صفحه اصلی / مقالات / زار /

فهرست مطالب

زار


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 1 آذر 1400 تاریخچه مقاله

5. باد پری

بادهای پری یا کافر و خطرناک‌اند و یا مسلمان و بی‌خطر. این باد در بندرعباس و اطراف آن کم‌وبیش شایع است و به آن باد پریوار هم می‌گویند. باد پری اذیت و آزار کمی دارد و بیشتر با یک قربانی کوچک و مقداری شیرینی و حلوا آرام می‌گیرد (نک‍ : دنبالۀ مقاله). پریها گاهی عاشق آدم می‌شوند و یا آدمی را عاشق خود می‌کنند (نک‍ : ه‍ د، پری)؛ در این حالت، مرکب آنها بسیار بی‌حال و افسرده می‌شود، میل به جماعت را از دست می‌دهد و گاهی دل‌درد و سردردهای شدیدی می‌گیرد و در این‌صورت حاضرند هر کاری برای آن پری بکنند. قنبر راستگو، نوازندۀ نی جفتی، می‌گوید که در جوانی هنگام نواختن ساز در صحرا، پری زیبایی را می‌بیند که مدهوش صدای ساز او شده، او هم عاشق پری می‌شود؛ اما به محض اینکه از نواختن دست می‌کشد، پری غیب می‌شود. راستگو می‌گوید از آن تاریخ به بعد، همیشه به عشق آن پری است که جفتی می‌نوازد. در بلوچستان، اعتقاد بر این است که اگر هنگام زیرشدن باد پری، بیمار از او مرادی بطلبد، مراد او برآورده می‌شود؛ به طوری که بیشتر بیماران، حاجت زنان نازا را از پریها می‌خواهند (ریاحی، 25). در بندرعباس زیارتگاهی هم به نام شاه پریان است که به قول خانم کهوری، متولی آنجا، بیشتر مراجعان و زائران آن افراد مبتلا به باد و به‌اصطلاح جن‌زده‌ها هستند که علاوه بر گرفتن حاجت، با زیارت آنجا بادشان آرام می‌گیرد و زیر می‌ماند (جعفری؛ نک‍ : ه‍ د، سبزه‌پری، سفره). در بلوچستان، بادِ پری همزادی به نام مَری دارد که برخلاف پری ــ که عاشق انسان می‌شود ــ از انسان متنفر است و اذیت و آزار بیشتری دارد (ریاحی، همانجا). 

6. باد لیوا

این باد نه تنها اذیت و آزاری ندارد، بلکه شادی‌بخش هم هست و مجلس بسیار مفرحی دارد که به جشن و مولودی می‌ماند. بسیاری داوطلبانه، مرکب باد لیوا می‌شوند. برخلاف بازی بادهای دیگر که فقط اهل هوا اجازۀ حضور دارند، در بازی لیوا همه‌کس می‌توانند شرکت کنند، چه مرکب بادی باشند، یا نباشند. این بازی در فضای باز و معمولاً در میدانگاه و یا صحرا برگزار می‌شود و بیشتر به رقص و پای‌کوبی عمومی می‌ماند؛ به همین سبب، با سخت‌گیریهای زیادی مواجه شده و تقریباً فراموش گردیده، و در سالهای اخیر برگزاری آن مشاهده نشده است. در بلوچستان، بازی لیوا با پای برهنه انجام می‌شود و اگر کسی با کفش باشد، حتماً باید جریمه بدهد، وگرنه او را با طناب می‌بندند و در دریا می‌اندازند. جریمه‌ها معمولاً بز، گوسفند و یا ارزاق عمومی‌اند (درویشی، دایرةالمعارف، 2/ 351-352؛ ریاحی، 19-20). 
در گذشته، برگزاری بازی لیوا از غروب تا سپیدۀ سحر ادامه می‌یافت، اما امروزه، بیشتر به رقصی مخصوص و سرگرمی تبدیل شده، و ویژۀ شبهای جمعه و یا عروسیها ست. لیوا در بلوچستان نوع دیگری هم به نام «بوم» دارد (همانجا؛ دورینگ، 38). لیوا در جزیرۀ خارک با تفاوتهایی به نام مراسم شیخ فرج، همچنان با شور و هیجان و رونق خاصی برگزار می‌شود (درویشی، همان، 2/ 353-354). مراسم لیوا یا شیخ فرج در خارک به دلایل و بهانه‌های مختلفی علاوه بر درمان برگزار می‌شود؛ ازجمله برای باخبر شدن از ماجرایی حیاتی، طلب حاجت و مراد، و یا تفریح و سرگرمی در مراسم عروسی. در قدیم این مراسم، روزهای دوشنبه و پنجشنبه‌شب هر هفته، به طور مرتب برگزار می‌شد. البته، برگزاری این بازی هم مثل بازی بقیۀ بادها در ماههای محرم، صفر، رمضان و همچنین ایام سوگواری حرام است. 
شیخ فرج شخصی دارای کشف و کرامات فراوان بوده که زنان نازا با تبرک‌گرفتن از او بچه‌دار می‌شدند. وی با نواختن ماهرانۀ طبل، بیماران زیادی را شفا می‌داده است. ازآنجاکه این شیخ شفادهنده و حلاّل مشکلات مردم بوده، به شیخ فرج یا پیر گشاینده معروف می‌شود و پس از مرگش روح او در طبلش حلول می‌کند و تقدس ویژه‌ای می‌یابد؛ به همین سبب، نواختن، نگهداری و برخورد و مواجهه با آن طبل آداب ویژه‌ای دارد (همان، 2/ 353-354). مدفن اصلی شیخ فرج معلوم نیست، اما در چندین نقطه، ازجمله قشم، برای او قدمگاه و یا آرامگاه ساخته‌اند (ساعدی، 100؛ درویشی، همان، 2/ 354). 
برگزاری مراسم به این صورت است که دهل شیخ فرج در وسط، دو طبل کوچک‌تر ــ که به بچه‌هایش معروف‌اند ــ در دو طرف آن، و ساز دیگری به نام توسیلَک در کنار آنها قرار می‌گیرد. نوازندگان شروع به نواختن می‌کنند و شرکت‌کنندگان دور آنها حلقه زده، به رقص و بیت‌خوانی می‌پردازند. معمولاً، بابازارها یا مامازارها هم تک‌خوانی می‌کنند و جمعیت جواب آواز آنها را می‌دهند. امروزه، افراد سال‌خورده و باتجربه نیز در صورت داشتن توانایی خوانندگی، وظیفۀ تک‌خوانی را بر عهده می‌گیرند. در گذشته، شعرها و آهنگهای لیوا بالغ بر 100 نمونه بوده، و امروزه تنها 40 آهنگ آن باقی مانده است. شیخ فرج بیرقی دارد که در جاهای مختلف متفاوت است: در قشم، پارچۀ چهارگوش قرمزرنگی است که روی آن ماه و ستاره نقش بسته است؛ اما در خارک، پارچۀ چهارگوش سبزرنگی است که پیش از مراسم آن را در امامزاده میرمحمد، به قصد تبرک طواف می‌دهند و برافراشته‌شدن آن نشانۀ نزدیک بودن برگزاری مراسم است (همو، دایرةالمعارف، 2/ 351-354). 

7. باد دیو

دیوها همه کافر و خطرناک‌اند و معروف است که از همۀ بادها بی‌رحم‌ترند. دیوها دو نوع سیاه و سفید دارند. دیو سیاه 7 سر دارد و خطرناک‌تر از دیو سفید است. هیچ چیزی بر آنها کارگر نیست؛ حتى خواندن دعا و قرآن هم در بهبود حال بیمار مبتلا به دیو بی‌تأثیر است. جای دیوها در بیابان و بیشتر در آفریقا است و در سواحل ایران دیده نشده‌اند؛ اگر هم مبتلایی دیده شده، از جاشوانی بوده که به آفریقا سفر کرده است (ریاحی، 27). 

مراحل درمان بادها

درمان در مجلس بازی انجام می‌گیرد. اجرای مراسم بازی همیشه همراه با موسیقی، شعر و آواز است و مقدماتی دارد که با اندک تفاوتی تقریباً یکسان است. بیمار مبتلا به باد پس از اینکه به پزشک و دعانویس مراجعه کرد و نتیجه‌ای نگرفت، نزد بابا یا مامای زار می‌رود. حتى اگر بیمار قبل از پزشک و دعانویس پیش بابازار برود، بابا خودش به او امر می‌کند که ابتدا پیش آنها برود و اگر نتیجه‌ای حاصل نشد، نزد وی برگردد. بعد از آن، بابازار کارش را شروع می‌کند (ساعدی، 42). 
چگونگی اجرای مراسم با توجه به گستردگی و پراکندگی جغرافیایی آن، همواره با تفاوتهایی همراه است. این تفاوتها شامل نامها، آوازها و آهنگها، نحوه و ترتیب اجرای آنها، جابه‌جایی در بعضی قسمتها و موارد جزئی دیگر است؛ به‌هرحال، آنچه که به‌طورکلی با تفاوتهایی در همه جا مشترک است، اینها ست: 

حجاب

دوره‌ای است که بیمار را 7 شبانه‌روز قرنطینه می‌کنند تا ابتدا جن را از تن او بیرون آورند؛ این مدت، در بیماران مبتلا به نوبان 3 شبانه‌روز است. مبتلایان به باد پری نیازی به گذراندن این دوره ندارند. در این مرحله، بیمار را از چشم جنس مخالف، چه محرم و چه نامحرم، و نیز سگ و مرغ دور نگه می‌دارند و تنها بابا یا مامای زار با بیمار در ارتباط است. در گذشته، بیمار را در کپری نزدیک دریا نگه می‌داشتند، اما امروزه، ساحل دریا چندان خلوت و مناسب این کار نیست؛ ازاین‌رو، اتاق مخصوصی در خانۀ بابا یا ماما برای این کار در نظر می‌گیرند. نخست، تن بیمار را با آب دریا می‌شویند و غسل می‌دهند تا تمیز و طاهر شود. سپس، در تمام این مدت هر شب معجونی به نام «گره‌کو» به تن او می‌مالند. این معجونِ بسیار خوش‌بو از 21 ماده تهیه شده که مواد اصلی‌شان اینها ست: ریحان، زعفران، هل، جوز، گیاه زبان‌جوجه، گشت (گست)، روغن بادام تلخ، کندر و عطر هندی. کوبیدۀ این مواد را مخلوط، و در گلاب خیس می‌کنند و هر شب به تن بیمار می‌مالند. روز آخر، بیمار را دوباره با آب دریا غسل می‌دهند (ساعدی، 42-43؛ جعفری؛ نیز نک‍ : دنبالۀ مقاله). 
پس از این، باید جن را از تن بیمار بیرون کنند، زیرا باد به صورت یک جن وارد بدن شخص مبتلا می‌شود. برای این کار، شخص را می‌خوابانند، انگشتان شست پاهایش را با موی بز به هم می‌بندند و مقداری سیفه (روغن ماهی) زیر دماغ بیمار می‌کشند و چند رشته موی بز هم آتش می‌زنند و زیر بینی او می‌گیرند. اگر شخصْ مبتلا به باد جن باشد، به جای موی بز، موی سگ آتش می‌زنند. سپس، بابا با خیزران جن را تهدید می‌کند که از بدن بیمار خارج شود. جن ابتدا امتناع می‌کند و بابا با ضربه‌هایی که به تن بیمار می‌زند، جن را با جیغ‌وداد فراوان از تن او خارج می‌کند. البته جن از هر عضوی از بدن بیمار که خارج شود، آن عضو از کار می‌افتد. جن ابتدا می‌خواهد از چشم بیمار خارج شود، ولی بابازار با آن مخالفت می‌کند. سپس، سعی می‌کند از دست بیمار خارج شود، اما بابا باز هم مانع می‌شود. این چانه‌زدن آن‌قدر ادامه پیدا می‌کند تا سرانجام، بابا جن را از ناخن انگشت کوچک پای چپ بیمار خارج می‌کند. با خارج‌کردن جن از بدن بیمار، دورۀ حجاب تمام می‌شود. عمل خارج‌کردن جن از بدن بیمار را «مجرَّدی» می‌گویند. امروزه، دورۀ حجاب بیشتر به شکل تغییریافته و تعدیل‌شده‌ای، در مراحل دیگر ادغام شده است؛ مثلاً اینکه 3 تا 7 روز پیش از بازی، بیمار به جز بابا یا ماما نه کسی را می‌بیند و نه با کسی حرف می‌زند (ساعدی، همانجا؛ فرسو، 121-125). 

پری پروند

برای این مرحله، بیمار در شب سه‌شنبه بعد از نماز عشا، با یک مرغ سیاه، 6 عدد تخم‌مرغ، عود، حلوا و شیرینی برای قربانی و نذر نزد بابا می‌رود. بابا او را در فضای باز، معمولاً زیر نخل و روبه‌قبله قرار می‌دهد؛ ابتدا با داس دور او دایره‌ای می‌کشد و عودی را جلو او روشن می‌کند، سپس تخم‌مرغی را زیر پای راست بیمار می‌گذارد تا با فشار پا آن را بشکند. آنگاه دو حلقۀ به هم بافته‌شده از جنس طناب را از سر بیمار رد کرده، از زیر پایش بیرون می‌آورد؛ این عمل را 3 بار انجام می‌دهد. در بندر لنگه، یکی از این حلقه‌ها را پری و دیگری را پروند  می‌گویند، اما غلام‌شاه مارگیر ــ بابای زار میناب ــ این حلقه‌ها را کمند علی می‌نامد. این عمل را 3 بار با یک شاخۀ نخل، و 3 بار هم با شاخه‌ای از درخت گارم زنگی اجرا می‌کنند. کاربرد شاخۀ نخل و گارم زنگی همه جا مرسوم نیست. در آخر، مقداری حلوا یا قند یا نبات را در حین اینکه روی آن دعا می‌خوانند، دور سر بیمار می‌گردانند و در گوشه‌ای از نخل قرار می‌دهند و خطاب به بادها این جمله را می‌گویند: شیرینی برای شما، شفا برای بیمار ما. بعدازاین در بعضی جاها مثل میناب، بر روی بیمار دعای مخصوصی به نام «چهل‌کاف» می‌خوانند؛ به‌این‌صورت که در همان محل مخصوص مراسم، بیمار را روبه‌قبله می‌خوابانند و بابای زار بالای سر او می‌نشیند و 7 بار پشت سرهم و سریع، دعا را می‌خواند. چهل‌کاف با این عبارت شروع می‌شود: «کفاکَ ربکَ کم یکفیک واکفته کفکانها ... ». هرچند خواندن این دعا همه جا مرسوم نیست، ولی تسلط بابا بر آن، گونه‌ای امتیاز برای او محسوب می‌شود. اکنـون، بیمار برای اجرای مراسم اصلی (مجلس بازی) آماده است. در اینجا، اگر بیمار گرفتار باد پری باشد، او را روبه‌قبله می‌ایستانند و بابا همان مرغ سیاهی که پیش از این بیمار آورده، قربانی می‌کند، خون او را در سینی ریخته، به اتاق می‌برد و به 7 نقطۀ بدن بیمار (زیر گردن، مفصل هر دو کتف، جناغ سینه، دور ناف و مچ هر دو پا) می‌مالد. بعد جنازۀ مرغ را در تاریکی به گورستان می‌اندازند. سپس، بیمار را روی پتویی می‌خوابانند و نصف پتو را روی او می‌اندازند؛ به‌این‌صورت بیمار شب تا صبح در قرنطینه می‌ماند و می‌خوابد. بیمار شب حتماً خوابهای عجیبی می‌بیند. صبحْ بابا یا مامازار با توجه به تفسیر خوابهای او، دستورالعمل بعدی‌اش را می‌دهد که معمولاً خواندن دعای مخصوص و تلاوت قرآن، دادن نذری مختصر و رعایت برخی از محرمات است. سپس، مریض را با آب دریا غسل می‌دهند، لباس تازه تنش می‌کنند و 3 بار او را از زیر قرآن رد می‌کنند (جعفری). 

مجلس بازی

معمولاً مجلس بازی از سه‌شنبه شب شروع می‌شود. روز پیش از شب بازی، دختری از اهل هوا، خیزران به دست که معروف است به خیزرانی، در کوچه‌ها راه می‌افتد و درِ تک‌تک خانه‌های اهل هوا را می‌زند و آنها را به مجلس بازی دعوت می‌کند. امروزه البته این کار با تلفن هم انجام می‌گیرد. مکان برگزاری مراسم را میدان می‌گویند که به نام بابا یا مامای مراسم نامیده می‌شود. این محل را با پرچمهای مختلف تزیین می‌کنند. در بندرعباس، همان روز و یا روز بازی، چوب بزرگی به نام «دار بندیره» را به‌عنوان پایۀ پرچم نصب می‌کنند و پرچم مخصوص باد را به آن می‌آویزند. دار بندیره نزد اهل هوا احترام فراوانی دارد و آن را مهتر خود می‌دانند. ماماصفیه، مامازار بندرعباس، دو طرف در ورودی اتاقی که جای اجرای مراسم است، دو پرچم دیگر نصب می‌کند؛ همچنین داخل اتاق، بالای سر بیمار هم پرچم دیگری می‌کوبد (فیض‌بخش، 137- 138؛ فرسو، 132). اینها البته بیشتر ذوق شخصی است و همه این کار را انجام نمی‌دهند. پرچمهای سرخ مخصوص بادهای سرخ یا زار است و پرچمهای مشایخ و نوبان سفید و سبزند. مجلس بازی مراسمی جمعی است که زن و مرد در کنار هم می‌نشینند و هیچ‌وقت منع عرفی و اخلاقی برای آن وجود نداشته است؛ اما امروزه به سبب نفوذ و تسلط فرهنگ رسمی و ممنوعیتهای حکومتی، در بعضی جاها، مثل جزیرۀ هرمز و بندر تیاب، بین زنان و مردان پرده‌ای می‌کشند و آنها را از هم جدا می‌کنند. البته این تغییرات تا حدی به شخصیت بابای زار منطقه و وابستگیهای او نیز ارتباط دارد. در بلوچستان، همواره مجالس زنانه و مردانه جداگانه برگزار می‌شده است. 
مجلس بازی در چند نوبت اجرا می‌شود که معمولاً بین 3 تا 7 شب و گاهی تا 14 شب به طول می‌انجامد. در خوزستان،  برگزاری یک سفره یا دورۀ مجلس 16 شب است و در آن، باید حداقل 250 تا 300 نفر از اهل هوا شرکت کنند. برای برگزاری چنین مراسمی حضور دست‌کم 7 نفر از کسانی که سفرۀ کامل برگزار کرده‌اند، الزامی است (درویشی، دفترچۀ ... خوزستان و هرمزگان،  7). در جزیرۀ کیش، مردم باور دارند که برگزاری مراسم در زادگاه بیمار، در ایجاد آرامش و درمان او بسیار مؤثر است؛ به همین سبب، اهل هوایی که به کشورهای عربی مهاجرت کرده‌اند، هرساله برای اجرای مراسم به زادگاهشان باز می‌گردند. کیشیها برای جلوگیری از مزاحمت برای مردم، مراسم زار را خارج از منطقۀ مسکونی و در مکانی به نام بیت برگزار می‌کنند (مختارپور، 319). 
به‌طورکلی می‌توان مجلس را به 3 بخش تقسیم کرد: نخست، شناسایی باد و به حرف درآوردنش با سفره‌ای کوچک؛ دوم، قربانی‌کردن و خون‌خوردن باد؛ سوم، سفرۀ بزرگ، شرط‌گرفتن از باد و زیرکردنش. اجرای بخش نخست این مراحل، ممکن است بیشتر از دو بخش دیگر به طول بینجامد. پیش از شروع مجلس، سفره‌ای از خوراکیهای مختلف، به نام سفرۀ کوچک، آماده کرده، داخل مجلس می‌برند که شامل نقل مشکل‌گشا، حلوا، شیرینی، نخود و کشمش، خرما، گلاب، آب و جز اینها ست. این سینی (= سفره) برای جلب رضایت به باد تقدیم می‌شود و نسبت به توانایی بیمار، ممکن است مفصل‌تر و رنگین‌تر باشد. بدن بیمار را با روغن خوش‌بویی آغشته می‌کنند و در برخی مناطق، برای رضایت باد، دست و پای بیمار زن را با حنا تزیین می‌کنند (فیض‌بخش، 138- 139). سپس، بابا یا مامای زار در صدر مجلس می‌نشیند، بیمار را مقابل او قرار می‌دهند، چیزی زیر پای بیمار می‌اندازند که به آن «فراش» می‌گویند و پیش از شروع مجلس، برای خوشامدگویی به باد آن را با گلاب و عطر و دود کندر خوش‌بو و متبرک می‌کنند (همو، 138، 140). معمولاً اهل هوا پشت سر بیمار، به صورت نیم‌دایره می‌نشینند و اگر شلوغ باشد، همه جای مجلس را پر می‌کنند. اهل هوا همه باید لباس سفید و تمیز بپوشند و پاک و طاهر در مجلس حاضر شوند. حتى در روستای سلخ جزیرۀ قشم با وضو داخل مجلس می‌شوند (زند، آفاق، 366، حکایت ... ، 250). 
بادها معمولاً علاقۀ زیادی به قلیان دارند، بنابراین، قلیان را چاق می‌کنند و به بیمار می‌دهند تا بکشد. سپس بابا، یا ماما و یا دستیارش مقداری زغال گداخته در گشته‌سوز گذاشته، روی آن کندروک درمانی و گشته می‌ریزد، دور سر و شانه‌های بیمار می‌چرخاند، و بعد گشته‌سوز را ابتدا لختی روی سر بیمار، سپس شانۀ راست و بعد شانۀ چپ قرار می‌دهد. کندروک درمانی و گشته دو مادۀ معطرند که در بیشتر مکانهای زیارتی جنوب به کار می‌روند. این دو دودِ زیاد و خوش‌بویی تولید می‌کنند که مورد علاقۀ بادها ست. به گفتۀ باباعبدالله در بندر لنگه این کار نوعی خوشامدگویی به باد نیز به شمار می‌رود (فیض‌بخش، 147). پس از آن، بابا مقداری روغن خوش‌بوکننده را با انگشت به 4 طرف مجلس می‌پاشد. با اجازۀ بابا یا ماما، نوازنده‌ها شروع به نواختن می‌کنند و بازی شروع می‌شود؛ البته اگر مجلس نوبان باشد، حتماً بازی با نواختن تمبیره توسط بابا شروع می‌شود. حالا بسته به نوع باد، آوازهای مربوط به آن خوانده می‌شود و اهل هوا با جواب آواز و دست‌زدنهای ریتمیک، بابا و ماما را همراهی می‌کنند. هر باد با آهنگ خاصی خودش را نشان می‌دهد و به‌اصطلاح طلوع می‌کند و زیر می‌شود؛ بنابراین، ممکن است طلوع باد به درازا بکشد. در این مدت، بابا آهنگ را عوض می‌کند و آواز دیگری می‌خواند و این کار را آن‌قدر ادامه می‌دهد تا آهنگ دلخواهِ باد به دست آید. 
 

صفحه 1 از4

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: