در قرون معاصر پیشرفت های عقلی بشر و تحولات بینشی و روشی علوم مختلف، متفکران حوزه تاریخ را نیز به تکاپو واداشت تا به بازتعریف هویتی و علمی این دانش بپردازند. این تحولات از غرب آغاز شد و پس از چالش های فراوان و ایجاد مکتب های تاریخ نگاری نوین به تثبیت شأن و جایگاه علم تاریخ در میان علوم دیگر منتهی شد.
جریان غالب نخبگان ایرانی در عصر پهلوی به نقد دین می پرداختند و هدفشان زدودن آن از پیکره فرهنگ و هویت ایرانی بود. استدلال پدیدآورندگان این آثار این بود که مقوله ی دین سبب عقب ماندگی و مانع ترقی شده است. در مقابل، چندین سال بعد نگاهی واقع بینانه تر به عناصر این پیکره در میان روشنفکران و ادیبان شکل گرفت.
زمانی یکی از بزرگان فرهنگ و ادب ایران در ضمن مقاله ای در رثای یکی دیگر از دانشمندان ایران نوشت: «مرگ سایه ای خطاپوش دارد»! من هرگاه یکی از فضلا در می گذرد و سخنان اغراق آمیز دیگران را دربارۀ او می شنوم و می خوانم، بی اختیار به یاد این جملۀ حکیمانه می افتم و حال که قلم به دست گرفته ام تا مطلبی در رثای استاد دکتر زریاب بنویسم و به قول بیهقی«قلم را لختی بر وی بگریانم»، با خود می اندیشم که آیا این جمله در مورد او نیز صادق است یا نه؟
من در 15 ذیقعدۀ 1337 هجری قمری به دنیا آمده ام. این تاریخ را دایی مرحوم من که تنها فرد با سواد در میان اقوام نزدیک ما بود در پشت قرآن خانوادگی نوشته بود و مطابق است تقریبا! با بیست و دوم تیرماه 1298 هجری شمسی و سیزدهم ژوئن 1919 مسیحی.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید