«پیرشالیار» آیینی تاریخی برای پاسداشت شخصیتی معنوی

فرزاد نویدی: اورامان تخت هر ساله معیادگاه عاشقان اخلاق و عرفان، دینداری و مردم داری است، این شهر کوچک چهار هزار نفری که از سال 90 از روستا به شهر تغییر وضعیت یافت، هر سال در دو فصل بهار و زمستان میزبان دوستداران آیین معنوی «پیر شالیار» است.

فرزاد نویدی: اورامان تخت هر ساله معیادگاه عاشقان اخلاق و عرفان، دینداری و مردم داری است، این شهر کوچک چهار هزار نفری که از سال 90 از روستا به شهر تغییر وضعیت یافت، هر سال در دو فصل بهار و زمستان میزبان دوستداران آیین معنوی «پیر شالیار» است.

امسال نیز آیین سنتی پیر شالیار در فصل زمستان که موسوم به آیین «ازدواج پیر شالیار» است در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه 15 و 16 بهمن در شهر اورامان تخت برگزار می شود.

مراسم دیگری به نام آیین «کومسای» نیز در اردیبهشت هر سال به عنوان دیگر آیین مرتبط با پیرشالیار در این شهر برگزار می شود.

مراسم پیر شالیار یکی از جشن های و آیین های سنتی ایران زمین است که ریشه در باورهای اساطیری و ادیان باستانی دارد و کُردها به عنوان یکی از اقوام اصیل ایرانی هر سال در دو فصل زمستان و بهار این آیین را گرامی می دارند.

اورامان تخت با حدود چهار هزار نفر جمعیت از توابع شهرستان سروآباد استان کردستان در حدود 160 کیلومتری شهر سنندج مرکز استان کردستان و در منطقه اورامان واقع شده و سال 90 تبدیل به شهر شد.

شهر اورامان را با بافت تاریخی و قدیمی و آیین های پیرشالیار می شناسند، اورامان قدمتی به درازای تاریخ دارد و براساس منابع مستند بیش از هزار و 300 سال قدمت این منطقه است.

مراسم پیرشالیار از زمان های بسیار دور در این روستا برگزار شده است و مراسمی که با ریشه کهن، جشن عروسی پیرشالیار (شهریار) را یادآور می شود.

جشن عروسی پیرشالیار (شهریار) مراسمی بسیار کهن است اگر چه این مراسم در طول زمان با تغییرات بسیار مواجه شده، ولی ریشه های کهن اساطیری خود را به خوبی حفظ کرده است.

در منابع مکتوب تاریخی آمده است: « پیر روحانی از مغان زرتشت به نام پیرشالیار نزد مردم اورامان بسیار محترم است و کتابش را به بیگانگان نشان نمی دهند و کلمات اش به جای ضرب المثل به کار می رود، جشن بزرگ مردم اورمان در بهمن ماه که سال روز ازدواج اوست برگزار می شود» .

این مراسم هر سال در بهمن ماه، در آغاز چله کوچک، در سه مرحله و طی سه هفته برگزار می شود، در اولین هفته بهمن، گردوهایی که از باغ پیر شالیار چیده شده، برای اهالی ارسال می شود و به این ترتیب اهالی از شروع مراسم عروسی پیرشالیار با خبر می شوند.

هر ساله مردم روستا سالگرد ازدواج پیرشالیار را که آخرین چهارشنبه پیش از پانزدهم بهمن است به همان گونه که اولین بار برگزار شده است، جشن می گیرند.

در این مراسم بامداد چهارشنبه پس از نماز صبح در آن زمان که کودکان روستا در کوچه های بسیار باریک و برف گرفته روستا با فریاد « کلاوروچنه» به درب منازل رفته، سهم خود را از تنقلات طلب می کنند.

مردان آبادی در شرف آماده کردن حیواناتی هستند که در طول سال، خانواده به دلایلی مختلف نذر کرده اند تا در این مراسم قربانی کنند.

در مراسم پیر شالیار وظایف تقسیم بندی شده است و هر خانواده ای همان کاری را انجام می دهد که اخلاف او در زمان حیات پیر در مراسم عروسی انجام می داد، بدین معنی که خانواده ای مسوول نگهداری از احشام نذری و ذبح آنها، خانواده دیگر مشغول پخت و پز آش نذری و به این ترتیب هر کس وظیفه ای بر عهده دارد.

هر سال حدود 30راس گوسفند و بز و دو راس گاو در این مراسم ذبح می شود و خون گرم احشام قربانی شده در حالی که بر اثر سرما بخار از آن بلند است از بام خانه پیر به بام خانه پایین دست و از آنجا هم بر بام خانه دیگری روان می شود تا در انتها بر بام خانه ای یخ می زند.

اهالی این روستا بخشی از گوشت را تقسیم می کنند و بقیه به عنوان آش نذری در منزل پیر پخت می شود و در ظهر چهارشنبه و پنجشنبه بین مردم تقسیم خواهد شد.

مردم این روستا معتقدند این آش هرگز کم نخواهد بود و جمعیت هر چند زیاد باشد کسی با ظرف خالی از منزل پیر نخواهد رفت اما جمعیت همیشه از سر شوق برای گرفتن غذا فشار می آورند.

در خلال انجام مراحل مختلف مراسم که از چهارشنبه تا پنجشنبه شب به طول می انجامد در خانه پیر به روی مردم باز است و هر کسی می تواند برای زیارت تخت گیوه و تسبیح پیر که از او به یادگار مانده است وارد منزل شود.

بعد از نماز ظهر دراویش قادری که به طور عمده از اهالی روستاهای اطراف و روستاهای مرزی عراق که از سه شنبه شب به این محل آمده اند بر بام خانه پیر حلقه زده و با آوای عرفانی دف شروع به ذکر و سماع می کنند.

در این میان سالمندان سر رشته ذکر را به عهده دارند و جوانان هراز گاهی در ذکر و سماع معنوی از خود بیخود می شوند.

بعد از پایان مراسم ذکر همگی به مسجد روستا رفته و نماز مغرب را به جماعت می خوانند و نمی توان کسی را در کوچه ها دید در این هنگام مردان در مسجد و زنان در خانه های خود به صورت انفرادی تسبیح حق می گویند.

از بامداد روز پنجشنبه ادامه مراسم از سر گرفته می شود و همه در تکاپو و تلاشند و دیگ های بزرگ آش در خانه پیر بر آتش گذاشته می شوند و جماعت به انتظار نهار می مانند.

خانه پیر اتاقی بزرگ است که در کنار دیوارهای آن سکوهایی برای نشستن ساخته اند و بر ستون های چوبی اتاق نیز تیرهای چوبی موازی تکیه داده شده تا مردم بر آن بنشینند.

در خانه پیر هر خانواده جای مخصوص خود را دارد و به رغم افزایش جمعیت در این چند صد سال، مساحت خانه هنوز مردم را جا می دهد.

در این خانه هر شخص می تواند فقط در جایی بنشیند که اجداد او 950سال پیش در آنجا می نشستند، در این زمان امام جماعت روستا به ارشاد مردم پرداخته و موعظه می کند و برای جوان ترها، پیر را به عنوان الگو معرفی می کند و بر تقدم اهمیت آخرت بر دنیای فانی تاکید می کند.

یک هفته بعد از این مراسم یعنی در سومین جمعه بهمن ماه نیز، مردان نان هایی را که به شکل قرص های طلایی رنگ از آرد گندم و مغز بادام کوبیده تهیه شده و با گیاهان خشک چون ریحان و سیاه دانه تزیین شده است، بر سر مزار پیر شالیار می برند و پس از جمع شدن بر سر مزار پیر، نان ها را روی هم می ریزند و آنها را خرد کرده، با ماست بین حاضران تقسیم می کنند.

به نظر می رسد این مراسم که همزمان با جشن سده بر پا می شود یادگار روزگار پرستش مهر در این سامان است.

جشن سده مراسمی است که در آن ایزد مهر برکت بخشنده را در چهلمین روز زایشش، در آن هنگام که زمین آغاز به دم زدن می کند، زمانی که گوسفندان بار بر زمین می نهند، می ستاید و با ریختن خون قربانی یاد ایزد حامی دهقانان و تولیدکنندگان را که با کشتن گاو باعث برکت کشت و دام و روییدن رستنی و گیاهان سودمند و خرمی و شادی ما در زمین می گردد، گرامی می دارد.

پیروان او در محراب های باستانی بقایای متبرک را که در شمعدان سنگی است بر سکوهای چوبی پاس می دارند.

در روستای اورامان تخت و در مقبره پیرشالیار علاوه بر برگزاری مراسم در بهمن ماه، هر سال در دومین هفته اردیبهشت نیز اهالی اورامان و روستاهای مجاور به رسم تبرک و برای شفای بیماران قطعه ای از تخته سنگ کنار مزار پیر شالیار را می کنند و با خود می برند و بر این باورند که کرامت پیر شالیار باعث تبرک این سنگ شده و سنگ هر ساله دوباره سبز خواهد شد.

منطقه اورامان که در ادبیات محلی به هورامان مشهور است زادگاه و مهد پرورش افراد سختکوشی است که استقامت را از کوه های سر به فلک کشیده آن و لطافت طبع را از انواع گل های زیبای دامنه های کم نظیر رشته کوه های زاگرس به ارث برده اند.

واژه «هورامان» از دو بخش «هورا»  به معنی اهورا و «مان» به معنای خانه و جایگاه و سرزمین تشکیل شده است، بنابراین هورامان به معنای سرزمین اهورایی و جایگاه اهورا مزدا است.

«هور» در اوستا به معنی خورشید آمده و هورامان جایگاه خورشید نیز معنی می دهد، بنا به اعتقاد این مردم، روستای  «هورامان» زمانی شهر بزرگی بوده و مرکزیت خاص داشته است و به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مرکز حکومت ناحیه هورامان یاد می کنند.

وضعیت خاص روستا از نظر معماری، موقعیت جغرافیایی، چشمه های پر از آب و همچنین مراسم خاص، آداب، رسوم و وجود مقبره و مسجد پیرشالیار به ویژه جمعیت و تعداد سکنه قابل توجه آن نشانگر اهمیت آن در زمان ساسانیان است.

ایرنا