مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • اضطرار | \ezterār\، اصطلاحی فقهی، به معنی حالتی که شخص بر اثر تنگنا، ناگزیر می‎شود از میان دو ضرر یا دو فاسد، خفیف‎تر را برگزیند.
  • اضداد | \azdād\، جمع ضد، واژه‎هایی که در زبان عربی بر دو معنای متضاد دلالت می‎کنند.
  • اضحی، عید |
  • اضافه | اصطلاحی منطقی ـ فلسفی، از مقولات ده‌گانۀ ارسطویی و از اعراض نسبی، به معنی رابطۀ میان دو چیز به‎گونه‎ای که تصور یکی بدون تصور دیگری ممکن نباشد؛
  • اضافه | اصطلاحی در دستور زبان فارسی.
  • اصولیان |
  • اصول محاکمات |
  • اصول فقه | \osūl-e feqh\‌، یكی‌ از شاخه‌های‌ علوم‌ اسلامی‌ كه‌ نسبت‌ به‌ دانش‌ فقه‌، علمی‌ ابزاری‌ شمرده‌ می‌شود.
  • اصول عملیه | \osūl-e amaliyye\، اصطلاحی در اصول فقه، به معنی اصول یا ضوابطی که در موارد بروز شک در تعیین حکم شرعی، تکلیف مکلف را روشن می‌سازد.
  • اصول دین | \osūl-e dīn\، در مقابل فروع دین، اصطلاحی کلامی که به نظر بسیاری از دانشمندان دینی مسلمان به مجموعه باورهایی گفته می‌شود که اساس دین اسلام را تشکیل می‌دهد و مسلمانی بدون آنها میسر نیست و انکار هر یک از آنها موجب کفر و استحقاق عذاب است.
  • اصول خمسه | \osūl-e xamse\، عنوانی برای 5 اصل اعتقادی معتزله شامل توحید، عدل، وعد و وعید، منزلةٌ بین‌المنزلتین، و امر به معروف و نهی از منکر.
  • اصول اقلیدس | \osūl-e oqlīde(o)s\، یا اصول هندسه یا اصول، مهم‌ترین کتاب ریاضی سراسر تاریخ، نوشتۀ اقلیدس (ه‍ م).
  • اصناف | \asnāf\، جمع‌ صِنف‌، به‌ معنای‌ گونه‌ و نوع‌، در اصطلاح یعنی‌ دسته‌های‌ مستقلی‌ از پیشه‌‌وران‌ كه‌ فعالیت‌ مشابهی‌ دارند.
  • اصمعی | \asmaʾī\، ابوسعید عبدالملک بن قُریب (ح 125-216 ق / 743-831 م)، راوی، ادیب و لغت‌شناس نام‌آور اوایل عصر عباسی.
  • اصم | \(asam(mm\، ابوبکر عبدالرحمان بن کیسان بن جریر اموی (د 200 یا 201 ق / 816 یا 817 م)، متکلم، فقیه و مفسر معتزلی.
  • اصلی و کرم | \aslī-yo(va) karam\، افسانۀ عاشقانۀ کهنی که روایتهای گوناگونی از آن در فرهنگ و ادبیات عامیانۀ کشورهای آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و برخی از کشورهای آسیای میانه رواج دارد.
  • اصلح کشمیری | \aslah-e kašmīrī\، محمد، از تذکره‌نویسان و شاعران فارسی‌زبان شبه‌قارۀ هند در سدۀ 12 ق / 18 م، متخلص به میرزا و نیز اشهر.
  • اصلاندوز | \aslāndūz\، شـهر کـوچـکـی در شهـرسـتـان پارس‌آباد (استان اردبیل).
  • افلاطون | افلاطون \aflātūn\، فیلسوف نامدار (428- 348 یا 347 ق‌م) و دومیـن فـرد از فیلسوفـان سه‌گانـۀ یـونانی ــ سقراط، افلاطون، ارسطو ــ که فرهنگ غرب را بنیاد نهادند. او برپایۀ زندگی و اندیشۀ سقراط، نظامی پهناور و ژرف را در فلسفه به وجود آورد و پرورانید. افکار وی دارای جنبه‌های منطقی و معرفت‌شناختی و مابعدالطبیعی است، ...
  • افلاس | افلاس \eflās\، اصطلاحی‌ فقهی‌ به‌ معنای تكافونكردن‌ دارايی‌ شخص‌ مديون‌ برای تأديۀ ديون‌ او. در برخی‌ تعاريف‌ فقهیِ افلاس‌ اين‌ قيد نيز وجود دارد كه‌ مرجع‌ قضايی‌ نيز حكم‌ به‌ حجر مديون‌ كرده‌ باشد. بحث‌ افلاس‌ و شروط و آثار مترتب‌ بر آن‌، در ابواب‌ مختلف‌ فقهی‌ چون‌ بيع‌، دين‌، رهن‌، حواله‌ و حجر آمده‌ است‌ ...
  • افلاج | افلاج \aflāj\، منطقه‌ای وسیع در جنوب سرزمین نجد. در گذشته این ناحیه، فلج خوانده می‌شد (ابراهیم حربی، 541؛ ابن‌خردادبه، 153؛ همدانی، 81؛ یاقوت، بلدان، 3 / 908). هم‌اکنون افلاج از توابع ناحیۀ عارض شمرده می‌شود (حمزه، 74-75) که از شمال به منطقۀ پِرک، از جنوب به مَقرَن، از شرق به جلگۀ البیاض، و از غرب به شن‌زارِ ...
  • اصلاح طلبی | حرکتی با هدف ایجاد دگرگونی در جامعه با دامنۀ محدود، روشهای معتدل و متمایل به پرهیز از اعمال خشونت و تندروی.
  • آصفی هروی | \āse(a)fī-ye heravī\؛ (853-923 ق / 1449-1517 م)، شاعر دورۀ تیموری و از معروف‌ترین شاعران هرات.
  • اصفهانی، سبک | \sabk-e esfahānī\، شیوه‌ای در معماری دورۀ اسلامی ایران.
  • آصفیه، کتابخانه |
  • اصفهانی، آقا سید ابوالحسن | \esfahānī\، آقا سيد ابوالحسن‌ (1284-1365 ق‌ / 1867-1946 م‌)، فقيه‌ بزرگ‌ امامی‌ و مرجع‌ تقليد شيعيان‌ جهان‌.
  • اصفهان، مسجد جامع | \masjed(d-e) jāmeʾ-e esfahān\، یکی از قدیمی‌‎ترین مسجدهای ایران که تحولات معماری دوره‎های گوناگون اسلامی را از سر گذرانده است.
  • افضل الدین محمد | افضل‌الدین محمد \afzal-od-dīn mohammad\، یا محمود (د رجب‌ 910 / دسامبر1504)، وزیر سلطان‌ حسین‌ بایقرا و شاعر دورۀ تیموری‌. وی‌ در خانواده‌ای‌ پرورش‌ یافت‌ كه‌ نسل‌ اندر نسل‌ در كرمان‌ امارت‌ و وزارت‌ داشتند. افضل‌الدین‌ ظاهراً در آغاز جوانی‌ زادگاه‌ خود را ترك‌ گفت‌ و به‌ سمرقند، تختگاه‌ سلطان‌ ابوسعید گوركان...
  • افضل الدین کرمانی | افضل‌الدين‌كرمانی \afzal-od-dīn-e kermānī\‌، تاج‌الزمان‌ احمد بن‌ حامد، از شاعران‌، مورخان‌ و پزشكان‌ اواخر قرن‌ 6 و اوايل‌ قرن‌ 7 ق در دستگاه‌ آل‌ قاورد (ه‍ م) يا سلجوقيان‌ كرمان‌.
  • اصفهان، مسجد امام | \masjed-e emām-e esfahān\، یکی از مهم‎ترین بناهای عصر صفوی، که به نامهای مسجد شاه، مسجد سلطانی جدید و جامع عباسی نیز شهرت داشته است.
  • افضل الدین خونجی | افضل‌الدین خونجی \afzal-od-dīn-e xūnajī\‌، ابوعبداللٰه ‌محمد بن‌ نام‌آور بن عبدالملك‌ (جمادی‌الاول‌ 590-5 رمضان‌ 646 / مۀ 1194-22 دسامبر 1248)، دانشمند علوم‌ عقلی‌ ایرانی‌ و قاضی‌ در مصر. انتساب‌ او ظاهراً به‌ خونَج‌ (= خونا، خونه‌)، قصبه‌ای‌ در نزدیكی‌ زنجان‌ است‌ كه‌ نباید آن‌ را با خُنج‌، از توابع‌ لارستان...
  • افشین | افشين \afšīn\، سردار مشهور ايرانی‌ در دستگاه‌ خلافت‌ مأمون‌ و معتصم‌ عباسی (د شعبان‌ 226 / ژوئن‌ 841)‌.
  • افشاریه | افشاریه \afšāriy(yy)e\، سلسله‌ای كه‌ از 1148 تا 1210 ق / 1735 تا 1795 م، پابرجا بود و بر پهنۀ وسیعی‌ از عراق‌ و قفقاز تا شبه‌‌قارۀ هند فرمان‌ می‌راند. بنیان‌گذار این‌ سلسله‌ نادر شاه‌ افشار (سل‍ 1148-1160 ق) از ایل‌ افشار (ه‍ م‌) شاخۀ قرقلو بود كه‌ شاه‌ اسماعیل‌ صفوی (ه‍ م‌) آنها را برای جلوگیری از تهاجم‌ ترك...
  • اصفهان، استان | \esfahān\، استان (منطقه)، شهرستان (ناحیه) و یکی از کلان‌شهرهای ایران.
  • آصف اللغات | \āse(a)f-ol-loqāt\، کتابی در لغت فارسی و اردو، نوشتۀ نوّاب عزیز جنگ، خان بهادر، شمس‌العلما، احمد عزیز نایطی، متخلص به ولا (نک‍ : مشار، 1 / 77- 78).
  • آصف الدوله، میرزا صالح خان | \āse(a)f-od-dowle\، میرزا صالح خان باغمیشه‌ای (1270- 1348 ق / 1854-1930 م)، فرزند حاج میرزا مهدی، از دولتمردان مشروطه‌خواه ایران.
  • آصف الدوله، محمد یحیى | \āse(a)f-od-dowle\، محمد یحیى علیخان بـهـادر، فـرمـانروای اَوَدْه (1188-1212 ق / 1774-1797 م) و از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی هند.
  • آصف الدوله، اللهیار خان | \āse(a)f-od-dowle\، اللٰهیار خان، فرزند محمد خان بیگلربیگی قاجار دولّو، یوخاری‌باش (د پس‌از 1264 ق / 1848 م)، دولتمرد دورۀ قاجار و صدراعظم فتحعلی شاه.
  • آصف خان | \āse(a)f xān\، میرزا جعفر بن بدیع‎الزمان بن آقا ملای (دوات‌دار) قزوینی، ملقب به قوام‎الدین، و سپس آصف خان (958-1021 ق / 1551-1612 م)، شاعر پارسی‌گوی هند، مورخ، و از امیران دربار بابُریان در عهد اکبر شاه و جهانگیر.
  • آصف جاه | \āse(a)f-jāh\، نظام‌الملک قمرالدین (1082- 1161 ق / 1671- 1748 م)، از امرای دربار اورنگ‌زیب، بنیان‌گذار سلسلۀ نظام حیدرآباد دکن و شاعر پارسی‌گوی هند.
  • آصف بن برخیا |
  • اصطرلابی | \ostorlābī\، علی بن عیسى حَرّانی، منجم، ریاضی‌دان و مؤلف کهن‌ترین کتاب برجای‌مانده به زبان عربی دربارۀ کاربرد اسطرلاب.
  • اصطخاب | \estexāb\، اصطلاحی‌ در موسيقی‌ دوران‌ اسلامی‌ ايران‌. اصطخاب از مادۀ «صخب‌» به‌معنی‌ به‌ هم‌ (با هم‌) بانگ‌ كردن‌ (زوزنی‌، 486)، و اختلاط اصوات‌ (زمخشری‌، 349) است‌.
  • اصطبل | \establ\، جایگاه ستوران سواری، به‌ویژه اسب، یا ستورانِ باربر.
  • اصحاب کهف | \ashāb-e kahf\، در قصص قرآنی نام گروهی از مؤمنان که از ستم پادشاهی مشرک به غاری پناه بردند و سالیانی دراز به خوابی عمیق فرورفتند.
  • اصحاب صفه | \ashāb-e soffe\، گروهی از یاران پیامبر اسلام (ص) ــ از مهاجرین ــ که پس‌از هجرت به مدینه به‌سبب از دست دادن، یا رهاکردن خانه و دارایی و جایگاه خود در قبایل، با پذیرش فقر و تنگ‌دستی، به عبادت و تعلیم و تعلم و شرکت در جهاد روی آوردند (نک‍ : سراج، 132-133؛ بیضاوی، 1 / 267).
  • اصحاب سبت | \ashāb-e sabt\، قومی از بنی‌اسرائیل، یادشده در قرآن کریم که از شریعت الٰهی روی تافتند و به عذاب خداوند گرفتار شدند.
  • اصحاب رس | \ashāb-e rass\، قومی کافر که به‌گفتۀ قرآن کریم، پیامبر خویش را تکذیب کردند و او را به قتل رساندند.
  • اصحاب اخدود | \ashāb-e oxdūd\، نام قومی که در قرآن کریم از آنان یاد شده است و غالب مفسران آنان را گروهی مؤمنانِ عذاب‌شده به‌دست کافران دانسته‌اند.
  • اصانلو | \osānlū\، یا اُصالو، نام گروهی ایلی ـ عشایری از اقوام ترک‌زبان ایران.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: