نقاشی ایرانی در مقام منبع تاریخ معماری ایران / مریم حیدرخانی

مدارک تصویری در زمرۀ مهم‌ترین مدارک تاریخ و تاریخ معماری است، زیرا از چیزی در گذشته حکایت می‌کند؛ چیزی در عالم واقع یا ذهن و خیال ترسیم کننده و مخاطبان مفروضش. تصویر، چیزی را منتقل می‌کند که نوشته نمی‌تواند.

 

 

مدارک تصویری در زمرۀ مهم‌ترین مدارک تاریخ و تاریخ معماری است، زیرا از چیزی در گذشته حکایت می‌کند؛ چیزی در عالم واقع یا ذهن و خیال ترسیم کننده و مخاطبان مفروضش. تصویر، چیزی را منتقل می‌کند که نوشته نمی‌تواند.

بنابراین مدارک نوشتاری، با همۀ اهمیتشان، ما را از مدارک تصویری کفایت نم یکند. مدارک تصویری مانند نقاشی و عکس و نقش برجسته به سبب ویژگی‌هایشان، از حیث نوع و اعتبار و اهمیت در مطالعۀ تاریخ معماری متفاوت‌اند.

ازآنجا که در حوزۀ تاریخ معماری، عموماً دچار فقدان منابع مکتوب هستیم و این خود، از اهمیت مضاعف مدارک تصویری برای محققان این حوزه حکایت می‌کند، تاکنون از آن ها در مطالعۀ تاریخ معماری چندان بهره نبرده ایم.

گاه هنرشناسان و نقاشان و کمتر معماران، یک یا چند نگاره را به عنوان مدرک مکمل یا دست مایۀ اصلی تحقیق در کتب یا مقالات خود به کار برده اند. بااین حال، ظرفیت استفاده از نگار هها در معماری بسیار بیشتر و فراتر از موضوعات مطرح شده تاکنون است.

این مقاله نقاشی ایرانی را به عنوان مدرک مهم تصویری برای مطالعۀ تاریخ معماری ایران بررسی م یکند و چگونگی استفاده از آن را در قالب مطالب ذیل بسط می دهد: شناخت کلیاتی دربارۀ نقاشی ایرانی، انواع آن ها به اعتبار محل و محمل به کارگیری آن ها و نسبتشان با معماری، نکاتی در فهم زبان بصری نقاشی و استفاده از آن و نیز لغزش‌گاه‌های این شناخت.

مطالعات معماری ایران، دو فصلنامه معماری ایران، شماره 7، بهار و تابستان 94

 

دریافت مقاله

منبع: هنر اسلامی