ زمینلرزه است و برای ایمنی از زمینلرزه نیز تنها راه چاره نیایش به درگاه او ست: « ... تعبیر آن تنها میتواند زمینلرزه باشد. آنان (شاه و درباریان) باید آیینی برای دفع زمینلرزه برگزار کنند، آنگاه ایزدان، شرّ را از سر شما خواهند گذراند: ’ائا انجام داده است. ائا انجام نداده است‘» (دربارۀ این افسـون، نک : راینر، 81). او کـه زمینلرزه را پدید آورده، نَمبُربو / namburbû / ’آیین بلاگردان‘ (برای واژه، نک : «واژهنامۀ آشوری»، 109, 221) آن را نیز پدید آورده است. ... ایزد تنها خواسته است گوشهای شاه را بازکند. او باید دست به دعا بگشاید، نمبربو برگزار کند و هوشیـار بـاشد (پـارپـولا، I/ 24-25, No. 35؛ نیـز نک : کـخ وستنهولتس، 12, 13, 64؛ راینر، 82؛ هونگر و پینگری، 24؛ قس: برگردان تامپسن، همان، 188). در نامۀ جنگیری درباری به اسرحدون (هارپر، No. 357 = ABL 357) نیز به بلاگردان زمینلرزه و نام ائا اشاره شده است (پارپولا، I/ 114-115: No. 147, II/ 133-135؛ نیز راینر، 92؛ برای اشارهای دیگر به مراسم بلاگردان زمینلرزه، نک : پارپولا، I/ 12-13: No. 16, II/ 24-25).
در باورهای مصر باستان زمینلرزه پیامد قهقهۀ گب، ایزد زمین است (هارت، 59). همچنین سِت، ایزد زمینلرزه، تندباد، گرفتها و بهطور خلاصه هر عامل کاهشدهندۀ نور و ایـزد گناه و شرّ است (بـروکش، 705؛ نیز باج، II/ 244؛ اسپنس، 144).
در متون پهلوی برای زمینلرزه واژۀ مرکب / بومچَنْدَگْ آمده است (مکنزی، ذیل būm-čandag). در بندهش، گرچه سراسر زیرِ زمین را آب فراگرفته، اما زمین بر آن تکیه ندارد، زیرا «راست میان این آسمان قرار بگرفته» (ص 19, 42؛ همان، گزارش بهار، 40، 52)، و بدینروی، آب نمیتواند عامل زمینلرزه باشد. پس از آنکه اهریمن از نیمۀ زیرین آسمان وارد کیهان شد، از آبِ زیرِ زمین گذشت و «میانۀ زمین را بسفت و [به آن سوی مسکون زمین] درآمد»، «سدیگر نبرد را زمین کرد. هنگامیکه اهریمن درتاخت، زمین بلرزید ... بر اثر لرزش زمین، در زمان کوه به رویش ایستاد: نخست البرز ایزدیبخت بر کنارۀ زمین، سپس دیگر کوههای میانۀ زمین ... پس از آن زمین را بهشگفتی لرزاندن نتوان (سراسر زمین بهیکباره نخواهد لرزید). چنین گوید بهدین که کوه بزرگتر بند زمینها ست» (بندهش، 42, 65-66؛ همان، گزارش بهار، 52، 65؛ روایت پهلوی، 46:5). دیگر لرزش زمین هنگامی بود که اهریمن «گاو یکتاآفریده» را کشت، گیومرث (پیشنمونۀ انسان) را میرا کرد و زمین را لرزاند. «زمین به جنبش درآمد، گیتی تیره شد» (دادستان دینیک، ترجمۀ جعفری دهقی،XXXVI.33: “u-š candēnīd zamīg ud škast” bun ترجمۀ وست، XXXVII.46؛ قس: جعفری دهقی، 123؛ نیز نک : برجیـان، 11). البته باید توجه داشت این جنبش زمین، جنبشی یکپارچه و سراسری است و با آنچه عموماً زمینلرزه نامیده میشود، متفاوت است.در متون پهلوی نیز پدیدآورندۀ زمینلرزه و گردباد موجودی یکسان، و آن / čašmag / چشمگ دیو است: «چشمگ [دیو] آن است که زمینلرزه آورد و گردباد نیز سازد و به پتیارگی (ستیزۀ) ابر شود» (بندهش، 185؛ همان، گزارش بهار، 121). او و یارانش (چشمگان دیوان) با ایزدان باد و باران در ستیزهاند (بندهش، 50؛ همان، گزارش بهار، 56). «چشمگان دیوان ... باد جاندار را که حرکتش به سوراخهای کوهها ست، به جادوگری گذر بگیرند که بدان رفتن نباشد». درنتیجه، آن بخش از زمین که این باد در آن زندانی شده است، میلرزد و میشکافد و تا باد راهی یابد. «باشد که کوه فروریزد و بر زمین و دریاها گردد و خانمان را زیروزبر کند» (بندهش، 141؛ همان، گزارش بهار، 97). بخش نخست این دیدگاه آشکارا ترکیبی از اسطوره/ افسانه، و وجه مشترک دیدگاه ارسطو و تئوفراستوس است. بخش دوم نیز (که عموماً کمتر بدان توجه کردهاند) گویا همان دیدگاه آناکسیمندر (آناکسیمـاندروس) باشد (برای این 3 دیدگـاه، نک : دیدگـاههـای دانشوران یونانی). در ادامه آمده است: «جایی که کوه نیست، زمینلرزه به پیدایی نرسد، نیاید؛ زیرا آن گذر را که در زمین بود، گرفتن نشاید. اگر بگیرد، زود شکافد، باد را گذر بود و لرزش به پیدایی نرسد» (بندهش، 141, 142, 193؛ همان، گزارش بهار، 97، 124: با مقایسهای میان جهان و بدن انسان که در باورهای کهن بسیار دیده میشود). به گمان برجیان (ص 12-13) اطلاق واژۀ چشمگ، به معنی «چشمه» و «نمایان، چشمگیر» (مکنزی، ذیل čašmag)، بر موجودی اهریمنی مایۀ شگفتی است و چهبسا این واژه ترجمهای تحتاللفظی از زبانی دیگر باشد. برجیان به این نکته توجه داده است که در اوستا هیچ واژهای به معنی زمینلرزه نیامده و همۀ یادکردهای این پدیده در ایران باستان مربوط به متون پهلوی و تفسیرهای اوستا و نه متن موجود اوستا ست. حتى در کهنترین بخش آن، یشتها که بیش از هرچیز دربارۀ طبیعت و پدیدههای آن گفتوگو شده است، نشانی از زمینلرزه نیست. این نکته دربارۀ ریگودا، کهنترین سند فرهنگ هندو ـ آریـایی نیز درست است. زیستگـاه هندو ـ ایرانیـان عصر مفرغ در هزارۀ 2 قم دشت قزاق و سیبری جنوبی، و زادبوم هندو ـ اروپاییان نخستین، بنـابر مشهور، شمال دریای سیـاه بوده و هیچیک از این مناطق زمینلرزهخیز نبوده است. پس غول/ دیو یـا ایـزد زمینلرزه نبـاید هم در فرهنگهـای کهن و اصیـل هندو ـ اروپایی در کـار باشد و شاید به همین دلیل در زبـانهای هنـدو ـ اروپایی واژۀ بسیط مشترکی برای زمینلرزه نیست (ص 13-14). پوزئیـدون، ایزد یونـانی زمینلرزه نیز ــ چنـانکه خواهـد آمد ــ میراث بومیان کهن سرزمین یونان است و نه ایزد شعبۀ هِلنی هنـدو ـ اروپـاییـان کـه بعـدها از شمـال یـونان کنـونی بـه آنجا درآمدند.
در دورۀ موکنیایی یونان، پوزئیدون (به خط یونان باستان Ποσειδῶν/ Poseidō̃n) ایزدی اصلی بود و در پولوس و تبس با لقب «زمینلرزان» پرستیده میشد. در گلنوشتۀ KN M 719 یافتشده در کنوسوس، یکی از گلنوشتههای نامور به Linear-B، واژۀ / E-ne-si-da-o-ne (نک : تصویرهای 1 و 2) به معنای «زمینجنبان» بهعنوان لقبی ویژه و صفتی جایگزین نام او به کار رفته است. در دو گلنوشتۀ دیگر نیز گویا دو واژۀ ناقص si-da-o-ne و o-ne دربردارندۀ بخش پایانی همین صفت/ نام باشد (دیتریش، 177, 185, 220-221؛ بورکرت، «دین یونانی»، 215؛ هیلر، 206, 211؛ برای محتوا و دیگر ویژگیهای گلنوشتهها، نک : ونتریس و چدویک، 126, 309؛ ملنا و فرت، 185, 186, 217؛ کیلن، «اسناد موکنیایی: گلنوشتههای منتخب ... »، 872, 873). این لقب بعدها با تغییراتی انـدک در حماسههای دوران یونان کهن (سدههای 8-6 قم) برای پوزئیدون به کار رفت (نک : پس از این).
در این دوره پوزئیدون، فرمانروای دریا (دریای مدیترانه)، ایجادکنندۀ تندباد و درعینحال تضمینکنندۀ سفری ایمن برای دریانوردان و همچنین «نگاهدارندۀ زمین» (gaiḗochos / γαιήοχος؛ در لهجۀ دوریکی gaiáochos / γαιάοχος) و درعینحال «زمینجنبان» (enosíchthōn / ἐνοσίχθων، لقب پوزئیدون در اشعار هُمر و هـزیـود، نک : پـس از ایـن) و نیـز kinētḕr gãs / κινητὴρ γᾶς / «حرکتدهندۀ زمین» است. او با نماد قدرت خود، «نیزۀ سهشاخه»، میتواند زمینلرزه ایجاد کند (اسمیث، «فرهنگ زندگینامهها ... »، نیز «فرهنگ نوین ... »، ذیل Poseidon). در برخی مباحث ریشهشناسانه، پوزئیدون را، بهویژه براساس نام او در لهجۀ دوریکی، یعنی Poteidán / Ποτειδάν، «ایزد/ سرور/ شوهر زمین» دانستهاند (نیلسون، 450؛ دیتریش، 217). بخش نخست یعنی Ποτει- آشکارا ایزد / سرور است، اما نمیتوان δά را بااطمینان به معنی زمین و درمجموع پوزئیدون را به معنی ایزد/ شوهر زمین دانست (بورکرت، همان، 215-214). بهجز این دلیل ریشهشناسانه، همۀ شواهد به این میرسد که پوزئیدون در آغاز، ایزد آبها بوده است. او همچنین بهعنوان ارباب اعماق، بهویژه آبهای زیر زمین شناسانده میشود و از این جهت با انکی، و سهگانۀ ایزدان زئوس (خدای آسمان) ـ پوزئیدون ـ هادس (خدای جهان مردگان) نیـز با سهگـانۀ ایزدان بیـنالنهریـن، اَنـو ـ انکی ـ انلیل قابل مقایسه است (بورکرت، همان، 218-219). در اسپارت پوزئیدون با لقب gaiḗochos / γαιήοχος / «نگاهدارندۀ زمین» پرستش میشد (نیلسون، 448-446). در اشعار حماسی همر، هزیود و پیندار لقبهایی به معنی «زمینجنبان» یا مرتبط با آن برای پوزئیدون به کار رفته است: همر واژۀ Enosíchthōn/ Ἐνοσίχθων را بیشتر در ترکیب وصفی Poseidáōn enosíkhthōn/ Ποσειδάων ἐνοσίχθων / «پوزئیدون زمیـنجنبـان» (نک : ایلـیـاد، VII.445, XIII.34, 65, 231, 554, XIV.384, XV.41, 205, XX.63, 132, 291, 318, 330, XXI.287، ادیسه، I.74, V.339, 366, VII.56, 271, VIII.354, IX.283, XI.252, XIII.146, 159) یا در ترکیب وصفی kreíōn enosíkhthōn/ κρείων ἐνοσίχθων/ «ایزد زمینجنبان» ( ایلیاد، VIII.208, XI.751, XIII.10, 215, XIV.150, XXI.435، ادیسه، V.282, 375؛ نیز نک : کریتر اسپیرو، 73)، و گاه بهتنهایی و بهصورت صفت به جای اسم و جایگزین نام پوزئیدون (بیشتر در ادیسه، III.6, VII.35, IX.525, XII. 107, XIII.125, 162، و گاه در ایلیاد، XIII.89, XX.13, 405)، و همگی را، مگر یک بار (در ادیسه، III.6) در حالت فاعلی/ نهادی به کار برده است (کریتر اسپیرو، 66). هزیود نیز Ποσειδάων ἐνοσίχθων را به کار برده است (نک : «کارها و روزها»، بیت 667، «کاتالوگ ... »، 27.32؛ بـه گفتـۀ کریتر اسپیرو، همانجا: 4 بار).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید