مجادلۀ عقل و عشق؛ رسالۀ امهال العشاق
از ناشناس. نثر و نظم عرفانیست در مناظرۀ عقل و عشق. در 2 «باب» و نیز «حکایت» آمیخته با نثر و نظم عرفانی و ادبی و معنوی.
از ناشناس. نثر و نظم عرفانیست در مناظرۀ عقل و عشق. در 2 «باب» و نیز «حکایت» آمیخته با نثر و نظم عرفانی و ادبی و معنوی.
آغاز: حمد و سپاس بیرون از وهم و قیاس خداوندی را جلّ شأنه سزاست که به فحوای یُحبونَهم کحبّ الله عشق را صفت دیوانگی داد و عقل را سمت فرزانگی.
انجام (افتاده): چاره جز پیرهن دریدن نیست، چشم در عهده گرفت فراخور بینش در نظارۀ معشوق کوشد لاجرم کوس تنهایی.