هیچ نمایشنامهنویس صاحب سبکی نداریم که متاثر از کتب مقدس و ادبیات منظوم و منثور قدمایی ما و بهره از مثنوی، کلیله و دمنه، خمسهی نظامی، ویس و رامین، و خاصه شاهنامه نباشد، در شاهنامه، روایت محور است و روایاتش هم داستانهایی که از قصه و افسانه ساخته میشود.
جلالالدین رفیعفر، استاد مردمشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در این یادداشت نوشت: بدون شک او را میتوان به عنوان یکی از پایهگذاران جامعهشناسی بومی ایران در نظر گرفت. استاد صفینژاد قبل از اینکه یک معلم یا یک پژوهشگر بیبدیل باشد یک انسان شریف به معنی واقعی کلمه بود.
رضا داوری اردکانی نوشت:توسعه و توسعهنیافتگی به جهان جدید تعلق دارد. جهانهای قدیم نه توسعهیافته بودند نه توسعهنیافته و هر جهانی به راه خود میرفت و خرد خاص خود داشت. اکنون دو وضع وجود دارد: توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی که این یک وضع بدی است که با درک و فهم وضع جهان و شرایط و امکانهای زمان بیگانه است و از آن بیرون باید رفت که متاسفانه راه بیرون رفتن را به آسانی نمیتوان یافت. اما اگر راه پیدا شود، پیمودنش چندان دشوار نیست. من به گشایش این راه فکر کردهام و این مسالهای بزرگ و کاری صعب است.
دکتر صفینژاد یکی از چهرههای اصلی و اثرگذار این کمیته بود. حضور او نه صرفاً از سر آشنایی با نقشه و جغرافیا، بلکه بیش از هر چیز به دلیل تسلط کمنظیرش بر تاریخ کتابهای چاپی، بویژه چاپهای سنگی و سربی، و خاصه نسخههای مصور چاپ سنگی بود
چنین وارسته کمتر آدمی هست. بزرگ تر است بدون بزرگ نمایی، و بزرگوار است همواره در هالهای از فروتنی. انسان چنین فروتن در این پایه و با این مایه از فضل و فرهنگ کمتر داریم، یا اگر داریم، من نمیشناسم.
گذار از اسطوره به تاریخ یك دستاورد بزرگی برای جامعه بشری بود. طبق اظهارات كالینگوود، استاد فلسفه متافیزیك دانشگاه آكسفورد: تبدیل افسانهنگاری به علم تاریخ، ذات ذهن یونانی نبود، بلكه اختراع قرن پنجم پیش از میلاد بود و هرودت كسی بود كه آن را اختراع كرد
محمد کرمینیا، دانشآموخته فلسفه در یادداشتی به مناسبت شب یلدا، با نگاهی تمدنی و فلسفی تأکید میکند که یلدا صرفاً یک آیین یا جشن سنتی نیست، بلکه «اختراعی ایرانی برای تمرین امید» در جهانی خسته از تاریکی است؛ آیینی که قرنها توانسته بدون تکیه بر فناوریهای مدرن، پیوند انسانها را حفظ کند و در دل تاریکی، معنا و تابآوری بیافریند.
خوشبختترین مردمان جهان كسانی هستند كه هم كتابخانه را بهشت میدانند و هم خود كتابدارند، مثل كامران فانی
دار فانی بدون فانی شد. آقای فانی را هرکسی به صفتی میشناسد. او در حوزههای گوناگون صاحب رأی و نظر بود و میتوانست درباره شعر، ادب، موسیقی ، فلسفه ، لغت ، تاریخعلم، ویرایش، کتاب، کتابداری و... نکاتی ظریف و دقیق بیان کند.
رضا داوری اردکانی نوشت: توسعهنیافتگی برخلاف آنچه بسیاری میپندارند عقبافتادگی نیست، دور شدن از قدیم و واماندن از جدید است. توسعهنیافتگی گم کردن جایگاه تاریخی و ابتلا به سرگردانی و بلاتکلیفی و اشتغال به ندانمکاری است. علوم اجتماعی باید این وضع را دریابد و راه خروج از آن را نشان دهد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید