تب؛ در بیان تب

از ناشناس، بی‌دیباچه و خاتمه‌ای، در چند «مقصد»: 1. در تبهای یومی، 2. در تبهای تیز و دایمی، در دو «قسم»: قسم 1. در بیان سونوخس (تب تند)، 2. در بیان تب مطبقه، كه آن نیز بر سه قسم است.

از ناشناس، بی‌دیباچه و خاتمه‌ای، در چند «مقصد»: 1. در تبهای یومی، 2. در تبهای تیز و دایمی، در دو «قسم»: قسم 1. در بیان سونوخس (تب تند)، 2. در بیان تب مطبقه، كه آن نیز بر سه قسم است.
برای نشانی: مقصد دوم در بیان تب تیز و دایمی و آن بر دو قسم است، یكی را سونوخس گویند و دیگری را مطبقه. قسم اول در بیان سونوخس. بدانكه سونوخس عبارت از تب تند و تیز دایمی است، كه از كثرت و غلیان خون حادث شود. (نك‍ : اطفال امراض، در همین فهرست).
آغاز:   در بیان تب از قول حكمای ایران. بدانكه تب حرارتی است غریبه كه از قلب منتقل می‌شود، و از آنجا به واسطۀ رگهای جهنده به مجموع بدن پراكنده می‌گردد، و همۀ تن را گرم می‌كند. و افعال طبیعی را مختل می‌سازد...
انجام:   ... پیه شتر و روبا بهم بكوبند و بنهند.
منابع دیگر:   فهرستواره، 5/3331 «تب»؛ نسخه‌ها، 1/486 «تب؛ رساله در شناخت...» مورخ 1075ق، كه نسخۀ ما می‌تواند تحریری از آن باشد.