صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات فارسی / رشدیه /

فهرست مطالب

رشدیه


آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 26 بهمن 1401 تاریخچه مقاله

رُشْدیّه، حاج میرزا حسن تبریزی معروف به رشدیه، فرزند آخوند ملا مهدی تبریزی، بنیان‌گذار مدارس نوین و شیوۀ جدید آموزش ابتدایی در ایران (نک‍ : کسروی، 1/ 19؛ اتحاد، 3/ 259). از رشدیه با لقبهایی چون «پدر معارف»، «پدر فرهنگ نوین ایران» و «پدر مدارس جدیده در ایران» یاد می‌شود (ملک‌زاده، 1/ 117؛ رشدیه، فخرالدین، 19؛ رشدیه، بهدخت، 64)؛ اما او خود را «پیر معارف، رشدیه» می‌خواند و با همین عنوان نیز شماری از اسناد و مراسلاتش را امضا می‌کرد (همو، 72). 
رشدیه در سال 1267 ق/ 1229 ش (رشدیه، فخرالدین، همانجا) یا 1230 ش (و بنابر سنگ‌نوشتۀ مزارش، در 1231 ش)، در محلۀ چرنداب تبریز به دنیا آمد. آجودانی برخلاف دیگر منابع، سال تولد او را ‌1276 ق/ 1239 ش (ص 259)، و در جایی نیز 1278 ق (ص 512) آورده است. رشدیه تحصیلات ابتدایی را از مکتب‌خانه‌های معمول زمان خود آغاز کرد و سپس زبان عربی و علوم رایج دینی را آموخت. منابع بسیاری از هوش و حافظۀ درخور توجه او سخن گفته‌اند (نک‍ : اتحاد، 3/ 259-261). رشدیه که بنابر شیوۀ رایج عصر خود، و نیز سنت خانوادگی‌اش بایستی برای تکمیل تحصیلات، راهی حوزۀ علمیۀ نجف می‌شد، تحت تأثیر فضای تجددخواهی ایرانِ عصر ناصری (دراین‌باره، نک‍ : آجودانی، 259-260)، تصمیم گرفت برای آشنایی با شیوه‌های نوین آموزش به کشورهایی سفر کند که نظام آموزشی پیشرفته‌تری داشتند.
رشدیه، به تصریح خود، با خواندن مقاله‌ای در روزنامۀ ثریا (در برخی از منابع، روزنامۀ اختر) که در آن، نویسنده‌ای به وضع اسفناک بی‌سوادی ایرانیان اشاره کرده، و علت آن را «بدی اصول تعلیم» در ایران دانسته بود، عزمش را برای آموختن شیوه‌های نوین تعلیم کودکان جزم کرد. ازاین‌رو، به استانبول، مصر و بیروت سفر کرد. گویا شیوه‌های آموزش در استانبول و مصر را چندان نپسندید و راهی بیروت شد. از 1298 ق/ 1881 م، او به مدت دو یا 3 سال در دارالمعلمین عالی بیروت با شیوه‌های نوین آموزش آشنا شد و بـه تحصیل علـوم جدید پرداخـت (نک‍ : کسـروی، 1/ 21). طبـق دست‌نوشتۀ مفصل خاطرات خود رشدیه، او از بیروت بار دیگر به استانبول رفت و از آنجا، گویا به دعوت اقوام مادری‌اش (نک‍ : ناظم، 58)، راهی ایروان شد (نک‍ : آجودانی، 261). به‌هرحال، مسلم است که او در این سفر براساس آنچه آموخته بود، طرحهایی ابتکاری در زمینۀ مواد و شیوه‌های جدید آموزش و نیز الفبای صوتی، به‌منظور تسهیل آموزش خواندن و نوشتن، تدوین و ابداع کرد. رشدیه ایجاد الفبای صوتی را مهم‌ترین دستاورد خود در زمینۀ آموزش دانسته است (نک‍ : رشدیه، شمس‌الدین، 24). دست‌نوشته‌ای از او با عنوان «مختصری از مقدمات تغییر رژیم تعلیم در ایران» بر جای مانده، که در آن، «جزئیات فعالیتهای فرهنگی» خود و نیز خاطراتش از سفر به استانبول، قاهره و بیروت را شرح داده است (نک‍ : رشدیه، بهدخت، 66). 
رشدیه در سال 1301 ق/ 1884 م، با همکاری برادرش، حاج‌ آخوند، نخستین دبستان به سبک نوین را با نام «رشدیه» در ایروان، برای کودکان مسلمان قفقاز تأسیس، و تا اوایل 1307 ق خودش آن را اداره کرد. «رشدیه»، عنوان مدارس ابتدایی در عثمانی آن عهد بود که بعدها، عنوانی عمومی برای مدارسی شد که میرزا حسن در ایران تأسیس کرد و خود نیز با همین عنوان نامیده شد و بدان شهرت یافت. در همین دوران، ناصرالدین ‌شاه که از سومین سفرش به فرنگ بازمی‌گشت (نک‍ : آجودانی، 263-264)، در اقامتی کوتاه در ایروان (از 14 تا 16 محرم 1307)، از مدرسۀ رشدیه دیدار کرد و تحت تأثیر شیوۀ نوین و مؤثر او در آموزش کودکان قرار گرفت؛ ازاین‌رو، شاه از رشدیـه دعوت کرد کـه مدرسه‌ای نیز در تبریز بنا کند. رشدیه به همراه شاه عازم ایران شد، اما در نخجوان، به دستور شاه ــ که تحت تأثیر القای اطرافیان خود ــ از دعوت رشدیه پشیمان شده بود، به‌نوعی بازداشت شد. سرانجام، با رسیدن شاه به تهران، او هم آزاد، و راهی تبریز گردید. 
رشدیه پس از ورود به تبریز در 1307 ق/ 1890 م، اولین دبستان به سبک نوین را در یکی از مساجد محلۀ شِشگِلان تبریز تأسیس کرد (کسروی، همانجا؛ برای آگاهی بیشتر، نک‍ : آجودانی، 264) و توانست با استفاده از الفبای صوتی ابداعی خود، در کمتر از 6 ماه به کودکان خواندن و نوشتن بیاموزد. با وجود توفیقی که مدرسه و شیوۀ آموزش او به دست آورد، مخالفان که بیشتر از متعصبان و روحانیان سنت‌گرا و مکتب‌داران بودند، با تحریک مردم، مدرسه را به تعطیلی کشاندند. در فاصلۀ سالهای 1307 تا 1314 ق/ 1890 تا 1896 م، همۀ 7 مدرسه‌ای که رشدیه در تبریز تـأسیس کرد (نک‍ : کسروی، همانجا)، با حملۀ مخالفان، تعطیل و تخریب‌ شدند و حتى یک‌بار به وی سوء‌قصد کردند. با‌آنکه رشدیه از پشتیبانی مظفرالدین میرزا ولیعهد و حسنعلی خان امیرنظام برخوردار بود، مجموعۀ این عوامل منجر به فرار او به مشهد شد. وی آنگاه به قفقاز رفت و با طالبوف دیدار کرد. 
میرزا علی ‌خان امین‌الدوله هنگامی که در 1314 ق والی آذربایجان شد، رشدیه را از قفقاز فراخواند. رشدیه هشتمین و آخرین مدرسۀ خود را در تبریز با حمایتهای وی دایر کرد. پس از به‌صدارت‌رسیدن امین‌الدوله در 1315 ق/ 1897 م، رشدیه نیز در پاسخ به دعوت او، به تهران رفت و در فاصله‌ای اندک، نخستین مدرسه به سبک نوین را با حمایت وی در این شهر بنیاد نهاد. 
سفر رشدیه به تهران را باید آغاز دوره‌ای دیگر در حیات او دانست؛ دوره‌ای که در آن به‌سبب نزدیکی وی به امین‌الدوله و مخالفتش با امین‌السلطان، و نیز پیوستن او به مشروطه‌خواهان و اقدام به انتشار روزنامه و شب‌نامه، خود اندک‌اندک به چهره‌ای سیاسی و آزادی‌خواه، و مدرسۀ رشدیه هم به کانونی سیاسی برضد امین‌السلطان تبدیل ‌شد. شرح فعالیتهای او در این دوره را می‌توان در منابع معتبر تاریخ مشروطه ملاحظه کرد (برای نمونه، نک‍ : کسروی، 1/ 21- 28؛ ملک‌زاده، 1/ 127- 128). 
در همین دوره، او به «انجمن باغ میکده» (ربیع‌الاول 1322) پیوست و «انجمن امنای مدرسۀ رشدیه» و نیز روزنامه‌های مکتب (1323 ق) و معارف را تأسیس کرد. رشدیه در این زمان در ادارۀ مدرسۀ خود از حمایتهای حاج شیخ هادی نجم‌آبادی، روحانی معروف، برخوردار ‌شد. اما به‌سبب مخالفتهایش با امین‌‌السلطان در موضوع استقراض از روسها جهت تدارک سفر مظفرالدین‌ شاه به اروپا و انتشار شب‌نامه برضد او (نک‍ : کسروی، 1/ 24-27؛ ملک‌زاده، همانجا) و نیز بعدها، به‌علت مخالفت با عین‌الدوله، دچار مخاطراتی ‌شد. در این دوره، حمایتهای شیخ هادی نجم‌آبادی او را مصون نگاه داشت. هرچند سرانجام، این مخالفتها موجب دستگیری و تبعید او به همراه چند تن دیگر (ربیع‌‌الآخر 1332) به کلات نادری گردید (نک‍ : همو، 1/ 224؛ کسروی، 1/ 87- 88). 
این زمان، رشدیه و همسرش از سوی عین‌الدوله، متهم به داشتن مسلک ‌بابیگری شدند (کسروی، 2/ 289). او پس از صدور فرمان مشروطیت و تحمل 8 ماه زندان و تبعید، رهایی یافت و بر آن شد تا در مشهد، مدرسه‌ای بر پا سازد؛ ولی بی‌آنکه در این کار به نتیجه‌ای دست یابد، برای دیدار با طالبوف و تقی‌اف راهی قفقاز شد. او در بازگشت از این سفر، به دعوت آزادی‌خواهان و معارف‌دوستان گیلانی، مدارس رشدیه را در رشت و انزلی دایر کرد و به همکاری با مشروطه‌خواهان ادامه داد که نتیجۀ آن، تبعید به مشهد بود (قاسمی پویا، 190 بب‍‌ ). رشدیه در بازگشت به تهران، در 1325 ق/ 1286 ش، مدرسۀ «حیات جاوید» را تأسیس کرد و در همین مدرسه بود که دست به انتشار روزنامۀ تهران زد. او در سالهای بعد سمتهای دیگری در وزارت معارف یافت و در قزوین و گیلان نیز خدمت کرد تا سرانجام در 1302 ش در گیلان بازنشسته شد. 
رشدیه از سال 1305 ش تا پایان عمر در قم اقامت گزید و به فعالیتهای خود در زمینۀ تأسیس مدارس و آموزش کودکان ادامه داد. او در 18 آذر 1323 درگذشت و پس از تشییع در قبرستان نو قم به خاک سپرده شد (نک‍ : رشدیه، بهدخت، 74). به‌جز خاطرات و دست‌نوشته‌های باز‌مانده از رشدیه، آثار آموزشی بسیاری نیز از وی منتشر شده است؛ ازجمله: وطن‌دیلی (به زبان ترکی)، تاریخ شفاهی، شرعیات ابتدایی، جغرافی شفاهی، کفایة‌ التعلیم (3 جلد)، بدایة‌ التعلیم (3 جلد)، نهایة ‌التعلیم (2 جلد)، تربیت‌ البنات، تأدیب ‌البنات، اخلاق (6 جلد)، اصول عقاید، هدایة ‌التعلیم، تبصرة ‌الصبیان، اصول عقاید یا اتحاد بشر، مرآت‌ الحق و تنبیه‌ الغافلین یا ارشاد الطالبین (رشدیه، فخرالدین، 220-221).
برای آگاهی بیشتر، مراجعه شود به: زندگی‌نامه، آراء، نظرات و خاطرات میرزا حسن رشدیه، به کوشش محمد بقایی شیره‌ جینی، سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران، تهران، 1394 ش.

مآخذ

آجودانی، ماشاءالله، مشروطۀ ‌ایرانی، تهران، 1384 ش؛ اتحاد، هوشنگ، پژوهشگران معاصر ایران، تهران، 1384 ش؛ رشدیه، بهدخت، «پدر مدارس جدیده در ایران»، آذری، تهران، 1396 ش، شم‍ 34؛ رشدیه، شمس‌الدین، سوانح عمر، تهران، 1362 ش؛ رشدیه، فخرالدین، زندگی‌نامۀ پیر معارف، رشدیه، تهران، 1370 ش؛ قاسمی پویا، اقبال، مدارس جدید در دورۀ قاجاریه، تهران، 1377 ش؛ کسروی، احمد، تاریخ مشروطۀ ایران، تهران، 1344 ش؛ ملک‌زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران، 1371 ش؛ ناظم، نریمان، «پدر آموزش نوین ایران»، آذری (نک‍ : هم‍‌ ، رشدیه، بهدخت).

محمدابراهیم پورثمین
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: