1393/9/8 ۰۹:۱۵
علمای علم اخلاق میگویند که بُعد جسمانی انسان، رذایلی دارد و این صفات رذیله از اعوان و انصار این بعد است. در مقابل، بعد رحمانی و ملکوتی (به نام روح) هم اعوان و فضایلی دارد. انسان اگر میخواهد سعادتمند شود، باید صفات رذیله را ریشه کن کند تا آن بُعد حیوانی بُراق شود برای بعد ملکوتی و پرواز کند و منازل را طی کند. علمای علم اخلاق بیش از ۴۰ صفت رذیله را در کتابهایشان یادآور شدهاند. ما باید این صفات را بشناسیم و ضررهایش را بفهمیم و تا میتوانیم با آن مبارزه کنیم و طرز مبارزه را نیز باید یاد بگیریم. علم اخلاق یعنی این. صفات رذیله خیلی خطرناک است. مثل یک ماشین در سرازیری که ترمزش ببرّد؛ چطور موجب سقوط خودش و سرنشین است، اگر صفت رذیلهای بر دل حکمفرما باشد، سقوط و تخریب و ضررش از این هم بیشتر است.
نتیجه غلبه بُعد جسمی بر بعد روحی
بحث این است که خود این بُعد ناسوتی و این جسم که حیوانی بیش نیست، دارای رذایل است و نه اینکه لشکری داشته باشد، بلکه اگر جلوی خود این را نگیرند، خطرهایی که مربوط به صفات رذیله هست، در آن نیز هست. قرآن میگوید: انسان میخواهد جلوباز باشد. نیروی مهارکننده نداشته باشد و هرکاری که میخواهد، انجام دهد. این وضع بُعد حیوانی انسان است: «بل یُریدُ الإنسانُ لیفجُر أمامه».۱
اگر روح این جسم را کنترل کرد، آن را مثل اسب چموش دهنهای به دهانش میزند و سوارش میشود و پرواز میکند. همین جسمی که فوقالعاده ضرر دارد، فوقالعاده نفع پیدا میکند و بُراق برای حرکت میشود و اگر نتوانستیم روح را بر جسم غلبه دهیم و آن را مهار کنیم، خودسر و خطرناک میشود. آنگاه اقتضای طبیعتش این است که هرچه بتواند، میکند؛ مثلاً میخواهد تمایلات را ارضا کند، از هر راهی که بتواند، میکند. گاهی تمایلات خوردن و آشامیدن است، گاهی غریزه جنسی است، گاهی حب مال و اولاد است، گاهی حب ریاست است. اگر جلوباز شد و نیروی مهارکننده نداشت، خطرناک میشود و انسان را به بدبختی میکشاند. حتی میرسد به آنجا که روح رنگ جسم را میگیرد. همان روح به جای اینکه از عقل استفاده کند، از مکر و شیطنت استفاده میکند. بیعفتیها و بی غیرتیها از اینجا سرچشمه میگیرد. میرسد به آنجا که مثل عقرب نیش میزند و مثل مار میگزد و مثل پلنگ میدرّد. روح اگر هم رنگ جسم را پیدا نکند، عُرضه ندارد و کاری نمیتواند بکند و قرآن میفرماید: غالب انسانها چنین هستند؛ یعنی نمیتوانند جسم را مهار کنند. درنتیجه، جهنمی و حیوان و از حیوان پستتر میشوند.
این آیه قرآن برای افراد متوجه، جداً کمرشکن است: «و لقد ذرأنا لجهنم کثیراً من الجن و الإنس٫ لهُم قلوبٌ لا یفقهون بها و لهم أعیُنٌ لا یُبصرون بها و لهم آذانٌ لا یسمعون بها، أولئک کالأنعام بل هُم أضلّ، أولئک هُمُ الغافلون»۲ بسیاری از مردم غافلند از اینکه بُعد ناسوتی و بُعد ملکوتی دارند و باید این بُعد ناسوتی (یعنی جسم) را مهار کنند؛ اما به فکر نیستند و سرخود و خودخواه میشوند و مثل اسب چموش بیدهنه و جلوباز میشود و این خودسریها آنها را حیوان میکند و از حیوان پستتر، که در آیات دیگر هم میفرماید: «ذرهُم یأکُلوا و یتمتعُوا»؛۳ مثل حیوانها میشود که همّ و غمش خورد و خوراک است و آن روح هم میمیرد؛ به این معنا که تابع جسم میشود و جسم خودش را به سقوط میکشاند.
روحْ عقل و فطرت و صدر و وجدان اخلاقی دارد و جسم را مهار میکند و دهنه بر دهان این اسب سرکش میزند و حرکت میکند و اگر این بُراق نباشد، اصلاً نمیتواند ترقی کند؛ اما اگر توجه نداشتیم، روح میمیرد و یک حیوان به تمام معنا میشود که همّ و غمش این است که خود را ارضا کند و آنگاه جهنمی میشود. قرآن میگوید منکر خدا و نماز و معاد میشود برای اینکه میخواهد جلوباز باشد. هرچه میخواهد جلوی او را بگیرد، جسم منکرش میشود. وقتی این حال لجاجت و انکار برایش پیدا شد، «أولئک کالأنعام، بل هُم أضلّ»[:همچون چهارپایان، بلکه گمراهتر!] ما مرکّب از روح و جسم هستیم و روح ملکوتی است و تمایل به خدا و معنویات دارد و جسم حیوانی و دنیوی است و تمایل به رذایل دارد. رذایل، زمینههایی است که در جسم ما موجود است و آن را ذاتاً مثل عقرب میبیند. «اقتضای طبیعتش این است!»
اقتضای طبیعت دو حیوان، غلبه قوی بر ضعیف است. اگر مقداری علف جلوی دو حیوان بریزید، هر کدام قویتر است، دیگری را عقب میزند و همه علفها را میخورد. این نیز همین طور است و خودخواه و خودپسند میشود و اگر دنیا را هم بگیرد، باز کم است. اگر تمام مردم را برای منافعش بکُشد، باکی نیست. در روایات میخوانیم در زمان بنیاسرائیل در یک شب به مدرسهای ریختند و صدوده نفر از علما را کشتند و فردا صبح سر کارشان رفتند، مثل اینکه اصلاً چیزی واقع نشده است! الان هم داعش اگر قدرت پیدا کند، به یک شبانه روز نجف را تپة خاک میکند. صهیونیسم اگر قدرت پیدا کند، دنیا را به خاک و خون میکشد. این اقتضای طبیعتش است؛ برای اینکه روح ندارد، یعنی روح را به دست خودش کشته است و فقط بُعد حیوانی است که هرچه قدرت دارد، میکند.
چه باید کرد؟
قرآن میفرماید راهش این است که به معاد و معنویات اعتقاد داشته باشی؛ به عبارت دیگر روح را قوی کنی. وقتی روح قوی شد، جسم را مهار میکند و وقتی جسم را مهار کرد، مثل این است که یک آدم فهمیده دانا سوار بر اسب چموشی است و دهنه بر دهانش زده و به واسطه این اسب، به مقصد میرسد. مثل یک راننده خوب که سوار یک اتومبیل عالی میشود و این اتومبیل ولو جاده هم خیلی پیچ و تاب داشته باشد، راننده را به مقصود میرساند. راه فقط همین است که انسان در تهذیب نفس و اخلاق کار کند و از خدا توفیق بخواهد. معلم اخلاق، خداست: «و لو لا فضلُ الله علیکُم و رحمتُهُ ما زکى منکُم من أحد أبداً و لکن الله یُزکّی من یشاءُ والله سمیعٌ علیم»۴ اگر فضل و کرم خدا نباشد، ما در مقابل این جسم و بُعد حیوانی چه کاری میتوانیم بکنیم؟
باید خدا را معلم اخلاقمان قرار دهیم. اگر بخواهیم خدا معلم اخلاق ما باشد، باید تقوا داشته باشیم و به واجبات اهمیت دهیم. از چیزهایی که موجب میشود خدا توفیق عنایت کند، اهمیت دادن به واجبات، مخصوصاً نماز و کمک به خلق خدا و اهمیت دادن به مستحبات و مخصوصاً انس با قرآن و اجتناب از گناه است. برای اینکه گناه جسم را قوی کند. امام صادق(ع) میفرماید: اگر کسی گناهی کرد، یک نقطه سیاه در دلش پیدا میشود و اگر توبه کرد، آن نقطه پاک میشود؛ اما اگر توبه نکرد، با گناه دوم آن نقطه سیاه زیادتر میشود و با گناه سوم و چهارم و دهم و صدم، آن نقطه زیاد میشود و سیاهی همه دل را میگیرد. بعد: «فلا یُفلحُ بعدها أبدا»:۵ دیگر رستگار نمیشود. به واسطه گناه روح را کشته و روح ندارد و یک حیوان به تمام معناست. قرآن شاید بیش از صد آیه دارد که میگوید: مواظب باش یکدفعه مبدل به حیوان نشوی و بدان که اگر حیوان شدی، از هر حیوان پستتر تو هستی: «انّ شرّ الدواب عند الله الصُمّ البُکمُ الذین لا یعقلون».۶
اگر عالم را روشن کرد، روح ملکوتی است و اگر عالم را به هم ریخت، بُعد ناسوتی است. چه وقت بعد ملکوتی میتواند عالم را روشن کند؟ در آن وقتی که خدا توفیق عنایت کند و تقوا داشته باشد و روح را قوی کند و آن بُعد حیوانی را مهار کند. اما او دلش میخواهد هر کاری بکند و جلوباز باشد. ماشین عالی راننده عالی میخواهد که به مقصد برسد؛ اما اگر این ماشین بدون راننده شد و در سرازیری ترمزش برید، معلوم است که به کجا میرسد. منازلی که طی میشود، نیروی مهارکننده میخواهد که همان روح است؛ اما ما با جسم پیش میرویم، همین جسمی که درنده است و از آن داعشیها و صهیونیستها و شمر و عمرسعدها پیدا میشود، همین جسم میتواند سلمان فارسی تحویل دهد. ملائکه ترقی ندارند؛ زیرا جسم ندارند و حیوانها ترقی ندارند؛ زیرا روح ندارند؛ ولی انسان ترقی و استکمال دارد و میتواند مقام قرب الهی را بپیماید در آن وقتی که روح مسلط بر جسم شود و جسم بُراق شود.
اهمیت تقوا
بدون تقوا معنا ندارد کسی وارد اخلاق و عرفان شود. اگر کسی علم اخلاق بخواهد، قدم اول تقواست؛ یعنی اهمیت به واجبات، مخصوصاً نماز و کمک به خلق خدا و اهمیت به مستحبات، مخصوصاً انس با قرآن و توسل به اهلبیت(ع) و اجتناب از گناه. گوش و چشم و زبان باید مهار شود تا کمکم برسد به آنجا که تقوای دل پیدا کنیم؛ وقتی چنین شد، قدم اول را برمیداریم و وقتی قدم اول را برداشتیم، معلم اخلاق میخواهیم و اولین معلم، خداست، کمک میکند و الهام میدهد: «و نفس و ما سوّاها، فألهمها فُجُورها و تقواها»۷ قسم به این انسان مرکّب از روح و جسم که هم بدیها را میفهمد، هم خوبیها را. همه ما الهام داریم و حتی آدمهای بد هم الهام دارند، الهامهای شیطانی دارند.
قدم اول تقواست. در اینجا به جوانها بگویم: معلم خصوصی در اخلاق، فعلاً نه ممکن است و نه جایز؛ به دنبال معلم اخلاق خصوصی نروید. نود درصد کسانی که به دنبال معلم اخلاق خصوصی رفتند، گمراه شدند، مخصوصاً خانمها! معلم اخلاق باید عمومی باشد و آن همین منبرها و مجالس است.و کتابهای اخلاقی زیادی نوشته شده و اگر شبههای پیدا کردید، بپرسید. اگر بخواهید به جایی برسید، معلم اخلاق باید خدا باشد. در این صورت باید تقوا داشته باشیم. تقوا یعنی اهمیت به همه واجبات، مخصوصاً نماز و اهمیت به مستحبات که به قول امام صادق(ع) خیلی روشنایی و نورانیت میدهد و اجتناب از گناه. اجتناب از گناهْ از همه بالاتر است. با اجتناب از گناه کمکم ملکه تقوا پیدا میشود و موجب میشود خدا بدون اینکه تو از او بخواهی، معلم اخلاقت شود و به تو الهام دهد.
پینوشتها:
۱٫ القیامه، ۵رر۲٫ الأعراف، ۱۷۹رر۳٫ الحجر، ۳رر۴٫ النور، ۲۱رر۵٫ الکافی، ج۲، ص۲۷۱٫رر ۶٫ الأنفال، ۲۲رر۷٫ الشمس، ۷ و ۸
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید