چه باید‌کرد؟ / شادروان دکترصادق طباطبایی - بخش هشتم و پایانی

1393/12/19 ۰۸:۲۰

چه باید‌کرد؟ / شادروان دکترصادق طباطبایی - بخش هشتم و پایانی

کم نبوده است مناسبتهایى که در یک محفل جهانى موضوع ایران مطرح بوده و با تدابیر دیپلماسى و سیاسى، شگردهاى آژانس یهود و نمایندگان آمریکا در حال خنثى شدن بوده که ناگهان خبر دستگیریهاى گسترده و مجازاتهاى خیابانى و بیابانى خانمها در سراسر کشور، سرمقاله‏هاى روزنامه‏هاى وابسته به امپریالیسم خبرى و آژانس یهود را به خود اختصاص داده و تمامى تلاشهاى مسئولان و متولیان نظام را خنثى کرده است. من خود در چند مناسبت جهانى، شاهد این اعمال حساب‌نشده و غیرمسئولانه بوده و در هر مورد هم گزارش آن را به مقامات بلندپایه داده‏ام.

 

کم نبوده است مناسبتهایى که در یک محفل جهانى موضوع ایران مطرح بوده و با تدابیر دیپلماسى و سیاسى، شگردهاى آژانس یهود و نمایندگان آمریکا در حال خنثى شدن بوده که ناگهان خبر دستگیریهاى گسترده و مجازاتهاى خیابانى و بیابانى خانمها در سراسر کشور، سرمقاله‏هاى روزنامه‏هاى وابسته به امپریالیسم خبرى و آژانس یهود را به خود اختصاص داده و تمامى تلاشهاى مسئولان و متولیان نظام را خنثى کرده است. من خود در چند مناسبت جهانى، شاهد این اعمال حساب‌نشده و غیرمسئولانه بوده و در هر مورد هم گزارش آن را به مقامات بلندپایه داده‏ام.

بد نیست یک بار دیگر انذار شهید مطهرى را در باب این‏گونه امر و نهى‏کردن‏ها به ‏خاطر آوریم: «…این‏جور تبلیغ دین کردن یعنى فراراندن و بیزارکردن مردم از دین، براى مخالف‏تراشى، براى دشمن‏تراشى چیزى ازاین بالاتر نیست… به خدا قسم اگر انسان از دیده خون ببارد، کم است. چرا باید کارنامه ما ملت در امر به معروف و نهى از منکر اینقدر پست و پائین باشد؟»

اگر روزى قرار شد به این مسائل به صورت ریشه‏اى پرداخته شود، به ذکر موارد فوق مشروحاً خواهم پرداخت. در این مجال فقط مى‏خواهم ادعا کنم که بى‏اعتنایى نسبت به گناهان بزرگ و امت بر باد ده و خانمانسوز و ویران‏کنندة شالوده اجتماع، موجب خواهد شد که اعتراضات متناوب نسبت به کم‏حجابى، از طرف قاطبه خانمها جدى انگاشته نگردد. اگر روزى با فراخوان گروه و یا سازمانى براى تظاهراتى اعتراض‏آمیز علیه ظلم و بى‏عدالتى و رباخوارى و هتک حیثیت فرد یا گروهى مواجه شدیم، آن وقت مى‏توانیم راهپیماییهاى موسمى جماعتى را علیه بدحجابى، دلسوزى براى اخلاق و دین و فرهنگ جامعه قلمداد کنیم.

در اینجا باید به تأکید این مطلب بپردازم که تهدیدهاى جدى خارجى زمانى با موفقیت خنثى مى‏گردد که تهدیدى در داخل متوجه جامعه جوان ما نباشد. در حال حاضر بزرگترین تهدید داخلى را از زبان یک مسئول بلندپایه مى‏خوانیم: دکتر حسن روحانى (دبیر شوراى عالى امنیت ملى) در مراسم بزرگداشت بیستمین سالگرد تأسیس وزارت اطلاعات گفت: «تهدید دیگرى که مى‏تواند به وجود آید، فاصله حاکمیت و مردم از فرهنگ اسلامى است که خطرناکترین آنهاست. ما موظفیم بین ایدئولوژى، توسعه، قدرت و عدالت آشتى به وجود آوریم.»

چه کنیم؟

با عنایت به آنچه گفته آمد، به نظر مى‏رسد براى برون‏رفت از معضل کنونى باید:

*با یک حرکت جمعى، به ریشه‏یابى مشکلات فرهنگى و عقیدتى نسل جوان پرداخت. این مهم باید با مشارکت کارشناسانه و عالمانه متخصصان امور روان‌شناختى و تربیتى انجام پذیرد.

*علماى روشن‌ضمیر دینى و روحانیون آشنا و آگاه به مقتضیات زمان، باید اصول راهنماى آموزشهاى دینى را براساس نگرش و بینش اسلام نابى که بنیانگذار جمهورى اسلامى، مروج آن بود، تدوین نمایند. آثار منتشرشدة شهید مطهرى، منابع و مآخذ بسیار خوبى براى این منظور مى‏باشد.

*با تفکیک اندیشه دینى از عاطفه دینى، راه و رسم تعمیق هر کدام را با بهره‏گیرى از فلسفه و عرفان و علوم جدید و نیز استفاده از تمامى مظاهر و جلوه‏هاى هنر اعم از موسیقى و تئاتر و سینما و…. مشخص و تبیین نموده و در اختیار رسانه‏هاى ارتباط جمعى و نیز نهادهاى آموزشى‏قرار داد.

*تنگ نظرى‏هاى مقدس‏مآبانه و خشک‏سرى‏هاى متحجرانه باید یکسره از منظر و مرآى نسل جوان کنار رود.

*شکاف موجود و اجتناب‏ناپذیر میان پیروان سنتهاى دیرین و طالبان مدرنیته، نباید به خصومت و جدال منتهى شود. هیچ‏کدام نباید براى تحقق بنیانهاى فکرى و عملى خود از ابزار حکومت و رانتهاى قدرت بهره جویند. اعمال سلیقه‏هاى فردى در امور اجتماعى و تحمیل جابرانه مرام فردى به عنوان راهکار اجتماعى، جز به تعمیق شکاف موجود منجر نخواهد شد.

*دنیاى کنونى، دنیاى ارتباطات است. تحولات و تطورات اجتماعى، شتابى سرسام‏آور پیدا کرده‏اند. نمى‏توان در حال و هواى روزگار گذشته نفس کشید و انتظار توقف چرخ زمانه را داشت. جوانان ما قدرت انطباق خود را با شتاب تحولات پیدا کرده‏اند. این انطباق‏پذیرى لزوماً به معنى گریز از دین و ارزشهاى دینى نیست. روحیه چنین جوانى با رسم و رسومات گذشته ناسازگار است. این واقعیت را نباید فاجعه خواند و فریاد واحسرتا و وا اسلاما سر داد. ارزشهاى ملى و دینى و فرهنگى، باید دوباره و سه‌باره مورد بازبینى و بازخوانى قرار گیرند. آنچه اصل است و اصیل، باید با زبان روز بیان شود و آنچه با معیارهاى عقلى و اصول تحول ناسازگار است، به موزه‏هاى آداب و رسوم سپرده شوند.

اصول و آموزه‏هاى ثابت دینى را باید از رسم و رسومات نسلهاى گذشته و سنن ناسازگار با شتاب زمانه و آداب قومى و ملى جدا ساخت. نباید به بهانه حفظ آداب و رسوم، با دستاوردهاى تحولات علمى و صنعتى جدید که هیچ‏گونه مغایرتى با مبانى و ارزشهاى اصیل مذهبى ندارند، به مخالفت برخاست و به تکفیر و تفسیق جوانان روى آورد.

از راه و رسم ارعاب و تهدید و تحقیر و تنبیه واز شیوه‏هاى خشن و آمرانه و سلبى و خصومت‏آفرین که با روحیه مهرطلبى و زیباپسندى و آزادی‌خواهى غریزى جوانان مغایر است، باید یکسره دورى گزید.

*به جوانان نیز باید تفهیم گردد که پیشرفت و تکامل، جز با حفظ ریشه‏هاى هویت ساز فرهنگى و استوارى بر مبانى انسان‏ساز دینى و پایبندى به ارزشهاى متعالى الهى، حاصل نمى‏آید.

در حال حاضر با تناقضاتى در جامعه روبرو هستیم که هیچ گونه ریشه دینى و مبناى شرعى و محمل خداپسندانه ندارد؛ مثلاً براى جوان تهرانى این امکان فراهم است که به تالارهاى موسیقى برود و از اجراى زنده کنسرتهاى کلاسیک و ایرانى و حتى موسیقى پاپ لذت ببرد و روح تشنه هنرى خود را سیراب کند؛ ولى اگر همین برنامه موسیقى و همین اجراى هنرى براى جوان مشتاق شهرستانى از سیماى جمهورى اسلامى پخش گردد، اسلام به خطر مى‏افتد! کم اتفاق نیفتاده است که اجراى زنده موسیقى توسط ارکسترهاى ملى و سنتى در شهرستانها با مخالفت برخى از ائمه جمعه و جماعات و یا اندک گروههاى مردمى مواجه شده و آن را هتک حرمت خون شهدا تلقى کرده و به آن به عنوان منکرى بزرگ و ضد ارزشهاى اسلامى نگریسته شده است. ویا در حالى که در بسیارى از روایات وارده از اهل بیت(ع)، پوشیدن لباس سیاه نهى شده یا لااقل مکروه اعلام گشته است، ولى در عمل اگر با روپوش و مانتو و یا روسرى خانمى مواجه شدیم که داراى رنگهاى شاد و روشن بود، آن را ضد ارزش قلمداد کرده و با آن سخت برخورد مى‏کنیم.

نظیر این تناقضات کم نیستند. پر واضح است که این مسائل در روح جوان آثار نامطلوب برجاى مى‏گذارد در حالى که هیچ گونه پایه و مبناى مذهبى و هیچ گونه اثر ناگوار اخلاقى و فرهنگى ندارد. بر بزرگان اخلاق و متولیان فرهنگ و روحانیون دردآشنا و علماى زمان و روان‏شناس فرض است که تکلیف این تناقضات را روشن کنند و از تبعات روحى و آثار نامطلوب اجتماعى این گونه برخوردها بکاهند.

* به تعدد مراکز تصمیم‏گیرى که از اول انقلاب تا کنون بزرگترین لطمات و صدمات را در هدایت و اداره کشور در تمامى حوزه‏ها به بارآورده است و آثار آن را نه تنها در امور سیاسى و دیپلماسى، بلکه در همه زمینه‏هاى اخلاقى و فرهنگى و ارشادى به وضوح مشاهده کرده‏ایم، با عزمى استوار و قاطع خاتمه دهیم.

اگر اصل قرآنى «لا اکراه فى الدین» در آموزشهاى فردى و دسته‌جمعى، مورد عنایت قرار گیرد و با نشان دادن سره از ناسره، کار تبلیغ و ترویج خاتمه‌یافته تلقى گشته و مابقى به اراده و اختیار جوانان وا نهاده شود، بدون شک کار تربیتى موفقیت‏آمیزتر خواهد بود. همان‏گونه که قبل از انقلاب روى‏آوردن جوانان به اسلام انقلابى که چه بسا با مخاطرات جسمى و روحى از سوى نظام حاکم نیز مواجه مى‏گشت، تحت تأثیر محیط پرمهر و یکدلى و صفاى معنوى و آزادى انتخاب بود و از آن نسلى که همه‏گونه راه انحراف و فساد به روى او باز بود، نسلى پرورش یافت که انقلاب را به پیروزى رساند و میهن و اسلام را در جنگ تحمیلى از انهدام و انحراف محافظت نمود، امروزه روز نیز که دیندارى و دین‌مدارى با هزینه‏اى مخاطره‏آمیز مواجه نیست، همین مرام قرآنى، راه و روشى خواهد بود که جوان توسعه‌خواه و جویاى پیشرفت، با آزادى و اراده و آگاهى تمام بدان روى خواهد آورد. در آن صورت نه نیازى به ارعاب و مجازاتهاى جسمى و روحى دین‏کُش و فرهنگ‏سوز خواهد بود و نه ضرورتى براى راهپیمائى علیه بدحجابى. به امید آن روز!

*طلوع ماهواره و افول فرهنگ

(انتشارات اطلاعات، چاپ ششم)

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: