جغرافیا

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • اخونبه |
  • ادپازاری |
  • ادرار | اَدْرار، نام چند محل و ناحیۀ کوهستانی در منطقۀ صحرا (افریقا). ادرار واژه‌ای است در گویش بومیِ ساکنان منطقه به معنای کوهستان با جلگۀ مرتفع که در منابع به صورت آدرَر و آدرار نیز آمده است (بریتانیکا؛ حاج ابراهیم، 402؛ WNGD, 8).
  • ادرمیت | اَدْرَمیت، یا ادرمید، ادرمُد، ناحیه‌ای از توابع استان بالیکسیر در غرب ترکیه، در کنار خلیج ادرمیت منشعب از دریای اژه، در◦39 و′35 عرض شمالی و◦27 و′2 طول شرقی (EI2; YA, II/ 1143-1144; IA, IV/ 128). در 1990م جمعیت آن با روستاهای تابعه‌اش 430‘63 نفر بوده است («آمار...»، 25).
  • ادریسی | اِدْریسی‌، ابوعبدالله محمد بن‌ محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ ادریس‌، معروف به‌ شریف‌ ادریسی‌، جغرافی‌نگار، مورخ‌، گیاه‌شناس‌، شاعر و ادیب اندلسی‌ سدۀ 6ق‌. در بعضی نوشته‌ها او را محمد بن‌ احمد نیز نامیده‌اند (نك‍ : عنان‌، 305). چون‌ نسب‌ وی‌ به حضرت‌ فاطمه‌(ع‌) می‌رسد، با عنوان «شریف‌» شهرت‌ یافته‌ است‌ (صفدی‌، 1/ 163...
  • ادرنه | اَدِرْنه‌، مركز استانی‌ به‌ همین‌ نام‌ در بخش‌ اروپایی‌ تركیه‌ در قسمت تراكیه‌ (تراكیا) در ناحیۀ مرمره‌، نخستین‌ پایتخت‌ اروپایی دولت‌ عثمانی‌ و دومین‌ پایتخت‌ آن‌ دولت‌ بعد از شهر بورسه‌ (داركوت‌، 1).
  • ادسا |
  • ادل |
  • ادکو | اِدْكو، یا اَدكو، دریاچه‌ و شهری‌ واقع‌ در جنوب‌ شرقی‌ دریای مدیترانه‌ در دلتای‌ رود نیل‌ و در شمال‌ غربی‌ مصر سفلى‌ در °31 و ´18 عرض‌ شمالی‌ و °30 و ´18 طول‌ شرقی‌.
  • ادنه |
  • ادفو | اُدْفو، یا اِدفو، شهری در ساحل غربی رود نیل در حوزۀ اداری آسوان (مصر). این نام در منابع به صورت اتفو و نیز صورتهای مختلف دیگر آمده است (برای تفصیل‌، نك‍ : ابن‌رسته‌، 334؛ ابن‌بطوطه‌، 52؛ مقریزی‌، 2(1)/ 120؛ ذهبی‌، 3/ 41؛ ابن‌تغری‌ بردی‌، 8/ 94؛ ادریسی‌، 14؛ یاقوت‌، 1/ 168؛ سیوطی‌، 1/ 27). نام‌ ادفو در مصریِ ب...
  • ادلب | اِدْلِب‌، نام‌ استانی‌ و مركز آن‌ در سوریه‌.
  • ادماوه | اَدَماوه‌، منطقه‌ای‌ در افریقای‌ استوایی‌ كه‌ بخشی‌ از آن‌ در نیجریه‌ و بخشی دیگر در كامرون‌ واقع‌ شده‌ است‌ (IA, I/ 347؛ «راهنما...1»، I/ 219).
  • ادیمن |
  • اذرعات | اَذْرِعات‌، شهری‌ در 106 كیلومتری‌ جنوب‌ دمشق‌ در سوریه‌. این‌ نام‌ را به‌ صورتهای‌ اَذْرَعات‌، یدْرَعات‌، اَذْرَعاه‌ و اَدْرَعا نیز نوشته‌اند (نك‍ : ابن‌خردادبه‌، 99؛ ابوالفدا، 252؛ قلقشندی، 4/ 105؛ ابن‌عبدالمنعم‌، 19؛ لسترنج، 383؛ پاولی‌، I/ 402). انصاری‌ دمشقی‌ آن‌ را در اصل‌ «مااذرعات‌» می‌داند و می‌افزای...
  • اربل |
  • اراغون |
  • اران |
  • اراک | اَراك‌، شهر (مركز استان‌) و شهرستانی‌ به‌ همین‌ نام‌ در استان‌ مركزی (ایران‌). نام‌ اراك‌ صورت‌ فارسی‌ شدۀ عراق‌ است‌. این‌ نام كه بنابر تصویب‌ هیأت وزیران در شهریور 1314 به سلطان‌آباد (عراق‌) داده‌ شد، ظاهراً نخستین‌بار در بیتی‌ از میرزا آقا خان كرمانی‌ (د 1314ق‌) در وصف‌ این شهر آمده‌ است‌ (دهگان‌، «گزارشنا...
  • اران | اَرّان‌، سرزمینی‌ در قفقاز كه‌ حدود آن‌ در دوره‌های‌ مختلف‌ تا اندازه‌ای متغیر بوده‌ است‌ و نام‌ آن‌ را جغرافی‌نگاران‌ به‌ شكلهای‌ گوناگون‌ آورده‌اند. در نوشته‌های‌ مؤلفان‌ یونانی‌ و رومی عهد باستان‌ و سده‌های میانه‌، نام‌ این‌ سرزمین‌ به‌ صورت‌ آلبانیا و آریانیا، و نام‌ مردم‌ آن‌ آلبانوی‌ و آریانوی‌ آمده‌ اس...
  • اربد | اِرْبِد، استان‌ و شهری‌ در كشور اردن‌. نام‌ اربد را صورت‌ تغییر یافتۀ اَربلا یا اِربل‌ دانسته‌اند (دباغ‌، بلادنا...، 3(2)/ 452؛ پاولی‌، III/ 407؛ EI1, III/ 520-521؛ نیز نك‍ : ه‍ د، اربیل‌).
  • اربونه | اَرْبونه‌، نامی كه‌ مؤلفان‌ عرب‌ به‌ شهر ناربن‌ در جنوب فرانسه‌ اطلاق‌ كرده‌اند و نیز نام‌ پنجمین‌ ایالت‌ اندلس‌ كه‌ شهر مذكور مركز آن‌ بوده‌ است‌.
  • ارجیش داغ |
  • ارجذونه | اُرْجُذونه‌، یا ارشذونه‌، نام‌ شهری‌ است‌ از ایالت‌ مالاگا (مالقه‌) در جنوب‌ شرقی‌ اسپانیا. نام‌ این‌ شهر به‌ صورتهای‌ گوناگون‌، اما نه‌ چندان‌ متفاوت‌، ضبط شده‌ است‌ (نك‍ : ابن‌حوقل‌، 1/ 110؛ ابن‌قوطیه‌، 49؛ اصطخری، 43؛ ادریسی، 2/ 537). یاقوت‌، ارجذونه‌ و ارشذونه‌ را دو شهر مختلف‌ پنداشته‌ است‌ (1/ 195، 207-...
  • ارتوین | اَرْتْوین‌، استانی‌ در شمال‌ شرقی‌ تركیه‌ و جنوب‌ شرقی‌ دریای‌ سیاه‌ كه‌ مركز آن‌ نیز شهر ارتوین‌ است‌. استان‌ ارتوین‌ در 40 و 35 تا 41 و 32 عرض‌ شمالی‌ و 41 و 7 تا 42 و 26 طول‌ شرقی‌ واقع‌ شده‌ است‌ (YA, II/ 885).
  • ارجیش | اَرْجیش‌، شهری‌ باستانی‌، در امتداد شمال‌ شرقی‌ دریاچۀ وان‌، مركز بخش‌، تابع‌ استان وان‌، به‌ عرض شمالی‌ °39 و طول‌ شرقی °43 و ´20. جمعیت‌ مركز بخش‌ 481‘40 نفر («آمار...»، 35)، فاصلۀ شهر تا مركز استان‌ 95 كمـ (YA, X.7482) دارای‌ 35 روستا (همان‌، X/ 7591)، و مساحت بخش‌ 115‘2 كمـ 2 (همان‌، X/ 7542) بوده‌ است‌.
  • اربیل | اَرْبیل‌، شهر و منطقۀ خودمختار كردنشین‌ در شمال‌ جمهوری‌ عراق‌. این‌ نام‌ را به‌ صورتهای‌ اَرْویل‌ (رسام‌، 196)، اَرِویل‌ (باكینگهام‌، 325)، اَرْبِل‌ (ابن‌ جوزی‌، 104؛ انصاری‌، 190؛ ابن‌ كثیر، 7/ 121؛ عینی‌، 137، 209)، و در بیشتر مآخذ، اِرْبِل‌ نوشته‌اند (ابن‌ خردادبه‌، 6؛ یاقوت‌، 1/ 186؛ ابن‌اثیر، 12/ 493؛ ح...
  • ارجان | اَرَّجان‌، شهری در دورۀ ساسانی‌ و یكی‌ از تقسیمات‌ كشوری‌ نخستین سده‌های‌ اسلامی در جنوب‌ غربی‌ ایران‌ كه‌ در مرز میان‌ فارس‌ و خوزستان‌ قرار داشته‌ است‌.
  • اردستان | اَرْدِسْتان‌، شهر و شهرستانی‌ به‌ همین‌ نام‌ در شمال‌ استان‌ اصفهان‌.
  • اردبیل | اَرْدَبیل‌، استان‌، شهرستان‌ و شهری كهن در شمال غربی‌ ایران‌.
  • اردهال |
  • اردکان |
  • ارسکی |
  • ارسباران | اَرَسْباران‌، منطقه‌ و رشته‌ كوهی‌ در شرق‌ آذربایجان‌.
  • ارژن | اَرْژَن‌، یكی‌ از بخشهای‌ 6 گانۀ شهرستان‌ شیراز (استان‌ فارس‌). ارژن‌ به‌ معنای‌ درخت‌ بادام‌ كوهی‌ است‌ و گفته‌اند چون‌ این‌ درخت‌ در این‌ ناحیه‌ فراوان‌ است‌، بدین‌ نام‌ شهرت‌ یافته‌ است‌ (فرصت‌، 275، حاشیۀ 2). این نام در منابع مختلف به صورتهای‌ ارزن‌ (ابن‌بلخی‌، 154؛ حمدالله‌، 240؛ابوالحسن‌ مستوفی‌، 84)، ا...
  • ارزگان | اُرُزْگان‌، نام استانی در ناحیۀ مركزی‌ جنوبی افغانستان‌. ارزگان‌ در ◦66 و ′14 و ً7 طول‌ شرقی‌ و ◦33 و ′34 و ً5 عرض‌ شمالی‌ (دائرةالمعارف‌ آریانا) واقع‌ شده‌ است‌ كه‌ با مساحت‌ 537‘32 كم‍2 حدود 528 هزار نفر جمعیت‌ دارد (بریتانیكا، ذیل‌ افغانستان‌). مركز این‌ استان‌، ترینكوت‌ است‌ كه‌ بر طبق‌ آمار تخمینی‌ 1982م...
  • اردلان | اَرْدَلان‌، طایفه‌ و نیز منطقه‌ای‌ در شمال‌ غرب‌ ایران‌. اسكندربیك‌ منشی‌ از اردلان‌ با انتساب‌ اُلكا (سرزمین‌) و عشیرت‌ (طایفه‌) یاد كرده‌ است‌ (2/ 867). اردلان‌ یكی‌ از 4 طایفۀ بزرگ‌ منطقه‌ است‌ (سنندجی‌، 75؛ مستوره‌، 5 و حاشیۀ 2). این‌ واژه‌ را برخی اِرْدِلان‌ هم‌ نوشته‌اند (BSE2, II/ 643) و نیز اردلان‌ را...
  • اردهان | اَرْدَهان‌، شهری‌ از استان‌ قارص‌ واقع‌ در انتهای‌ شمال‌ شرقی‌ تركیه‌ در ◦41 و ′8 عرض‌ شمالی‌ و ◦42 و ′42 طول‌ شرقی‌ كه‌ سابقاً كرسی‌ ایالت‌ قارص‌ بوده‌ است‌ (EI2, I/ 626). این‌ شهر در قدیم‌ آرتان‌ نام‌ داشت‌ (YA, VI/ 4504). اردهان‌ در دو سوی‌ رود كورا واقع‌ شده‌، اما قسمت‌ اعظم‌ شهر و ادارات‌ در ساحل‌ راست‌ ...
  • اردکان | اَرْدَكان‌، شهر و شهرستانی‌ در استان‌ یزد. دربارۀ نام‌ اردكان‌ و سبب‌ نام‌گذاری‌ آن‌ روایتهای‌ گوناگونی‌ آمده‌ است‌، اما آنچه‌ به‌ نظر صحیح‌ می‌آید، این است كه‌ «ارد» را به‌ معنای‌ مقدس‌ و اردكان‌ را به‌ مفهوم‌ جایگاه‌ مقدس دانسته‌اند (جغرافیا...، 2/ 1361؛ سپهری‌، 1/ 3؛ نیز نك‍ : ه‍ د، اردستان‌).
  • ارس | اَرَس‌، رودی‌ است‌ كه‌ از تركیه‌ سرچشمه‌ می‌گیرد و ضمن‌ گذر از مناطق‌ كوهستانی‌ آرارات‌ و مرز جمهوریهای‌ ارمنستان‌ و آذربایجان‌ با جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، به‌ دریای‌ خزر می‌ریزد.
  • ارزنجان | اَرْزَنْجان‌، استانی‌ در آناتولی‌ شرقی‌ در حوضۀ علیای‌ فرات‌ (قره‌سو، شاخۀ بزرگ فرات‌) در تركیه‌ كه‌ مركز آن‌ نیز شهری‌ به‌ همین‌ نام‌ است‌.
  • اردشیر بابکان، استان | اَرْدَشیرِ بابَكان‌، اُسْتانِ، نام‌ یكی‌ از تقسیمات‌ 12گانۀ سرزمین‌ «سواد» در عهد ساسانی‌ و اوایل‌ دورۀ اسلامی‌. این‌ استان‌ كه‌ به‌ نام‌ بنیان‌گذار سلسلۀ ساسانی‌، اردشیر بابكان‌ نامیده‌ می‌شده‌، در جنوب‌ بغداد و غرب‌ دجله‌ قرار داشته‌، و نخستین‌ «طسوج‌» و مركز آن‌ شهر بَهُرَ سیر (وه‌ اردشیر) بوده‌ است‌ (قدام...
  • اردل | اَرْدَل‌، شهر و شهرستانی‌ به‌ همین‌ نام‌ در استان‌ چهارمحال‌ و بختیاری‌. این‌ نام‌ در برخی‌ متون‌ ترجمه‌ شده‌ به‌ فارسی‌، سهواً به‌صورت‌ آردال‌ (كرزن‌، 2/ 362) و آردل‌ (دوراند، 70) آمده‌ است‌. شوارتس‌ احتمال‌ می‌دهد كه‌ این‌ نام‌ با اردوان‌ ارتباط داشته‌ باشد (ص‌ 660، حاشیۀ 12).
  • ارزوئیه | اُرْزوئیه‌، یكی از بخشهای‌ سه‌گانۀ شهرستان‌ بافت‌ در استان‌ كرمان‌. نام‌ این بخش‌ به‌ صورتهای‌ اُرزو (سایكس‌، 445، نیز 2/ 149)، غالباً اُرْزویه‌ (وزیری‌، جغرافیا...، 36؛ یزدی‌، 79؛ تاریخ‌ شاهی‌، 277؛ مشیزی‌، 266، 286؛ كیهان‌، 2/ 253، 254) و امروزه‌ ارزوئیه‌ نوشته‌ می‌شود.
  • ارساری | اِرْساری‌، یكی از قبیله‌های بزرگ‌ تركمن‌ كه‌ در منطقۀ وسیعی میان ساحل چپ آمودریا (جیحون‌) از بخارا تا بلخ‌ و افغانستان‌ پراكنده‌اند.
  • اردل | اِرْدِل‌، منطقه‌ای‌ تاریخی‌ در غرب‌ رومانی‌ كه‌ در سده‌های‌ 10 و 11ق‌/ 16 و 17م‌ زیر نفوذ و سلطۀ دولت‌ عثمانی‌ بود. اردل‌ یا اردلستان (نعیما، 1/ 299؛ اولیاچلبی‌، 1/ 181) كه‌ به‌صورت‌ اردیل‌ نیز آمده‌، نامی‌ است‌ كه‌ اصل‌ آن‌ از واژۀ مجاری‌اردلی‌ .(IA,IV/ 293) ریشۀ واژۀ مجاری تركیبی‌ است‌ از دو واژۀ اِردو و اِ...
  • ارزن | اَرْزَن‌، شهر و منطقه‌ای‌ باستانی‌ در شرق‌ شبه‌جزیرۀ آناتولی‌. این شهر میان‌ سِعِرْد (سُعُرت‌) در شرق‌ و میافارقین‌ (مارتیروپولیس) در غرب‌ آن‌ واقع‌ بوده‌ است‌ («دائرةالمعارف‌...»، XV/ 353؛ EI1; IA, IV/ 337).
  • اردشیر خره | اَرْدَشیرْ خُرّه‌، نام‌ یكی‌ از تقسیمات‌ پنجگانۀ اداری‌ (كوره‌) فارس‌ در دورۀ ساسانی‌ و سده‌های‌ نخستین‌ اسلامی‌ (ابن‌خردادبه‌، 47؛ ابن‌ فقیه‌، 204؛ ابن‌حوقل‌، 2/ 264؛ برای‌ روایتهای‌ دیگر، نك‍ : مقدسی‌، مطهر، 3/ 77؛ مقدسی‌، محمد، 421؛ كولسینكف‌، 261).
  • اردن | اُرْدُن‌، رودی‌ در آسیای‌ غربی‌ كه‌ با وجود كوتاهی‌ و كم‌آبی‌، به‌ علل‌ تاریخی ازجمله‌ رودهای‌ مشهور جهان‌ است‌. اهمیت‌ امروزی این‌ رود در آن‌ است‌ كه‌ بخشهایی‌ از آن‌ مرز میان‌ كشورهای‌ اردن‌، فلسطین‌ و سوریه‌ را تشكیل‌ می‌دهد و فعالیت كشاورزی‌ آن‌ مناطق‌ به‌ این‌ رود بستگی‌ دارد (كلیر...، XIII/ 636). رود ار...
  • ارزروم | اَرْزِروم‌، نام‌ استانی‌ در شمال‌ شرق‌ تركیه‌ كه‌ مركز اداری‌ آن‌ نیز شهری به‌ همین‌ نام‌ است‌. این‌ منطقه‌ بخشی‌ از ارمنستان‌ بزرگ‌ بود و ارمنیان‌ آن‌ را كارین‌ می‌نامیدند كه‌ در برخی‌ مآخذ این‌ نام‌ به‌صورت كرنه و كارنوی نیز آمده‌ است‌ (خورنی‌، 201؛ یاقوت‌، بلدان‌، 1/ 206؛ پاولی‌، LIX/ 1924؛ IA, IV/ 341). د...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: