1392/4/29 ۱۳:۱۳
هر کشور و ملتی میخواهد قدرتمند باشد. در اینجا قدرت به معنای گرایش به توسعهخواهی و تجاوز به سرزمینهای دیگر نیست، منظور از آن قدرت واقعی است، قدرتی که باعث میشود ملت سرفراز باشد، بدون نیاز به کمک دیگران باشد، عزّت و احترام داشته باشد
هر کشور و ملتی میخواهد قدرتمند باشد. در اینجا قدرت به معنای گرایش به توسعهخواهی و تجاوز به سرزمینهای دیگر نیست، منظور از آن قدرت واقعی است، قدرتی که باعث میشود ملت سرفراز باشد، بدون نیاز به کمک دیگران باشد، عزّت و احترام داشته باشد، سعادتمند باشد و از آرامش روحی برخوردار باشد و در یک کلام: قدرت به معنای انسانی آن. چنین قدرتی در شکوفائی فرهنگی که رهآورد آن دانائی است تجلی پیدا میکند. در اینجا، شکوفائی فرهنگی به معنای سامان دادن زندگی فردی و اجتماعی براساس عقل و خرد و مصلحتاندیشی است. این فرهنگ است که چنین استعدادی را در احاد ملت به وجود میآورد و از همین شکوفائی فرهنگی است که خردمندی سیاسی پدید میآید و تعامل کشور ما را با همه دنیا تنظیم میکند و بدان سودمندی میبخشد. حال باید دید که چگونه میتوان فرهنگ ملی را بارور و فربه ساخت و بدان جهت عقلانی و سازندگی بخشید. تا اینجا که دانستهایم و تجربه اندوختهایم چیزی بر تراز آزادی در اندیشه و در تعامل انسان با انسان دیگر، هم وطن با هم وطن دیگر وجود ندارد. آن چیزی که باعث شکوفائی فرهنگی میشود، آزادی در اندیشه و تعامل آزاد است. در تعامل آزاد همه استعدادها بدون هر گونه سرپوشی، بدون هر گونه ترسی با رعایت ادب اجتماعی و رفتاری رخ مینمایند و به تدریج شکوفا میشوند. این استعدادهای شگفتانگیز آنچنان خلاقیتهائی از خود بروز دهند که انسان را واقعاً سزاوار خلافة اللهی قرار میدهند. هر یک از این استعدادها، بر حسب شرایط مشخص و تجربههای زیسته، راهی را در پیش میگیرند و در واقع براساس مزیتهای نسبی حرکت میکنند. انسان آزاد برحسب تجربههای خود، بر حسب عاداتی که با آن تربیت شده و شخصیتش مطابق با آن سمت و سو پیدا کرده رفتار خواهد کرد. چنین انسانی با اراده حرکت میکند و بدون اجبار بیّنی راه خود را انتخاب میکند. انسان آزاد، مسئولیت رفتار خود را دارد و وظیفه سنگینی برعهده او گذاشته میشود. او از کودکی به او آموختهاند که خود باید راهش را انتخاب کند. او باید آنچه مربوط به زندگی فردی و اجتماعیش میشود خود انتخاب کند. باید رشته تحصیلی، موضوع تحقیق یا موضوع کارکرد هنری خود را انتخاب کند. نماینده خود و دولت خود و رنگ پیراهن خود را انتخاب کند. کار و پیشه و زن و محل سکونت خود را انتخاب کند. از اینرو در جامعهای که افراد تعامل آزاد دارند شکوفائی فرهنگی همچون امواج بر هم افزا، همچون شعلههای رنگارنگ فضا را پُر میکند و چنان درخشش زیبائی پدید میآورد که هر بیننده متاملی را مبهوت و شیفته میسازد. ترس از شکنجه و تنبیه و مرگ، ترس از حبس و کابل و درفش چنان انسانها را فرسوده و خمیده میکند که دیگر نمیتوان از چنین انسانهائی انتظار خلاقیت داشت. انسانهائی از این دست، هم الینه (از خود بیگانه) هستند، هم افسرده و هم برخلاف میل باطنی خود حرکت میکنند و رفتارشان عروسکگونه و پر از مواد زائد و ناآشنا و مضر است: گاهی مجبور به تظاهر و تدلیس میشوند و گاهی تملق و اغلب افتادن به ورطه دروغ و سپس به سوی انحطاط و دنائت. اگر گِلِ پاک انسان و یا اگر گوهر آدمی را در قالب بدقواره ترس و رذالت بریزند آنچه از قالب بیرون میآید کریه و وحشتناک است که برای جامعه مضر و برای خود فرد مایه شرمساری است. اما اگر در قالب تعامل آزاد، در قالب انسانیت و اخلاق ستودنی بریزند آنچه بیرون خواهد آمد همان گوهری است که خداوند او را خلیفه خود بر روی زمین دانسته و او را ستایش کرده است. چنین انسانهائی به دلیل اینکه مسئولیت افعال آزاد خود را دارند پیوسته به خود آگاهند و چون به خود آگاهند متوجه محیط پیرامون خود هستند و فعالانه مشارکت دارند و همین مشارکت فعال است که قدرت جامعه را در یک مسیر بر هم افزا قرار میدهد و بدان هویت مستقل میبخشد. در اینجا ما به تلاقی قدرت و فرهنگ میرسیم که فرهنگ قوی و خلاق آفریننده قدرت است و رهآورد فرهنگ فرو ریخته و ناهماهنگ با زندگی و پویندگی جهان ضعف و رخوت و انفعال میباشد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید