تهران‌شناس ایران‌دوست

1401/8/28 ۱۳:۵۴

تهران‌شناس ایران‌دوست

ناصر تكمیل همایون، ‌زاده دوم آذر ماه سال 1315 محله‌ای قدیمی در قزوین بود، عشق و علاقه وافرش به ایران ریشه در كودكی‌اش داشت. سال‌هایی كه قزوین در اشغال سربازهای روس بود و می‌دید كه اشغالگران چگونه به مردم توهین می‌كنند، در همان سال‌های كودكی مناقشه آذربایجان در جریان بود و احساسات میهن‌دوستی را در وجودش زنده می‌كرد.

به مناسبت درگذشت ناصر تكمیل همایون، جامعه‌شناس و مورخ ایرانی

محسن آزموده: اوایل خرداد ماه امسال با صادق حیدرنیا، مدیر انتشارات نگارستان اندیشه و عباس دعایی، پسر محمود دعایی -كه هنوز مرحوم نشده بود- به منزل ناصر تكمیل همایون رفتیم. برای گفت‌وگویی پیرامون آخرین كتابش با عنوان «دكتر محمد مصدق در دوران سلطنت قاجار» رفته بودیم، به همان آپارتمان قدیمی تقاطع عباس‌آباد و ولیعصر. این گفت‌وگو در سی و یك خرداد امسال در روزنامه منتشر شد، با تیتر «مصدق را نمی‌توان از تاریخ حذف كرد» تكمیل همایون شیفته و مرید دكتر مصدق بود و عشق و علاقه‌ای وصف‌ناپذیر به او و یاران او چون دكتر صدیقی داشت. ایران را به همین اندازه دوست داشت و دلباخته وطن بود. در همان دیدار كه با حضور همسر و یار مهربانش صورت گرفت، به وضوح بیمار بود و به سختی راه می‌رفت، اما وقتی سخن از مصدق و جبهه ملی می‌شد، چشم‌هایش می‌درخشید و با شور و شعف راجع به او و یارانش صحبت می‌كرد.

میراث‌دار مشروطه‌خواهی

ناصر تكمیل همایون، ‌زاده دوم آذر ماه سال 1315 محله‌ای قدیمی در قزوین بود، عشق و علاقه وافرش به ایران ریشه در كودكی‌اش داشت. سال‌هایی كه قزوین در اشغال سربازهای روس بود و می‌دید كه اشغالگران چگونه به مردم توهین می‌كنند، در همان سال‌های كودكی مناقشه آذربایجان در جریان بود و احساسات میهن‌دوستی را در وجودش زنده می‌كرد. پدر بزرگ مادری‌اش از مشروطه‌خواهانی بود كه بعد از ناكامی‌های مشروطه خانه‌نشین شد و افسرده. شور و اشتیاق سیاسی از فرزند همین پدربزرگ به ناصر نوجوان منتقل شد. خودش می‌گفت: «یك دایی داشتم كه از قدیم سوابقی سیاسی داشت و اهل قهوه‌خانه بود و آنجا برای اهل قهوه‌خانه روزنامه می‌خواند و آخر شب در خانه هم اخبار روزنامه را می‌خواند و گاهی وسط صحبت‌هایش فحش یا ناسزایی هم به توده‌ای‌ها و هم به شاه می‌داد. همه این وقایع روی هم رفته آدم را دگرگون می‌كرد، وقتی مخصوصا نطق‌های مصدق را می‌دیدم و می‌شنیدم، خیلی تاثیرگذار بود.»

«یا مرگ یا مصدق»

ناصر نوجوان بعد از كلاس چهارم ابتدایی، در سال 1325 با خانواده از قزوین به تهران كوچ كرد و به مدرسه توفیق رفت. سپس برای متوسطه به دبیرستان علامه رفت و آنجا با چهره‌هایی چون محسن ابوالقاسمی و محمود كیانوش دوست شد. در همین سال‌های نوجوانی با حزب ملت ایران و داریوش فروهر آشنا شد و عضو سازمان دانش‌آموزان جبهه ملی شد. در 16 سالگی و در بحبوحه نهضت ملی، در تظاهرات 30 تیر 1331 شركت كرد و آن‌طور كه خودش گفته، سر كوچه نظامیه میدان بهارستان نزدیك بود تیر بخورد. در همین سال به علت شركت در مبارزات ملی شیلات به زندان افتاد، اما به علت سن كم پس از دو هفته آزاد شد. بعد از اخراج از مدرسه علامه، به دبیرستان ملی مهیار رفت و در آنجا با مرتضی ممیز هم كلاس شد. در همین مدرسه كه نامش به «بامداد» تغییر پیدا كرد، دیپلم ادبی گرفت.

 بعد از كودتا در كنكور دانشگاه شركت كرد و در سال‌های 35‌-1334 در رشته فلسفه و علوم تربیتی دانشگاه تهران پذیرفته شد. البته پیش از آن در جلساتی مذهبی شركت می‌كرد كه در آن چهره‌هایی چون آیت‌الله طالقانی و مهندس بازرگان و یدالله سحابی حضور داشتند. ایشان قصد داشتند با این جلسات یك دانشسرای دینی تاسیس كنند. تكمیل همایون جوان در همان سال‌ها با برخی چهره‌های سیاسی چون مظفر بقایی و حسین مكی نشست و برخاست داشت و دكتر غلامحسین صدیقی را هم می‌دید. خودش در گفت‌وگویی علت انتخاب رشته فلسفه و علوم تربیتی را حضور چهره‌هایی چون دكتر صدیقی و مظفر بقایی و دكتر یحیی مهدوی و دكتر علی‌اكبر سیاسی عنوان كرده است. از دیگر اساتید او در دانشگاه می‌توان به دكتر رضازاده شفق، دكتر عیسی صدیق، مرحوم سید كاظم عصار و مرحوم فاضل تونی نام برد. رضا داوری اردكانی از هم‌كلاسی‌های او در دانشگاه بود.

در همان سال اول دانشگاه سر كلاس فلسفه یونان دكتر صدیقی شركت كرد و در سال دوم با او درس جامعه‌شناسی را گذراند. علاقه‌اش به دكتر صدیقی تاحدی بود كه به گفته خودش می‌خواست مثل او حرف بزند و راه برود و كتاب بخواند. ارتباط تكمیل همایون با صدیقی البته به كلاس‌های درس محدود نمی‌شد. خودش گفته «علاوه بر كلاس، روزهای جمعه هم اغلب می‌رفتم منزل‌شان. روزهای جمعه ایشان از علما، فضلا و استادان دانشگاه پذیرایی می‌كرد. من هم می‌رفتم. سه، چهار ساعت می‌نشستند حرف می‌زدند و بحث می‌كردند. من فقط گوش می‌دادم و این گوش دادن‌ها و این حضور در آن جلسات برای من كلاس خیلی معتبری بود.» در این نشست‌ها چهره‌هایی چون ایرج افشار، محمدتقی دانش‌پژوه، غلامرضا تختی، حاج محمد‌حسن شمشیری صاحب چلوكبابی شمشیری و دكتر محقق حضور داشتند.

مورخ جامعه‌شناس

 شیوه تدریس و محتوای درسی صدیقی در كلاس‌های درس تكمیل همایون را متوجه اهمیت تاریخ ایران در بررسی جامعه شناختی آن كرد. او رساله كارشناسی خود را با دكتر صدیقی درباره علل توسعه و رشد تصوف در قرون چهارم و پنجم هجری گذراند و وارد مقطع فوق لیسانس علوم اجتماعی دانشگاه تهران شد. در این دوره با ایده‌ها و اندیشه‌های صدیقی آشنایی بیشتری حاصل كرد و همزمان دستیار دكتر احسان نراقی شد و در دانشسرای عالی هم به تدریس جامعه‌شناسی پرداخت. همكاری با دكتر نراقی، تكمیل همایون را با جامعه‌شناسی مدرن آشنا كرد. او پس از گذراندن دوره كارشناسی ارشد، با كسب اجازه از دكتر صدیقی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت.

تكمیل همایون در پاریس در دو رشته تاریخ و جامعه‌شناسی تحصیل كرد. در این سال‌ها به فعالیت سیاسی در همراهی با سازمان كنفدراسیون دانشجویان ایران مشغول شد و به ویژه با ابوالحسن بنی‌صدر دوست شد. او خود درباره این سال‌ها گفته است: «وقتی برای تحصیل به اروپا رفتم، دیدم بخش عمده طرفداری‌های مصدقی‌های ساكن امریكا و اروپا احساسی است. در این میان بنی‌صدر استثنا بود. او در شناساندن مصدق، خط استقلال، موازنه منفی، دموكراسی و... بسیار موثر بود. ما شب‌ها باهم در این زمینه بسیار بحث می‌كردیم. این بحث‌ها باعث شد طرفداری من از آن حالت صرفا احساسی به حالت تعقلی تغییر كند.»

دو  دكترا و بازگشت به ایران

تكمیل همایون در فرانسه در سال‌های 1352 و 1356 به ترتیب در رشته‌های تاریخ و جامعه‌شناسی دو مدرك دكترا گرفت. موضوع رساله او در رشته تاریخ، «تاریخ‌نگاری دوره قاجار» بود و در رشته جامعه‌شناسی «مدرنیزاسیون ایران در دوره قاجار» كه بعدا به عنوان «تغییرات سیاسی در ایران عهد قاجار» از آن دفاع كرد. مدرك دكترای دولتی تاریخ به او اجازه می‌داد در همانجا به عنوان استاد دانشگاه استخدام شود اما چند ماه مانده به انقلاب بهمن 1357 به ایران بازگشت و در موسسه تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی زیرنظر احسان نراقی به فعالیت بپردازد. ایجاد بخش ایران‌شناسی در این موسسه و تدریس درس جامعه‌شناسی در دانشگاه ملی ازجمله فعالیت‌های او بود. انجام سخنرانی‌های انقلابی و ارتباط با اعضای جبهه ملی همچون دكتر صدیقی و داریوش فروهر موجب شد كه ساواك او را احضار و به سبب فعالیت‌هایش از موسسه اخراج كند. تكمیل همایون در دانشكده علوم اجتماعی مجتمع دانشگاهی ادبیات و علوم انسانی و مجتمع دانشگاهی علوم اداری و بازرگانی (بعدا با موسساتی دیگر در دانشگاه علامه تجمیع یافت) با اسم مستعار عباس توفیق تدریس می‌كرد، اما به علت مخالفت ساواك از دانشگاه ملی و این مجتمع اخراج شد.

گرفتاری در سیاست

تكمیل همایون بعد از انقلاب، نخست تصدی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و هنر و تصدی دبیر شورای عالی فرهنگ را برعهده گرفت و با درجه دانشیاری در دانشگاه ملی (شهید بهشتی فعلی) به فعالیت پرداخت، اما تحولات سیاسی و دوستی و نزدیكی به ابوالحسن بنی‌صدر سبب شد كه بعد از بركناری او از ریاست‌جمهوری در سال 1360، برای چند روز به اختفای او كمك كند. البته به گفته نادر تكمیل همایون، فیلمساز و تنها فرزندش، این اختفا در منزل خودشان صورت نگرفت. بعد از خروج بنی‌صدر از ایران، ناصر تكمیل همایون دستگیر و به جرم اختفای بنی‌صدر، به اعدام محكوم شد، اما این حكم با كمیسیونی در قم زیرنظر آیت‌الله منتظری لغو و به حبس ابد تقلیل یافت.

 تكمیل همایون از خرداد 1360 تا بهمن 1364 به مدت حدودا چهار سال و نیم در زندان ماند. پس از آزادی از زندان، مدتی به توصیه دكتر احمد تفضلی به نوشتن مدخل برای دایره‌المعارف بزرگ اسلامی پرداخت و سپس در سال 1366 به دعوت مرحوم بروجردی فعالیت خود را در موسسه تحقیقات و مطالعات فرهنگی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی كنونی) آغاز كرد و در سال 1367 در این موسسه استخدام شد و تا بازنشستگی در سال 1385 در این موسسه به تحقیق و پژوهش و تدریس پرداخت. او پس از بازنشستگی هم به همكاری خود با پژوهشگاه در زمینه تدریس در مقاطع تحصیلات تكمیلی، راهنمایی و مشاوره پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دانشجویان ادامه داد. همزمان با دفتر پژوهش‌های فرهنگی در زمینه‌های ایران‌شناسی و تهران‌شناسی و تهران‌پژوهی همكاری می‌كرد.

تكمیل همایون پژوهشگر

ناصر تكمیل همایون در وهله اول یك دانشور بود و اشتغالش به سیاست و سیاست‌ورزی از بد حادثه. او پژوهشگری توانا در حوزه تاریخ قاجاریه و پهلوی بود و با نگاهی جامعه‌شناختی در این باره تحقیق می‌كرد و می‌نوشت. او سال‌ها در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تحقیق و تدریس كرد و نوشت. ازجمله آثار او می‌توان به «تاریخ ایران در یك نگاه»، «آموزش و پرورش در ایران»، «دانشگاه گندی شاپور»، «گستره فرهنگی و مرزهای تاریخی ایران زمین»، «خلیج‌فارس»، «سرگذشت دریای مازندران»، «جاده ابریشم»، «آبسكون یا جزیره آشوراده»، «سلطانیه» و «مرزهای ایران در دوره معاصر» اشاره كرد.

 تكمیل همایون همچنین از تهران‌شناسان بنام بود و آثار فراوانی در زمینه تاریخ و جغرافیای این شهر در كارنامه دارد. از آن میان می‌توان به این آثار اشاره كرد: «تهران»، «تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران: درالخلافه ناصری»، «محله كلیمیان تهران» و «اودلاجان (عودلاجان)» اشاره كرد. كتاب «دكتر محمد مصدق در دوران سلطنت قاجار» از واپسین آثار اوست كه نشر نگارستان اندیشه منتشر كرده است. همچنین این ناشر قول داده كه به زودی كتاب دیگری از او با نام «ایران جان» را منتشر كند.

ناصر تكمیل همایون، 25 آبان‌ ماه سال جاری، پس از یك دوره تحمل كسالت و بیماری، در بیمارستان طالقانی تهران بر اثر ایست قلبی از دنیا رفت. از خصال بارز شخصیت او، شوخ‌طبعی هوشمندانه و خنده‌رویی بود. در هر نشست و برخاست، خاطرات شیرین و جذابی از دوران جوانی و دانشجویی خود از بزرگانی چون دكتر صدیقی و دكتر نراقی به خاطر می‌آورد و آنها را با آب و تاب تعریف می‌كرد. یادش گرامی. با امید.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: