شرح بلوغ الادب

از ناشناسی که شاید نام او در بخش نانوشتۀ دیباچه بوده است، که از بجا ماندۀ دیباچه برمی‌آید، نگارنده، نخست رسالۀ «الاستعارات» (نک‍ : هف‍‌ ) ابوالقاسم سمرقندی را گزیده «بلوغ الادب» نامیده است، سپس آن گزیده را خود شرح کرده است و می‌گوید «بلوغ الادب» را مانند متن در 3 «عقد» ساخته بودم و این شرح نیز به همان ترتیب و حامل متن است.

از ناشناسی که شاید نام او در بخش نانوشتۀ دیباچه بوده است، که از بجا ماندۀ دیباچه برمی‌آید، نگارنده، نخست رسالۀ «الاستعارات» (نک‍ : هف‍‌ ) ابوالقاسم سمرقندی را گزیده «بلوغ الادب» نامیده است، سپس آن گزیده را خود شرح کرده است و می‌گوید «بلوغ الادب» را مانند متن در 3 «عقد» ساخته بودم و این شرح نیز به همان ترتیب و حامل متن است. 
برای نشانی از «بلوغ الادب»: حمداً لک اللهم علی ما علمت من المعانی و البیان، و علی ما اولیت من بدایع التخلیص و الایضاح فی البیان، و الصلاة و السلام فائضان علی سید بن عدنان (چنین) و آله و صحبه. و بعد، فهذا مخلصاً مختصراً اختصرت فیه رسالة الاستعارات للامام ذی التحقیقاتِ ابی‌القاسم السمرقندی تغمده الله بالروح و سمیته «بلوغ الادب» من تحقیق استعارات العرب. 
آغاز:    بسمله. به نستعین. ای اولف و الباء للمصاحبة، و «الله» علم الذات الواجب الوجود، المستحق لجمیع المحامد و «الرحمان الرحیم» صفتان مشبهان بنیا للمبالغة من الرحمة... «حمداً» مصدر معمولاً لفعل محذوف و جوبا... «لک» جار و مجرور متعلق باستقرار محذئف... «اللهم» اصله یا الله، فحذف حرف الندا... . 
انجام:   «المکنیة» اَوْ «المصرحة و غیره»ای غیر الا قوی اختصاصاً من الامرین الملائمین للمشبه فی تلک، تجرید الاستعارة المصرحة والله اعلم.