اصحاب رس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 27 شهریور 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/239966/اصحاب-رس
پنج شنبه 2 مرداد 1404
چاپ شده
9
اَصْحابِ رَسّ، قومی كافر كه به گفتۀ قرآن كریم پیامبر خویش را تكذیب كرده، به قتل رساندند. این تركیب 2 مرتبه در قرآن كریم به ترتیب در سورههای فرقان (25 / 38) و ق (50 / 12) در كنار اقوام دیگری چون عاد، ثمود و قوم نوح (ع) به كار رفته است. در این آیات و آیههای پیش و پس از آن، اصحاب رس به عنوان قومی بد دین معرفی شدهاند كه از پرستش خدای یگانه دوری گزیدند و به عذاب الٰهی گرفتار آمدند.رس واژهای سامی است كه ریشه در زبانهای قدیم داشته، و در آرامی و عبری به معنای شكستن و شكافتن به كار میرفته است (نك : گزنیوس، 944). مفهوم شكافتن، حفر كردن، چاه و معدن از معانی این واژه در زبان عربی است كه بنابر اقوال مختلف، مفهوم واژه در این تركیب قرآنی همین معنای چاه است (مثلاً نك : ابوطیب، 1 / 319؛ ابن منظور، ذیل رسّ).به كارگیری این تعبیر در قرآن مجید سبب گردیده است تا از همان روزگار پیامبر اكرم (ص) مسلمانان در پی یافتن اطلاعاتی دربارۀ این قوم برآیند و در طی زمان، اقوال، روایات و قصصی مختلف پیرامون آن در آثار گوناگون پدید آید.اختلاف روایات دربارۀ این قوم تا آنجاست كه حتى گاه رس را علمی جغرافیایی همچون نامی برای یك دیار، كوه یا نهر دانستهاند و گاه آن را نامی برای یك طایفه و قومی خاص ذكر كردهاند (نك : ازهری، 12 / 290؛ جوهری، 2 / 934؛ راغب، 200؛ میبدی، 7 / 32). همین پراكندگی آراء سبب گشته تا نه تنها در آثار روایی و تفسیری، داستانپردازی دربارۀ اصحاب رس راه یابد، بلكه با بسیاری از دیگر قصص قرآنی نیز درآمیخته، یا مرتبط گردد. برای نمونه برخی، اصحاب رس را همان اصحاب اخدود دانسته، و گفتهاند كه رس (چاه)، همان اخدود (گودال) بوده است (مثلاً نك : زمخشری، 3 / 280؛ ابوالفتوح، 8 / 272؛ نیز نك : ه د، اصحاب اخدود)؛ گروهی چون كعب الاحبار، مقاتل وسدی، ایشان را همان اصحاب (آل) یاسین دانسته، و گفتهاند رس نام چاهی در انطاكیه است كه اصحاب رس، حبیب نجار مؤمن آل یاسین (نك : ه د، آل یاسین) را بكشتند و در آن چاه افكندند (طوسی، محمد بن حسن، 7 / 491، 9 / 361؛ زمخشری، میبدی، همانجاها؛ قرطبی، 13 / 32)؛ دستهای دیگر، گفتهاند ذوالقرنین تنها كسی است كه از شهر این قوم دیدار كرده است (نك : نویری، 13 / 88). در برخی آثار به ویژه كتب تفسیر، قصۀ اصحاب رس با آیۀ 45 از سورۀ حج (22) و ذكر «بئر معطلة» پیوند خورده است (ثعلبی، 149؛ میبدی، همانجا؛ قرطبی، 13 / 33).دربارۀ مسكن این قوم نیز پراكندگی گستردهای به چشم میخورد؛ در بین نامهای جغرافیایی مختلفی كه ذكر شده است، منطقۀ رود ارس، حضرموت یمن و یمامه از شهرت روایی بیشتری بـرخوردارنـد (مثلاً نك : طبری، 19 / 10؛ همدانی، 1 / 121؛ طوسی، محمد بن محمود، 196؛ ثعلبی، 149-150؛ نویری، همانجا؛ نیز قس: میبدی، همانجا). زمان تعیین شده در روایات برای دورۀ زیست اصحاب رس، روزگاری پس از نوح (ع)، پس از سلیمان بن داوود (ع)، حد فاصل نبوت عیسى (ع) و رسول اكرم (ص) و حتى در زمـان خـالد بن سنان عبسی دانسته شده است (نك : ابن حجر، 1 / 468؛ ابن بابویه، معانی ... ، 48- 49؛ فخرالدین رازی، 24 / 82؛ دمیری، 2 / 87). در تفسیر آنچه دربارۀ «قرون» در قرآن كریم (فرقان / 25 / 38) به عنوان فاصلۀ زمانی بین اصحاب رس و دیگر اقوام آمده، آراء مختلفی چون تفسیر «قرن» به فاصلهای برابر 40، 70 یا 120 سال مطرح شده است (مثلاً نك : طبرسی، 7 / 267؛ فخرالدین رازی، 24 / 83). مجلسی (14 / 159) با دقت در مسألۀ تقدم و تأخری كه در دو آیۀ قرآن مجید مربوط به اصحاب رس وجود دارد، به مقایسهای اجمالی از اقوال مختلف و طبقهبندی زمانی اصحاب رس از سوی نویسندگان متقدم پرداخته است.در بیان اقوال مربوط به اصحاب رس شاید قدیمترین سخن، حدیثی منقول از پیامبر اكرم (ص) به نقل از محمد بن كعب قرظی باشد كه در آن از غلامی سیاه به عنوان نخستین داخل شونده به بهشت یاد شده است. در این حدیث آمده است كه خداوند پیامبری برای قومی فرستاد كه با تكذیب مردم روبهرو گشت. آن قوم پیامبر الٰهی را در چاهی افكندند و بر در چاه، سنگی بزرگ گذاشتند. در آن دیار، غلامی سیه روی میزیست كه با گردآوری و فروش هیزم روزگار میگذرانید. او كه به آن نبی ایمان آورده بود، هر روز پس از فروش كالایش، آب و خوراكی مهیا كرده، بر سر آن چاه میرفت و خوراك و نوشیدنی برای پیامبر خدا فرو میفرستاد. یكی از این روزها كه برای گردآوری هیزم رفته بود، خواب بر او چیره شد، به فرمان الٰهی 14 سال در خواب ماند و چون بیدار شد، گمان كرد كه ساعتی بیش نیاسوده است. پس به عادت هر روزه، خوردنیها تهیه كرد و بر سرچاه رفت، اما از پیامبر قوم اثری نیافت. بنابر این حدیث، آن هنگامی كه وی در خواب بود، عذابی بر قوم نازل شد و آنان به سوی چاه رفتند و از كردۀ خود دربارۀ آن پیامبر پشیمان شدند و آزادش ساختند. آن نبی از ایشان دربارۀ غلام سیاه پرسان شد، ولی هیچ كس را از او خبری نبود (نك : طبری، 19 / 10-11؛ فخرالدین رازی، همانجا). بدین ترتیب در این روایت، قومی كه به عنوان اصحاب رس شناسانده میشوند، سرانجام به پیامبر خویش ایمان آوردهاند (قس: فرقان / 25 / 37- 38؛ ق / 50 / 12-13، كه در آنها اصحاب رس به عنوان تكذیبكنندگان رسول خدا معرفی شدهاند).بخشی از خطبۀ 182 در نهجالبلاغه نیز از قدیمترین روایات برجای مانده دربارۀ اصحاب رس است كه در آن به عنوان انذار، از اصحاب مداین رس سخن به میان آمده است؛ قومی كه پیامبر خویش را كشتند، سنتهای الٰهی را زیر پا گذاشتند و سیرۀ جباران را پیشۀ خود كردند.همچنین روایتی از حضرت علی (ع) دربارۀ این قوم در منابع فریقین ذكر شده كه از مشهورترین روایات در این باره است. برپایۀ این روایت، اصحاب رس قومی بودهاند كه پس از حضرت سلیمان (ع) میزیستهاند. آنان پرستندۀ درخت صنوبری بودند به نام «شاه درخت» كه یافث بن نوح آن را در كنار رودی به نام روشاب نشانده بوده است. این قوم در كنار رود رس (قابل مقایسه با ارس) از بلاد مشرق میزیستهاند و 12 قریه به نامهای ابان، آذر، دی، بهمن، اسفندیار (بزرگترین شهر و پادشاهنشین این قرا)، فروردین، اردیبهشت، ارداد (خرداد)، مرداد، تیر، مهر و شهریور داشتند كه بنابر روایت، عجم نامهای ماههای سال را از اسامی این قریهها برگرفتهاند. آمده است درخت صنوبری كه ایشان میپرستیدند در كنار همان رود بود و كسی را اجازۀ نوشیدن و استفاده از آن آب نبود، چرا كه از آنِ الٰهۀ ایشان، و مورد تكریم و تقدیس بود. هر ساله در روز عید، قوم به دور درخت گرد میآمدند و پارچههای گوناگون به شاخههای آن میبستند و به دعا و تضرع و قربانی كردن میپرداختند. شیطان میآمد و شاخههای درخت را تكان میداد و از اعمال آنان اظهار خشنودی میكرد. پس اصحاب رس هم به بادهنوشی و عیش و خوشی و اعمال حرامی چون مساحقه میپرداختند. چون كفر ایشان از حد درگذشت، خداوند از سبط یهودا بن یعقوب پیامبری نزد آنان فرستاد تا به راه ثواب هدایتشان كند، اما قوم، ایمان نیاورده، به آزار و اذیت رسول خدا دست زدند. آن نبی كه از بیدینی و بتپرستی و آزار آنها به ستوه آمده بود، از خدا خواست تا قدرت خویش را به آنان بنمایاند. پس خداوند آن درخت را خشكانید. قوم آن رسول را گناهكار دانستند و در چاهش انداختند. این كار آنان غضب الٰهی را به دنبال داشت. پروردگار ابر و بادی سهمگین فرو فرستاد و زمین را برایشان چون آتش گرم كرد و آنان در عذاب آتشین الهی همچون آهن ذوب گشتند (ابن بابویه، معانی، 48- 49، علل ... ، 1 / 40-43؛ ثعلبی، 151-153؛ میبدی، 7 / 33-35؛ فخرالدین رازی، 24 / 82-83).بجز این روایت، نقلی دیگر در آثار اسلامی به چشم میخورد كه در آن، انتساب اصحاب رس به نهری به نام رس دانسته شده كه مكان آن حد فاصل آذربایجان و ارمینیه، و دین مردم این دو ناحیه به ترتیب آتشپرستی و بتپرستی بوده است (ثعلبی، 150؛ ابن ابی الحدید، 10 / 95). با كنار هم گذاشتن دو روایت پیشین، نكات قابل توجهی به چشم میخورد كه شایان دقت است. بنابر آنچه در این نقل آمده، منطقۀ مورد نظر در واقع پیرامون رود ارس بوده است. همچنین در اینجا، سخن از درخت صنوبر به میان آمده است كه از نظر جغرافیایی و پوشش گیاهی منطقۀ ارس مكانی مناسب برای رشد درختان سوزنی است و دارای درختان انبوه صنوبر است. داخل شدن نام ماههای ایرانیان به این روایت و ذكر آتشپرست بودن بخشی از منطقه، نشاندهندۀ ورود عنصر ایرانی در آن است. از سوی دیگر مقدس بودن نهر آب كنار درختِ مورد پرستش با برخی باورهای ایرانیان قدیم دربارۀ تقدیس آب در كلیات قابل تطابق است. از سوی دیگر در این داستان نامهایی چون یافث بن نوح، تركوذ بن غابور بن یارش بن مازن بن نمرود بن كنعان به عنوان پادشاه اصحاب رس در منطقۀ ارس و پیامبری یكی از اولاد یهودا بن یعقوب برای آن قوم و نا مأنوس بودن آنها با اسامی منطقه و آنچه در داستانهای تاریخی دربارۀ یافث و سبط یهودا میدانیم، از نكاتی است كه تطابق یاد شده را مشكل میسازد. از طرف دیگر برپایۀ روایت نخست، اصحاب رس عملاً قومی دارای اعتقادات شمنی معرفی گشتهاند، حال آنكه برخلاف شرق دریای خزر، در غرب آن نمونهای از اینگونه اعتقادات شمنی دیده نشده است.در دستهای از روایات، زیستگاه اصحاب رس، حضرموت یمن، و پیامبر ایشان حنظلة بن صفوان یاد شده است. در این روایات، رس ناحیهای در صیهد در میان بیحان، مأرب و جوف، یا آنكه اهل رس قبایلی از نسل اسلم، یامن ابوزرع، رعویل و قدمان از قحطان شناسانده شدهاند (همدانی، 1 / 121، 124؛ مسعودی، 2 / 52؛ برای نظر مخالف، نك : ابنخلدون، 2(1) / 43). گویند مردم آن دیار به فعل حرام میپرداختند و زنان نیاز جنسی خود را به صورتی مغایر با طبیعت انسان بر میآوردند و به مساحقه میپرداختند؛ پس حنظله تلاش میكرد ایشان را از ارتكاب اینگونه اعمال حرام باز دارد، اما آنان فرمان نبردند و به آزار او پرداختند و برپایۀ روایت مشهور، در چاهش افكندند، خداوند سیل عرم را به مثابۀ عذابی سهمگین از سوی خود نازل كرد (نك : همدانی، 1 / 120، 124؛ نویری، 13 / 88). جالب آنكه در برخی روایات منقول از سعید بن جبیر و ابن كلبی، داستان حنظله با داستانهای مربوط به عنقاء مغرب درهم آمیخته است (برای توضیح دربارۀ این مطلب، نك : ثعلبی، 149؛ زمخشری، 3 / 280؛ راوندی، 2 / 191؛ فخرالدین رازی، 24 / 82؛ ابن ابی الحدید، 10 / 95). شایان ذكر است كه گفته شده در قبر حنظله مكتوبی یافت گردیده كه بر آن از زبان خود حنظله مرقوم شده بوده است كه وی رسول خداست و برای حمیر و همدان و عریب یا عزیز از اهل یمن مبعوث شده بوده است تا آنها را بشارت دهد و از بدی باز دارد، ولی آنها او را تكذیب كرده، بكشتند (همدانی، 1 / 120؛ مجلسی، 14 / 160؛ علی، 1 / 348).آنچه دربارۀ مساحقه گفته شد و در بیشتر روایات اصحاب رس دیده میشود، به طور ویژه در نقلیاتی پراكنده از كسان گوناگون دربارۀ این قوم وجود دارد (مثلاً نك : راوندی، همانجا). جالب آنكه در دستهای از همین روایات، این، دلهاث دختر ابلیس (یا شیطان) بوده كه مساحقه را به زنان آن قوم آموزش داده، به انجام دادن آن ترغیبشان كرده است (ثعلبی، 151؛ میبدی، 7 / 33؛ مجلسی، 14 / 154). به هر صورت دربارۀ زنان بدكار اصحاب رس، حضرت امام صادق (ع) آنها را دوزخی خوانده، و در روایتی حد عمل زشت آنان را حد زنا دانسته است (قمی، 2 / 113-114؛ ابن بابویه، ثواب ... ، 268).شایان توجه است كه در برخی روایات اصحاب رس چادرنشین و دامپرور معرفی شدهاند. در این گروه نقلیات پیامبر آنها شعیب یاد شده است (مثلاً نك : زمخشری، 3 / 280؛ فخرالدین رازی، همانجا؛ ابن ابی الحدید، 10 / 94-95؛ ابوالفتوح، 8 / 271-272).برخی، اصحاب رس را طایفهای از ثمود دانستهاند كه در یمامه میزیستهاند (نك : فخرالدین رازی، همانجا) و آنان را از قوم صالح یاد كردهاند (طبری، 19 / 10؛ میبدی، 7 / 32؛ برای اقوالی دیگر، نك : طوسی، محمد بن حسن، 7 / 491؛ كیذری، 2 / 909 به بعد؛ ابن خلدون، 2(3) / 500)، و گروهی دیگر، آنان را از اعراب بادیه از قبیلۀ حضورا، و پیامبرشان را شعیب بن ذی مهرع ذكر كردهاند (ابن خلدون، 2(1) / 53). گفتنی است كه آمورتی مقالهای مفصل دربارۀ اصحاب رس در «مجلۀ مطالعات شرقی» به چاپ رسانیده است.
ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1961 م؛ ابن بابویه، محمد، ثواب الاعمال، به كوشش محمد مهدی حسن خرسان، نجف، 1392 ق / 1972 م؛ همو، علل الشرایع، به كوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، 1385 ق / 1966 م؛ همو، معانی الاخبار، به كوشش علیاكبر غفاری، قم، 1361 ش؛ ابن حجر، احمد، الاصابة، قاهره، 1328 ق؛ ابن خلدون، العبر؛ ابن منظور، لسان؛ ابوطیب لغوی، الاضداد فی كلام العرب، به كوشش عزت حسن، دمشق، 1382 ق / 1963 م؛ ابوالفتوح رازی، تفسیر، به كوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، 1385 ق؛ ازهری، محمد، تهذیب اللغة، به كوشش احمد عبدالعلیم بردونی، قاهره، 1380 ق؛ ثعلبی، احمد، عرائس المجالس، بیروت، 1401 ق / 1981 م؛ جوهری، اسماعیل، الصحاح، به كوشش احمد عبدالغفور عطار، بیروت، 1960 م؛ دمیری، محمد، حیاة الحیوان الكبرى، قاهره، 1354 ق؛ راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، به كوشش ندیم مرعشلی، بیروت، 1403 ق؛ راوندی، سعید، منهاج البراعة، به كوشش عبداللطیف كوهكمری، قم، 1406 ق؛ زمخشری، محمود، الكشاف، قاهره، 1366 ق / 1947 م؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، به كوشش هاشم رسولی محلاتی و فضلالله یزدی طباطبایی، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ طبری، تفسیر؛ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، به كوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ طوسی، محمد بن محمود، عجائب المخلوقات، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1345 ش؛ علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، بغداد، 1976 م؛ فخرالدین رازی، التفسیر الكبیر، قاهره، 1313 ق؛ قرآن كریم؛ قرطبی، محمد، الجامع لاحكام القرآن، بیروت، 1400 ق؛ قمی، علی، تفسیر، به كوشش طیب موسوی جزائری، نجف، 1387 ق؛ كیذری، قطبالدین، حدائق الحقائق، به كوشش عزیزالله عطاردی، حیدرآباد دكن، 1403 ق؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به كوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، 1384 ق / 1964 م؛ میبدی، رشیدالدین، كشف الاسرار، به كوشش علیاصغر حكمت، تهران، 1361 ش؛ نویری، احمد، نهایة الارب، قاهره، 1380 ق؛ نهج البلاغة؛ همدانی، حسن، الاكلیل، به كوشش محمد بن علی اكوع جوالی، قاهره، 1383 ق / 1963 م؛ نیز:
Gesenius, W., A Hebrew and English Lexicon of the Old Testament, ed. F. Brown, Cambridge, 1906.فرامرز حاجمنوچهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید