بررسی رابطه زشتی و ویران‌گری در شاهنامه فردوسی

شاهنامۀ فردوسی دربردارندۀ باورها، اعتقادات و اندیشه‌های مردمان ایران است و می توان هویت ایرانی را در آن بخوبی جست‌وجو کرد. یکی از مسایل با اهمیّت، رابطۀ زشت‌رویی و ویران‌گری در شاهنامه است. از آن جا که این باور در شاهنامه بارها آمده است، نمی‌توان بسادگی از آن گذشت. با توجّه به اهمیّت این موضوع، در این مقاله سعی شده است ابتدا ژرف ساخت این رابطه بیان گردد، سپس بازتاب آن در شاهنامه بررسی شود.

 

علی حیدری؛ سعید امامی

چکیده: شاهنامۀ فردوسی دربردارندۀ باورها، اعتقادات و اندیشه‌های مردمان ایران است و می توان هویت ایرانی را در آن بخوبی جست‌وجو کرد. یکی از مسایل با اهمیّت، رابطۀ زشت‌رویی و ویران‌گری در شاهنامه است. از آن جا که این باور در شاهنامه بارها آمده است، نمی‌توان بسادگی از آن گذشت. با توجّه به اهمیّت این موضوع، در این مقاله سعی شده است ابتدا ژرف ساخت این رابطه بیان گردد، سپس بازتاب آن در شاهنامه بررسی شود. توأم بودن زشتی و ویران‌گری، ریشه در دین‌ها و کیش‌های مختلف ایران باستان دارد، زیرا وقتی اهریمنِ تیره و بدبو، در جای‌گاه خالق موجودات معرّفی می شود  آن هم موجودات موذی و مضر به تبع آن، هر آن‌چه زشتی، بدی، نقص، کژی و کاستیست، به او بازمی‌گردد. بنابراین چون اهریمن ویران‌گر است، مخلوق او نیز ویران‌گر است. این بن مایه در شاهنامه بارها آمده است و در همه جا افراد زشت روی، اهریمنی و ویران‌گر شناسانده شده اند. این اندیشه آن چنان در شاهنامه عمیق است که در بسیاری از موارد ویران‌گران نیز زشت رو و اهریمنی معرّفی شده اند.

 

دریافت مقاله

منبع: ادب حماسی، دوره 12، شماره 21، بهار و تابستان 1395