دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • انزال |
  • انزلی | اَنْزَلی، شهرستان و شهری بندری در استان گیلان و تالابی به همین نام در این شهرستان.
  • انس بن مالک | اَنَسِ بْنِ مالِك، ابوحمزه (د 93 ق/ 712 م)، صحابی پیامبر (ص). وی از انصار و از طایفۀ خزرجی بنی نجّار بود (كلبی، 2/ 49؛ ابن‌سعد، 7/ 17). پس از مهاجرت رسول اكرم (ص) به مدینه، مادرش و به قولی شوهر مادرش ابوطلحه، او را به حضور پیامبر آورد و خواست كه آن حضرت وی را به خدمت بپذیرد (همو، 7/ 19؛ ذهبی، سیر ... ، 3/ 398...
  • انساب الاشراف | اَنْسابُ الْاَشْراف، عنوان اثری در تاریخ سدۀ اول اسلام و انساب عرب، تألیف احمدبن یحیى بلاذری (د 279 ق/ 892 م). این كتاب كه می‌توان آن را بزرگ‌ترین اثر تاریخی برجای مانده از سدۀ 3 ق دانست، به رغم نامش تنها نسب‌نامه نیست، بلكه موضوع نسب‌شناسی در برابر اطلاعات گرانبهای تاریخی و جنبۀ تاریخ‌نگاری آن، حجم اندكی را ...
  • انساب، علم |
  • انسان |
  • انسان کامل | اِنْسانِ كامِل، اصطلاحی عرفانی كه از لحاظ انسان‌شناسی و جهان‌شناسیِ عرفانی، و نیز به اعتبار نظریۀ امامت و ولایت نزد امامیه و اسماعیلیه دارای اهمیت خاصی است. اندیشه‌ها و نظریه‌های مختلفی كه در طول تاریخ دربارۀ این مفهوم ارائه كرده‌اند، موجب شده است كه به دست دادن تعریفی جامع و فراگیر از آن میسر نباشد. با اینهم...
  • انشاء |
  • انشاء، دیوان |
  • انشراح | اِنْشِراح، نود و چهارمین سوره از قرآن مجید، دارای 8 آیه، 29 كلمه و 102 حرف. این سوره را محدثان، قاریان و مفسران، همواره با توجه به سرآغاز آن «اَلَمْ نَشْرَحْ» می‌نامیده‌اند، و ظاهراً از سر احتىاط، نام دیگری برآن نمی‌نهاده‌اند (نک‍ : طبری، 12/ 150؛ ابوعمرو، 224؛ طبرسی، 5/ 507؛ قرطبی، 20/ 104؛ فیروزآبادی، 1/ 52...
  • انشقاق | اِنْشِقاق، نام هشتاد و چهارمین سوره از قرآن مجید، دارای 25 (یا 23) آیه، 119 كلمه و 436 حرف. نام مشهور سوره از سرآغازِ آن گرفته شده است و گاه عالمان از باب احتیاط، آن را سورۀ «اِذَاالسَّماءُ انْشَقَّتْ» یـا به اختصار «اِنْشَقَّتْ» نـامیده‌اند (نک‍ : ابن بابویه، 121؛ نائطی، 7/ 689؛ سیوطی، الدر ... ، 6/ 328- 329...
  • انصار | اَنْصار، یا انصار النبی(ص) لقب مسلمانان مدینه از تیره‌های اوس و خزرج (ه‍ م) كه پیش از هجرت، با پیامبر اكرم (ص) هم پیمان شدند و پس از هجرت در حمایت و یاری آن حضرت و مهاجران، پایداری كردند.
  • انصاری |
  • انصاری دمشقی |
  • انصاری هروی |
  • انصنا | اَنْصِنا، نام شهری كهن در كرانۀ خاوری رودنیل كه اكنون تنها ویرانه‌هایی از آن برجای مانده است. رمزی بنای شهر را در 130م دانسته است (1/ 132)، اما قدمت شهر بیش از این به نظر می‌رسد، زیرا بیشتر منابع، ساحران فرعون را كه برای مقابله با حضرت موسى (ع) برانگیخته شده بودند، از این شهر می‌دانند (یعقوبی، 331؛ ادریسی، 1/...
  • انطالیه | اَنْطالیه، یا انتالیا، شهری در گوشۀ شمال غربی خلیجی به همین نام در دریای مدیترانه و جنوب آناتولی در تركیه، و مركز استانی به همین نام كه در دوران فرمانروایی عثمانیان، استان تَكه (تكه ایلی) نامیده می‌شد و قلمرو امیرنشین تكه بود.
  • انطاکی | اَنْطاكی، ابوعبدالله (یا ابوعلی) احمد بن عاصم، عارف بزرگ سده‌های 2-3 ق/ 8- 9م. هرچند تاریخ و محل ولادت او به طور دقیق روشن نیست، اما از نسبت او و نیز چون او را «اهل ثغور» دانسته‌اند (ابن‌حبان، 8/ 20؛ خواجه عبدالله، 123؛ ابن عدیم، 2/ 848)، می‌توان دریافت كه در انطاكیه به دنیا آمده است (نک‍ : یاقوت، 2/ 79-80). ...
  • انطاکی، ابوالفرج | اَنْطاكی، ابوالفرج یحیى بن سعید بن یحیى انطاكی (زنده در 458 ق/ 1066م)، مورخ و طبیب مسیحی. وی از خویشاوندان نزدیك ائوتوخیوس اسكندرانی بطریرك اسكندریه و معروف به سعید بن بطریق است (نک‍ : ابن ابی اصیبعه، 2/ 87؛ واسیلیف، II/ 81؛.EI2).
  • انطاکی، ابوالقاسم | اَنْطاكی، ابوالقاسم علی بن احمد حاسب مهندس، ملقب به مجتبى (د 13 ذیحجۀ 376ق/ 16 آوریل 987م)، ریاضی‌دان انطاكی. ابن ندیم كه اندكی پس از درگذشت انطاكی، در بغداد، به تألیف الفهرست مشغول بوده، تنها از سال مرگ، لقب و عنوان آثار انطاكی یاد كرده است (ص 342)؛ اما قفطی ظاهراً با تكیه بر ذیلی كه هلال بن محسّن بر كتاب تا...
  • انطاکی، داوود | اَنْطاكی، داوود بن عمر (د مكه، 1007 یا 1008 ق/ 1598 یا 1599م)، پزشك نامدار، ادیب، فیلسوف و متكلم نابینای انطاكی، مشهور به ضریر و بصیر. از سالزاد او اطلاعی در دست نیست و آنچه در برخی منـابع متـأخر در این بـاره آمـده است (مثلاً نک‍ : عیسى بك، 194)، بی‌اساس به نظر می‌رسد. مهم‌ترین مأخذ دربارۀ احوال و آثار او مطا...
  • انطاکیه | اَنْطاكیّه، شهری باستانی در جنوب تركیه و مركز استان كنونی ختای.
  • انعام | اَنْعام، نام ششمین سوره از قرآن مجید، دارای 20 واحد موضوعی (ركوع)، 165 (یا 166 یا 167) آیه، 860‘3 كلمه و 254‘12 حرف.
  • انفاق | اِنْفاق، واژه‌ای قرآنی، به معنی صرف كردن مال در مصارف نیكوكارانه. انفاق در قرآن كریم به عنوان یكی از پایه‌های اصلی عمل صالح، و یكی از ویژگیهای مؤمنان مورد تأكید قرار گرفته است. با آنک‍ه اغلب مفسران متأخر به این عمل بیشتر از منظر توزیع ثروت و كاستن محرومیتهای اقتصادی نگریسته‌اند، اما در قرآن كریم بعد تربیتی ان...
  • انفال | اَنْفال، اصطلاحی قرآنی و فقهی كه بر قسمی از اموال اطلاق گردیده است. این واژه جمع «نَفَل» است كه در معنای لغوی آن آرائی متنوع ارائه شده است؛ این ناهمخوانی از آن روست كه مفهوم لغوی واژۀ نفل تنها در عصر نخستین اسلامی شناخته بوده، و در طی قرون متمادی، با غلبۀ كاربرد اصطلاحی آن به فراموشی سپرده شده است. شاهد عمدۀ ...
  • انفال | اَنْفال، نام هشتمین سورۀ قرآن كریم به ترتیب تلاوت و هشتاد و هشتمین سوره به ترتیب نزول. انفال سوره‌ای است مدنی با 75 آیه (یا 74، یا 76)، 095‘1 كلمه و 080‘5 حرف كه افتتاح آن بعد از افتتاح سورۀ بقره بوده است (رامیار، 584؛ قطب، 3/ 1431). برخی روایات، آیات 30 تا 36 سوره را مكی می‌دانند (طبرسی، 2/ 794؛ نیز رامیار، ...
  • انفطار | اِنْفِطار، نام هشتاد و دومین سوره از قرآن مجید، دارای 19 آیه، 88 كلمه و 325 حرف. این سوره را در عهد نخستین «اِنْفَطَرَتْ» یا «اِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ» می‌نامیده‌اند. بعدها، مانند 3 سورۀ دیگر انشراح، انشقاق و تكویر، نام «انفطار» را از نخستین آیۀ سوره برگرفته، بر آن نهادند (نک‍ : ابن مجاهد، 674؛ ابن بابویه،...
  • انفعال |
  • انقره |
  • انقروی | اَنْقَرَوی، رسوخ‌الدین اسماعیل بن احمد (د 1041ق/ 1631م)، متخلص به رسوخی و مشهور به رسوخی دده، از مشایخ صوفیه و شارح مثنوی مولوی. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست، اما می‌دانیم كه نخست بر طریقت بایرامیه از سلسلۀ خلوتیه بود، سپس به طریقت مولویه پیوست و خلیفۀ بوستان چلبی، شیخ مولویان شد. وی مدتی بعد به استان...
  • انقلاب اسلامی ایران |
  • اننت ناگ |
  • انواء | اَنْواء، جمع نوء (این واژه از اضداد است و هم به معنی برخاستن به دشواری و هم به معنی خم شدن و فرو افتادن به سبب همراه داشتن بار سنگین یا هر علت دیگر است و در قرآن كریم (القصص/ 28/ 76) نیز آمده است)، صطلاحی در نجوم قدیم نزد عربها، به معنی غروب هر یك از منازل قمر (ه‍ م) در باختر، و (یا) طلوع منزل مقابل آن در خاو...
  • انور پاشا | اَنْوَرْ پاشا (1298-1340 ق/ 1881-1922 م)، سردار و دولتمرد عثمانی و از اعضای فعال و عالی‌رتبۀ جمعیت اتحاد و ترقی.
  • انور شیرازی | اَنْوَرِ شیرازی، ابراهیم خان (1182-1216ق/ 1768-1801م)، كوچك‌ترین فرزند كریم خان زند، از شاعران اواخر زندیه و اوایل قاجاریه. هدایت (1/ 9) و به تبع او برخی از منابع متأخر نام او را محمد ابراهیم خان ذكر كرده‌اند (دیوان بیگی، 1/ 194؛ خوب نظر، 4). مادرش دختر محمدخان كلهر بود (همو، 6؛ مدرس رضوی، 459). ابراهیم پس از...
  • انوری | اَنْوَری، اوحدالدین محمد بن محمد، از شاعران بزرگ ایران در سدۀ 6 ق/ 12 م.
  • انوری | اَنْوَری، سعدالله افندی (د 1209 ق/ 1794م)، وقایع‌نویس و كارمند عالی رتبۀ دربار عثمانی در زمان سلطان مصطفى سوم، عبدالحمید اول و سلطان سلیم سوم. از آنجا كه به هنگام وفات، سن او بیش از 60 سال ذكر شده، تولد او احتمالاً پیش از 1149ق/ 1736 م اتفاق افتاده است. وی در طرابوزان به دنیا آمد (ثریا، 1/ 440-441؛ جودت، 6/ 1...
  • انوشتگین | اَنوشْتَگین (حك‍ ح 470-490 ق/ 1077-1097 م)، ملقب به غرجه، غلامِ ترك‌نژاد بلكاتگین (بیلگه‌بیگ)، و سر سلسلۀ خوارزمشاهیان. لقب غرجه منسوب است به غرجستان (غرشستان) ــ ولایتی در افغانستان میان هرات و كابل ـ كه بلكاتگین، انوشتگین را از آنجا خریده بوده است (یاقوت، 3/ 785؛ ابوالفدا، 4/ 123؛ جوینی، 2/ 1؛ بارتولد، 323؛...
  • انوشتگین شیر گیر | اَنوشْتَگینِ شیرْگیر (مق‍ 525ق/ 1131م)، از امرا و اتابكان مشهور سلجوقی. از آغاز كار او اطلاعی در دست نیست، این قدر می‌دانیم كه از جمله امرای سلطان محمد سلجوقی بود و چون سلطان در 504ق آوه و ساوه و زنجان را به پسر خود طغرل داد، امیر شیرگیر را نیز اتابك او گردانید ((ابن اثیر، 10/ 547، قس: 10/ 527، كه از انوشتگین...
  • انوشیروان بن خالد | اَنوشیرَوانِ بْن خالِد، ابونصر شرف‌الدین (459-532 یا 533 ق/ 1067- 1138 یا 1139 م)، دیوانسالار و وزیر شیعی سلجوقیان عراق و المسترشد خلیفۀ عباسی. او اصلاً از قریۀ فین كاشان بود (سمعانی، 10/ 279)، اما در ری زاده شد (صفدی، 9/ 427). سپس به بغداد رفت و به تكمیل تحصیلات خود پرداخت. منابع تنها از یكی از استادان او در...
  • انوشیروان بن منوچهر |
  • انکشاریه |
  • انیسی شاملو | اَنیسیِ شامْلو، یولقلی بیك (د 1014 ق/ 1605م)، شاعر پارسی‌گو. از دوران جوانی و یا تحصیلات او اطلاعی در دست نیست؛ همین اندازه روشن است كه او در هرات به دنیا آمده، و از قبیلۀ شاملو بوده است (اوحدی، 182؛ ابوالفضل، 1/ 175). وی مدتی به عنوان كتابدار علی قلی خان شاملو بیگلر بیگی هرات، در خدمت وی بود (نهاوندی، 3/ 517...
  • اهدل، بنی |
  • اهر | اَهَر، شهر و مركز شهرستانی به همین نام در استان آذربایجان شرقی. دربارۀ سبب نام‌گذاری این شهر گفته‌اند: چون در این منطقه درخت اَهَر (در عربی اَهْر = وَن یا زبان گنجشك) فراوان بوده، شهر به این نام معروف شده است ( آنندراج؛ هدایت، 130؛ فرهنگ جغرافیایی ... ، 7/ 58).
  • اهرن اسکندرانی |
  • اهری | اَهَری، ابوبكر قطبی (زنده در 760 ق/ 1359م)، مورخ دورۀ جلایریان و نویسندۀ كتاب تاریخ شیخ اویس. از نسبت اهری وی در می‌یابیم كه اصلاً اهل اهر بوده است. او در دستگاه شیخ اویس می‌زیست و كتاب خود را به این فرمانروای نامدار جلایریان در آذربایجان و عراق عرب (حك‍ 757-776 ق) تقدیم كرد (وان لون، 22). یگانه نسخۀ موجود كت...
  • اهل بیت | اَهْلِ بِیْت، یا اهل البیت، اصطلاحی قرآنی، حدیثی و كلامی، به معنای خانوادۀ پیامبر گرامی اسلام (ص). این اصطلاح در این معنا تنها یك بار در قرآن كریم (در آیه‌ای كه به آیۀ تطهیر معروف شده) به كار رفته است: «وَ قَرْنَ فی بُیوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلیَّةِ الاْولى وَ اَقِمْنَ الصَّلوٰةَ وَ آتینَ ...
  • اهل بیوتات |
  • اهل حق | اَهْلِ حَقّ، گروه مذهبی ایرانی با گرایشهای عرفانی، با آداب و متون مذهبی خاص خود و دارای بعضی اعتقادات كه در مواردی با برداشتهای رسمی و متشرعانۀ اسلامی مطابقت ندارند. این آیین كه در میان طوایف كرد، لر و ترك زبان پیروان بسیار دارد، در بستری اسلامی رشد كرده است و در عین حال، به سبب غلو در حق حضرت علی (ع) با سایر...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: