1392/6/4 ۰۹:۵۵
دكتر سيد جواد طباطبايي در چند سال گذشته درسگفتارهاي متنوعي درباره انديشه سياسي را در موسسه پرسش ارائه كرده است. ازجمله اين درسگفتارها، درسگفتاري از او درباره انديشه سياسي بود. طباطبايي در ابتداي اين درسگفتار اشاره كرد كه بحث اش درباره تاريخ انديشه و با تأكيد بيشتر روي انديشه سياسي متمركز خواهد بود.
نگین نوریان: دكتر سيد جواد طباطبايي در چند سال گذشته درس گفتارهاي متنوعي درباره انديشه سياسي را در موسسه پرسش ارائه كرده است. ازجمله اين درسگفتارها، درسگ فتاري از او درباره انديشه سياسي بود. طباطبايي در ابتداي اين درسگفتار اشاره كرد كه بحث اش درباره تاريخ انديشه و با تأكيد بيشتر روي انديشه سياسي متمركز خواهد بود. او جلسه اول درسگفتارهاي خود را به اين مساله اختصاص داد كه به چه دليل اين موضوع را براي امسال انتخاب كرده است و گفت كه اهميت اين مسأله در چيست. اما پيش از آنكه به اين مسأله بپردازد درباره كتابهاي موجود درباره انديشه سياسي در ايران و به طور كلي انديشه و تاريخ انديشه در ايران سخن گفت.
طباطبايي ضمن اشاره به تاسيس مدرسه عالي علوم سياسي در بيش از صد سال پيش، گفت: «به نظر من اگر بخواهيم يكي از موارد بارز نادرست بودن نظريه تكامل را مثال بزنيم دانشكده حقوق و رشته علوم سياسي آن است. درواقع دانشكده حقوق و مدرسه عالي علوم سياسي نه تنها در صد و چندي سال گذشته تحولي به جلو پيدا نكرده، بلكه آنچه كه در آغاز بوده و آن نطفه اي هم كه بسته شد به تدريج خفه شده است. براي اينكه سندي براي اين حرف ارائه داده باشم كافي است نظر شما را جلب كنم به كتاب كوچكي كه در سال 1325 يعني حدود 50 سال پس از مشروطه نوشته شد. اين كتاب را محمدعلي فروغي در زماني كه حدود 26 سال بیشتر نداشته درباره حقوق اساسي نوشت. زماني كه ما اين نوشته را با نوشته هايي كه استادان ما درباره شاخه ها و جنبه هاي مختلف علوم سياسي نوشته اند مقايسه مي كنيم، از اينكه ما تا چه حد به قهقرا رفته ايم حيرت خواهيد كرد. محمدعلي فروغي جوان همانطور كه از كتابش بر ميآيد هم به فرانسه مسلط بود و هم فارسي را بسيار عالي ميدانست. امروزي ها نه تنها يك زبان خارجي را نمي دانند بلكه حتي فارسي را به درستي بلد نيستند. شما هيچ كتابي كه توسط آدم هايي از اين قبيل نوشته يا ترجمه مي شود را پيدا نمي كنيد كه انباشته از غلط هاي املايي و انشايي بسيار نباشد. از طرف ديگر، كتابهايي هست كه رونويسي شده و از روي آثاري كه نه تنها دانشگاهي نيستند بلكه براي عوام در خارج نوشته شده است. استادان ما خصوصاً آنهايي در اين رشته كه من درباره اش صحبت ميكنم اين نوشته ها را ترجمه و رونويسي كرده اند و چند كتاب را كنار هم قرار داده و به يك كتاب تبديل كرده اند. نمونه هاي بسياري از اين كتابها وجود دارند كه مي توانم به دهها مورد آن اشاره كنم. بعضي از اين كتابها از عجايب نظام آموزشي ما و نظام تحصيلات عالي است.»
طباطبايي با اشاره به اينكه امروزه سخن از نظام توليد علم است، ادامه داد: «در حالي كه چيزهايي توليد مي شوند كه اصلاً كسي نمي داند چه هست. يعني نويسندهاي از چند كتابي كه كاملاً داراي مطالب متضاد هستند از ماركس، از هگل، از كانت يا ماكياولي كه از آنها تفسيرهاي متفاوتي شده است، چند متن را با تفسيرهاي متفاوت به همديگر چسبانده و متوجه نشده كه سخني كه از نويسنده «الف» نقل كرده است كاملاً متعارض و متفاوت با نويسنده «ب» هست. جالب است كه چنين كتابي نه تنها جزء كتابهاي درسي بلكه از منابع كنكور تحصيلات تكميلي، كارشناسي ارشد و پس از آن هم هست. احمد شاملو جايي به مناسبت ديگري گفته بود كه «هرگز كسي چنين به كشتن خود برنخاست كه من به زندگي نشستم». اين كاري كه ما با نظام علمي و در واقع نظام توليد علم در اين كشور مي كنيم، و همچنان هم به آن ادامه مي دهيم، يكي از مصداق هاي اين شعر شاملوست».
در همين زمينه، طباطبايي وضع كتب موجود در زمينه انديشه سياسي و تاثير آن بر دانشگاه هاي علوم انساني را اسفبار توصيف كرد و گفت: «در مجموع وضع كتابهاي علوم اجتماعي و خصوصاً در حوزه انديشه سياسي كه رشته درسي بسيار سختي است به اين شكل است و من فكر ميكنم كه آنقدر از تحولات جهاني عقب هستيم كه حتي اگر امروز بجنبيم، تا به اين قافله برسيم صد، صد و پنجاه سالي طول خواهد كشيد. و من بعيد ميدانم كه ما روزي بتوانيم اين فاصله را پر بكنيم». با اين مقدمه كه دكتر طباطبايي وارد بحثِ اهميت انديشه سياسي تاريخ انديشه سياسي شد و اشاره كرد كه تاريخ انديشه به طور كلي و به طور اخص تاريخ انديشه سياسي پايه و اساس تمدن غربي است. چيزي كه به طور خلاصه امروز به آن انديشه دوران جديد و تجدد مي گويند. تجدّد كه اساس و بنيان تحولي است كه در غرب و تنها در غرب صورت گرفته است. بنابراين انديشه سياسي يكي از رشته ها و مباحث بسيار دشوار و متنوع است و اين بحث صرف دانشگاهي نيست.
در اينجا بود كه دكتر طباطبايي نقدي هم بر كتابهاي موجود كه در زمينه تاريخ انديشه ترجمه شدند وارد كرد. به گفته دكتر طباطبايي گروه ديگري از كتابها هستند كه به تاريخ انديشه مربوط ميشوند ولي متن هاي اصلي هستند. اين متن ها يا از زبان اصلي يا از زبان ديگر ترجمه شده اند. به ندرت بعضي از اين متنهاي اصلي را مي توان پيدا كرد كه از زبان اصلي يا زبان ديگر در حد قابل قبولي به فارسي برگردانده شده باشند. به گفته دكتر طباطبايي، برخي از اين ترجمه ها، به واسطه اهل ادب بودن مترجمين و اينكه متأسفانه يك وسوسه اساسي ذهني ايرانيان ادبيات است اشكالات اساسي پيدا كرده اند.
ازجمله اين ترجمه ها، ترجمه كتاب شهريار ماكياولي است: «مي دانيد كه اين كتاب دو بار ترجمه شده است. يكبار محمود محمود كه نويسنده تاريخ ايران و انگليس است اين كتاب را از انگليسي ترجمه كرد و يك بار ديگر هم در سالهاي گذشته داريوش آشوري آن را ترجمه كرده كه باز هم عمدتاً از زبان انگليسي است كه چون اين مجموعه را تا حد زيادي با هم مقايسه كرده ام به نظرم به ظاهر ترجمه بدي نيست يعني مي توان گفت كه تا حد زيادي – باز هم به ظاهر – اشتباه فاحش اساسي در آن وجود ندارد. اما ترجمه آشوري به دليل اهل ادب بودنش و اينكه مسأله زبان و صرف زبان و نه آنچه كه محمل آن است براي آشوري بسيار مهم بوده و از طرف ديگر، از آنجايي كه انديشه و تاريخ انديشه نمي دانسته است، فقط زبان را به زبان ديگري تبديل كرده است. همانطور كه از مقدمه كتاب و خصوصاً چاپ نخست آن برمي آيد، انباشته از غلط هايي است كه از ديگران نقل كرده و متأسفانه متوجه نشده كه اينها غلط است. از طرف ديگر به اين دليل كه تا آن زمان درباره ماكياولي هيچ كتابي يا هيچ تفسير مهمي را نخوانده بوده و بدون اين پيش زمينه ها اقدام به ترجمه اثر كرده، متوجه نشده است كه در اين متن چه ظرايف اساسي وجود دارد. علاوه بر آن، چون زبان اصلي را هم نمي دانسته متوجه نشده كه ماكياولي به چه زباني مي نويسد». به گفته دكتر طباطبايي، مترجم چنين تصور كرده كه چون ماكياولي پانصد سال پيش مي نوشته بنابراين مثل نويسنده پانصد سال پيش ايراني مي نوشته است: «البته بگذريم كه فارسي ترجمه جعل با الزامات «مدرنيت» است كه مترجم مي فهمد. اينطور نيست! اتفاقاً اهميت نوشته ماكياولي هم در اين هست كه به شيوه پانصد سال پيش ما – به ويژه به فارسي جعلي مدرنيت ما – ننوشته است».
طباطبايي اشاره كرد كه اهميت ماكياولي در اين است كه زبان او زبان سياستنامه هاي پانصد سال پيش ما يا معادل و يا قرينه هاي آنها نيست و اتفاقا پيوند خود را از آنها گسسته است و اتفاقاً به زبان آنها ننوشته است. به عبارت ديگر زبان را صرف قالبي مي ديده است و نه مضموني كه در آن قالب ريخته ميشود و آن مضموني هم كه در آن قالب ريخته مي شود طبيعتاً قالب را متحول مي كند. به عقيده دكتر طباطبايي مترجم كتاب شهريار ماكياولي چون اين مسأله را نمي دانسته و نمي توانسته كه آن مضمون را به زبان فارسي منتقل كند در مقدمه كتاب دوم گفته كه من دوباره روي اين ترجمه ها كار كردم تا كه نآئين تر شود يعني به زبان قديمي تر نوشته ام، آن هم درباره اثري كه در زمان خودش به زبان جديد نوشته شده است. در اينجا بود كه طباطبايي به خود ماكياولي پرداخت: «علت اينكه زبان ماكياولي جديد است اين است كه او بر خلاف دبيران ما، نويسندگان ما، منشيان ما كه درباري بودند كسي بود كه از دربار رانده شده بود پس بنابراين در معنايي كه ما از درباري مي شناسيم اصلاً درباري نبود. علاوه بر اين ماكياولي سفير بود و سفير با مناسبات عملي قدرت در ارتباط است و بايد بتواند به زبان رايج زمان صحبت كند، و نه به زبان مثلاً «تاريخ وصّاف» و چون اينطور است بنابراين ماكياولي ده پانزده سال از عمر خودش را چون ديپلماتيك مي نوشته، با يك زبان خاصي آشنا بوده است. زماني هم كه از حكومت اخراج شد با مردم روستايي در تماس بود. آنطور كه خودش مي گويد تمام روز را با عامه مردم يعني با روستائيان و در قهوه خانه اي روستايي مي گذرانده و با زبان آنها آشنا بوده است. تحولي كه او در زبان ايتاليايي ايجاد كرد از اينجا ناشي مي شود و اتفاقاً بسياري از اصطلاحاتي كه در آنجا به كار مي رفت و خصوصاً در كوچه و بازار را از صنعتگران و برخي از اطلاعات را هم از عسكران گرفته است و آنها را وارد سياستنامه نويسي جديد كرده و تحولي در زبان ايجاد كرده است». به گفته طباطبايي اگر ما اين تفسيرها را ندانيم معمولاً در ترجمه به اشكال برمي خوريم و متوجه نمي شويم كه با زبان بازي و لغت بازي رشته هاي يك نويسنده بزرگ را پنبه مي كنيم و ارزش كار خود را هم از بين مي بريم. در ادامه، طباطبايي به ترجمه ديگر كتاب ماكياولي يعني «گفتارها» توسط محمدحسن لطفي هم اشاره كرد كه از آلماني ترجمه شده است. كتاب «گفتارها» به نظر طباطبايي بي هيچ اغراقي دورانساز و جزء 10 كتاب مهم در تمام تاريخ انديشه سياسي و تاريخ انديشه است. به گفته طباطبايي چون آلماني ها كمابيش هيچ كار مهمي در مورد ماكياولي انجام نداده اند بنابراين تمام ايرادات متن آلماني و ترجمه آلماني به فارسي هم منتقل شده است. خود ترجمه منتقل شده به فارسي هم برخي ايرادات اساسي دارد. تقريباً مي توان گفت كه كتاب گفتارها به اين صورتي كه در زبان فارسي وجود دارد غيرقابل استفاده است. البته براي خواندن اشكالي ندارد ولي براي كار علمي غيرقابل استفاده و فاقد دقت هاي اساسي روي متن ها است.
در كنار اين دو كتاب، طباطبايي به كتاب هاي تفسيري اي اشاره كرد كه خود كلاسيك هستند. دليل اين كار آن بود كه به نظر او، نمي توان تفسيرها را خواند و بنابراين بايد به نمونه هاي معدودي بسنده كرد: «كاري كه براي جبران اين كمبود ميشود كرد آن است كه از مفسران مهم استفاده كنيم. اين مفسران مهم هستند كه ظرايف را توضيح مي دهند. مدتها در مورد يك انديشمند كار كرده اند و قادر به توضيح ظرايف فكر او هستند. از طريق آنها و بحث آنها است كه ما بسياري از كلمات را مي فهميم. اين كه اين كلمات به چه معنا به كار رفته اند؟ در كجا به كار رفته اند؟ و چرا به اين شكل به كار رفته اند؟ اينكه چرا يك متفكر به اين شيوه مي نويسد و در اين قالب زباني چه بيان شده است و بيش از آن، آنچه در ميان خطوط نوشته شده چيست. بعضي از اين كتابها در دوره هايي نوشته شده كه همه مطلب را نمي شد بيان كرد، ولي مفسرين بزرگ اين را به ما مي آموزند كه به چه ترتيب ميان خطوط را و در سفيدي صفحات هم چيزي را بخوانيم يا ميان سياهي ها چيز ديگري را بخوانيم و چيزي را ببينيم كه عامه نمي بينند كه طبيعي است براي عامه نوشته نشده است.»
در همين زمينه، دكتر طباطبايي باز به نمونهاي تفسيري در رابطه با ماكياولي اشاره كرد كه همانا كتاب كوئينتين اسكينر ـ از مهمترين متخصصان تاريخ انديشه اروپا در قرن شانزدهم و استاد ممتاز در دانشگاه كمبريج ـ درباره ماكياولي بود. در پايان، طباطبايي بحث خود را اينگونه به پايان برد كه در حوزه تاريخ انديشه منابع مهمي در اختيار ما نيست به جز استثناها، و همه اين استثناها را هم بايد به محك كار علمي تحقيقي زد و به متن هاي اصلي بازگشت وگرنه نميتوان كار اساسي انجام داد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید