بزرگداشت بانوی دانشمند پروفسور دکتر آذرمیدخت صفوی، رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند، استاد دانشگاه علیگر و رئیس انجمن استادان زبان فارسی هند، با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش در یکی از روزهای بهار 1394 در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار گردید.
گزارشی از مراسم بزرگداشت «آذرمیدخت صفوی» در انجمن آثار و مفاخرفرهنگی
بزرگداشت بانوی دانشمند پروفسور دکتر آذرمیدخت صفوی، رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند، استاد دانشگاه علیگر و رئیس انجمن استادان زبان فارسی هند، با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش در یکی از روزهای بهار 1394 در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار گردید. در این مراسم که با حضور شخصیتهای علمی و فرهنگی همچون محمدعلی مؤذنی، علی دهگاهی، علی اشرف صادقی، مهدی ماحوزی، سید محمود دعایی و دوستداران علم و دانش برگزار شد، مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی؛ مهری باقری، استاد دانشگاه تبریز، چهره ماندگار و عضو وابسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ و رضا مصطفوی سبزواری، استاد زبان و ادب فارسی به بیان دیدگاههای خویش نسبت به این استاد فرزانه پرداختند که برای آشنایی بیشتر مخاطبان با این بانوی فرزانه، بخشهایی تلخیص شده از سخنرانیهای بلند این اساتید را در ادامه میآوریم...
****
تلاش برای گسترش و ماندگاری زبان و ادب فارسی
در این مراسم ابتدا «مهدی محقق» رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی سخنرانی کرد. وی گفت: ما مشترکات فراوانی با کشور هندوستان داشتیم. از کهنترین و دورترین زمانها که مشابهتی بین کتاب مقدس ایرانی اوستا و وداها و خصوصاً ریگ ودا موجود است و بعدها در طی زمانهای مختلف ما میبینیم این ارتباط بین ایران و هند وجود داشته است.
عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: ابوریحان بیرونی که کتاب تحقیق ماللهند را نوشته است، نخستین کسی است که ابتکار مطالعات مقایسهای را داشت. وی در همان کتاب، فلسفه هندی را با فلسفه اسلامی و تصوف هندی را با تصوف اسلامی و نیز دستور زبان سانسکریت را با دستور زبان عربی مقایسه میکند. او در فهرست کتابهای خودش که من تصحیح و چاپ کردم از چند کتاب نام میبرد از جمله کتاب پاتنجلی که موضوع آن این است که انسان چگونه میتواند آن روح لطیف را از این بدن کثیف بیرون بیاورد و این همان مسألهای بود که بعدها میرداماد در کتاب خلسه الملکوتیه توضیح میدهد که انسان گاهی قادر است که خلع و لبس کند، یعنی بدن و جان را از هم جدا کند و بعد بتواند دوباره این دو را پیوند دهد. در یک جا میرداماد مینویسد که من یک شب در 15 شعبان زمانی که مشغول ذکر بودم ناگاه احساس کردم که جانم از بدنم بیرون آمده و گویی خود، بدن خود را میبینم و احساس میکنم که از قید بدن خلاص شدم و فضای وسیعتر و فراختری برای من پیدا شده است.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: کتاب پاتنجلی را ابوریحان بیرونی از زبان سانسکریت به عربی ترجمه کرده و دکتر منوچهر صدوقی سها آن را به فارسی برگردانده است. این ارتباطات بوده است تا زمانی که در دوره حکمرانان مغول کتابهایی مثل اوپانیشاد، رامایانا، مها بهاراتا نوشته شد که نشان دهنده این ارتباط فرهنگی میان ایران و هند بوده و هنوز هم این ارتباط برقرار است. در همین دوره زبان فارسی، زبان رسمی درباری در هند بوده است و اکنون نیز به همت بزرگانی که ما اینجا برای آنان بزرگداشت گرفتهایم و اغلب از شاگردان خود من هستند مانند سرکار خانم دکتر صفوی و پیش از ایشان مرحوم پروفسور حسن عابدی، پروفسور نذیر احمد، پروفسور اظهر دهلوی و دکتر سلیم اختر چراغ فارسی روشن نگاه داشته شده است.
دکتر محقق افزود: من اولین بار در سال 1347که کنگرهای درباره تحول علوم در آسیای مرکزی به زبان انگلیسی برگزار شده بود، به هند سفر کردم و به زبان انگلیسی سخنرانی کردم و شعری از فرخی سیستانی خواندم که بسیار مورد تحسین قرار گرفت. فرخی سیستانی میگوید:
خاری که به من در خلد اندر سفر هند به چون به حضر در کف من دسته شب بوی
یعنی اگر من به هندوستان بروم و در میان راه خارها پای من را رنج بدهد بهتر است برای من تا اینکه در خانه و وطن خود بنشینم و دسته شب بویی در دستم باشد.
این نشانه همبستگی دو ملت از نظر فرهنگی و جهات مشترکی است که داشتند. امروز نیز که برای پروفسور دکتر صفوی بزرگداشت گرفته ایم تنها به پاس گرامیداشت و زحمتی است که این بزرگان برای گسترش و ماندگاری زبان و ادب فارسی در کشور دوست و همسایه هند متحمل شدهاند.
بانوی اول زبان فارسی هند
«غلامعلی حداد عادل»، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم درباره پیوندهای ایران و هند گفت: در۴۰ سال اخیر همه کسانی که با زبان فارسی در هندوستان آشنا هستند و وضع تدریس و تحقیق درباره این زبان را در هند پیگیری میکنند، با نام سرکار خانم صفوی آشنا هستند.
دکتر حداد عادل گفت: ایشان مکرر به ایران سفر کردهاند و ما نیز افتخار میزبانی ایشان را در فرهنگستان داشتیم. از سوی دیگر توفیق این را نیز داشتیم که در هند، میهمان ایشان باشیم و استادان زبان فارسی که در هند تدریس میکنند، باور دارند که بانوی اول زبان فارسی، در این کشور ایشان هستند. رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی با تشکر از دکتر محقق و دکتر نصیری برای برگزاری این مراسم گفت: میدانیم که خانم صفوی همچنان که از نامشان بر میآید، تبار ایرانی دارند و اجداد ایشان در حدود ۳ قرن پیش به هند مهاجرت کرده و همگی در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و ادبی فعال بودند. حداد عادل گفت: خانم صفوی از حسن اتفاق، در دانشگاهی تدریس و تحصیل کردهاند که دانشگاه اسلامی «علیگر» است. این دانشگاه سزاوارترین دانشگاه برای پاسداری از زبان فارسی است. این دانشگاه به خاطر پیوندهای دینی، نه فقط در عرصه زبان فارسی بلکه در الهیات هم دانشگاهی معتبر و شناخته شده است. اصولاً شهر علیگر، شهری فرهنگی و اسلامی است و زبان فارسی در آنجا معتبر است.
دست پرورده بینظیر نذیر احمد
«مهری باقری»، استاد دانشگاه تبریز، چهره ماندگار و عضو وابسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم در این مراسم گفت: بانوی نامآور و استاد ارجمند که چشم و چراغ زمانه ما در آن دیار خرم است از نوجوانی در آن دیار، زبان و ادب فارسی را در خطه هندوستان زنده نگه داشته است. با تسلطی تحسین برانگیز جانشین شایستهای برای محققان بینظیر در آن سرزمین به شمار میآید. وی گفت: او دست پرورده نذیر احمد است که البته ما را ترک کردند. او آذرمیدخت صفوی را بانوی معرفت و سعادت دانست و گفت: گذشته از دانش و فضل، این بانو به خصال نیکویی آراسته است؛ سخنوری شکفته رو، دستگیر، پایمرد و رایزن برای هر همکار و دانشجویی است که از او مسألهای را بپرسد و یاری جوید. دکتر باقری افزود: ایشان تجمعی از رابطه سعی و سعادت هستند و در زمینههای متعدد، تدریس و تربیت و تألیف و ترجمه، برگزاری همایش و تأسیس مرکز تحقیقات فارسی همچنان فعال است و انجمن زبان فارسی هرساله برگزار میشود که نقش حائز اهمیتی برای تحقیقات جدید و همکاری و همیاری استادان ایران و هندوستان دارد.
تلاش برای ارتباط میان فرهنگی ایران و هند
سپس «رضا مصطفوی سبزواری» استاد زبان و ادب فارسی و رایزن اسبق فرهنگی ایران در پاکستان به ایراد سخنرانی پرداخت. وی در بخشی از سخنانش گفت: دو قوم ایرانی و هندوستانی، هر دونژاد آریایی دارند و خویشاوندی بسیار نزدیک این دو قوم و همزیستی آنان سبب شد تا بیشتر پدیدههای زندگی آنها همچون ادبیات و فلسفه و هنر بسیار به هم نزدیک باشند. در دورههای پس از اسلام نیز روابط معنوی و فرهنگی ایران و هند ادامه یافته است. از دیگر تجلیات گسترش زبان فارسی در هندوستان، پیدا شدن زبان اردو است. مصطفوی گفت: وجود کتیبههای فارسی در سراسر هند یکی دیگر از مظاهر زبان فارسی این شبه قاره است. وی رواج و گستردگی سبک هندی در شعر فارسی را به عنوان یک مکتب فکری در این سرزمین عنوان کرد و گفت: این سبک با ترکیبات و اصلاحات و مفاهیم گاه پیچیده سبب شده است که بر خود ببالد و معتقدم ضرورتاً باید به همه اینها در چنین فرهنگی بالید.
منبع: روزنامه ایران