جدال اسلام با الحاد

کتابی که قصد معرفی و بررسی آن را داریم، از نخستین آثاری است که به موضوع الحاد در تمدن اسلامی پرداخته است و بیش از هفتاد سال پیش در مصر منتشر شده است. مقالات این کتاب به صورت منفرد نوشته شده و متفکر پرآوازه‏ای به نام عبدالرحمان بدوی علاوه بر آنکه برخی قسمت‏های این کتاب را نوشته، وظیفه گردآوری مقالات و تدوین این مجموعه را نیز به عهده داشته است.

 

معرفی و بررسی کتاب «در باب تاریخ الحاد در اسلام»

سیاوش مهرانی: کتابی که  قصد معرفی و بررسی آن را داریم، از نخستین آثاری است که به موضوع الحاد در تمدن اسلامی پرداخته است و بیش از هفتاد سال پیش در مصر منتشر شده است. مقالات این کتاب به صورت منفرد نوشته شده و متفکر پرآوازه‏ای به نام عبدالرحمان بدوی علاوه بر آنکه برخی قسمت‏های این کتاب را نوشته، وظیفه گردآوری مقالات و تدوین این مجموعه را نیز به عهده داشته است. بدوی که در سال ۲۰۰۲ در قاهره درگذشت، یکی از مهم‏ترین استادان فلسفه اسلامی بود که تالیفات پرشماری از خود برجای گذاشت که از میان آنها تصحیحات و همچنین کار فکری‏اش بر آثار و اندیشه‏های فارابی و ابن‏سینا در سطح جهان مشهور است. دکتر عبدالرحمن بدوی بعد از دریافت دکترا مسئولیت‏ها و مناصب زیر را تا زمان درگذشتش برعهده گرفت: استاد در قسمت فلسفه دانشکده ادبیات دانشگاه فؤاد در آوریل ۱۹۴۵، استادیار در قسمت فلسفه دانشگاه فؤاد در ژوئیه سال ۱۹۴۹، ترک دانشگاه قاهره در ۱۹ سپتامبر ۱۹۵۰ برای تأسیس قسمت فلسفه در دانشکده ادبیات دانشگاه عین شمس (دانشگاه سابق ابراهیم پاشا)، گرفتن کرسی استادی در همین دانشگاه در ژانویه سال ۱۹۵۹، مشاور فرهنگی و مدیر هیئت فرهنگی در برن سوئیس از مارس ۱۹۵۶ تا نوامبر سال ۱۹۵۸، وی هم‌چنین به‌عنوان یک استاد سیار در تعدادی از دانشگاه‏های دنیا تدریس می‏نمود منجمله از ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۹ در تعدادی از دانشگاه‏های لبنان، در سال ۱۹۶۷ در قسمت پژوهش‌های اسلامی در دانشکده ادبیات دانشگاه سوربون فرانسه، بین سال‏های ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۳ در دانشگاه لیبی در بنغازی، در سال‏های ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۴ در دانشکده الهیات و علوم اسلامی دانشگاه تهران و بین سال‏های ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۲ استاد فلسفه معاصر و منطق و اخلاق و تصوف در دانشکده ادبیات دانشگاه کویت تدریس نمود و در نهایت بعد از سال‏ها تدریس و تحقیق در پاریس مستقر و ساکن شد. وی جمعاً ۲۰۰ کتاب منتشر نمود و براساس آنچه یکی از ناشرین کتاب‏هایش بنام محمود امین العالم گفته ‏است، خود وی جمعاً بیش از ۱۵۰ کتاب از اولین کتاب وی که در مورد نیچه نگاشته شده ‏است تا آخرین کتاب را چاپ و منتشر کرده‏ است. پسر برادر دکتر عبدالرحمن در سایت خود در اینترنت گفته ‏است جمع کتاب‏های منتشر شده و منتشر نشده وی بالغ بر ۱۵۰ اثر است که به زبان‌های مختلف منجمله فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، انگلیسی و عربی نگاشته شده ‏است.

 

شایان ذکر است که از این متفکر پیشتر کتاب‏هایی چون «رابعه عدویه: شهید عشق الهی»، «فیلسوفان جهان اسلام: شرق و غرب»، «تاریخ اندیشه‏های کلامی در اسلام» و چند کتاب دیگر به فارسی ترجمه شده بودند، اما برخی از کتاب‏های تأثیرگذار او نیز رنگ ترجمه فارسی را به خود ندیده‏اند. «در باب تاریخ الحاد در اسلام» نیز یکی از مهم‏ترین آثار بدوی است که در آن سه تن از مهم‏ترین ملحدان در تاریخ اسلام «ابن مقفع»، «ابن راوندی» و «زکریای رازی» و تفکر آنها بررسی شده است. این کتاب پیش‌گفته که قبلا نیز به فارسی برگردانده شده بود، اینک با ترجمه‏ای منقح و منزه توسط انتشارات نگاه معاصر منتشر شده و با مقدمه‏ای از مصطفی ملکیان روانه بازار نشر کشور شده است.

 

ملکیان در بخشی از مقدمه خود می‏نویسد: «تاریخ الحاد در اسلام (و دو دین دیگر غربی یا ابراهیمی، یعنی یهودیت و مسیحیت)، درعین‏حال که تاریخی است سرشار از نادانی، خودشیفتگی، بدسگالی، بیدادگری، و خشونت‌ورزی و خون‌ریزی متصدیان خودگماشته دین و مذهب، که قلب هر انسان حقیقت‌جو و خیرخواه را شرحه‌شرحه می‌کند، جنبه‏های مثبت نیز داشته است که یکی از آنها پیدایش افکار و آرای تازه در صحنه فرهنگی جهان اسلام و، بر اثر آن جرح و تعدیل و حک و اصلاح پاره‏ای از نظرات سنتی، رایج و متعارف دینی و مذهبی که همان متصدیان رسمی دین ترویج‌شان می‌کردند، است، و دیگری درس‌آموزی‏ها و عبرت‌اندوزی‏هایی است که برای ژرف‌اندیشان و تیزبینان امکان حصول‌شان هست.» او در ادامه می‏نویسد: «کسانی که در تاریخ اسلام (و در دو دین دیگر یهودیت و مسیحیت) «ملحد» خوانده شدند، و در پی این نام‌گذاری، در معرض آزار و آسیب و درد و رنج قرار گرفتند، نظرات سنتی، رایج و متعارف دینی و مذهبی را یا از نظرگاه الاهیاتی نقد و رد می‌کردند یا از نظرگاه فلسفی یا از نظرگاه عرفانی، یعنی آن نظرات را موافق آموزه‏های خود متون مقدس دینی و مذهبی نمی‌دیدند یا موافق داده‏های عقلی یا موافق یافته‏های عرفانی و شهودی. این «ملحدان»، فارغ از اینکه به چه انگیزه‏هایی با نظرات مذکور مخالفت می‌کردند - و انگیزه‏های آدمیان، نه فقط به نحو یقینی برای هیچ‌کس کشف‌شدنی نیستند، بل، سر سوزنی با صدق و کذب منطقی باورها و سخنانشان ربط ندارند، در مخالفت‌شان بر دو اصل فردگرایی و عقل‌گرایی اتکا داشتند که دست بر قضا، سخت مورد تأکید دین و مذهب‌اند؛ و این است همان درس عبرتی که به آن اشارت رفت.» ملکیان در ادامه به آیاتی از قرآن اشاره می‏کند که در آن بر فردگرایی و عقل‌گرایی تاکید شده است.

 

اما همان‌طور که در بالا به آن اشاره شد، «در باب تاریخ الحاد در اسلام» ترجمه‏ای است از کتاب «من تاریخ الالحاد فی الاسلام» عبدالرحمان بدوی که حدود ۷۰ سال از انتشارش به زبان عربی می‏گذرد. اکنون باید افزود که برخی از مقالات این کتاب به قلم خود بدوی نیست و او در اصل در این اثرش در مقام تألیف و ترجمه است. بدوی در این کتاب در مقام یک متفکر آزاداندیش به جریان‏های الحادی در تمدن اسلامی نگاه کرده و موضوع جذاب برای او دنبال کردن جریان‏های فکری در تاریخ اسلام است. به باور او جالب است که تمدن اسلامی و جهان اسلام روزگاری را پشت سر گذاشته که آرای مخالف تحمل می‏شدند. بدوی در این کتاب اشاره کرده که به‌رغم باور عموم ما، ملحدان در جامعه اسلامی موجب غنای اندیشه‏های دینی شده‏اند. به‌عنوان مثال نظریه اعجاز قرآن در کلام اسلامی زمانی پدید آمد که شبهاتی از سوی ملحدان درباره قرآن مطرح شد. هم‌چنین نظریه نبوت در کلام اسلامی نیز زمانی ابداع شد که ملحدانی پیدا شده و حاجت بشر به انبیا را مورد پرسش قرار دادند. در واقع واکنش متدین‏ها به آرای ملحدان باعث غنای اندیشه دینی شده است. به باور بدوی در دوره‏ای از تاریخ اسلام، اندیشه‏های الحادی در تمدن اسلامی موجب گفت‏وگوهای علمی شده بود. بدوی معتقد است که کمابیش ملحدان سهم بزرگی در پیشرفت علومی چون کلام و فلسفه و به طور کل فکر اسلامی داشته‏اند و هیچگاه موجب تضعیف اندیشه‏های دینی نشده‌اند و این خاصیت پارادوکسیکال آزادی اندیشه در جوامع است.

 

درباره تعریف الحاد در این کتاب نیز باید به یک نکته مهم اشاره کرد و آن هم اینکه سه متفکر در این کتاب به عنوان سرنمون انتخاب شده‌اند: ابن مقفع از قرن دوم، ابن راوندی از قرن سوم و زکریای رازی از قرن چهارم هجری. به باور او الحاد در نزد این چهره‏ها به معنای امروزی خداناباوری نیست. بلکه همه خداباورانی استوارند و فقط منکر ادیان و نبوت هستند. به عبارتی الحاد این چهره‏ها در نقد به ادیان خلاصه می‏شود. جنبه‏های الحاد در نزد سه چهره مطرح‌شده در این کتاب را از دیدگاه عبدالرحمان بدوی می‏توان این‏گونه شرح داد: بدوی با شرح نظام فکری ابن مقفع، ابن راوندی و زکریای رازی، ریشه و سمت‌وسوی نظریه‏ای الحادی آنها را مشخص می‏کند. او اشاره کرد که الحاد ابن مقفع جنبه‏های مانوی داشته و الحاد ابن راوندی واکنش عاطفی‏اش به جهت طرد شدن از جامعه معتزلی بود، اما الحاد نزد زکریای رازی تحول پیدا کرده و تبدیل به دستگاه فکری مستقلی در رد ادیان می‏شود.

منبع: سازندگی