هنرِ قلبِ مقدس

رمزگرایی و نمادگرایی در مطالعات معطوف به سنت یا حکمت خالده، هیجان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انگیزترین و شوق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورترین عرصه این مطالعات به حساب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که نامدارانی همچون گنون، کوماراسوآمی، بوکهارت، شوآن، لینگز و نصر در آن قلم زده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و آفرینش داشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. لینگز در مقاله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که درباره زندگی گنون نوشته به این نکته مهم اشاره می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: «به‌راستی همه‌چیز نماد است و اگر نماد نبود همه چیز از میان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفت اما نشانگان یا نمادگان بنیادین آنهایی هستند که رسا و شیوا گوشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های راستی والاگرا و راه برین را روشن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازند».

 

معرفی و بررسی کتاب سمبول‏ های بنیادین

حامد زارع:‌ رمزگرایی و نمادگرایی در مطالعات معطوف به سنت یا حکمت خالده، هیجان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انگیزترین و شوق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورترین عرصه این مطالعات به حساب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که نامدارانی همچون گنون، کوماراسوآمی، بوکهارت، شوآن، لینگز و نصر در آن قلم زده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و آفرینش داشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. لینگز در مقاله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که درباره زندگی گنون نوشته به این نکته مهم اشاره می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: «به‌راستی همه‌چیز نماد است و اگر نماد نبود همه چیز از میان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفت اما نشانگان یا نمادگان بنیادین آنهایی هستند که رسا و شیوا گوشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های راستی والاگرا و راه برین را روشن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازند».

 

ناگفته پیداست که در این میان رنه گنون فرانسوی که بعد از گرویدن به دیانت اسلامی با نام عبدالواحد یحیی در قاهره مسکن گزید، نه‌تنها نخستین متفکر سنت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرای معاصر است که از طریق مکاتبات متعدد با چهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی نظیر «آناندا کوماراسوآمی» و «تیتوس بورکهارت»، زمینه پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های متافیزیکی به سمت و سوی مطالعات علم مقدس و نمادشناسی سنتی را فراهم آورده، بلکه خودش صاحب عمیق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین و درعین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حال پیچیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین رسالات و مقالات در زمینه نمادشناسی سنتی، علم مقدس و جغرافیای هنر مقدس است.

 

گنون در ایران شناخته شده است و پیش از این در سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گذشته، کتاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های «بحران دنیای متجدد» با ترجمه ضیاءالدین دهشیری، «معانی رمز صلیب» با ترجمه بابک عالیخانی، «نگرشی به حقایق باطنی اسلام و تائوئیسم» با ترجمه دل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آرا قهرمان و «سیطره کمیت و علائم آخرالزمان» با ترجمه علی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محمد کاردان از این نویسنده سنت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرا منتشر شده است. اما کتاب هفدهم مجموعه «حکمت جاویدان» انتشارات حکمت که به مدیرمسئولی محمدحسین غفاری و سردبیری حسین خندق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آبادی به‌تازگی منتشر شده است، دربرگیرنده مهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین آراء و آثار رنه گنون درباره مفاهیم پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفته است. شایان ذکر است که پیش از این کتاب «بحران دنیای متجدد» این نویسنده نیز با ترجمه حسن عزیزی در سلسله آثار «حکمت جاویدان» منتشر شده بود. با این مقدمه کوتاه سراغ معرفی و بررسی کتاب «سمبول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نمادین: زبان جهان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شمول علم مقدس» می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رویم.

 

کتاب حاضر نه مقدمه نویسنده را بر پیشانی خویش دارد و نه مقدمه مترجم یا ویراستار! ماجرا از این قرار است که این کتاب در دوران حیات گنون منتشر نشده، بلکه پس از مرگ او با گزینش و چینش مهم‌ترین مقالات او در زمینه سمبولیسم به زبان فرانسوی منتشر شده است. طبیعتا نباید انتظار داشت گنون که نامش به عنوان نویسنده روی جلد کتاب آمده است، مقدمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای در کتاب داشته باشد. اما مترجم فارسی و ویراستاران علمی ترجمه فارسی نیز از نوشتن مقدمه خودداری کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و حتی مقدمه ویراستار فرانسوی کتاب نیز، به جای طبع در ابتدای اثر، در پایان اثر منتشر شده است. اما جای خالی همه اینها را پیشگفتار سردبیر مجموعه «حکمت جاویدان» پر کرده است که در یادداشت کوتاه و درعین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حال کامل خود، خواننده فارسی را متوجه آنچه پیش رویش قرار دارد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند.

 

حسین خندق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آبادی در بخشی از این پیشگفتار خود با اذعان به دشواری کار ترجمه و ویراستاری علمی اثر حاضر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: «این کتاب، اثری مهم در سمبولیسم و مهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین و جامع‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین کتابی است که در این موضوع در اندیشه سنت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرایی یا به تعبیری اندیشه حکمت خالده تدوین شده و همواره مرجع همه نوشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بعدی در این باب بوده است. نوشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گنون غالبا کوتاه و فشرده است و شکل فصل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مقاله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موجز را به خود گرفته است» (صفحه‌۱۱).

 

خندق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آبادی با اشاره به این نکته که فصل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های این کتاب حاصل جمع‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آوری مهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین مقاله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گنون در این باب است که پیشتر در کتاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگر گنون منتشر نشده بود، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: «ویراستاران فارسی با همت بسیار کوشیدند با افزودن توضیحات و تصاویر لازم، تا جای ممکن پرتو بیشتری بر توضیحات نویسنده بیفکنند. از این نظر، ترجمه فارسی غنا و امتیازی نسبت به اصل کتاب و دو ترجمه انگلیسی آن پیدا کرده است» (صفحه ۱۲). از آن توصیفات که بگذریم، به اصل ماجرا و متن مفصل کتاب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم که در هشت سرفصل کلی و تعداد پرشماری از بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های متنوع تبویب شده است.

 

نخستین سرفصل کتاب با عنوان «سمبولیسم سنتی و برخی کاربردهای عمومی آن» متکفل ارائه یک چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انداز کلی و به عبارت دیگر در حکم یک دیباچه عمومی در موضوع محوری کتاب حاضر است. گنون در این سرفصل بر لزوم اصلاح ذهنیت متجددانه انگشت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارد و با طرح این پرسش که چرا تا این اندازه دشمنی کم‌وبیش آشکاری با سمبولیسم وجود دارد، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: «این دشمنی باید از آن رو باشد که این نحوه بیان برای ذهنیت مدرن کاملا بیگانه شده است و نیز از آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو که انسان طبیعتا به آنچه نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فهمد، بدگمان است. سمبولیسم مناسب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین ابزار برای آموزش حقایق مرتبه عالی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر دینی و مابعدالطبیعی است، یعنی هر آنچه ذهنیت مدرن پس می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند یا نادیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد، سمبولیسم کاملا خلاف آن چیزی است که موافق با راسیونالیسم است و همه دشمنان آن، برخی بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آنکه بدانند، به شیوه راسیونالیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها رفتار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. ما فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم اگر اکنون سمبولیسم به‌درستی درک نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود خود دلیل دیگری است بر تاکید بر آن با عرضه هر چه کامل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر معنای حقیقی سمبول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سنتی و بازگرداندن معنای کاملا عقلانی آنها، به جای آنکه آنها را صرفا مضمونی برای خطابه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های احساسی قرار دهیم» (صفحه ۲۲).

 

نویسنده سپس ضمن اذعان به تطابق سمبولیسم با ضروریات طبیعت بشری، در بخشی که عنوان «کلمه و سمبول» را بر تارک خود دارد، کوشش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، تصویری از مبنای سمبولیسم ارائه کند و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: «اگر کلمه، اندیشه در درون و کلام در بیرون باشد و اگر جهان اثر کلام الهی باشد که در ابتدای زمان جاری شده است، آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گاه همه طبیعت را سمبولی از واقعیت فراطبیعی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان دانست. هر آنچه هست، به هر نحوی که باشد، چون اصل آن در عقل الهی است، به شیوه خود و مطابق با جایگاهش در سلسله مراتب وجود، ترجمان یا نمود این اصل است، و بدین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سان همه چیز در همه مراتب به هم متصل و با هم متناظرند، به نحوی که در هماهنگی جهانی و تام، که همچون بازتابی از وحدت الهی است، همکاری دارند. این تناظر مبنای حقیقی سمبولیسم است»(صفحه ۲۸).

 

رنه گنون در بخش سوم سرفصل نخست با عنوان «قلب مقدس و افسانه جام مقدس» تشابهات میان این دو را بررسی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. نویسنده در این بخش وارد بحث مصداقی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و با اشاره به اقتباس مسیحیت از افسانه جام مقدس سلتی، نماد جام را به مثابه قلب سنت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های باستانی در نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: «ما نه‌تنها در مصر، بلکه در همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جا تشابه سمبولیک بین قلب و جام و ظرف را مشاهده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم. همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جا قلب به عنوان مرکز وجود در نظر گرفته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، مرکزی هم الهی و هم انسانی در کاربردهای متعددی که دارد و همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جا جام قربانی نمایشگر مرکز یا قلب جهان است: اقامتگاه جاودانگی»(صفحه ۴۳). رنه گنون در بخش چهارم نیز بحث جام مقدس را پیگیری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و در این بین مخاطبان را با دیرپاترین تفاسیر نمادگرایانه و رمزی و تمثیلی از جام آشنا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازد.

 

نویسنده در بخش پنجم سرفصل نخست که با عنوان «سنت و ناخودآگاه» نامگذاری شده است، به آسیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نگرش روان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کاوانه به سنت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پردازد و در همه فرازها و فرودهای این بخش، مشروعیت علم مدرن برای پردازش سنت را به چالش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشد. گنون با حمله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای شدید به فروید و یونگ و آنچه ویژگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شیطانی گرایشات روان‌شناسانه جدید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نامد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: «هدف تفسیر روانکاوانه از سمبول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سنتی در واقع نفی تعالی از سنت است، اما به شکلی نو و متفاوت از آنچه پیش از این انجام شده است. دیگر مثل راسیونالیسم، در همه شکل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایش، مسئله نفی صریح یا نادیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انگاری صرف وجود هر‌گونه عنصر غیربشری در میان نیست؛ برعکس، ظاهرا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پذیرد که سنت حقیقتا خصوصیتی غیربشری دارد، اما معنای این اصطلاح را کاملا تحریف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند»(صفحه ۷۰).

 

رنه گنون سپس در بخش ششم به موضوع پیچیده «علم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الحروف» و تناظر آن با «علم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌النجوم» می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پردازد و دعوی زبان بنیادین و سنتی بشر را در دستور کار خود قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد و سپس با اشاراتی به تناظری میان حروف و اجزای عالم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: «علم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الحروف را باید در مراتب گوناگون بررسی کرد، که آن مراتب را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان با سه جهان یکسان دانست. علم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الحروف، به معنای علم متعالی آن، شناخت همه چیز در خود مبدا متعالی است، از آن حیث که حروف ذوات ابدی ورای کل تجلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند؛ در معنایی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان گفت معنای میانی است، همان علم تکوین کیهان است، یعنی شناخت ایجاد یا شکل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری جهان متجلی و بالاخره در نازل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین معنایش، شناخت فضائل نام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و عددهاست، از این لحاظ که بیانگر طبیعت هر موجودند و به کارگیری این شناخت، این امکان را فراهم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد که به وسیله این نام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و عددها و به سبب این تناظر با نوعی عمل سحرآمیز، بر خود موجودات و رویدادهای مرتبط با آنها تاثیر گذارد»(صفحه ۷۸).

 

رنه گنون در هفتمین و آخرین بخش از سرفصل نخست کتاب که عنوان جالب توجه «زبان مرغان» دارد، به نکات جالبی نیز اشاره می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که مقدمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای برای طرح کردن نکات جالب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و عجیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر در هفت سرفصل دیگر کتاب نیز محسوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. نویسنده در این بخش با اشاره رازآمیز بودن زبان باطنی و مختصات معنوی زبان فرشتگان یا همان زبان مرغان به عنوان زبان ارتباط با عالم بالا، به ریتم و ذکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پردازد و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: «ریتم (چهندس) در سنت هندو و ذکر در سنت اسلام، عباراتی هستند که تکرار آنها موجب برقراری هماهنگی بین عناصر متفاوت وجود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و ارتعاشاتی به وجود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد که از طریق بازتاب آنها در مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از اطوار به لحاظ سلسله مراتب بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پایا‌ن‌شان، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند راه ارتباطی با اطوار عالی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر را بگشاید؛ همان چیزی که به طور کلی نهایتا مقصود اصلی و نخستین همه آئین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و شعائر است»(صفحه ۸۴).

 

به عبارت دیگر گنون بر آن است که زبان مرغان را نباید به سخره گرفت و آن را بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اعتبار یا خرافه شمرد؛ چراکه زبان مرغان یا زبان فرشتگان، استعاره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است که در باب لزوم برقراری ارتباط با عالم بالا به مدد بشر سنتی رسیده است و بشر مدرن چون از این استعاره محروم است، اعتبار آن را درک نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. گنون در همین زمینه با اشاره به آیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از انجیل یوحنا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افزاید: «روح که هر جا و هرگاه که بخواهد بدمد، همواره می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند سمبول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و آئین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را دوباره زنده سازد و همواره با معنای گم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گشتشان، غنای نیرو و خاصیت نخستین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان را به آنان برگرداند»(صفحه ۸۷).

 

در واقع نویسنده در این فقره به بشر مدرن این نوید را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که ناامید از سابقه لطف ازل نباشد و قدرت روح را دست‌کم نگیرد. سرفصل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دوم تا هشتم کتاب را به ترتیب «سمبول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مرکز و جهان»، «سمبول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تجسم دوری»، «چند سلاح سمبولیک»، «سمبولیسم شکل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کیهانی»، «سمبولیسم سازه»، «سمبولیسم محور و سمبولیسم گذر» و نهایتا «سمبولیسم قلب» تشکیل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. رنه گنون در سرتاسر این فصول به بحث از نمادگرایی و رمزگرایی با مصداق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پردازد. در یک ارزیابی کلی اگر بخواهیم جان کلام گنون در این کار عظیم را درک کنیم، باید نحوه دفاع او را از نمادگرایی و رمزگرایی در برابر مدافعان بصیرت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های متجددانه مورد تاکید قرار دهیم. آنجا که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسد: «هر سمبول حقیقی معانی متعدد خود را از همان ابتدا دارد، زیرا با قراردادی بشری ساخته و پرداخته نشده است، بلکه به اقتضای قانون مطابقت که همه عوالم را با یکدیگر مرتبط می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازد شکل گرفته است و اگر برخی این معانی را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینند، در‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حالی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که دیگران نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینند یا تنها پاره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از آنها را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینند، با این همه این معانی حقیقتا در آن سمبول مندرج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و افق عقلانی هر فرد است که تفاوت را ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. سمبولیسم یک علم دقیق است، نه نوعی عالم خواب و خیال که تخیلات فردی بتواند در آن آزادانه غوطه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ور شود»(صفحه ۵۴).

 

در مجموع رنه گنون با استواری و پایداری بر معنامند بودن و از آن مهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرانگی سنت، سعی در ارائه تصویری از هنر علم مقدس از مسیر تعیین و بررسی برخی از مصادیق و نمادهای آن در افسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، شعائر، نقاشی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و تندیس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دارد. این سعی به ضمیمه صدها مستندی که ویراستاران فارسی به ترجمه فارسی کتاب گنون افزوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، نتیجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بخش از کار درآمده است.

منبع: سازندگی