دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابدال | اَبْدال، تخلص دو شاعر پارسی‌گوی در سده‌های 9 و 10ق / 15 و 16م. از آنان تاکنون دیوانی به دست نیامده است، اما اشعارشان به‌طور پراکنده در تذکره‌ها ثبت است. 1. ابدال بلخی: اصل او از بلخ بود. در روزگار سلطان یعقوب ترکمان (آق‌قویونلو) در آذربایجان به خدمت او رسید. پس از مرگ سلطان یعقوب (896ق / 1490م) به اصفهان رفت ...
  • ابدال | بْدال، جمع بَدَل یا بِدْل به معنای جانشین و نیز به معنای کریم و شریف. این اسم بر جمعی از بندگان خاص خدا اطلاق می‌شود که در میان اولیا دارای مرتبتی مخصوص بوده‌اند. تعداد ابدال ثابت و معیّن است و هر گاه عمر یکی از آنان به پایان رسید، فرد دیگری از طبقۀ فروترِ اولیا جایگزین او می‌گردد. دربارۀ وجه تسمیۀ این گروه ب...
  • ابدال | شاعر متصوّف تُرک، متخلّص به ابدال و معروف به «قره ابدال شمسی» (1244-1303 ق / 1828-1886 م) که به زبان فارسی نیز شعر می‌سرود. وی در شهر قونیه و در خانواده‌ای فقیر زاده شد. نامش سلیمان و نام پدرش عثمانی بود (اینال، TDEA; 5 / 1768). به علت فقر در کودکی تحصیلاتش ناتمام ماند و در 1259 ق / 1843 م به بارگاه مولانا جل...
  • اَبدال (تخلص) |
  • اَبدال (جمع بدل) |
  • اَبدال (شاعر) |
  • ابدال الادوية المفردة و المرکبة | اِبْدالُ الاَدْویَة الْمُفْرَدَة والْمُرَکَّبَة، کتابی در دانش پزشکی و شناخت داروهای مشترک در تأثیر، به زبان عربی، ترجمۀ سابور (شاپور) بن سهل (د 255 ق / 869 م) از زبان سریانی. مترجم از پزشکان مشهور مسیحی مذهب بیمارستان جندی ‌شاپور بود که مدتی ریاست آنجا را نیز در دست داشت. وی غیر از اثر یاد شده، تألیفات دیگری...
  • ابدال بیگ | اَبْدالْ بِیْگ (د پس از 917 ق / 1511 م)، از صوفیان هفتگانه و از یاران سلطان حیدر و سلطان علی صفوی که صفویان را در رساندن به پادشاهی یاری فراوان کرد. نام او در منابع دورۀ صفویه به صورتهای ابدال بیگ، ابدال علی بیگ، ابدال بیگ قورچی‌باشی، ابدال بیگ دده، دده بیگ طالش و دده بیگ قورچی‌باشی آمده است، اما به درستی روش...
  • ابدال چشتی | اَبْدالِ چِشْتی، خواجه ابواحمد (260-355 ق / 874-966 م)، از مشایخ بزرگ سلسلۀ چشتیه در سده‌های 3 و 4 ق. لقب او قدوة‌الدین بود و از سادات حسنی به‌ شمار می‌آمد و نسبت سیادت او با هفت واسطه به حضرت امام حسن (ع) می‌رسد (چشتی، 58- 59؛ احمدعلی، 87) ظاهراً چون وی در طریقت به مرتبۀ ابدالی رسیده بود، او را ابدال چشتی نا...
  • اَبدال چشتی |
  • ابدالی | اَبدالی (منسوب به ابدال، به تلفّظ افغانان اَودال یا اَودَل)، قبیلۀ معروف افغان كه حكومتی مستقل در هرات بنیان نهادند و اخلاف آنان پس از تأسیس دولتی جدید در افغانستان، بیش از دو قرن بر آن كشور حكومت كردند. ابدالیان نام ابدالی را از نیای بزرگشان ابدال بن ترین ابن شَرَخبون (شرف‌الدین) بن سَرَه بَن بن قَیس گرفته‌ا...
  • ابدان اخروی | اَبْدانِ اُخْرَوی، یکی از مسائل مورد بحث متکلمان و فیلسوفان. صدرالدین شیرازی (ملاصدرا) (د 1050 ق / 1640 م) اختلافاتی میان ابدان دنیوی و ابدان اخروی ذکر کرده است، از‌جمله: 1. ابدان اخروی برخلاف ابدان دنیوی قابل فساد و تباهی نیستند (عرشیه، 250)؛ 2. ابدان اخروی دارای روح و حیاتند و بلکه عین حیاتند یعنی حیات در آ...
  • ابدع البدایع | اَبْدَعُ الْبَدایِع، کتابی در فن بدیع به زبان فارسی، نوشتۀ میرزامحمدحسین گرگانی، ملقب به شمس‌العلماء، مدیر مدرسۀ علمیه. از کتابهای نسبتاً متأخر در این موضوع است. به گفتۀ خود مؤلف، نگارش آن مصادف با ایام نهضت مشروطیت بوده است و عنوان «سراج البلغاء» (= 1328 ق) برای تاریخ نگارش آن پیشنهاد شده که مؤلف نپذیرفته اس...
  • اَبدع البدایع |
  • ابده | اُبَّده، از شهرهای کوچک اندلس در جنوب اسپانیا. این شهر در °38 و ´1 عرض شمالی و °3 و ´22 طول غربی در جنوب شرقی ‌اسپانیا واقع و نام آن به زبان محلی اوبدا ست (بریتانیکا، X / 230 طول شهر را شرقی نوشته است که درست نیست). در تاریخ اسلامیِ اندلس این شهر تابع ولایت جَیّان (به اسپانیایی خائن) در ایالت قُرطبه (کردوبا) ...
  • اُبده |
  • ابر | یکی از اصطلاحات هفتگانۀ هنرنگارگری کهن ایران، که منظور از آن نگاشتن شکل ابر در مینیاتورها و تصویرها به انواع گوناگون است. نویسندگانی که در زمینۀ اصطلاحات هنری ایران آثاری به جا نهاده‌اند، مانند عبدی بیک شیرازی، قطب‌الدین محمد قصه‌خوان، سید احمد آهو چشم مشهدی، صادق ‌بیک افشار کتابدار و قاضی احمد منشی قمی، همه ...
  • ابر |
  • ابراء | اِبْراء، اصطلاحی فقهی و حقوقی. تعریف و حقیقت ابراء: ابراء از ریشۀ بَرء و بُرء و بُروء گرفته شده و در معانی مختلفی از جمله درمان کردن و رهانیدن از دیْن به کار می‌رود. در اصطلاح علم فقه ابراء عملی انشائی است که موجب سقوط تعهدات می‌شود و نتیجۀ آن برائت ذمۀ مدیون است. این نتیجه در نظر بعضی از فقها معلول این است ک...
  • ابرائیل | اِبْرائیل، یا برائیلا، برایلا، شهری بندری از جمهوری رومانی، واقع در كرانۀ چپ دانوب، در 20 كیلومتری جنوب ملتقای آن با رودخانۀ سیرت، محلّی كه منطقۀ دریایی دانوب نامیده می‌شود، و در شمال شرقی استان والاشیا (اَفلاق) ومركز شهرستان برائیلا. این شهر در °45 و′16 عرض شمالی و °27 و 58 طول شرقی واقع است (بریتانیكا، XV /...
  • ابرار | اَبْرار، واژه‌ای است عربی به معنی نیکان و نیکوکاران که چندین بار در قرآن کریم آمده و از این طریق در عرف متصوفه و اهل سیر و سلوک نیز راه یافته است. در قرآن مجید: برخی از مفسران و نیز بسیاری از فرهنگ‌نویسان این واژه را تنها جمع بَرّ دانسته‌اند (طبری، 4 / 142؛ طبرسی، 2 / 908؛ ابن‌اثیر، 1 / 116؛ قرطبی، 19 / 125)،...
  • ابرار |
  • ابراز، عنوان ماهویه | اَبْراز، عنوان ماهویه، ابوبراز، مرزبان مرو. ابن‌خردادبه ضمن برشمردن القاب ملوک خراسان و مشرق، ابراز را لقب شاه نسا در خراسان می‌داند (ص 4؛ نیز نک‍ : بلاذری، 575؛ دینوری، 139). ظاهراً چون پسر ماهویه براز نام داشته، از ابراز به‌مرور ابوبراز درست شده است (یوستی، 3؛ نیز نک‍ : ابن‌اثیر، 3/ 121). ابـراز در پهلوی به...
  • ابرام* |
  • ابراهيم بن ابی بکر بن ابی سمال* |
  • ابراهيم بن اسماعيل ديباج* |
  • ابراهيم بن حبيب، ابواسحاق |
  • ابراهيم بن حبيب، ابواسحاق سقطی |
  • ابراهیم حقی |
  • ابراهیم خلیل خان جوانشیر |
  • ابراهیم خواص |
  • ابراهیم (سوره) |
  • ابراهیم (ع) |
  • ابراهیم ابورافع* |
  • ابراهیم احدب* |
  • ابراهیم ادهم |
  • ابراهیم ادهم پاشا | اِبْراهیمْ اَدْهَمْ پاشا (1233-1310 ق / 1818-1893 م)، رجل سیاسی و صدراعظم عثمانی در روزگار سلطان عبدالحمید دوم (حک‍ ‍1872- 1909 م) در جزیرۀ ساقز (یونانی: خیوس، کیوس) از جزایر دریای اژه، در خانواده‌ای روستایی دیده به جهان گشود. در جریان قیام مردم جزیره بر ضدّ سلطۀ عثمانی، پدر و مادر خویش را از دست داد و خود در...
  • ابراهیم ادهم، ابو اسحاق | اِبْراهیمِ اَدْهَم، ابواسحاق ابراهیم بن ادهم بن منصوربن یزید بن جابر (یا عامربن اسحاق) تَمیمی عِجْلی، عارف و زاهد معروف سدۀ 2 ق / 8 م. در تذکره‌ها پدر او را از ملوک خراسان گفته‌اند و دربارۀ علت و چگونگی پیوستن او به طریق زهد و تجرد داستانهای مختلف نقل شده است. بنابر یکی از این روایات ابراهیم در قصر شاهی بر تخ...
  • ابراهیم اردوبادی | اِبْراهیمِ اُردوبادی، شاعر ایرانی قرن 11 ق / 17 م. وی از سادات آذربایجان و دامادِ ریاضی‌دان این قرن، محمدباقر یزدی (د پیش از 1056 ق / 1646 م) بود (نصرآبادی، 197؛ تربیت، 14). در میانۀ عمر در حدود 1040 ق / 1630 م، راهی هندوستان شد (آقابزرگ، 9 / 14) و با راه یافتن به دربار شاه جهان (1037- 1068 ق / 1628- 1658 م)،...
  • ابراهیم استرآبادی | اِبْراهیمِ اِسْتِرابادی (د 965 ق / 1558 م)، از خوشنویسان تعلیق و نستعلیق ایران. ابراهیم نستعلیق را خوب (سام میرزا، 136) و تعلیق را استادانه می‌نوشت. قمی گوید: وی تعلیق را «به غایت نازک و صاف ساخت» تا جایی که او را سومِ خواجه عبدالحیّ و درویش عبداللـه به شمار آورده‌اند که هر دو از استادان قلم تعلیق بوده‌اند (ص...
  • ابراهیم اصفهانی | اِبْراهیمِ اِصْفَهانی، میرزا ظهیرالدّین (د 989 ق / 1581 م) فرزند میرزاشاه حسین (مق‍ ‍929 ق / 1523 م)، شاعر، فرهنگ‌نویس، ادیب و خوشنویس دورۀ صفوی. پدرش وزیر شاه اسماعیل اول صفوی (892-930 ق / 1487-1524 م) بود. وی و برادرش میرزا اسماعیل پس از کشته شدن پدرشان مدتی در اصفهان به سختی روزگار می‌گذرانیدند، چنانکه در ...
  • ابراهیم امام | اِبْراهیم اِمام، ابواسحاق ابراهیم بن محمّدبن علیّ بن عبداللـه بن عبّاس (82-132 ق / 701-750 م) سامان‌دهندۀ دعوت عباسیان بر ضدّ امویان و برادر سفّاح و منصور نخستین و دومین خلیفۀ عباسی. پدرش محمدبن علی به تحریک ابوهاشم عبداللـه‌بن محمدبن حنفیّه، پس از مرگ ابوهاشم دست به کار دعوت سرّی بر ضدّ امویان شد و در حُمَیم...
  • ابراهیم اول* |
  • ابراهیم اینال | اِبْراهیمِ اِیْنال (مق‍ ‍451 ق / 1059 م)، برادرِ مادریِ طغرل بیک، از سران مقتدر خاندان سلجوقی و فاتح بسیاری از متصرفات اولیۀ آنان. نام و نسب: گزارشهای تاریخی دربارۀ نوع خویشاوندی ابراهیم با طغرل سلجوقی، تلفظ کلمۀ اینال و مخصوصاً نسبت ابراهیم با اینال خالی از ابهام و تناقض نیست. 1. کلمۀ اینال در کتابهای تاریخ ...
  • ابراهیم بن ابی بکر بن ابی سمّال |
  • ابراهیم بن احمد اغلبی |
  • ابراهیم بن احمد عثمانی | اِبْراهیمِ بْنِ اَحْمَدِ عُثْمانی (1024- 1058ق / 1615-1648م)، هجدهمین سلطان عثمانی، کوچک‌ترین پسر سلطان احمد اول. ابراهیم پس از مرگ برادرش مراد چهارم، در اول ذیقعدۀ 1049ق / 13 فوریۀ 1640م در 25 سالگی به سلطنت رسید. وی جوانی خود را در عهد سلطنت برادرانش عثمان و مراد، در حبس و انزوا و پیوسته با ترس و اضطراب گذر...
  • ابراهیم بن اسماعیل دیباج |
  • ابراهیم بن اغلب | اِبْراهیمِ بْنِ اَغْلَب، ابواسحاق ابراهیم بن اغلب بن سالم بن عَقال تمیمی ‌(د 196ق / 812 ک)، بنیان‌گذار سلسلۀ اغلبیان، نخستین خاندانی که در شمال افریقا دولتی تأسیس کردند. ابراهیم ظاهراً تا 10 سالگی که پدرش اغلب بن سالم امیر افریقیه در جنگ با یکی از شورشیان به قتل رسید (150ق / 767م) در افریقیه می‌زیست (ابن عذار...
  • ابراهیم بن اغلبی | اِبْراهیمِ بْنِ اَحْمَدِ اَغْلَبی، ابواسحاق ابراهیم بن احمدبن محمد ابن‌اغلب (حک‍ 261- 289 ق / 875-902 م) معروف به ابراهیم اصغر، یکی از معروف‌ترین امیران اغلبی و نهمین فرمانروا از این خاندان. از دوران کودکی و نوجوانی او آگاهیی در دست نیست. در روزگار فرمانروایی برادرش ابوعبداللـه، معروف به ابوالغرانیق، والی قیر...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: