وفات سیدمحمد شیرازی؛ سلطان‌‌‌‌‌‌‌ الواعظین (1391ق)

وى فرزند ارجمند حاج سیدعلى‏اكبر (اشرف‌‌‌‌‌‌‌الواعظین) معروف به اكبرشاه مى‏ باشد که در ماه ذى‏القعدةالحرام سال ۱۳۱۴ق در تهران متولد شده و در حجر والد ماجد تربیت كامل یافته و مقدمات اولیه را در مدرسه پامنار تهران خوانده و در سال ۱۳۲۶ق با والد مبرورش مشرف به عتبات عالیات شده و طی مدت دو سال در كربلا توقف و تحصیلات سطوح متوسطه را در نزد مرحوم فاضل مرندى و شهرستانى خاتمه داده است.

 

وى فرزند ارجمند حاج سیدعلى‏اكبر (اشرف‌‌‌‌‌‌‌الواعظین) معروف به اكبرشاه مى‏ باشد که در ماه ذى‏القعدةالحرام سال ۱۳۱۴ق در تهران متولد شده و در حجر والد ماجد تربیت كامل یافته و مقدمات اولیه را در مدرسه پامنار تهران خوانده و در سال ۱۳۲۶ق با والد مبرورش مشرف به عتبات عالیات شده و طی مدت دو سال در كربلا توقف و تحصیلات سطوح متوسطه را در نزد مرحوم فاضل مرندى و شهرستانى خاتمه داده است. سیدمحمد شیرازی در خدمت پدر به كرمانشاه مراجعت و به وظائف تبلیغاتى از طریق منبر مشغول گردیده و براى تكمیل علم و كمال و انجام وظائف و افاضه و استفاضه مسافرت‌‌‌‌‌‌‌هاى بسیارى به بلاد اسلامى عراق و سوریه و فلسطین و اردن و مصر و هندوستان نموده و با طوائف بسیارى از یهود و نصارى و هنود و منحرفین از دین از قبیل بهائی‌‌‌‌‌‌‌ها و قادیانی‌‌‌‌‌‌‌ها مناظرات دینى و مذهبى نموده كه مهم‏ترین آن‏ها دو مناظره‏ بزرگ وى در ۱۳۴۵ق است، یكى با برهمائیان در حضور قائد بزرگ هند گاندى در دهلى، و دیگرى با دو عالم بزرگ سنت و جماعت حافظ محمد رسید و شیخ عبدالسلام در مدت ده شب و هر شب هشت ساعت، در شهر پیشاور پنجاب. جریان مناظره‏ هاى سلطان‌‌‌‌‌‌‌الواعظین در تمام جراید آن زمان هند درج گردید. از آثار سیدمحمد شیرازی؛ «شب‏هاى پیشاور» در یك‏هزار و پنجاه صفحه (حاوی گزارش مجلس مناظره‏اش در پیشاور)؛ «صد مقاله سلطانى»؛ «ردیه بر یهود و نصارا»؛ «گروه رستگاران یا فرقه‏ ناجیه» (در دو مجلد) را می‏توان نام برد. سلطان‏الواعظین در بیست و هشتم رمضان‏المبارک سال ۱۳۹۱ هجری قمری در تهران وفات نموده و جنازه‏اش با تجلیل فراوان به شهر مقدس قم و با تشییع آبرومندى كه از طرف آیت‏الله العظمى مرعشى نجفى (رحمةالله‏علیه) از آن واعظ شهیر به‏ عمل آمد در مقبره ابوحسین مدفون گردید. زمان درگذشت سلطان‏ الواعظین بنا به روایتی دیگر، بیستم شعبان ‏المعظم ۱۳۹۱ق اعلام گردیده است. نقل است که پس از فوت سلطان‏الواعظین؛ حجت‏الاسلام والمسلمین حائرى تهرانى، مرحوم ثقة‏الاسلام حاج سیدجواد سه‏دهى را كه از منبری‌‌‌‌‌‌‌هاى برجسته تهران بوده در خواب مى‏بیند كه در باغ بسیار بزرگى با وضع بسیار خوشى است، مى ‏پرسد: آقاى سه‏ده ى چطورى؟ مى‏گوید: بسیار خوبم و از وقتى كه آقاى سلطان‏الواعظین آمده است به هركدام از ما یك درجه داده‏ اند.