گلایه هایی جوینی به کسی نگفت

كهن‌ترين نسخه به جاي مانده از شاهنامه كه «نسخه فلورانس» ناميده مي‌شود؛ در سال 614 قمري (دو قرن پس از درگذشت فردوسي) نوشته شده است.

 

كهن‌ترين نسخه به جاي مانده از شاهنامه كه «نسخه فلورانس» ناميده مي‌شود؛ در سال 614 قمري (دو قرن پس از درگذشت فردوسي) نوشته شده است. نسخه‌اي خطي از شاهنامه است كه تنها نيمي از آن از آغاز تا پادشاهي كيخسرو را در بر مي‌گيرد. اين دستنويس اكنون در كتابخانه فلورانس ايتاليا نگهداري مي‌شود و زنده‌ياد جويني نيز با تصحيح همين نسخه خطي حاصل پژوهش هايش را در اختيار علاقه‌مندان قرار داده است. پژوهش و تصحيحي كه تا به امروز در قالب 6 جلد در دسترس مخاطبان قرار گرفته است البته جلد هفتم و به عبارتي آخرين كتاب از اين مجموعه هنوز منتشر نشده است. با توجه به اين كه زنده‌ياد جويني تا آخرين روزهاي زندگي خود بر روي تصحيح اين نسخه خطي كار مي‌كرد؛ جلد هفتم نيز تا انتشار راه چنداني ندارد. آن طور كه مازيار جوینی فرزند ايشان در این گفت‌وگو مطرح كرده جلد هفتم نيز تا پيش از پايان سال اين مجموعه منتشر خواهد شد.

****

آقاي جويني از كارهاي نيمه تمام استاد بگوييد و اين كه چه برنامه‌اي براي به پايان رساندن آنها داريد؟

پدرم در سال‌هاي اخير روي نسخه خطي پيدا شده از شاهنامه كار مي‌كرد. نسخه‌اي كه در موزه فلورانس كشف شده بود. اين نسخه قديمي‌ترين شاهنامه‌اي به شمار مي‌آيد كه تا به امروز پيدا شده است. زماني كه تصحيح هر قسمت از آن را به پايان مي‌رساند؛ حاصل كار را منتشر كرده و روانه بازار كتاب مي‌كرد. اما متاسفانه موفق به انتشار آخرين كتاب آن نشد و از دنيا رفت. پدرم تا قبل از اين كه از دنيا برود؛ 6 جلد اين شاهنامه را منتشر كرده بود. حتي تصحيح جلد هفتم كه آخرين جلد از اين مجموعه به شمار مي‌آمد را هم به پايان رسانده بود اما متاسفانه نتوانست شاهد انتشار آن باشد.

با توجه به اين كه گفتيد كار آخرين جلد را هم به پايان رسانده بودند آيا به‌زودي شاهد انتشار آخرين تصحيح استاد خواهيم بود؟

كار بازبيني مجدد جلد هفتم براي انتشار هنوز باقي مانده است. براي همين تصميم گرفتيم با همكاري چند تن از استادان بازنويسي آن را هم به پايان برسانيم. البته هنوز تصميم نهايي گرفته نشده است. با شماري از استادان ادبيات صحبت‌هايي شده اما هنوز قطعي نشده است.

با توجه به انتشار آثار قبلي استاد توسط انتشارات دانشگاه تهران، اين موسسه نيز همكاري‌هاي لازم را با شما خواهد داشت؟

بله. خوشبختانه همان طور كه 6 جلد قبلي از اين نسخه شاهنامه با همكاري اين موسسه نشر روانه بازار كتاب شد؛ در خصوص جلد هفتم نيز به همين گونه خواهد بود. دانشگاه تهران تا به امروز همكاري خوبي داشته و براي به پايان رساندن كارهاي انتشار اين اثر نيز اعلام آمادگي كرده است.

كمي از استاد و كارهايشان بگوييد.

به عنوان فردي كه از نزديك با استاد آشنايي داشت؛ بي‌هيچ اغراقي مي‌گويم كه مرحوم عزيزالله جويني زندگي خود را وقف زبان و ادبيات فارسي كرد. ايشان تمام زندگي و عمر خود را بر سر اين كار گذاشت و در آخر هم در حالي كه كار چنداني از آخرين اثرش باقي نمانده بود اين دنيا را ترك كرد. پدرم اغلب شب‌ها تا دير وقت در اتاق خود مشغول كار بود به‌طوري كه حتي گاهي اوقات نيمه‌هاي شب هم از خواب برمي‌خاست و ادامه كارهاي تحقيقاتي خود را از سر مي‌گرفت. زماني كه به او خرده مي‌گرفتيم كه چرا حتي از زمان استراحتش مي‌زند مي‌گفت كه نمي‌توانم وقتي كه مطلب تازه‌اي به ذهنم مي‌رسد از عملي ساختن آن تا وقت مناسب منصرف شوم. يكي از پررنگ‌ترين صحنه‌هايي كه از ايشان در ذهن من و ديگر اعضاي خانواده باقي مانده است؛ صحنه‌اي بود كه پدر را مشغول كار، آن هم پشت ميز مطالعه‌اش مي‌ديديم. تصويري كه اغلب روزها تکرار می‌شد و هنوز هم جلوي چشمانمان است.

مرحوم جويني به غير از چند جلدي كه به آن اشاره شد موفق به انتشار چه آثار ديگري شد؟

«تصحيح و شرح فرهنگ مجموعه الفرس »،« تصحيح مفردات قرآن»، « تصحيح تفسير نسفي» (ترجمه‌اي كهن از قرآن به فارسي موزون و مسجع)،« تصحيح نهج‌البلاغه» و همچنين چند داستان كه همگي از همان نسخه خطي فلورانس نوشته شده‌اند؛ همچون «نبرد انديشه‌ها در داستان رستم و اسفنديار» «داستان زال و رودابه»، «داستان فرود سياوش» و«داستان بيژن و منيژه» نيز از جمله برخي از آثاري به شمار مي‌آيند كه از ايشان منتشر شده است.

چندي پيش يكي از دوستان مرحوم جويني مي‌گفت كه ايشان بي‌مهري‌هاي بسياري از دانشگاه تهران ديدند و گلايه‌هاي بسياري هم در اين زمينه داشته‌اند. واقعاً اين گونه بود؟

پدرم معمولاً به ندرت در اين زمينه چيزي مي‌گفت. حتي گلايه‌هايش را نيز خطاب به فرد يا ارگان خاصي بر زبان نمي‌آورد. با وجود اين مهم‌ترين گلايه ايشان از بي‌توجهي در زماني بود كه بر نسخه فلورانس كار مي‌كرد. پدر هميشه مي‌گفت كه در مسكو براي كار بر نسخه‌اي كه به شاهنامه مسكو معروف است؛ تيمي حدود 100 نفر با همكاري هم كار تصحيح و پژوهش در خصوص آن را بر عهده داشتند اما زماني كه ايشان كار تصحيح نسخه پيدا شده از موزه فلورانس را بر عهده گرفت خود به تنهايي كار آن را آغاز كرد و به پايان رساند. همراهي نكردن افرادي كه بايد در اين طرح ادبي دست پدر را مي‌گرفتند مهم‌ترين گلايه‌اي بود كه ما از ايشان شنيدم وگرنه در باقي موارد چندان اهل به زبان آوردن مشكلات و بي‌توجهي‌ها نبود

در چند سال اخير، ايشان غير از تصحيح نسخه فلورانس تدريس را نيز همچنان بر عهده داشتند؟

ايشان چند سال قبل در اوج كار و تدريس از دانشگاه بازنشسته شد. حتي زماني كه با رئيس دانشگاه هم گفت‌و‌گوهايي انجام داد، رئيس دانشگاه تمايل زيادي به بازگشت پدر به عرصه دانشگاهي داشتند. با وجود اين پدر ديگر چندان پيگير نشد و تمام تمركزش را روي نسخه فلورانس گذاشت.