از ناشناس. در «نسخهها 5/3900» آمده است: گویا از سیدكاظم رشتی فرزند محمدقاسم (د 1259ق) باشد.
از ناشناس. در «نسخهها 5/3900» آمده است: گویا از سیدكاظم رشتی فرزند محمدقاسم (د 1259ق) باشد. در «فهرست ملك 7/156» بدون واژۀ «گویا» از همان رشتی دانسته شده است. گفتاری ست عرفانی، كه هنگام مسافرت و گذر از اصفهان، در پاسخ پرسش سلطان الذاكرین ـ كه از وی نام نمیبرد ـ در بیان حكم غنا، برپایۀ حدیثها نگاشته است. بخشبندی نشده.
این رساله در مجموعۀ شش رساله است، كه همه یك شیوه را دارد. و بایستی از یك تن باشد. (نك : رسائل عرفانی، هف ).
آغاز: الحمدلله الذی تقدس بقدس قیومیته عن نعت الجوهریات و ما یشابهها، و الحمدلله الذی (78 سطر بعد) و بعد، ذكر مینماید، عبد مفتقر الی الله و معتصم بحبل آل(ع) كه در سبیل سفر به سوی ملیك فضل و عدل، ادام الله ظله... كه در ارض اصفهان توقف نموده، جناب مستطاب قدسی خطاب... مذكر آیت «محمود» سلطان الذاكرین... سئوال از حكم غنا... فرمود.
انجام: محو نگردد، و كفی بفخره ذكره... ذوالفضل العظیم و سبحان الله رب العرش عما یصفون، و سلام علی المرسلین و الحمدلله ربالعالمین.