نخستین روزهای زمستان سال 521 پیش از میلاد مسیح داریوش هخامنشی پس از 19 نبرد آخرین شورشی از 9 شورشی که داریوش یکم هخامنشی آنان را شاهان دروغین میخواند از پای درآمد. مقرر شد یک کتیبه بزرگ از همه کارها و دستاوردهای او گزارش دهد و برای این منظور مکان مناسبی را بر سر جاده قدیمی ماد به بابل برگزیدند. (در نزدیکی کرمانشاه امروزی)
نخستین روزهای زمستان سال 521 پیش از میلاد مسیح داریوش هخامنشی پس از 19 نبرد آخرین شورشی از 9 شورشی که داریوش یکم هخامنشی آنان را شاهان دروغین میخواند از پای درآمد. مقرر شد یک کتیبه بزرگ از همه کارها و دستاوردهای او گزارش دهد و برای این منظور مکان مناسبی را بر سر جاده قدیمی ماد به بابل برگزیدند. (در نزدیکی کرمانشاه امروزی)
با حمله اسکندر مقدونی و انقراض سلسله هخامنشی غبار زمان و فراموشی وقایع آن روزگار و کتیبه داریوش در بیستون را از یادها زدود و کسی از این نقوش و کتیبهها و محتوایشان چیزی نمیدانست.
این کتیبه در ارتفاع صد متری از زمین حک شده و در 30 کیلومتری شمال شرقی کرمانشاه واقع شده است. افراد زیادی کتیبه و نقش برجسته داریوش را دیده، شرحی از آن را در سفرنامهها یا خاطراتشان آوردهاند. قدیمیترین منبع موجود در این زمینه گفتههای دیودور سیسیلی مورخ یونانی قرن اول پیش از میلاد است. دیودور به نقل از کتزیاس این حجاری را به الهه سمیرامیس و صد نیزهداری که اطرافش را گرفتهاند نسبت داده، گفته است به دستور سمیرامیس در زیر نقش برجسته نوشتهای با حروف سریانی نقل کردهاند. دیودور با تکیه بر نوشته کتزیاس چنین آورده است که این صخره مکان مقدسی بوده و به زئوس خدای بزرگ یونانیان تعلق داشته است.
ابن حوقل آن را نقش مکتبخانهای میداند که معلم برای تنبیه شاگردانش تسمهای در دست دارد. گاردان جهانگرد فرانسوی در سال 1794 میلادی این نقش را پیکره دوازده حواری مسیح دانست و تصویر دایره بالدار را به مسیح نسبت داد. کرپورتر در سال 1818 حدس زد که این نقشها پیکره شلمانصر و قبایل دوازدهگانه یهودی است که به اسارت درآمدهاند.
خطر صعود از کوه مانع از آن میشد که کسی به کتیبه نزدیک شود. کرپورتر تا نیمه راه صعود کرد و طرحی از پیکرهها کشید. او درباره خطر بالا رفتن از کوه میگوید «هیچ زمانی بدون بیم مرگ، از آنجا نمیتوان بالا رفت.»
اوژن فلاندن و پاسکال کوست از سوی فرهنگستان کتیبهها و ادبیات فرانسه، برای نسخهبرداری از کتیبه داریوش به بیستون آمدند که در دستیابی به نوشتههای روی صخره ناکام ماندند.
نخستین بار هنری رنخستینسون مشاور نظامی حکومت وقت ایران که در کرمانشاه زندگی میکرد، در سالهای 37-1835 میلادی (دوره حکومت محمدشاه قاجار) و سالهای 1844و 1847 میلادی کتیبه را از نزدیک بررسی و از قسمتی از آن رونوشت تهیه کرد. وی در سالهای 1851-1849 میلادی حاصل کار خود را منتشر کرد. در واقع وی متون فارسی باستان و بابلی را خواند، ولی متن عیلامی به عهده ادوین نوریس گذاشته شد که آن را در سال 1855 میلادی به چاپ رساند.
در سال 1903 میلادی ویلیامز جکسون دومین کسی بود که از کوه بیستون بالا رفت و کتیبه داریوش را مورد بررسی قرار داد و برخی از خطاهای رنخستینسون را در قرائت علایم میخی اصلاح کرد. در سال 1903 میلادی از سوی موزه بریتانیا، لئونارد ویلیام کینگ و رگینالد کمپل تامپسون به بیستون آمدند و توانستند بخشهایی از متن خوانده شده توسط رنخستینسون را اصلاح کنند.
در سال 1948 میلادی جورج کامرون همه کتیبه را نسخهبرداری کرد. وی نسخه اول متن عیلامی را که تا آن زمان ناخوانا مانده بود را نیز نسخهبرداری کرده و توانست شمار دیگری از واژهها و حروف خوانده نشده را قرائت کند و با خمیر کائوچو از نشانهها قالبگیری کند. همچنین کامرون موفق شد از پایین کتیبه راهی برای رسیدن به آن پیدا کند. متأسفانه تصادفاً قالب برداریهای او به سختی آسیب دید و بجز نسخه آکدی کتیبه وی نتوانست از دو نسخه عیلامی و فارسی باستان دو مرتبه قالب دیگری فراهم کند.
از آن زمان تاکنون ویرایشهای مختلفی از متنهای فارسی باستان، عیلامی و بابلی چاپ و منتشر شده است.
نقش برجسته بر سطحی به طول 6 متر و عرض یا ارتفاع 20/3 متر حجاری شده است. در سمت چپ نقش برجسته، تصویر تمام قد داریوش به ارتفاع 78/1 متر حجاری شده است. وی تاج کنگرهداری بر سر، پیراهن بلندی بر تن دارد. ریش او مجعد و چهارگوش است. داریوش پای چپ را روی سینه گئومات مغ - شورشی مشهوری که بردیا برادر کمبوجیه شاه هخامنشی را به قتل رسانده و خود را شاه نامیده بود- نهاده است. وی در دست چپ کمانی دارد و دست راست او به نشانه احترام به سوی نماد مرد درون دایره بالدار بلند شده است. نقش مرد درون حلقه بالدار (که به اعتقاد برخی نماد اهورامزداست) روبهروی پادشاه قرار دارد و حلقهای در دست چپ گرفته و دست راست خود را مانند پادشاه بلند کرده است. در پشت سر داریوش «وینده فرنه» کماندار و «گئوبروه» نیزه دار مخصوص پادشاه و دو نفر از کسانی که شاه را در قتل گئومات یاری کردهاند، ایستادهاند. در مقابل داریوش 9 اسیر با گردن و دستهایی از پشت بسته نقش شدهاند در بالای سر هر کدام از این اسیران، در زیر تنه گئومات و نیز روی دامن لباس اسیر سوم نام و نقش پادشاه شورشگر، جایی که در آن شورش کرده و محل سرکوب شورشی ذکر شده است. این اسیران به روایت کتیبه کسانی هستند که به دروغ خود را شاه نامیدهاند.
این کتیبه به خط میخی و سه زبان فارسی باستان، عیلامی و آکدی نگاشته شده است. علاوه بر سه متن اصلی، نوشتههای کوچک دیگری هم بر کنار نقش برجستههای داریوش و شورشیان اسیر نگاشته شده که نام و تبار آنها را بیان میکند و همینطور نوشتههایی کوتاه به عیلامی و فارسی باستان درباره تبارنامه دودمانی -داریوش اول هخامنشی آورده شده است.
علی رنگچیان؛ عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان
روزنامه ایران