فرشچیان؛ میراث‌دار هنر ایران

1404/5/28 ۱۲:۴۶

فرشچیان؛ میراث‌دار هنر ایران

رئیس پیشین فرهنگستان هنر با اشاره به این که خلاصه هنر نگارگری ایران از مکتب هرات تا مکتب تبریز و مکتب اصفهان را می‌توان در آثار استاد فرشچیان یافت، گفت: وی از بهترین میراث‌داران هنر ایران بود.

استاد محمود فرشچیان، نگارگر صاحب نام ایرانی، در ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ در سن ۹۵ سالگی در ایالت نیوجرسی آمریکا درگذشت. صبح روز دوشنبه ۲۷ مرداد ماه، پیکر ایشان طبق وصیت در زادگاهش، شهر اصفهان، در کنار قبر شاعر نامدار ایرانی میرزا محمدعلی صائب تبریزی اصفهانی (زاده سال هزار هجری قمری و درگذشته ۱۰۸۷) بزرگ‌ترین غزل‌سرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه، به خاک سپرده می‌شود.

بهمن نامور مطلق، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، رئیس سابق فرهنگستان هنر و نخستین رئیس دانشگاه استاد فرشچیان، به همین مناسبت با حضور در استودیوی ایرنا به سوالات خبرنگار ایرنا پاسخ داد.

وی در پاسخ به این سوال که چه چیز این استاد صاحب نام را به استاد محمود فرشچیان تبدیل کرد، گفت: فرشچیان از جمله افرادی بود که ما هر چند صد سال یک‌بار می‌توانیم مشاهده کنیم و این برای نسل من توفیق بوده که در زمانی زندگی کرده‌ایم که استاد محمود فرشچیان در آن زمان زندگی و خلق اثر می‌کردند. ایشان ویژگی‌های متفاوت و متمایز کننده‌ای دارند که باعث شده یک نگارگر و هنرمند کم‌نظیر در طول تاریخ و یک شخصیت برجسته و بی‌نظیر در عصر ما قلمداد شوند.

این پژوهشگر و منتقد هنری اضافه کرد: یکی از جنبه‌هایی که استاد فرشچیان را از دیگر هنرمندان متمایز می‌کند، رفتار و سلوک فردی ایشان است، کسانی که به درجات بالایی از مقام یا شهرت و یا هنر و دانش می‌رسند، رفتارشان متفاوت می‌شود. بسیاری از آنها از بالا به پایین نگاه می‌کنند و دیگران را چندان مورد توجه قرار نمی‌دهند اما استاد محمود فرشچیان این حسن را داشت و این در واقع یکی از ویژگی‌های فردی ایشان بود. لطف الهی بود که تا لحظات آخر یک فرد فروتن و افتاده بودند، در جلساتی که با ایشان داشتیم، اولین جای خالی که در پایین جلسه بود را انتخاب می‌کردند و همان جا می‌نشستند و اگر کسی وارد می‌شد با تمام احترام برمی‌خاستند. یعنی اگر آن فرد، جوانی کم سن و سال بود برای ایشان تفاوتی نداشت، روی پا می‌ایستاد و با وجود کهولت سنی، فروتنی خاصی نسبت به همه پیر و جوان، هنرمند و غیرهنرمند و همه افراد داشتند، این یک حسن است.

نامور مطلق با بیان این که شخصیت فردی فرشچیان در هنر او دیده می‌شد اظهار داشت: از سوی دیگر ادب عمیقی در کلام ایشان بود، می‌دانید همه هنرمندان و همه افرادی که پا به سن می‌گذارند یا شهرتی دارند این امکان را ندارند که ادب کلامی کامل، مهربانانه و ظریفی داشته باشند. ایشان این ادب را داشتند و واقعاً از این جهت الگوی همه ما بودند. کسانی را می دیدم که چون ایشان شهرت داشتند، برای کارهای نازل، مثلاً کارهای اولیه هنری، وقت ایشان را می‌گرفتند و استاد تا جایی که می‌توانستند با متانت تمام و بزرگواری وقت می‌گذاشتند و موضوعات را توضیح می‌دادند، انگار وظیفه‌ای برای اینکه توضیح دهند، احساس می‌کردند.

وی با برشمردن ویژگی‌های مثبت فرشچیان افزود: یکی از دیگر ویژگی‌های فردی ایشان دستگیری بود، یعنی ایشان هر موقع یک هنرمند یا فردی به ویژه هنرمندان پیشکسوت نیازی به کمک داشتند، بی سر و صدا و بدون این که کسی متوجه شود به او کمک می‌کردند و کسی نمی‌دانست، من درباره چند مورد چون واسطه موضوع بودم، در جریان قرار گرفتم و مطمئنم که ایشان کمک‌های بسیاری به افراد مختلف کردند. پیشکسوتی داشتیم و داریم که هنوز هم زنده هستند و اسم ایشان را نمی‌برم، برای درمان خود نیاز به کمک داشتند، استاد فرشچیان، از آن سوی دنیا متوجه شده بود و مبلغی فرستاد که ما در اختیار آن هنرمند بگذاریم و از این دست کارها زیاد انجام می‌داد.

رئیس سابق فرهنگستان هنر با بیان این که استاد فرشچیان واقعاً یک فرد با اخلاق بود، گفت: اگر ما هدف هنر را در سه چیز بدانیم، «اخلاق، آگاهی و آزادی»، فرشچیان هر سه را با هم داشت. اخلاق را که به کمال داشت، آگاهی‌رسانی و اطلاع‌رسانی در حوزه‌ای که شناخت داشت و سعی می‌کرد دانش خود را توزیع کند و نشر بدهد، همین‌طور در رابطه با آزادمنشی هم اینگونه بود.

فرشچیان همواره تذکر می‌داد هنر ایران و هنرمندان ایرانی در تاریخ هنر چه سهم بزرگی داشته‌اند

نامور مطلق درباره نگرش هنری فرشچیان گفت: فرشچیان از نظر نگرش و گرایش، فردی ترکیبی بود، به این معنا که ایشان از یک طرف یک میهن‌دوست بزرگ بودند و ایران را در حد پرستش دوست داشتند و از طرف دیگر یک مسلمان مقید بودند، یعنی به خوبی دو بخش هویت اصلی کشور ما یعنی ایرانیت و اسلامیت را با یکدیگر ترکیب کنند، یک انسان هایبرید و ترکیبی بودند و اعتقاد داشتند که ما هر دو این‌ها را به یک اندازه دوست بداریم و نسبت به آنها احساس وظیفه کنیم.

فرشچیان از نظر نگرش و گرایش، فردی ترکیبی بود، به این معنا که ایشان از یک طرف یک میهن‌دوست بزرگ بودند و ایران را در حد پرستش دوست داشتند و از طرف دیگر یک مسلمان مقید بودند، یعنی به خوبی دو بخش هویت اصلی کشور ما یعنی ایرانیت و اسلامیت را با یکدیگر ترکیب کنندبه خاطر همین شما می‌بینید آثار ایشان هم چنین حالتی دارد، یک طرف آثار اسطوره‌ای دارد مثل مثلاً نبرد رستم با اژدها و بسیاری از اسطوره‌ها که توسط ایشان چه خوب به تصویر کشیده شدند و از طرف دیگر ما می‌بینیم که آثاری مثل «ضامن آهو» یا «عصر عاشورا» را دارند که در تمام ممالک اسلامی بی‌نظیر هستند.

وی اضافه کرد: ما مشابه چنین آثاری نداریم و به دلیل منحصر به فرد بودن، به صورت اسطوره متن درآمده‌اند، یعنی هر اثری که ایشان خلق می‌کردند، به ویژه چند اثر برجسته ایشان، در یک اثر خلاصه نمی‌شد، توسط بسیاری از هنرمندان برجسته و هنرمندان جوان تکثیر و مثل یک رودخانه در هنر کشورهای اسلامی و هنر ایرانی جاری می‌شدند و می بینیم که به یک جریان بزرگ تبدیل شدند.

بنابراین از یک طرف می‌بینیم آن ایرانیت که استاد فرشچیان بسیار به آن وفادار بودند و حتی من یادم هست که بارها با هم صحبت می‌کردیم، از این گروه‌های افراطی که ایران را در هنر ایرانی یا در هنر جهان اسلام یا در هنر جهانی مورد بی‌توجهی و بی‌مهری قرار می‌دهند، گله‌مند بودند و می‌گفتند که اگر هنر ایرانی نبود هنر اسلامی نمی‌توانست به این شکل صورت‌بندی و شکوفا شود.

این استاد دانشگاه گفت: هنر ایرانی بیشترین سهم را در شکوفایی هنر اسلامی داشته و استاد فرشچیان سعی می‌کردند از این سهم دفاع کنند چون شما می‌دانید اکنون به خاطر امکاناتی که کشورهای ترک و عرب زبان دارند مثل این که آرسیکا (مرکز تحقیقات فرهنگ، تاریخ و هنر جهان اسلام) را به ترکیه برده‌اند و غیره و غیره، در عمل سعی می‌کنند، نقش ایران را نادیده بگیرند یا بسیار کمرنگ جلوه دهند اما افرادی مثل استاد فرشچیان از یک سو از این بی‌عدالتی و بیدادی که صورت می‌گیرد رنج می‌برند و از سوی دیگر همواره سعی می‌کردند، تذکر دهند هنر ایران و هنرمندان ایرانی در همه تاریخ هنر چه سهم بزرگی داشته‌اند و چقدر در شکوفایی هنر جهانی و هنر اسلامی، تلاش کردند و موثر بودند.

این نشانه‌شناس و اسطوره‌پژوه با اشاره به عناوین آثار استاد فرشچیان گفت: شما اگر فقط یک نگاه ساده به عناوین آثار استاد بیندازید، خواهید دید تا چه اندازه جامعیت دارند، ما از یک طرف کارهایی را می‌بینیم که به پیامبران مربوط می‌شوند، ایشان چندین کار درباره حضرت یوسف (ع) دارد، یا آثاری درباره حضرت سلیمان (ع) دارد و درباره خود اسوه‌های شیعی آثار مهمی دارد و از سوی دیگر هم شما می‌بینید اسطوره‌هایی مثل رستم و افراسیاب و به خصوص اسفندیار و اسطوره‌هایی که ویژگی خوب یا بد شخصیت را توانسته آشکارا به تصویر بکشد و همین‌طور مضامین عمیقی چون بخشش و رَحم که استاد فرشچیان تبلور این مضامین بودند را سعی کردند به تصویر بکشند، بحث رهایی و بحث‌های کلی و مضامینی که واقعاً انسان‌ساز هستند، در آثار ایشان متجلی و تکثیر شده است.

وی درباره زیبایی‌شناسی در آثار فرشچیان اظهار داشت: استاد فرشچیان بیش از هر چیز به دلیل آثار هنری خود شهرت دارند و از این جهت صاحب سجایای اخلاقی و همین‌طور نگرش ترکیبی هستند اما مهمترین ویژگی‌ ایشان خلق اثر هنری است، فرشچیان در رابطه با آثار هنری هم مثل آن منش و گرایش‌شان یک انسان باز بود و ایشان در قدم نخست میراث‌دار هنر ایرانی هستند، یعنی یکی از بهترین میراث‌داران هنر ایرانی استاد فرشچیان بودند.

ایشان نخست مکتب اصفهان را به خوبی در آثارشان مورد استفاده قرار دادند، قلم‌گیری‌های مکتب اصفهان در آثارشان، به ویژه در آثار اولیه ایشان به خوبی دیده می‌شود اما این ویژگی را در روزهای آخر هم حفظ کردند، ایشان قلم‌گیری بسیار قوی در آثارشان دارند. دوم رنگ آمیزی‌هایی که ایشان در آثارشان دارند بی‌شک از رنگ آمیزی‌های مکتب تبریز الهام گرفته شده و همین‌طور تا حدودی استحکام مکتب هرات را در آثارشان می‌توان دید، بنابراین استاد فرشچیان میراث‌دار مکاتب گوناگون ایرانی هستند، یعنی جمع مکاتب گوناگون ایرانی در نگارگری بوده‌اند و از مکتب هرات تا مکتب تبریز تا مکتب اصفهان در ایشان خلاصه شده استاستاد فرشچیان میراث‌دار مکاتب گوناگون ایرانی هستند، یعنی جمع مکاتب گوناگون ایرانی در نگارگری بوده‌اند و از مکتب هرات تا مکتب تبریز تا مکتب اصفهان در ایشان خلاصه شده است اما به خاطر روح بزرگی که داشتند، به مکاتب ایرانی محدود نشدند و به دنبال یادگیری و پژوهش در بزرگترین مکاتب هنری دنیا، به ویژه در اروپا نیز رفتند و از آن‌ سبک‌ها نیز در کار خود استفاده کردند.

نامور مطلق گفت: استفاده‌ای که ایشان از مکاتب اروپایی کردند و به آن نیز اذعان می‌داشتند و حتی به اینکه توانستند از مکاتب بزرگ دنیا در کنار مکاتب بزرگ ایرانی استفاده کنند نیز افتخاری بزرگ است، این موضوع موجب شد آن نگاه‌های هایبریدی و ترکیبی در آثار ایشان هم باشد و این نگاه، یک زیبایی‌شناسی تازه‌ را برای نقاشی و حتی برای هنر ایرانی به ارمغان آورد، یعنی اگر استاد فرشچیان و شاگردان‌شان نبودند ما در یک بن‌بست نگارگری گرفتار شده بودیم و ایشان با ارزش افزوده‌ای که توانستند در حوزه زیباشناسی به ارمغان بیاورند ما را از بن بست نقاشی ایرانی خارج کردند و یک نقاشی با زیبایی‌شناسی جدید که آن ظرافت‌های بی‌نظیر و بی‌سابقه را به همراه داشت، بر جای گذاشتند.

وی افزود: این زیبایی‌شناسی کاری کرد که جهانیان به آثار ایشان خیره ماندند، نسبت به آثار مثلاً مکتب تبریز و آن کار بی‌نظیر شاهنامه شاه‌طهماسب که پیش از آن دیده بودند اما آن کارها متعلق به گذشته بود، ما چیزی در دوره معاصر نداشتیم که در حد معرفی به جهان باشد، استاد فرشچیان توانستند با ترکیبات، با زیبایی‌شناسی تازه، این کار را انجام دهند چون تمام جهانیان به آثار ایشان خیره شدند و وی را به کشورهای مختلف مثلاً چین دعوت می‌کردند. شما می‌دانید چین در نگارگری، صاحب مکتب است، قدمت زیادی دارد، زیبایی‌شناسی خاص خودش را دارد که واقعاً هم کم نظیر است ایشان را دعوت می‌کنند، ژاپن دعوت می‌کنند، کشورهای ترک زبان خصوصاً ترکیه دعوت می‌کنند، کشورهای عرب‌زبان دعوت می‌کنند، اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها از ایشان استقبال می‌کنند و حتی من یادم هست می‌خواستم برای ایشان یک مؤسسه، پژوهشگاه و دانشگاه راه‌اندازی کنند که خوشبختانه ما در ایران این کار را کردیم.

دانشگاه استاد محمود فرشچیان با عنوان کامل «دانشگاه هنرهای اسلامی-ایرانی استاد فرشچیان» براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و با حمایت رئیس هیات‌موسس و هیات‌امنا و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی ۳۰ مهر ۱۳۹۷ به‌ عنوان زیر مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی افتتاح شد و کار خود را در سه رشته هنری خوشنویسی، نگارگری و صنایع‌دستی آغاز کرد.

بهمن نامور مطلق نخستین رئیس این دانشگاه درباره تأسیس دانشگاه استاد فرشچیان گفت: با تأکیداتی که ایشان همواره درباره آموزش داشتند و معتقد بودند اگر ما نتوانیم آموزش خوب و متناسبی را در حوزه هنرهای ایرانی به جوانان خود بدهیم مطمئناً این هنرها فراموش می‌شوند، از بین می‌روند و نابود می‌شوند، زمرمه‌های شکل گرفتن این دانشگاه آغاز شد. هر زمان فرصتی بود، ایشان فروتنانه، تذکر می‌دادند آموزش را جدی بگیریم، در آن زمان من دبیر فرهنگستان هنر بودم، این مباحث کم‌کم مورد توجه گروه هنرهای سنتی فرهنگستان قرار گرفت. چون ایشان عضو پیوسته فرهنگستان هنر بودند، در جلساتی که گاهی در فرهنگستان هنر شرکت می‌کردند نیز دوباره این مطالب را گفتند و به نظر ایشان نکته حساس برای ترویج و پاسداشت و پاسداری از هنرهای ایرانی، آموزش بود.به نظر ایشان نکته حساس برای ترویج و پاسداشت و پاسداری از هنرهای ایرانی، آموزش بود.

وی اضافه کرد: به همین دلیل، گروه هنرهای سنتی این نکته را به عنوان یک طرح بررسی کرد و پس از ماه‌ها بررسی به این نتیجه رسید که باید یک مرکز آموزشی و حتی یک دانشگاه برای هنرهای ملی راه‌اندازی شود. این طرح با پیشنهاد استاد فرشچیان آماده و از سوی گروه در شورای هنر آن زمان نیز مطرح شد. اعضا به آن رای مثبت دادند و طرح نهایی برای شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال شد. طرح مدتی در شورای عالی انقلاب فرهنگی ماند، تا اینکه افرادی مثل محمدرضا مخبردزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و محمدحسین ایمانی‌خوشخو دبیر شورای هنر، نسبت به این موضوع اظهار تمایل و کار را پیگیری کردند. این بود که در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم این طرح به اسم دانشگاه مطرح شد و قرار شد دانشگاهی را به نام استاد فرشچیان راه‌اندازی کنیم.

مستقل نبودن دانشگاه استاد فرشچیان؛ خشت کجی که در بدو تأسیس نهاده شد

رئیس پیشین فرهنگستان هنر ادامه داد: در این بخش اما اشتباهی پیش آمد؛ گفتند به خاطر اینکه نمی‌خواهیم ابعاد دانشگاه را افزایش دهیم، «دانشگاه استاد فرشچیان»، یعنی «دانشگاه هنرهای ایرانی» را زیر نظر یکی از دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی قرار دهیم، این‌جا به نظر من خشت کجی نهاده شد. برای این کار دانشگاه‌های مختلف اعلام آمادگی کردند، دانشگاه تهران، دانشگاه هنر و همین‌طور دانشگاه آزاد، در نهایت پیشنهادی که دانشگاه آزاد داده بود، مورد توجه قرار گرفت و اعضای شورای انقلاب فرهنگی رای دادند این دانشگاه زیرمجموعه دانشگاه آزاد باشد، من در آن زمان معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری وقت بودم و ما هم تمایل داشتیم این دانشگاه ذیل سازمان میراث فرهنگی قرار گیرد چون با مجموعه مرتبط بود و می‌خواستیم هنرهای ایرانی و سنتی را در آن سازمان اشاعه و آموزش دهیم اما در نهایت دانشگاه آزاد انتخاب شد و مراحل تأسیس را در آن نهاد طی کرد.

نامورمطلق دلیل پذیرش ریاست دانشگاه را اینگونه شرح داد: استاد فرشچیان از آمریکا با بنده تماس گرفتند و از من خواستند که مسئولیت راه‌اندازی این دانشگاه را بر عهده بگیرم، بنده هم با کمال میل پذیرفتم و کم‌کم گفت‌وگوهای اولیه انجام و جلسات برگزار شد. با شهید محمدمهدی طهرانچی، رئیس وقت دانشگاه آزاد اسلامی نیز هماهنگی‌های لازم صورت گرفت و قرار شد مراسم افتتاحیه برگزار شود. افتتاحیه خوبی با حضور وزیر علوم و تحقیقات، وزیر میراث فرهنگی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد وقت و مسئولان دانشگاه و هنرمندان برجسته از شهرهای مختلف برگزار شد.

وی افزود: یک عمارت هم به دانشگاه اختصاص داده؛ اما کم‌کم مشکلات هم شروع شد. استاد فرشچیان مثل بقیه استادان گروه هنرهای سنتی نظرشان این بود که باید شیوه استاد شاگردی در آنجا برقرار شود اما با مشکل قوانین وزارت علوم مواجه شدیم. در گام بعدی استاد نظرشان این بود که این دانشجوها نباید با آزمون سراسری به دانشگاه بیایند، بلکه باید گزینش به صورت انتخابی باشد، یعنی بیایند کار عملی انجام دهند، مصاحبه شوند و استادان بزرگوار و برجسته افراد مورد نظر خود را انتخاب کنند. باز این هم موضوع با ضوابط سازمان سنجش هماهنگ نبود. از سوی دیگر استاد پیشنهاد داشتند بچه‌های مستعد شاید بضاعت دادن شهریه نداشته باشند و خوب است شهریه گرفته نشود و برای رشد و شکوفایی هنر این کشور هم باید هزینه‌هایی پرداخت شود، آن هم هنری که بخشی از هویت ما را شکل می‌دهد اما متاسفانه این هم با ضوابط دانشگاه آزاد تعارض داشت.

این استاد دانشگاه با اشاره به تلاش‌ها برای ایجاد هماهنگی با نهادها و وزاتخانه‌ها، گفت: من در دوره راه‌اندازی و در مدتی که مدیریت دانشگاه را بر عهده داشتم، خیلی سعی کردم این مشکلات را برطرف کنم. با وزارت علوم گفت‌وگو و سعی می‌کردیم آن وزارت علوم را برای انعطاف‌پذیری در قواعد مجاب کنیم، اما موفق نشدیم و این دانشگاه آن دانشگاهی نشد که استاد انتظار داشتند.

وی با ابراز امیدواری از این که پس از درگذشت استاد فرشچیان دوباره به وضعیت دانشگاه رسیدگی شود، اظهار داشت: امیدوارم درگذشت استاد باعث شود دوباره موضوع دانشگاه مطرح شده در آن بازنگری شود. ما قواعدی درست بر اساس قواعد اروپایی‌ها ساخته‌ایم و از آن کوتاه نمی‌آییم؛ یعنی در خود اروپا نسبت به قواعدی که درست کردند انعطاف‌پذیرتر از خود ما هستند. مثلا در فرانسه مراکز آموزش عالی تاسیس می‌شود که مشمول قواعد دانشگاه و وزارت علوم و ضوابط جاری و ساری و فراگیر نیستِ اما ما یک ضابطه دانشگاهی را از آنها گرفتیم و تقلید کردیم و حالا آن را تغییر نمی‌دهیم.

نامور مطلق گفت: روشی که ما قبلا داشتیم؛ یعنی شیوه استاد شاگردی جواب هم داده. می‌خواستیم به آن روش برگردیم، دست کم حداقل یک قسمت از بدنه آموزش عالی را با آن نظام پیش ببریم اما متاسفانه این شجاعت در آنان نبود. امیدوارم که این هم تغییر کند و موجب شود که مسئولین وزارت علوم همراهی لازم داشته باشند.

وی درباره آنچه باید در دانشگاه استاد فرشچیان تغییر کند گفت: نخست باید دانشگاه را مستقل و جدا کنند، این آرزوی ما بود و پیش از همه آرزوی استاد بود که این یک دانشگاه مستقل باشد، شاید بهتر باشد که دولت هم کمک کند که به طور مستقیم با آن شیوه آموزشی خاص استاد-شاگردی و همین‌طور پذیرش گزینشی دانشگاه برقرار شود. ما یک مشکل دیگر هم در دانشگاه فرشچیان داشتیم، استادان خیلی خوب ما در حوزه فرش، در حوزه فلز، مثل قلم‌زنی، در حوزه پارچه، مثل قلمکاری و چیزهای دیگر مدرک رسمی دانشگاهی نداشتند و آنجا دوباره ما با وزارت علوم دچار مشکلات جدی شدیم. در این مورد نیاز به همراهی وزارت علوم است که بتوانیم به خوبی از این استادان استفاده کنیم، متأسفانه در این مورد هم همکاری لازم صورت نگرفت و رفتارها مأیوس‌کننده بود،ما می‌دانیم که در بسیاری از دانشگاه‌ها در سراسر جهان این شرط را برداشته‌اند، یعنی کسی که در یک حوزه، به ویژه در مورد هنر، تخصص دارد، نیاز به مدرک ندارد، زمانی شما درباره ریاضیات صحبت می‌کنید، درباره علوم انسانی صحبت می‌کنید، اما وقتی صحبت از هنر است، باید بدانیم که هنر، حوزه آفرینشی خلاقانه است، حوزه خلق است و این حوزه خلق با حوزه نقد متفاوت است، در اینجا ما باید تساهل و تسامح بیشتری به خرج می‌دادیم.ما می‌دانیم که در بسیاری از دانشگاه‌ها در سراسر جهان این شرط را برداشته‌اند، یعنی کسی که در یک حوزه، به ویژه در مورد هنر، تخصص دارد، نیاز به مدرک ندارد، زمانی شما درباره ریاضیات صحبت می‌کنید، درباره علوم انسانی صحبت می‌کنید، اما وقتی صحبت از هنر است، باید بدانیم که هنر، حوزه آفرینشی خلاقانه است، حوزه خلق است و این حوزه خلق با حوزه نقد متفاوت است، در اینجا ما باید تساهل و تسامح بیشتری به خرج می‌دادیم.

فرشچیان از دین کسب درآمد نکرد

رئیس پیشین فرهنگستان هنر، درباره اثر سیمرغ فرشچیان گفت: آثار استاد فرشچیان هر کدام یک شأن نزولی و زمینه‌ای دارند و دلایلی برای شکل‌گیری‌شان وجود داشته است؛ گاهی هم تجربیات فردی یا تجربیات اجتماعی ایشان در شکل‌گیری اثر دخیل بوده است. هر جا احساس می‌کردند لازم است برای بهبود موضوعی مثل «بخشش» کاری انجام دهند، بیان ایشان تصویری بود و همه چیز را با زبان نگارگری و نقاشی بیان می‌کردند. مثلا بنده به عنوان معلم دانشگاه اگر ببینم مشکلی در جامعه وجود دارد، درباره‌اش شاید مقاله بدهم یا صحبت کنم و آن را در حوزه کلام مطرح کنم. ایشان هر زمان احساس نیازی در جامعه بود، با یک بیان تصویری آن را بازگو می‌کردند.

وی افزود: در دوره‌ای که مسئولیت پژوهشی خانه هنرمندان را داشتم، جلساتی با آیت‌الله عبدالله جوادی آملی داشتیم. جمعی بودیم، اغلب اهالی سینمایی‌ مثل محمدمهدی حیدریان، مجید مجیدی و برخی دیگر به دیدار آیت‌الله جوادی آملی می‌رفتیم و با ایشان صحبت می‌کردیم؛ بیشتر گفت‌وگو بود. استادان دانشگاه، هنرمندان صاحب نام و آیت‌الله جوادی آملی درباره هنر، سینما و مسائل مختلف فرهنگی و هنری با یکدیگر گفت‌وگو می‌کردیم. یک بار ایشان که خیلی به آقای فرشچیان علاقه داشتند و حتی چندبار هم یکدیگر را ملاقات کرده بودند، گفتند که خوب است کاری درباره سیمرغ توسط استاد فرشچیان انجام شود اگر بخواهد سیمرغ یک بیان امروزی و قوی داشته باشد، آن کار استاد فرشچیان است.

نامور مطلق ادامه داد: من وقتی فرشچیان را دیدم، موضوع را مطرح کردم و گفتم که آیت‌الله جوادی آملی چنین پیشنهادی داده‌اند. اگر شما این کار را انجام دهید خیلی خوب است؛ چون افق انتظاری برایش شکل گرفته است. استاد فرشچیان که علاقه زیادی به آیت‌الله جوادی آملی داشتند، گفتند بله، انجام می‌دهم. بعد از آن به خارج رفتند، چون زندگی‌شان آنجا بود. من یک بار از ایشان پرسیدم علت زندگی‌شان در خارج چیست؟ گفتند: اینجا (ایران) دوستان مدام به من مراجعه می‌کنند و نمی‌توانم در سکوت و آرامش که برای خلق اثر لازم دارم کار کنم از سوی دیگر هم نمی‌توانم به دوستان جواب منفی بدهم. اگر بگویم نیستم یا وقت ندارم، درست نیست. به همین دلیل در خارج زندگی می‌کنم تا بتوانم با آرامش برای هنر ایران اثر خلق کنم. بعد از دو سه سال گفتند آن کار را انجام داده‌اند؛ اثری به نام «سیمرغ» خلق کردند.

وی درباره معنویت در آثار فرشچیان گفت: ایشان علاوه بر نگارگری، طراحی ضریح امام رضا (ع) و امام حسین (ع) را هم انجام دادند. طراحی‌های زیادی انجام اما طراحی ایشان پذیرفته شد. برای این آثار و آثاری مانند «عصر عاشورا» و «ضامن آهو» هیچ هدیه و دستمزدی دریافت نکردند، حتی یک ریال. همه را با نیت خالصانه و لطف الهی انجام دادند و هیچ درآمدی از آثار دینی‌شان نداشتند. حتی هزینه سفرهایی که برای این کارها می‌کردند را خودشان می‌پرداختند. دین برای ایشان وسیله امرار معاش و کسب درآمد نبود. سجایای اخلاقی استاد فرشچیان بسیار متنوع است؛ یکی از آنها همین بود که دین را نفروختند و برای دین هزینه کردند، نه اینکه از دین برای خودشان هزینه‌ای بتراشند.

نامور مطلق در ستایش روی خوش فرشچیان گفت: ما وقتی به منزل‌شان می‌رفتیم، با هم گپ می‌زدیم. مثلاً اگر می‌گفتم فلان کس در حوزه هنری کار می‌کند و علاقه دارد شما را ببیند با روی باز می‌پذیرفتند. یادم هست با یکی از دوستان رفتم که در کار جواهرات بود و می‌خواست از آثار استاد برای جواهرات استفاده کند. من قراری گذاشتم و خدمت استاد رفتیم. ایشان با روی گشاده پذیرفتند و گفتند: اگر فکر می‌کنید این آثار می‌تواند کمکی به زندگی و هنر شما کند، هیچ مانعی ندارد، خیلی هم خوب است. یادم هست همان روز دوستم هدیه‌ای ارزشمند برای استاد آورده بود اما استاد نپذیرفتند. هر چه اصرار کرد باز نکردند و گفتند که نیازی نیست. شما از آثار من استفاده کنید. همچنین یادم هست در جلساتی که در دانشگاه استاد فرشچیان داشتیم، با دلگرمی و امید می‌آمدند. در جلساتی که شهید طهرانچی هم حضور داشتند، با یکدیگر گفت‌وگو می‌کردیم. استاد خاضعانه سعی می‌کردند حرف‌های عمیق‌شان را با ظرافت و فروتنی بیان کنند. اگر کسی دیگر بود، شاید این‌طور با فروتنی نمی‌گفت، چون حق داشتند درباره آن مطالب سخن بگویند اما ایشان همیشه با فروتنی بیان می‌کردند. امیدوارم این نگاه، نگرش و زیبایی‌شناسی در هنر و فرهنگ کشور جاری و ساری شود.

منبع: ایرنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: