بیستون
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 13 مهر 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229279/بیستون
چهارشنبه 28 خرداد 1404
چاپ شده
13
یكی از مهمترین محوطههای باستانشناختی ایران بر فراز و در پای كوه بیستون در كنار شاهراه كهن شرقی ـ غربی فلات ایران و دشت بینالنهرین (در 32 كیلومتری شرق شهر كرمانشاه) قرار دارد. دیودُروس سیسیلی این محل را كوه بغستان یا مكانخدایان نامیده،و حك نقشبرجستهوكتیبهها را به سمیرامیس، ملكۀ آشور نسبت داده است (I /391, 393). جغرافینویسان دورۀ اسلامی افزون بر نام امروزی آن «بیستون»، از آن با عنوان «بهستون» نیز یاد كردهاند (نک : ابن حوقل، 1 /359؛ یاقوت، 1 /769؛ مقدسی، 401؛ اصطخری، 195؛ قزوینی، 342). با اینكه شهرت اصلی بیستون به سبب قرارداشتن پراهمیتترین نقش برجسته و كتیبههای داریوش اول هخامنشی در آنجاست، اما این كوه قرنها پیش از آن محل استقرار بشر بوده، و بقایای آثاری از دورههای پارینه سنگی، نیز پیش ـ هخامنشی، سلوكی، پارتی، ساسانی و اسلامی در آنجا به دست آمده است. كهنترین یافتههای مربوط به دورۀ پارینه سنگی از غار خر (در جبهۀ جنوبی كوه بیستون) توسط هیئت كانادایی در 1344 ش /1965 م به دست آمد (اسمیث، 21؛ همو و یانگ، 63-64). كاوشهای باستانشناختی در این غار كه حدود 27 متر عمق دارد،زیستگاهی از عصر موستری(پارینهسنگی میانه، 000‘40-000‘80 سال پیش) را كه زیر دو متر از لایههای عصر پارینه سنگی زبرین و فراپارینه سنگی قرار داشت، آشكار كرد. دستساختههای سنگی به دست آمده بیشتر شامل تراشهها، تیغههای ستبر و تراشندهها بودند. در نزدیكی صخرۀ غار خر، غار كوچكتر شكارچیان واقع شده كه در 1328 ش / 1949 م كاوشهایی در آن صورت گرفت (كون، 53-65؛ اسمیث، همانجا) و از آن دست ساختههای سنگی و استخوانهایی یافت شده كه نشان میدهد مرال و گورخر شكار رایج ساكنان آن غار بوده است. از همین غار قطعه استخوان ساعد انساننمایی یافت شد كه آن را متعلق به نئاندرتالها میدانند (همانجاها). از كاوشهای سالهای 1963 تا 1966 م، سفالهای خاكستری روشن منقوشی در محوطۀ بیستون به دست آمد كه تاریخ آنها به نیمۀ دوم هزارۀ 2 قم میرسد (كلایس، «توپوگرافی ... »، 159-160). در كاوشهای صورت گرفته در بالای صخرۀ بیستون، در فاصلۀ حدود 100 متری شمال نقش برجستۀ داریوش بزرگ، در نقطهای كه كاوشگران آلمانی آن را «دامنۀ آثار پارتی» نامیدهاند، آثار معماری سنگی پیدا شد كه به سبب شباهتهایی با آثار تپۀ نوشی جان (نزدیكی ملایر)، آن را بقایای دژی مادی دانستهاند ( ایرانیكا، IV /291). یك سنجاق مفرغی متعلق به قرن 8 یا 7قم كه از بقایای معماری محوطه بهدست آمده است، قدمت آثار را به دورۀ ماد میرساند (كلایس، همان، 155-156). طبق نظر كاوشگران، دژ مادی پناهگاه گئومات كه داریوش آن را در 522قم فتح كرد، شاید در همین محل بوده است (كنت، 118؛ لوشای، 66, 67). داریوش پس از پیروزیهایش در سالهای 522-521قم تصمیم به بازنمایاندن فتوحاتش در بیستون گرفت كه این محل گذشته از اهمیت نظامی، از دیرباز اهمیت مذهبی و آیینی نیز داشت. سنت كهن كندن نقش برجسته در غرب ایران (برای مثال، نقش برجستۀ لولوبی در سر پل زهاب متعلق به نیمۀ دوم هزارۀ 3 قم) هم در انتخاب محل و هم در سبك و تركیب نقش، الهامبخش بیستون بوده است (فاركاس، 30-31؛ لوشای، 68-69, 72). نقش بیستون بر مستطیل مسطحی از صخره به اندازۀ 3×5 /5 متر تراشیده شده است. پیكر داریوش كه از همه بزرگتر است (به بلندی 72 /1 متر)، به صورت نیمرخ نشان داده شده است كه جامهای پارسی به تن و تاج كنگرهداری بر سر دارد. در دست چپ او كمانی است كه نوك آن را روی پای چپش نهاده، و دست راست خود را تا نزدیكی صورت بالا آورده است. در بالای سر او در داخل قاب كوچكی این كتیبه كنده شده است: «من داریوش هستم، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه پارس و سرزمینها، پسر ویشتاسپ (هیستاسب) هخامنشی». در پشت سر داریوش سلاحدار او و گوبریاس (گَئوبَرُوه) یكی از 6 تن از همدستان داریوش در خلع گئومات (كینگ، مقدمه، 60؛ كنت، 132) نشان داده شدهاند كه اولی حامل كمان و تیردان است و دیگری نیزهای به دست دارد. داریوش پای راست خود را بر پیكر گئومات كه به پشت بر خاك افتاده، و دو دستش را به نشان درخواست بخشش، بلند كرده، نهاده است. در بالای صحنه نماد اهورهمزدا كه حلقهای را به سوی داریوش دراز كرده، قرار دارد. این صحنه نمادی كهن در هنر مشرق زمین است و یكی از هدفهای نقش بیستون، بدون تردید نمایش صحنۀ تفویض مقام پادشاهی به داریوش بوده است. اما برخلاف نقش برجستۀ لولوبی كه بر هیبت پیروزی فرمانروا تكیه دارد، نقش داریوش بیشتر به یك صحنۀ نیایش اهورهمزدا شبیه است. شاه فاتح بدون توجه به مغلوبان، رو به سوی اهورهمزدا دارد (لوشای، همانجا). در سمت راست نقش گروهی متشكل از 9 «فرمانروای یاغی» مغلوب با دستهای بسته و زنجیر به گردن به سوی شاه هخامنشی فاتح در حركتاند. نقش فرمانروایان مغلوب كوچكتر از نقش داریوش بوده، و هریك هم از روی نامشان كه در زیر نوشته شده است و هم از روی پوشاك قومی خود، شناخته میشوند (همو، 66؛ كنت، 131؛ كینگ، مقدمه، 13). این نقش در چند مرحله آماده شده است. مرحلۀ نخست آن تسطیح صخره و كندن پیكرهها و تنها متن كتیبۀ ایلامی كوتاه در شرح پیكر داریوش؛ مرحلۀ دوم، نخستین كتیبۀ ایلامی و توضیح نقوش فرمانروایان مغلوب؛ مرحلۀ سوم شامل نگاشتن كتیبۀ بابلی؛ و مرحلۀ آخر نگارش 4 ستون متن فارسی باستان در زیر نقش بوده است. داریوش خود متذكر آن است كه برای نگاشتن این كتیبه دستور به اختراع خط فارسی باستان داده است: «به خواست اهورهمزدا این خطی است به آریایی كه من اختراع كردهام ... و این در پیش من نوشته شد و با صدای بلند خوانده شد. پس از آن، من این خط را به تمام سرزمینها فرستادم...» (كنت، 132؛ ترومپلمان، 94, 285). مضامین مهم تاریخی كتیبۀ بیستون را هرودت با اندك تفاوتهایی در جزئیات بازگو میكند (II /92-93). درواقع، كشف رمز خطوط میخی از روی قرائت كتیبۀ بیستون با راولینسن ممكن شد. راولینسن اول بار در طول اقامت خود به عنوان فرستادۀ نظامی بریتانیا به كرمانشاه میان سالهای 1835 تا 1837م از این كتیبه دیدن كرد و سپس در 1263 ق /1847 م از كتیبه نسخهبرداری كرد. او سرانجام در 1267ق /1851م موفق به قرائت متن فارسی باستان از روی سوادی كه خود از كتیبه برداشته بود، شد (نک : ص 187 ff.). اهمیت كار او را با خواندن «سنگروزتا» كلید قرائت خط هیروگلیف قابل مقایسه دانستهاند ( ایرانیكا، IV /299). او بعدها به مطالعۀ متن بابلی پرداخت، اما قرائت متن مشكلتر ایلامی را به ادوین ناریس. زبانشناس هموطن خود واگذاركرد. پس از آنكه وایسباخ نخستینبار متن ایلامی را در 1329ق /1911م با عنوان «سنگنبشتههای شاهان هخامنشی» به چاپ رساند (ص 78 ff.)، قرائت كامل دیگری را كونیگ، زبانشناس اتریشی، در 1938م منتشر كرد. پژوهشهای بعدی در 1903م توسط ویلیامز جكسن صورت گرفت (نک : جكسن، 77-95). یكسال بعد، دو پژوهشگر بریتانیایی، كینگ و تامپسن، سواد جدیدی از كتیبه برداشتند و نخستین طراحی دقیق نقش برجستهها را تهیه كردند (همانجا). در 1326ش / 1947م، جرج كامرون، از دانشگاه شیكاگو به مطالعۀ مجدد متن فارسی باستان و ایلامی پرداخت («متن پارسی ... »، 47-54، «متن ایلامی ... »، 59-68، «یادمان ... »، 162-171؛ ایرانیكا، IV /300). قرائت مجدد و بازبینی متن فارسی باستان را رولند كنت آمریكایی در 1336ش /1957م (نک : ص 116-135)، و متن بابلی كتیبه را الیزابت ویتلاندر آلمانی در 1978م به چاپ رساندند. سرانجام، جدیدترین قرائت و پژوهش دربارۀ نقش برجسته و كتیبۀ بیستون را در 1362ش /1983م هینتس و بورگر (ص 419 ff.) منتشر ساختند. كتیبۀ بیستون در زمان داریوش به زبانهای مختلف ترجمه شده بود و نسخۀ آرامی آن روی پاپیروسهای سدۀ 5 قم حفظ شده است (كولی، 248-271؛ گرینفیلد، سراسر كتاب). بقایای آثار دورۀ سلوكی در محوطۀ بیستون منحصر به یك قطعه سرستون ایونی به قطر 52 سانتیمتر از سنگ آهك صیقلی است كه شاید زمانی متعلق به معبدی بوده كه برای بزرگداشت هركول در آنجا برپا شده بوده است. این پایۀ ستون با پایۀ ستونهای یافت شده در آی خانم (افغانستان) كه در اواخر سدۀ 4قم بنا شده، قابل مقایسه است ( ایرانیكا، IV /292). در 1337 ش، هنگام احداث راه شوسۀ همدان به كرمانشاه، مجسمۀ مرد درشتاندامی با موی و ریش مجعد كه بر روی پوست در كنار گرز خود به حال استراحت روی سكویی نشان داده شده است، پیدا شد كه با كتیبۀ یونانی كه پشت سر مجسمه حك شده است، هویت او (هركول) آشكار شد. این مجسمه، هركول را نیمخیز به پهلوی چپ نشان داده كه پیالهای در دست چپ دارد و آن را تا نزدیك صورت بالا برده است. پشت مجسمه، علاوه بر كتیبهای به خط یونانی باستان نقش درخت زیتون كه بر شاخۀ آن كماندان و تیردانی آویختهاند، نمایان است. گرز مخروطی هركول نیز در پای درخت حجاری شده است. در كتیبه زمان ساخت مجسمه سال 164 از تاریخ سلوكی مطابق با 148قم یاد شده است (حاكمی، 3-10). آثار دورۀ اشكانی محوطۀ بیستون شامل نقوش برجستۀ مهرداد دوم (123-87 قم) و گودرز دوم (ح 50 م)، كه هر دو بر یك سطح 12 متری از صخره حك شده، و یك قطعه سنگ منقوش دیگر است. در نقش مهرداد دوم (30 /3×65 /6 متر) 4 ساتراپ از نیمرخ به ترتیب در برابر پیكرۀ شاه اشكانی قرار دارند. در سمت چپ نقش، كتیبهای به خط یونانی است كه نام پادشاه كنده شده است. نقش دوم كه در سمت راست نقش مهرداد قرار دارد، پیروزی گودرز دوم بر مهرداد را در صحنۀ پیكار سواران نشان میدهد. این دو نقش از اثرات آب و هوا آسیبهایی دیدهاند. بجز این، بخشی از نقش مهرداد نیز با حك كتیبۀ وقفنامۀ شیخ علی خان زنگنه (به تاریخ 1096ق /1685م) ــ كه بانی ساخت كاروانسرایی در آن ناحیه بوده ــ مخدوش شده است. كمی دورتر تخته سنگ بزرگی قرار دارد كه روی آن نقش شاهزادهای دیده میشود كه روی آتشدانی اسپند میریزد (واندنبرگ، «باستانشناسی ... »، 107، «نقوش برجسته ... »، 119؛ گروپ، 212). در روستای بیستون 3 سرستون با نقش آناهیتا و شاه ساسانی یافت میشود كه بسیار شبیه به سرستونهای طاق بستان است و میتواند متعلق به عصر خسرو دوم یا خسروپرویز، یعنی نیمۀ نخست سدۀ 7م باشد (كلایس، «سرستونها ... »، 143-147، جدول 51). این سرستونها با سرستون چهارمی كه امروزه از میان رفته، احتمالاً به یك واحد معماری دورۀ ساسانی تعلق داشته است. بقایای پلی از عصر ساسانی كه دو سوی رودخانۀ گاماسیاب را به هم مرتبط میساخته، نیز بر جای مانده است. این پل از قطعه سنگهای خشن با ساروجی كه نمای آن را میپوشانده، ساخته شده بوده است (متسن، 128؛ گلزاری، 1 /382، 383؛ ایرانیكا، IV /294). دیوارۀ سنگی ستبری به درازای بیش از 000‘1 و پهنای 5 متر متشكل از 3 ردیف قطعات سنگی بزرگ كه بازماندۀ سنگچینی است كه در كرانۀ راست رودخانۀ گاماسیاب واقع شده، با بقایای پل ساسانی بیستون مربوط بوده است كه در مجموع احتمالاً بخشی از شكارگاه خسروپرویز را تشكیل میداده است (متسن، همانجا). سرانجام باید به سطح تراش خوردۀ وسیعی از صخرۀ پای كوه، در سمت چپ نقش داریوش اشاره كرد كه بیش از 180 متر طول و 33 متر بلندی دارد، و به نام «فرهاد تراش» یا «فرهادتاش» معروف است و احتمالاً برای حك نقش برجستۀ بزرگی از اواخر دورۀ ساسانی است (گلزاری، 1 / 378، 380). این نقش برجسته و كتیبه جزو آثار دورۀ ساسانی به ثبت رسیدهاند (مشكوٰتی، 165-166).
ابن حوقل، محمد، صورةالارض، به كوشش كرامرس، لیدن، 1938م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالك الممالك، به كوشش دخویه، لیدن، 1927م؛ حاكمی، علی، «مجسمۀ هركول در بیستون»، مجلۀ باستانشناسی، تهران، 1338ش، شم 3- 4؛ قزوینی، زكریـا، آثـار البلاد، بیروت، 1960م؛ گلزاری، مسعود، كرمـانشاهان ـ كردستان، تهران، 1357ش؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به كوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Borger, R. and W. Hinz, «Die Behistun-Inschrift Darius’des Grossen», Texte aus der Umwelt des Alten Testaments 1, Gütersloh, 1984; Cameron, G. G., «The Elamite Version of the Bisitun Inscriptions», Journal of Cuneiform Studies, New Haven, 1960, vol. XIV; id, «The Monument of King Darius at Bisitun», Archaeology, 1960, no.13; id, «The Old Persian Text of the Bisitun Inscription», Journal of Cuneiform Studies, New Haven; 1951, vol. V; Coon, C. S., Cave Exploration in Iran 1949, Philadelphia, 1951; Cowley, A., Aramaic Papyri of the Fifth Century B. C., Oxford, 1923; Diodorus of Sicily, Bibliotheca historica, tr. C. H. Oldfather, London, 1918; Farkas, A., Achaemenid Sculpture, Leiden, 1974; Greenfield, J. C. and B. Porten, The Bisitun Inscription of Darius the Great: Aramaic Version, London, 1982; Gropp, G. and S. Nadjmabadi, «Bericht über eine Reise in West-und Südiran», Archaeologische Mitteilungen aus Iran, Berlin, 1970; Herodotus, The History, tr. A. D. Godley, London, 1957; Iranica; Jackson, A. V. W., «The Great Behistun Rock ... », Journal of the American Oriental Society, New Haven, 1903, vol. XXIV; Kent, R. G., Old Persian Grammar, Texts, Lexicon, New Haven, 1953; King, L. W. and R. C. Thompson, The Sculptures and Inscription of Darius the Great on the Rock of Behistûn in Persia, London, 1907; Kleiss, W., «Die Sasanidischen Kapitelle aus Venderni ... », Archaeologische Mitteilungen aus Iran, Berlin, 1968, vol. I; id, «Zur Topographie des Partherhanges in Bisutun», ibid, 1970, vol. III; Luschey, H., «Studien zu dem Darius-Relief von Bisutun», ibid, 1968, vol. I; Matheson, S. A., Persia: An Archaeological Guide, London, 1972; Rawlinson, H. C., «The Persian Cuneiform Inscription at Behistun», JRAS, 1847, vol. X; Smith, Ph. E. L., Palaeolithic Archaeology in Iran, Philadelphia, 1986; id and T. C. Yong, «Excavations in Western Iran», Archaeology, Amsterdam, 1967, vol. XX; Trümpelmann, L., «Zur Entstehungsgeschichte des Monumentes Dareios’I von Bisutun ... », Archölogischer Anzeiger, Berlin, 1967; Vanden Berghe, L., Archéologie de l’Irān ancien, Leiden, 1959; id, Reliefs rupestres de l’Irān ancien, Brussels, 1982; Weissbach, F. H., Die Keilinschriften der Achämeniden, Leipzig, 1911.علی موسوی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید