مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • آستانه اشرفیه | آسْتانۀ اَشْرَفِیّه، یکی از شهرستانهای استان گیلان، واقع بر کنارۀ شرقی سفیدرود با 384 کمـ2 مساحت و 324‘100 نفر جمعیت (سرشماری 1365ش). این شهرستان از سمت شمال به دریای خزر، از خاور و جنوب به شهرستان لاهیجان و از باختر به کوچصفهان و لشت نشا محدود است و دارای 2 بخش مرکزی و بندر کیاشهر است. در تقسیمات جغرافیایی ک...
  • استاین، گرترود | اِسـتـایـن \ [e]stāyn\ ، گِـرتـرود (1874-1946م/ 1253-1325ش)، بانوی نویسندۀ آمریکایی. او در پنسیلوانیا زاده شد و در 1898م در رشتۀ روان‌شناسی فارغ‌التحصیل شد. پس از 1903م بیشتر در پاریس می‌زیست و در آنجا محفلی تشکیل داده بود که نویسندگان، آهنگ‌سازان و نقاشان پیشرو، از قبیل پیکاسو، ماتیس و کوکتو، از جملۀ اعضای آ...
  • استاین بک، جان |
  • استانیسلاوسکی | اِستـانیـسلاوسـکـی \ [e]stānislāvski\ (در روسـی: ستانیسلافسکیّ \ stānislāfskiy\ )، کُنستانتین، نام هُنریِ کنستانتین سِرگِیِویچ آلِکسیِف (1863- 1938م/ 1241-1317ش)، بازیگر، کارگردان و تهیه‌کنندۀ تئاتر روس. او بیشتر به‌سبب ابداع روشی در بازیگری و آموزش بازیگران شناخته می‌شود که سیستم یا مِتُد استانیسلاوسکی نام د...
  • استانیسلاف | اِستانیسلاف \ [e]stānislāf\ ، نـیـز در دیـگـر زبـانـهـای اروپایی: استانیسلاس، یا استانیسلاوس، نام دو تن از شاهان لهستان:
  • استبد | اَستَبِد \ astabed\ ، از مناصب دولتی دربار ساسانیان. از این منصب در منابع معدودی یاد شده است. کریستن‌سن برپایۀ اشارۀ یوشع استیلیتس در ذکر حوادث سالهای 502 و 503م، استبد را در زمرۀ وزیران و «وزیر امور مهمّۀ ایرانیان» می‌داند (کریستن‌سن، 59).
  • استبرق |
  • استبداد | استبداد \ estebdād\ ، هفته‌نامۀ مشروطه‌خواه که انتشار آن به سردبیری و نویسندگی شیخ مهدی قمی، ملقب به شیخ‌الممالک، از 5 جمادی‌الآخر 1325، حدوداً یک سال پس از امضای فرمان مشروطیت، در تهران آغاز شد.
  • استبدادی، حکومت | استبدادی، حکومتِ \ hokumat-e estebdādi\ ، نظامی سیاسی مبتنی بر اقتدار نامحدود و متمرکز، و حکومت مطلقه. ماهیت چنین نظامی این است که قدرت حاکم قانوناً قابل بازخواست یا نظارت از سوی نهادی دیگر، اعم از قضایی، قانون‌گذاری، دینی، اقتصادی یا انتخابی، نیست. معمولاً یک دیکتاتور در رأس حکومتهای مستبد فرمان می‌رانَد. لو...
  • استپاناکرت |
  • استپان |
  • استاینمتس | اِستـاینمِتس \ [e]stāynmets\ ، چـارلـز پـروتیـوس (نـام اصلی او در آلمانی: کارْل آوگوست رودُلف اِشتاینمِتس) (1865-1923م/ 1244-1302ش)، مهندس برق آلمانی ـ آمریکایی.
  • استپ، منطقه | اِستِپ، منطقۀ \ mantaqe-ye [e]step\ ، منطقه‌ای مرتعی به طول حدود 000‘8 کم‍ در اوراسیا که از مجارستان در غرب تا منچوری در شرق امتداد دارد. استپ واژه‌ای اسلاوی، به معنی سرزمینی کم و بیش هموار و خشک است. رشته‌کوههایی منطقۀ استپ را قطع، و آن را به بخشهای متفاوتی تقسیم می‌کنند؛ اما مردمان سوارکار ساکن استپ پیوسته ...
  • استبداد صغیر | استبدادِ صغیر \ estebdād-e saqir\ ، عنوانی برای دورۀ یک‌سالۀ مبارزۀ آشکار محمدعلی‌شاه قاجار با مشروطیت، از به توپ بستن مجلس (23 جمادی‌الاول 1326ق/ 2 تیر 1287ش) تا پیروزی نهایی مشروطه‌خواهان و خلع وی از سلطنت (27 جمادی‌الثانی 1327ق/ 25 تیر 1288ش). در این عصر، پیکارهای خونین میان عوامل استبداد و مشروطه‌خواهان د...
  • استتار | استتار\ estetār\ ، در اخترشناسی، پنهان شدن نور یک جسم نجومی، غالباً ستاره، توسط جسم نجومی دیگر، مانند سیاره، قمر، یا ستارۀ دنباله‌دار. برای نمونه، خورشیدگرفتگی (کسوف) همان استتار خورشید توسط ماه است. هنگامی که ستاره‌های بزرگْ پشت ماه پنهان می‌شوند، اخترشناسان می‌توانند میزان کاهش نور آنها و قطرشان را (بر حسب ...
  • استتن، جزیره | اِستَتِن، جزیرۀ \ jazire-ye [e]staten\ ، جزیره و بخشی در شهر نیویورک، واقع در جنوب شرقی ایالت نیویورک در ایالات متحدۀ آمریکا. این جزیره در منطقۀ موسوم به «بندرگاه نیویورک»، واقع در جنوب مَنهَتَن، و میان نیوجِرسی و بروکلین قرار دارد. استتن به‌همراه چند جزیرۀ کوچک‌تر، شهرستان ریچمِند در ایالت نیویورک، و بخش است...
  • استتوسکوپ |
  • استجی، عبیدالله |
  • استحسان | اِستِحسان \ estehsān\ ، اصطلاحی برای روشی از روشهای اجتهادی در فقه اهل سنت که غالباً در عرض قیاس مطرح می‌شود. این واژه در لغت به معنی «نیکو شمردن» است و در فقه سدۀ نخستین، نمودی از عنصر اجتهادالرأی بود که در فقه سدۀ 2ق، به‌ویژه نزد ابوحنیفه و پیروان او، مفهومی محدودتر و مشخص‌تر یافت. در نگرشی کلی و با لحاظ‌کر...
  • استخر | استخر \ estaxr\ ، نشریه‌ای که با عنوان روزنامه، از مرداد 1297تا 1311ش (تاریخ1306ش ذکرشده در برخی منابع، صحیح نیست)، هفته‌ای یک‌بار، و بار دیگر از 1321 تا اسفند 1341، هفته‌ای دوبار در شیراز منتشر می‌شد. مندرجات آن حاوی خبر رویدادهای جاری، به‌ویژه مربوط به فارس، و اخبار و مسائل اجتماعی و فرهنگی بود. ناشر و مدیر...
  • استخوان، در رفتگی | استـخـوان، دررفتـگیِ \ dar-raftegi-ye osto(e)xān\ ، جابه‌جا شدن استخوانهای تشکیل‌دهندۀ مفصل و ایجاد پارگی در بافتها به دنبال آن.
  • استخوان، پوکی | استخوان، پوکیِ \ puki-ye osto(e)xān\ ، یا اُستِئوپوروز، بیماری‌ای که ویژگی آن، نارسایی تولید ماتریکس استخوان (مادۀ اصلی تشکیل‌دهندۀ استخوان)، یا کاهش شدید محتوای کلسیم استخوان است. در اُستِئوپِنی نیز کاهش تودۀ استخوانی دیده می‌شود، اما به اندازۀ پوکی استخوان، شدید نیست. در شکل حاد پوکی استخوان، مقدار زیادی کل...
  • استخدام | استخدام \ estexdām\ ، اصطلاحی در حقوق اداری. این اصطلاح در لغت به معنی به کار کشیدن کسی است و در فقه نیز به کار رفته است: استخدام حُر یعنی استیجار انسان در اجارۀ اعمال (نک‍ : جعفری لنگرودی، 313).
  • استجه | اِستِجه \ esteje(a)\ ، یـا اَستیجـی (در اسپـانیـایـی: اِثیخـا)، شهری کهن در جنوب غربی اسپانیا. این شهر در استان سِویل (سِویّا) در منطقۀ اندلس (آندالوسیا) قرار دارد (اصطخری، 41؛ ابن‌فرضی، 305؛ ابن‌عبدالمنعم، صفة...، 142؛ EB، EA، ذیل «اِثیخا»؛ GLE، «فرهنگ...»، ذیل «اِثیخا»).
  • استخاره | استخاره \ estexāre\ ، از کـهـن‌تــریـن‌ شـیـوه‌هـای مصلحت‌اندیشی و رهنمود‌جویی از خداوند در میان مردم. عامۀ مردم ایران گاهی استخاره را برابر فال (ه‍ م) و به معنی آن به کار می‌برند. برخی نیز استخاره و فال را از روشهای قدیم و سنتی پیشگویی می‌دانند (ماسه، 243). پس از ظهور دینهای توحیدی و اعتقاد به پروردگار یکتا،...
  • استپائیان | اِستِپانیان \ [e]stepāniyān\ ، سِـروژ (نـام مستعـار: سِـژان) (1307-1375ش/ 1928-1996م)، مترجم ایرانیِ‌آثار ادبی. او بیشتر به‌سبب ترجمۀ مجمو‌عۀ آثار آنتون چخوف (ه‍ م) شناخته می‌شود.
  • استخر | استخر \ estaxr\ ، یا اصطخر، شهری‌ کهن‌ و یكی‌ از تقسیمات‌ اداری پنج‌گانۀ اوایل‌ دورۀ اسلامی‌ در استان‌ فارس‌. معنای واژۀ استخر را‌ سخت‌ و نیرومند (بارتولمه‌، 1591‌؛ رایشلت‌، 269) و نیز قلعۀ نظامی ‌دانسته‌اند (هرتسفلد، «تاریخ‌...»، 45 ؛ فرای‌، 10). ویرانه‌های‌ شهر استخر را در محل، تخت‌طاووس‌ می‌نامند (مصطفوی‌،...
  • استخوان | استخوان \ osto(e)xān\ ، بـافـتی سخت کـه استخوان‌بندی (ه‍ م) بدن مهره‌داران را تشکیل می‌دهد.
  • استپانوس، کلیسای | اِستِپانوس، کلیسایِ \ kelisā-ye [e]stepānus\ ، یکی از مشهورترین کلیساهای ارمنیان. دِیر و کلیسای استپانوس در غرب شهر جلفا، نزدیک روستای دره شام در شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی قرار دارد (نک‍ ‍: مشکوٰتی، 14) و به نام استفانوس قدیس(ه‍ م؛ در ارمنی: استپانوس) نام‌گذاری شده است.
  • استر |
  • استخوان، نرمی | استخوان، نرمیِ\ narmi-ye osto(e)xān\ ، یا اُستِئومالاسی، از دست‌رفتن تدریجی کلسیم و فسفر استخوانها در بزرگ‌سالان. این حالت که به نرم‌شدن و خم شدن استخوانها، و افزایش شکنندگی آنها می‌انجامد، ممکن است پس از چند آبستنی یا در سنین پیری روی دهد.
  • استرابادی، میرزامحمد | استرابادی \ astar-ābādi\ ، میرزا محمد بن علـی بن ابراهیم (د 1028ق/ 1619م)، عالم و رجالیِ امامی.
  • استرابادی، محمدامین |
  • استراباد اردشیر |
  • استرابادی، رضی الدین | استرابادی \ astar-ābādi\ ، رضی‌الدیـن محمد بـن حسـن، معروف به رضی (د اندکی پس از 688ق/ 1289م)، ادیب و نحوی شیعی. آگاهی از زندگانی او بسیار اندک است. احتمال می‌رود وی در استراباد زاده شده، و در آنجا زیسته باشد، اما بخش عمدۀ زندگی او در نجف گذشته است (بغدادی، 28؛ شوشتری، 569). آوازۀ رضی استرابادی مدیون دو شرحی ...
  • استرابن | اِسترابُن \ [e]st[e]rābon\ ، در لاتین: اِسترابو (ح 63ق‌م ـ ح 21م)، جغرافی‌دان و مورخ یونانـی. کتـاب جغرافیا ی او تنها تألیف موجود دربارۀ همۀ اقوام و سرزمینهایی است که در زمان حکومت امپراتور آوگوستوس (27ق‌م -14م) برای یونانیان و رومیان آشنا بودند.
  • استرابادی | استـرابـادی‌ \ astar-ābādi\ ، شـرف‌الـدیـن، نـام کـامل او: شرف‌الدین‌ علی حسینی ‌استرابادی نجفی، از علمای امامیه در سدۀ 10ق/ 16م. او شاگرد محقق کرکی بود (مجلسی، 13؛ افندی، 66-67). مجلسی و شیخ حر عاملی وی را ستوده‌اند (مجلسی، همان‌جا؛ حر عاملی، 131).
  • استرابادی | مـیرزا محمدمهدی خان (د ح 1173ق/ 1760م)، فرزند محمدنصیر، منشی و وقایع‌نگار نادرشاه افشار. گفته‌اند که او «کوکب» تخلص می‌کرده است (کشمیری، 10، 111). وی باغبان‌باشی شاه‌سلطان‌حسین بود و پس از او، اشرف افغان را مدح گفت و پس از فرمانروایی نادر، منشی و وقایع‌نگار او شد (همو، 10؛ انوار، 3).
  • استر | اِستِر \ ester\ ، دسته‌ای از ترکیبات آلی که واکنش آنها با آب، الکلها و اسیدهای آلی یا غیرآلی را پدید می‌آورد. استرها معمولاً از کربوکسیلیک‌اسید مشتق می‌شوند.
  • استر، جان جیکب | اَستِر \ aste(o)r\ (یـا اَستِـر آو هیـوِر)، جـان جِیکِب اَستِـر، نخستین بارون (1886-1971م/ 1265-1350ش)، روزنامه‌نگار بـریتانیاییِ آمریکایی‌تبار. او که نبیرۀ سلطان خز آمریکا ــ جان جیکب استـر ــ بود، به‌عنوان مالک عمدۀ روزنامۀ تایمز لندن (1922-1966م)، موقعیت برجستۀ این روزنامه را در عرصۀ روزنامه‌نگاری بریتانیا...
  • استر، ننسی | اَستِر \ aste(o)r\ ، نَنسی ویـچـِر اَستِـر، وایکـاون‍تِس، بـا نـام خانوادگیِ پدریِ لَنگهورن (1879م-1964م/ 1258-1343ش)، بـانوی آمریکایی ـ بریتانیایـی؛ نخستین زنی کـه نمایندۀ مجلس عوام بریتانیا شد. او در زندگی اجتماعی و خصوصی به داشتن نیروی فراوان و نکته‌سنجی معروف بود.
  • استر | اِستِر\ ester\ ، دختری یهودی که بر پایۀ روایات عهد قدیم، قوم خویش را از کشتار جمعی رهایی بخشید و کتاب استر در کتاب مقدس به او و شرح ماجرای او اختصاص دارد. برخی این نام را با واژۀ ستاره در فارسی هم‌ریشه، و برخی با نام ایشتر، الٰهۀ بابلی، از یک ریشه می‌دانند (EJ 1, VI/ 906؛ «فرهنگ جدید...»، 392).
  • استراباد | استراباد \ astar-ābād\ ، نیز اِستَراباد، اِستِراباد، نام کهن شهر و ناحیۀ گرگان (ه‍ م) در سده‌های نخستین اسلامی و مرکز ایالتی به همین نام در دورۀ صفوی و قاجار. برخی مورخان شهر زدرکرتۀ دورۀ هخامنشی (آریان، 116) را با شهر استراباد تطبیق داده‌اند (فرای، «تاریخ...»، 112؛ دیاکونف، 43؛ اوار، 104؛ بیوار، 24؛ قس: درن،...
  • استخوان بندی | استخوان‌بندی \ osto(e)xān-bandi\ ، یا اِسکِلِت، ساختارِ نگاهدارندۀ بدن جانوران. در بیشتر جانوران، اسکلت، چارچوبی کم‌و‌بیش محکم است که ماهیچه‌ها می‌توانند با تکیه بر آن واکنش نشان ‌دهند.
  • استرابو |
  • استراتن لامپساکوسی | اِستراتُنِ لامپساکوسی\ [e]st[e]rāton-e lāmpsāko(u)si\ ، در لاتـیـن: استـراتـویِ طبیعـی‌دان (335-267ق‌م)، فـیـلسوف جامع‌الاطراف یونانی و جانشین تِئوفراستوس در ریاست «لوکِیُن»، مدرسه‌ای که ارسطو بنیاد نهاده بود. او پیش‌تر در اسکندریه درس می‌گفت و از جمله شاگردانش، آریستارخوس، قائل به نظریۀ خورشید مرکزی بود. از ...
  • استراتژی |
  • استراتوس |
  • استراتوسفر | اِستراتوسفِر \ [e]st[e]rātosfer\ ، یـا پـوشـن‌سپهـر، بخش بالایی جوّ؛ لایه‌ای تقریباً هم‌دما (با دمای ثابت) که بالای تروپوسفر (وردسپهر) قرار گرفته است. در بخش زیرین استراتوسفر، دما کم‌و‌بیش در نسبت با ارتفاع ثابت است (روی دو قطب زمین حدود °50- ، و روی خط استوا °90- سانتی‌گراد)، درحالی‌که در بخش بالایی، دما به‌...
  • استرادلا | اِسترادِلّا \ [e]st[e]rādellā\ ، آلِسّـاندرو (1642؟-1682م/ 1052؟-1093ق)، آهنگ‌ساز، خواننده و ویولن‌نواز ایتالیایی.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: