نمادهای اهورایی و اهریمنی در شاهنامه فردوسی رویاروی یکدیگرند

«نیکی و بدی در شاهنامه» نوشته عباس یاوری است. در این کتاب نویسنده به شناسایی نمادهای اهورایی و اهریمنی در شاهنامه فردوسی پرداخته است و با بیان آشکار و ساده به نیک و بد بودن آن‌ها اشاره شده است. معنا و مفاهیم آورده شده، گویای آموزه و پندهای تاریخی در فرایند تشکیل جوامع و زندگی نژادهای بشری است که از سرشت پاک و ریشه‌ انسان‌های آگاه و آزاده در برابر طوفان‌های ستم و بیداد، چون کوهی سربرافراشته و با شجاعت و پاکی روح و جان خویش به یاری حق و حقیقت و نیکی‌ها به پا خاسته‌اند.

 

بزرگترین نادرستی و گناه در شاهنامه دروغ است

 آناهید خزیر: «نیکی و بدی در شاهنامه» نوشته عباس یاوری است. در این کتاب نویسنده به شناسایی نمادهای اهورایی و اهریمنی در شاهنامه فردوسی پرداخته است و با بیان آشکار و ساده به نیک و بد بودن آن‌ها اشاره شده است. معنا و مفاهیم آورده شده، گویای آموزه و پندهای تاریخی در فرایند تشکیل جوامع و زندگی نژادهای بشری است که از سرشت پاک و ریشه‌ انسان‌های آگاه و آزاده در برابر طوفان‌های ستم و بیداد، چون کوهی سربرافراشته و با شجاعت و پاکی روح و جان خویش به یاری حق و حقیقت و نیکی‌ها به پا خاسته‌اند.

 

جنبه نیکی و بدی در ایران باستان در تمام پدیده‌ها وجود دارد. به نظر می‌رسد این نیروی دوگانه در تمام موجودات دیده می‌شود، چنان‌که پدیده‌های هستی در ایران باستان، دارای ایزدان و اهریمنان یا نیروهای خیر و شر هستند. هر عنصری دارای دو سوی و دو اثر است، یک اثر نیک و دیگری اثر بد.

 

شاهنامه این اثر ادبی سترگ مانند بسیاری از آثار ادبی دستاورد تراوش فکری و اندیشه‌ یک تن نیست بلکه چکیده‌ فرهنگ، دین، آداب و رسوم و آرزوهای ملتی در گذر سده‌ها و هزاره‌ها و تاثیر عمیق باورهای دینی، رویدادهای تاریخی و رسوم فرهنگی در تمامی ادوار تاریخی و اجتماعی آن آشکار است. عشق‌ها و نفرت، پیروزی‌ها و شکست‌ها، غم‌ها و شادی‌ها، خوشی‌ها و ناخوشی‌ها، جنگ‌ها، ستیزه‌ها و آشتی‌ها، همه و همه در حافظه‌ جمعی یک ملت رسوب و ته‌نشین و دستمایه‌ آفرینش اثری شده‌اند که بن‌مایه‌ آن، رویارویی و نبرد اهورا و اهریمن، زشتی و زیبایی، تاریکی و روشنی و ستیز پیوسته‌ نیکان و بدان در پهنه‌ هستی و حماسه است.

 

شاهنامه اثری است حماسی که درونمایه‌های اسطوره‌ای را مورد توجه قرار می‌دهد و کوشش فردوسی بر این بوده که با نگهداری نام پهلوانان و شهریاران باستانی، آن‌ها را با زبان حماسه به پیش چشم بکشد. فردوسی در روزگاری می‌زیست که روزگار اسطوره نبود اما او از روی دلبستگی ملی، درونمایه‌های اسطوره‌ای را که در خطر فراموشی قرار داشت و هویت ایرانی را که در خطر نابودی قرار گرفته بود، به حماسه تبدیل و وارد شاهنامه کرد.

 

موضوع کلی در اساطیر شاهنامه، تقابل نور و تاریکی یا نیکی و بدی است که در بیشتر داستان‌ها دیده می‌شود. این رویارویی در بیشتر داستان‌های اساطیری شاهنامه به چشم می‌خورد. حتی این دوگانگی و ناهمسانی را در واژگان آن زمان نیز می‌توان آشکارا دید. در شاهنامه ستیز خیر و شر را بارها می‌توان یافت که به‌گونه‌ای درونمایه‌ بنیادین شاهنامه را تشکیل می‌دهد.

 

بزرگترین نادرستی و گناه در شاهنامه دروغ است و این سرشت پاک ایرانی است که دروغ را ضد راستی و کار ناشایست می‌داند و از سوی دیگر آزادی از بند اهریمن و خوش‌بینی هم از ویژگی‌های پاک ایرانیان است. این پدیده در تمامی هزاره‌های زندگی اساطیر و نبرد بین دو جریان نیک و بد و خیر و شر خون‌های به ناحق ریخته شده و بسیار اندوهبار نیکانی چون سیاوش و سهراب نهفته است که دستاورد آن پستی و ناتوانی اهریمن و برای ملت آزادگی و آزاداندیشی، رستگاری و خوشبختی است.

 

در اساطیر ایرانی آورده شده در شاهنامه از هر گونه آن (اهورایی یا اهریمنی) بیانگر درد و رنج و انسان‌های یکتاپرست و خداجوی، وارسته، شجاع و حق‌خواه است و از زشتی‌ها مانند دروغ و نیرنگ و آز، خیانت، ناپاکی، بیداد، قدرت و شهرت‌طلبی سلطه‌گران است.

 

کوروش نیکنام، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران می‌گوید: «در بینش زرتشتی سرشت اهورامزدا تنها نیکی و راستی است و چون نهاد چنین خداوندی سرشار از راستی و سازندگی است بنابراین کژی و ناراستی در آفرینش اهورایی جایگاهی ندارد و هیچ‌گاه در ذات او پدیدار نخواهد شد پس نمی‌توان خداوند را آفریننده بدی‌ها و زشتی‌ها دانست. ولی در بین زندگی انسان و روابط بین آنان، انواع گوناگون بدی‌ها دیده می‌شود و افراد زیادی از دروغ، فریب، خشم، ستم، زورگویی، کشتار و غارت گروهی که خود را انسان نامیده‌اند، آسیب می‌بینند و پیوسته از آنان شکایت و گِله دارند، این بدی‌ها از کجا آمده‌اند؟ بیگمان اراده خداوند در بنیاد آنها نقشی نداشته است.

زرتشت نیز در گات‌ها (یسنا، هات 30 بند3) پدیدار شدن بدی‌ها را تنها مربوط به جامعه انسانی می‌داند و برای بیان بینش خود این چنین گفته است: 

 

«این دو گوهر هَمزاد و مُتضاد،

چون در اندیشه انسان پدیدار شوند.

نیکی و بدی پدیدار خواهد شد

آنگاه دانا نیکی را بر می‌گزیند

و شخص بی دانش، بدی را انتخاب می‌کند.»

 

به گفته فرهنگ مهر نیز دوگانگی، واقعیت زندگی و هستی در جهان مادی است. خوبی و بدی، روشنایی و تاریکی، سردی و گرمی، سودمندی و زیان‌آوری، درک ما از هستی (آفرینش) است که همه بازتابی از اندیشه و دریافت مغز ما از خلقت و جهان است که همیشه به صورت دوگانه بود و نبود، هستی و نیستی در اندیشه ما ظاهر می‌شوند. چیزهایی در طبیعت هستند که ما به آنها آگاهی نداریم و با پیشرفت دانش و تکنولوژی آن‌ها را درک می‌کنیم. پیش از آن که، آن چیزها را درک کنیم در خارج اندیشه ما دوگانگی وجود ندارد. خوبی و بدی نتیجه نحوه اندیشیدن و عملکرد انسان است. اهورامزدا جز خوبی نیافریده است و سپنتامینو جلوه همه خوبی‌های خدایی در آینه وجود است. در جلوه خارجیشی آن، سپنتامینو با انگره مینو برخورد می‌کند و انگره مینو ساخته و پرداخته اندیشه و منش آدمی است. اهریمن هستی ندارد و پدیده‌ای است که در تظاهر خارجی سپنتامینو در برابر او ظاهر می‌شود.

 

«نیکی و بدی در شاهنامه» نوشته عباس یاوری در 480 صفحه، شمارگان یک‌هزار نسخه در قطع وزیری و جلد شومیز از سوی انتشارات سیب کال با بهای 20 هزار تومان در اهواز منتشر شده است.

منبع: ایبنا