1393/12/19 ۰۸:۲۰
کم نبوده است مناسبتهایى که در یک محفل جهانى موضوع ایران مطرح بوده و با تدابیر دیپلماسى و سیاسى، شگردهاى آژانس یهود و نمایندگان آمریکا در حال خنثى شدن بوده که ناگهان خبر دستگیریهاى گسترده و مجازاتهاى خیابانى و بیابانى خانمها در سراسر کشور، سرمقالههاى روزنامههاى وابسته به امپریالیسم خبرى و آژانس یهود را به خود اختصاص داده و تمامى تلاشهاى مسئولان و متولیان نظام را خنثى کرده است. من خود در چند مناسبت جهانى، شاهد این اعمال حسابنشده و غیرمسئولانه بوده و در هر مورد هم گزارش آن را به مقامات بلندپایه دادهام.
بد نیست یک بار دیگر انذار شهید مطهرى را در باب اینگونه امر و نهىکردنها به خاطر آوریم: «…اینجور تبلیغ دین کردن یعنى فراراندن و بیزارکردن مردم از دین، براى مخالفتراشى، براى دشمنتراشى چیزى ازاین بالاتر نیست… به خدا قسم اگر انسان از دیده خون ببارد، کم است. چرا باید کارنامه ما ملت در امر به معروف و نهى از منکر اینقدر پست و پائین باشد؟»
اگر روزى قرار شد به این مسائل به صورت ریشهاى پرداخته شود، به ذکر موارد فوق مشروحاً خواهم پرداخت. در این مجال فقط مىخواهم ادعا کنم که بىاعتنایى نسبت به گناهان بزرگ و امت بر باد ده و خانمانسوز و ویرانکنندة شالوده اجتماع، موجب خواهد شد که اعتراضات متناوب نسبت به کمحجابى، از طرف قاطبه خانمها جدى انگاشته نگردد. اگر روزى با فراخوان گروه و یا سازمانى براى تظاهراتى اعتراضآمیز علیه ظلم و بىعدالتى و رباخوارى و هتک حیثیت فرد یا گروهى مواجه شدیم، آن وقت مىتوانیم راهپیماییهاى موسمى جماعتى را علیه بدحجابى، دلسوزى براى اخلاق و دین و فرهنگ جامعه قلمداد کنیم.
در اینجا باید به تأکید این مطلب بپردازم که تهدیدهاى جدى خارجى زمانى با موفقیت خنثى مىگردد که تهدیدى در داخل متوجه جامعه جوان ما نباشد. در حال حاضر بزرگترین تهدید داخلى را از زبان یک مسئول بلندپایه مىخوانیم: دکتر حسن روحانى (دبیر شوراى عالى امنیت ملى) در مراسم بزرگداشت بیستمین سالگرد تأسیس وزارت اطلاعات گفت: «تهدید دیگرى که مىتواند به وجود آید، فاصله حاکمیت و مردم از فرهنگ اسلامى است که خطرناکترین آنهاست. ما موظفیم بین ایدئولوژى، توسعه، قدرت و عدالت آشتى به وجود آوریم.»
چه کنیم؟
با عنایت به آنچه گفته آمد، به نظر مىرسد براى برونرفت از معضل کنونى باید:
*با یک حرکت جمعى، به ریشهیابى مشکلات فرهنگى و عقیدتى نسل جوان پرداخت. این مهم باید با مشارکت کارشناسانه و عالمانه متخصصان امور روانشناختى و تربیتى انجام پذیرد.
*علماى روشنضمیر دینى و روحانیون آشنا و آگاه به مقتضیات زمان، باید اصول راهنماى آموزشهاى دینى را براساس نگرش و بینش اسلام نابى که بنیانگذار جمهورى اسلامى، مروج آن بود، تدوین نمایند. آثار منتشرشدة شهید مطهرى، منابع و مآخذ بسیار خوبى براى این منظور مىباشد.
*با تفکیک اندیشه دینى از عاطفه دینى، راه و رسم تعمیق هر کدام را با بهرهگیرى از فلسفه و عرفان و علوم جدید و نیز استفاده از تمامى مظاهر و جلوههاى هنر اعم از موسیقى و تئاتر و سینما و…. مشخص و تبیین نموده و در اختیار رسانههاى ارتباط جمعى و نیز نهادهاى آموزشىقرار داد.
*تنگ نظرىهاى مقدسمآبانه و خشکسرىهاى متحجرانه باید یکسره از منظر و مرآى نسل جوان کنار رود.
*شکاف موجود و اجتنابناپذیر میان پیروان سنتهاى دیرین و طالبان مدرنیته، نباید به خصومت و جدال منتهى شود. هیچکدام نباید براى تحقق بنیانهاى فکرى و عملى خود از ابزار حکومت و رانتهاى قدرت بهره جویند. اعمال سلیقههاى فردى در امور اجتماعى و تحمیل جابرانه مرام فردى به عنوان راهکار اجتماعى، جز به تعمیق شکاف موجود منجر نخواهد شد.
*دنیاى کنونى، دنیاى ارتباطات است. تحولات و تطورات اجتماعى، شتابى سرسامآور پیدا کردهاند. نمىتوان در حال و هواى روزگار گذشته نفس کشید و انتظار توقف چرخ زمانه را داشت. جوانان ما قدرت انطباق خود را با شتاب تحولات پیدا کردهاند. این انطباقپذیرى لزوماً به معنى گریز از دین و ارزشهاى دینى نیست. روحیه چنین جوانى با رسم و رسومات گذشته ناسازگار است. این واقعیت را نباید فاجعه خواند و فریاد واحسرتا و وا اسلاما سر داد. ارزشهاى ملى و دینى و فرهنگى، باید دوباره و سهباره مورد بازبینى و بازخوانى قرار گیرند. آنچه اصل است و اصیل، باید با زبان روز بیان شود و آنچه با معیارهاى عقلى و اصول تحول ناسازگار است، به موزههاى آداب و رسوم سپرده شوند.
اصول و آموزههاى ثابت دینى را باید از رسم و رسومات نسلهاى گذشته و سنن ناسازگار با شتاب زمانه و آداب قومى و ملى جدا ساخت. نباید به بهانه حفظ آداب و رسوم، با دستاوردهاى تحولات علمى و صنعتى جدید که هیچگونه مغایرتى با مبانى و ارزشهاى اصیل مذهبى ندارند، به مخالفت برخاست و به تکفیر و تفسیق جوانان روى آورد.
از راه و رسم ارعاب و تهدید و تحقیر و تنبیه واز شیوههاى خشن و آمرانه و سلبى و خصومتآفرین که با روحیه مهرطلبى و زیباپسندى و آزادیخواهى غریزى جوانان مغایر است، باید یکسره دورى گزید.
*به جوانان نیز باید تفهیم گردد که پیشرفت و تکامل، جز با حفظ ریشههاى هویت ساز فرهنگى و استوارى بر مبانى انسانساز دینى و پایبندى به ارزشهاى متعالى الهى، حاصل نمىآید.
در حال حاضر با تناقضاتى در جامعه روبرو هستیم که هیچ گونه ریشه دینى و مبناى شرعى و محمل خداپسندانه ندارد؛ مثلاً براى جوان تهرانى این امکان فراهم است که به تالارهاى موسیقى برود و از اجراى زنده کنسرتهاى کلاسیک و ایرانى و حتى موسیقى پاپ لذت ببرد و روح تشنه هنرى خود را سیراب کند؛ ولى اگر همین برنامه موسیقى و همین اجراى هنرى براى جوان مشتاق شهرستانى از سیماى جمهورى اسلامى پخش گردد، اسلام به خطر مىافتد! کم اتفاق نیفتاده است که اجراى زنده موسیقى توسط ارکسترهاى ملى و سنتى در شهرستانها با مخالفت برخى از ائمه جمعه و جماعات و یا اندک گروههاى مردمى مواجه شده و آن را هتک حرمت خون شهدا تلقى کرده و به آن به عنوان منکرى بزرگ و ضد ارزشهاى اسلامى نگریسته شده است. ویا در حالى که در بسیارى از روایات وارده از اهل بیت(ع)، پوشیدن لباس سیاه نهى شده یا لااقل مکروه اعلام گشته است، ولى در عمل اگر با روپوش و مانتو و یا روسرى خانمى مواجه شدیم که داراى رنگهاى شاد و روشن بود، آن را ضد ارزش قلمداد کرده و با آن سخت برخورد مىکنیم.
نظیر این تناقضات کم نیستند. پر واضح است که این مسائل در روح جوان آثار نامطلوب برجاى مىگذارد در حالى که هیچ گونه پایه و مبناى مذهبى و هیچ گونه اثر ناگوار اخلاقى و فرهنگى ندارد. بر بزرگان اخلاق و متولیان فرهنگ و روحانیون دردآشنا و علماى زمان و روانشناس فرض است که تکلیف این تناقضات را روشن کنند و از تبعات روحى و آثار نامطلوب اجتماعى این گونه برخوردها بکاهند.
* به تعدد مراکز تصمیمگیرى که از اول انقلاب تا کنون بزرگترین لطمات و صدمات را در هدایت و اداره کشور در تمامى حوزهها به بارآورده است و آثار آن را نه تنها در امور سیاسى و دیپلماسى، بلکه در همه زمینههاى اخلاقى و فرهنگى و ارشادى به وضوح مشاهده کردهایم، با عزمى استوار و قاطع خاتمه دهیم.
اگر اصل قرآنى «لا اکراه فى الدین» در آموزشهاى فردى و دستهجمعى، مورد عنایت قرار گیرد و با نشان دادن سره از ناسره، کار تبلیغ و ترویج خاتمهیافته تلقى گشته و مابقى به اراده و اختیار جوانان وا نهاده شود، بدون شک کار تربیتى موفقیتآمیزتر خواهد بود. همانگونه که قبل از انقلاب روىآوردن جوانان به اسلام انقلابى که چه بسا با مخاطرات جسمى و روحى از سوى نظام حاکم نیز مواجه مىگشت، تحت تأثیر محیط پرمهر و یکدلى و صفاى معنوى و آزادى انتخاب بود و از آن نسلى که همهگونه راه انحراف و فساد به روى او باز بود، نسلى پرورش یافت که انقلاب را به پیروزى رساند و میهن و اسلام را در جنگ تحمیلى از انهدام و انحراف محافظت نمود، امروزه روز نیز که دیندارى و دینمدارى با هزینهاى مخاطرهآمیز مواجه نیست، همین مرام قرآنى، راه و روشى خواهد بود که جوان توسعهخواه و جویاى پیشرفت، با آزادى و اراده و آگاهى تمام بدان روى خواهد آورد. در آن صورت نه نیازى به ارعاب و مجازاتهاى جسمى و روحى دینکُش و فرهنگسوز خواهد بود و نه ضرورتى براى راهپیمائى علیه بدحجابى. به امید آن روز!
*طلوع ماهواره و افول فرهنگ
(انتشارات اطلاعات، چاپ ششم)
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید