زبان مشترک یکی از خاستگاههای احساسکردن امری بهنام وطن است. آیا میتوان ادبیات مشترک شکلگرفته در یک زبان را وطن نامید؟
دکتر محمود افشار در مقالۀ خود، «قلمرو زبان فارسی»، با همزبانی برادر تاجیکی و افغان به وطنی سفر میکند که فرمانروایان آن شاعران و نویسندگانند.
بهنظر دکتر افشار هر ملت آن اندازه که در شکلگیری یک ادبیات، مشارکت و افزوده داشتهاست، با همۀ افراد دیگری که در آن ادبیات سهیمند، هموطن است، خواه در مرزهای سیاسی دیگری باشند.
«هموطنی در قلمرو زبان فارسی»
زبان مشترک یکی از خاستگاههای احساسکردن امری بهنام وطن است. آیا میتوان ادبیات مشترک شکلگرفته در یک زبان را وطن نامید؟
دکتر محمود افشار در مقالۀ خود، «قلمرو زبان فارسی»، با همزبانی برادر تاجیکی و افغان به وطنی سفر میکند که فرمانروایان آن شاعران و نویسندگانند.
بهنظر دکتر افشار هر ملت آن اندازه که در شکلگیری یک ادبیات، مشارکت و افزوده داشتهاست، با همۀ افراد دیگری که در آن ادبیات سهیمند، هموطن است، خواه در مرزهای سیاسی دیگری باشند.
پس کرد، افغان و تاجیک و بلوچ و فارس هراندازه که سهمی در ادب فارسی دارند، همگی در قلمرو ادبیات فارسی هموطنند.
این مقاله در مجلۀ آينده: سال سوم، شمارۀ ۸ (اردیبهشت ۱۳۲۴)، شمارۀ مسلسل ۳۲، ص ۴۰۱ تا ۴۰۵، منتشرشد.
دریافت مقاله
منبع: گنجینه سوم