فرهنگ عربی به فارسی

از ناشناس. گویا از کارهای تازه‌تر باشد. شاید سدۀ 13ق.

از ناشناس. گویا از کارهای تازه‌تر باشد. شاید سدۀ 13ق. 
به ترتیب الفبایی از آغاز و انجام واژه‌ها، هر حرف در 1 «باب» بی‌شماره: باب الالف مع الالف: (احصاء، احیاء، اخفا...، ایماء، ایوا، ایلیا). باب الف مع الباء: (آب، اتعاب، اجتناب...، اهدب، اهاب). باب الالف مع التاء: (اباحة، ابهت، انبت...، امانت، ایالت)، باب الالف مع الثاء: (احادیث، احداث، ارث...، اناث و انث)... تا «باب الالف مع الیاء» (اجنبی، اذابی...). 
همینگونه: باب الباء مع الالف، باب الباء مع التاء، باب الباء مع الثاء، باب الباء مع الخیر و می‌انجامد به «باب الیاء مع الیاء». 
برای نشانی: باب السین مع الالف: «سبا» بفتح؛ شراب خریدن برای فروختن؛ «سخا»: جوان‌مردی؛ «سبی و سبا» به کسر، اسیر گرفتن و دل بردن معشوق از عاشق؛ «سجایا» به فتح، خوبی‌ها؛ «سدی» گذشته، و سهل کرده شده؛ «سدرة المنتهی» درخت کنار است، در آسمان که منتهای اعمال مردم و نهایت رسیدن علم خلق تا آن حد است. 
آغاز:   بسمله. باب الالف. «احصا» بالکسر شمردن و ضبط کردن «احیاء» بالکسر زنده کردن. بالفتح قبیلها، جمع حیّ «احقا» بالکسر در سؤال مبالغه کردن، و ریش اصلاح کردن، و پابرهنه کردن، «اصلا» شیرین کردن، «احتظا» بهره‌مند شدن، «احتوا» گرو گرفتن و جمع کردن.
انجام:   «یونان» دهی است به بعلبک، و مملکتی معروف، «باء تاء» کلمه‌ای است که برای راندن شتر گویند. والسلام علی من اتبع الهدی...