مروری بر اندیشه سیاسی و اخلاقی امام کاظم(ع) / آیت‌الله دکتر احمد بهشتی - بخش دوم

1393/9/11 ۰۹:۲۵

مروری بر اندیشه سیاسی و اخلاقی امام کاظم(ع) / آیت‌الله دکتر احمد بهشتی - بخش دوم

چرا و به چه دلیل امام هفتم در شکل و زیّ و شمایل یک اعرابی یعنی یک عرب بدوی و بیابانگرد در مراسم حج شرکت می‌کند، و در موقع طواف مورد سوء‌ظن مأموران جیره‌خوار و مورد مزاحمت شخص‌ هارون واقع می‌شود؟ این پنهان‌کاری و آن آوارگی برای این است که دستگاه جور نه تنها شخص امام را، بلکه کیان امامت و پایگاه تشیع و جمعیت عظیم و ناراضی و مبارز شیعه را تهدید می‌کند و در این موقعیت، چاره‌ای جز تقیه و پنهان‌کاری و گیج‌کردن دستگاه جور نبود. این حالت تنکّر و آوارگی، در عین حال برکات و آثار خیری هم داشت. در قضیه آن غار، راهب مسیحی مسلمان می‌شود، و در زمان طواف، سخنانی به هارون می‌گوید که شگفت‌زده‌اش می‌کند.

 

چرا و به چه دلیل امام هفتم در شکل و زیّ و شمایل یک اعرابی یعنی یک عرب بدوی و بیابانگرد در مراسم حج شرکت می‌کند، و در موقع طواف مورد سوء‌ظن مأموران جیره‌خوار و مورد مزاحمت شخص‌ هارون واقع می‌شود؟ این پنهان‌کاری و آن آوارگی برای این است که دستگاه جور نه تنها شخص امام را، بلکه کیان امامت و پایگاه تشیع و جمعیت عظیم و ناراضی و مبارز شیعه را تهدید می‌کند و در این موقعیت، چاره‌ای جز تقیه و پنهان‌کاری و گیج‌کردن دستگاه جور نبود. این حالت تنکّر و آوارگی، در عین حال برکات و آثار خیری هم داشت. در قضیه آن غار، راهب مسیحی مسلمان می‌شود، و در زمان طواف، سخنانی به هارون می‌گوید که شگفت‌زده‌اش می‌کند.۹

در زندگی پرماجرای امام هفتم(ع) ابعاد مختلف و متعددی وجود دارد که دقت و تأمل در آنها برای بشر امروز ـ به ویژه مسلمانان و بالاخص شیعیان ـ می‌تواند بسیار مفید و در طریق تحصیل سعادت، الگو باشد؛ در این نوشتار دو امر مورد توجه است: الف) مبارزه با جور و فساد و انحراف، ب) اخلاق. در این دو مقوله، هم می‌توان از رفتار آن حضرت الهام گرفت، و هم از گفتارشان.

 

الف)مبارزه با جور و فساد و انحراف

قاعده و اصلی که در کتاب و سنت پذیرفته‌شده، این است که سیاست و حکومت تابع دین باشد؛ یعنی مطلوب، سیاست و حکومت دینی است، نه دین سیاسی و دین حکومتی. صدرالمتألهین که اندکی به سراغ حکمت سیاسی رفته، می‌گوید: دین به منزله مولد و سیاست به منزله عبد است.۱۰ عبد لایق و شایسته، کسی است که مطیع مولا باشد. سیاست اگر تابع شریعت باشد، به راه صحیح می‌رود، و اگر تابع نباشد، هیچ و پوچ است.

بنی‌عباس و بنی‌امیه نه اینکه دین را نمی‌خواستند، بلکه دین حکومتی و دین سیاسی می‌خواستند. امامان معصوم (ع) تز معقول و مشروع حکومت دینی و سیاست دینی را دنبال می‌کردند. این اختلاف، منجر به شهادت امیرالمؤمنین(ع) و امام مجتبی(ع) و سیدالشهدا(ع) و اسارت امام سجاد(ع) و سایر مصائب و مشکلات و قتل و زندان و تبعید و غیبت برای وارثان اصلی حکومت و سیاست دینی شده است. ائمه دو راه داشتند: یکی شرکت در حکومت و هم‌کاسه شدن با حکام و آسوده زیستن که مخالف شأن و مسئولیت آنها بود و هرگز چنین کاری نکردند، به خواص هم اجازه نمی‌دادند، مگر به خاطر برخی از مصالح اهم. آنها همواره می‌کوشیدند اندیشه‌خالص دینی و اسلام ناب را مطرح کنند و به هر طریقی که ممکن باشد، تبلیغ کنند.

گاهی به کشته‌گشتن و گاهی به کشتن است

تبلیغ دیـن به هـر چه زمـان اقتضا کند

هارون‌الرشید به مدینه رفت و چون نزدیک مدینه شد، بزرگان شهر به استقبالش شتافتند. امام هفتم(ع) نیز به خاطر مراعات مصالح مکتب و پیروان راستین در مراسم استقبال، در حالی که بر استری سوار بود، شرکت جست. ربیع حاجب که به تجملات و تشریفات خو گرفته بود، گفت: «چرا با این مرکب به استقبال آمده‌ای که نه وسیله فرار است، نه وسیله درک دشمن؟!» پاسخ کوتاه حضرت‌ این بود که این مرکب، مرکبی است متوسط که مانع تکبر می‌شود و خیرالأمور أوساطها.

هارون با کبکبه و دبدبه وارد مدینه شد و یکسره برای زیارت به سوی حرم مطهر پیامبر اعظم(ص) شتافت. امام نیز وارد حرم شد. هارون به سوی تربت پاک پیامبر خدا(ص) رفت و گفت: «السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یابن عم: سلام بر تو ای پیغمبر خدا، سلام بر تو ای عموزاده!» او می‌خواست از راه اعلام انتساب به پیامبر(ص) برای خود، وجهه‌ای معنوی و دینی کسب کند و توجه توده مردم را به سوی خود و مقام معنوی‌اش جلب نماید؛ ولی امام هفتم(ع) برای خنثی کردن نقشه شوم او به قبر مطهر نزدیک شد و گفت: «السلام علیک یا رسول‌الله، السلام علیک یا أبتاه: سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای پدر!» هارون با دیدن این صحنه برافروخته شد و خشمش آشکار گردید.۱۱

ابراهیم بن عبدالحمید می‌گوید: «داخل اتاقی شدم که مصلای آن حضرت و جایگاه ویژه او بود؛ جایگاهی که هر کسی به آن راه نمی‌یافت، مگر اینکه از خواص و از محارم‌ اسرار باشد. در آنجا سه چیز توجهم را به خود جلب کرد: یک جامه درشت‌بافت و زاهدانه، یک شمشیر آویخته، و یک قرآن.»۱۲

این نمادها نشان‌دهنده زندگی آن امام همام بود و با آن به پیروانش درس می‌آموخت؛ جامه یا دلق درشت، درس زهد و پارسایی و تجمل‌ستیزی می‌دهد، شمشیر بیانگر درس جهاد و مبارزه و ظلم‌ستیزی است، و قرآن بیان‌کننده ایدئولوژی مکتب است و پایه و اساس زندگی سیاسی و اجتماعی آن شخصیت بود. او نشان می‌داد که دین خدا و وحی الهی برایش هدف است نه وسیله و بهانه، و پربهاست و هر راه و رسم و عمل و سیاست و تصمیم و تدبیری که به قرآن منتهی نشود، هیچ و پوچ است. دیگر مخالفان قرآن را وسیله و دین خدا را بهانه قرار می‌دادند؛ ولی او به عکس ایشان عمل می‌کند. تمام اختلافها بر سر همین است و این، اختلاف کوچکی نیست. باید مردم را بیدار و آگاه کرد که فریب این ترفندها را نخورند و اجازه ندهند دنیاطلبان، دکان کید بگشایند و دین را وسیله و ملعبه قرار دهند.

معاویه هم اهل کید و مکر بود و در بازار فریبنده آن، دکان می‌گشود. او بر فراز منبر می‌نشست و به مردم می‌گفت: «خدا به پیامبرش فرمود: و أنذر عشیرتک الأقربین:۱۳ نزدیکترین خویشاوندانت را انذار کن. ماییم نزدیکترین خویشاوندانش!» و نیز می‌گفت: «خدا به پیامبرش فرمود: و إنه لذکر لک و لقومک:۱۴ قرآن برای تو و قومت وسیله یادآوری است. ماییم قوم پیامبر!» و نیز می‌گفت: «خدای متعال فرموده است: لإیلاف قریش:۱۵ [خدا اصحاب فیل را] به خاطر استقرار بخشیدن قریش [در شهر مکه سرکوب کرد]. قریش ماییم.»

حاضران می‌شنیدند و اگر کسی مخالف بود، به خود جرأت نمی‌داد که پاسخ بدهد. سرانجام یکی از حاضران که از صحابه بود و اطلاعاتی از قرآن داشت، زبان به سخن گشود و با پاسخهای قاطع، او را رسوا کرد و گفت: «خدای متعال می‌فرماید: قال الرسول یا رب إن قومی اتّخذوا هذا القرآن مهجورا:۱۶ پیامبر [روز قیامت] گوید: پروردگارا، قوم من این قرآن را مهجور ساختند. شمایید قوم پیامبر! و نیز خدای متعال می‌فرماید: و لما ضرب ابن مریم مثلاً إذا قومک منه یصدّون:۱۷ هنگامی که از پسر مریم به عنوان مثل یاد شود، ناگهان قوم تو از او رویگردان می‌شوند. و نیز خدای متعال می‌فرماید: و کذبت به قومک و هو الحق:۱۸قوم تو زبان به تکذیب آن گشودند؛ حال آنکه حق بود.»

این مرد فرهیخته حاضرجواب، سپس معاویه را مخاطب ساخت و گفت: «این سه آیه در برابر آن سه آیه. اگر باز هم ادامه دهی، من هم آماده‌ام که جوابت را بدهم.» معاویه چاره‌ای جز سکوت نداشت.

در مناقب این شهر آشوب آمده است: به هنگام طواف هارون، به مردم اجازه طواف نمی‌دادند؛ ولی یک بار اعرابیی به کعبه نزدیک شد و به طواف پرداخت و چون خواستند او را منع کنند، گفت: «خدا در اینجا مردم را مساوی قرار داده و فرموده است: سواءً العاکف فیه و الباد:۱۹در آنجا شهری و بدوی یکسانند.» هارون دستور داد که مزاحمش نشوند. به هنگام طواف، اعرابی از خلیفه جلو می‌افتد. خلیفه در پایان طواف می‌خواهد حجرالأسود را ببوسد؛ ولی او پیشی می‌گیرد و چون وقت نماز طواف در پشت مقام ابراهیم می‌رسید، اعرابی جلو خلیفه می‌ایستد و به نماز می‌پردازد. پس از پایان نماز، خلیفه اعرابی را فراخواند. اطرافیان دستور خلیفه را ابلاغ کردند؛ ولی او امتناع کرد و گفت: «مرا با خلیفه کاری نیست. اگر او کاری دارد، نزد من بیاید.» ناگزیر خلیفه نزدش آمد و اجازه نشستن خواست. اعرابی گفت: «اینجا خانه خداست، خانه من نیست. خواهی بایست و خواهی بنشین و خواهی برو.» خلیفه نشست و گفت: «تو مزاحم ملوکی! از تو سؤال می‌کنم. اگر نتوانی پاسخ دهی، مجازات می‌شوی.» اعرابی گفت‌: «سؤال تو برای یادگیری است یا مزاحمت و اذیت؟» هارون گفت: «برای یادگیری است.» اعرابی گفت: «در جایگاه پرسشگر بنشین و با توجه به مسئولیتی که داری، بپرس٫» هارون پرسید: «واجبات تو چیست؟» اعرابی گفت: «خدایت رحمت کند! واجبات عبارتند از: پنج، هفده، سی‌وچهار، نودوچهار، صد و پنجاه و سه بر هفده، یک دوازدهم، یک چهلم، و از دویست، پنج عدد، و از همه عمر یکی، و یکی در برابر یکی.»

هارون خندید و گفت: «من از واجبات می‌پرسم، و تو علم حساب را به رخ من می‌کشی؟!» اعرابی گفت: «مگر نمی‌دانی که همه دین حساب است؟ اگر معنای دین حساب نبود، خدای متعال بندگان را در روز قیامت در معرض محاسبه قرار نمی‌داد. او می‌فرماید: و إن کان مثقال حبّه من خردل اتینا بها و کفی بنا حاسبین:۲۰اگر عمل نیک و بد مردم به سنگینی یک دانه خردل باشد، آن را به حضور می‌آوریم، و کافی است که ما حسابگر باشیم.»

پی‌نوشتها:

۹ـ همان، ص۴۱، ح۱۷ (در ادامه با این گفتگو نیز آشنا می‌شویم)رر ۱۰ـ الشواهد الربوبیهرر ۱۱ـ بحارالأنوار، ج ۴۸، ص۱۰۳رر ۱۲ـ همان، ص۱۰۰، ح۱رر ۱۳ـ شعراء: ۲۱۴رر ۱۴ـ زخرف: ۴۴رر ۱۵ـ قریش: ۱رر ۱۶ـ فرقان:‌ ۳۰رر ۱۷ـ زخرف: ۵۷رر ۱۸ـ انعام: ۶۶رر ۱۹ـ حج: ۲۵رر ۲۰ـ انبیاء: ۴۷

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: