از محمدقلی ترشتی تهرانی، متخلص به سلیم (د كشمیر 1057ق/1647م).
از محمدقلی ترشتی تهرانی، متخلص به سلیم (د كشمیر 1057ق/1647م). داستانی ست در قالب مثنوی، بگونهای كه قضا و قدر را نشان میدهد. در پایانه میگوید:
«سلیم» از غافلی میبینمت مست
نمیدانـی قضایــی در كمین است
شمار بیتها در نسخهها یكسان نیست. نسخۀ در دست 242 بیت دارد. برای چكیدۀ داستان، نك : مشترك 7/864.
آغاز:
شنیـدم روزی از خـونـابـه نـوشـی
چـو گـل از پـاره تن خرقـه پوشـی
در معنــی بــه گـوش خـود كشیده
شـده همچـون عصـای خـود جـریده
انجام:
در این دریای خونخوار آشنا كیست
خـدا دست تــو گیرد نـاخدا كیست
منابع دیگر: ذریعه 17/150 و شمار بسیاری از منظومهها در این زمینه؛ نسخهها 4/3044 ( 43 نسخه)؛ مشترك 7/864 (11 نسخه).