نوروز، نماد تداوم فرهنگ ایرانی / کاظم موسوی بجنوردی

گفته می‌شود، سیاست، مهمان و فرهنگ، میزبان تاریخ است. سیاستمداران می‌آیند و می‌روند؛ اما فرهنگ در هزاره‌های تاریخ ماندگار و جاودان است. شاید در فرهنگ ایرانی هیچ چیز بهتر از نوروزکه بهترین نماد گستردگی و پیوستگی ایران فرهنگی است،تجسم واقعی این سخن نباشد و این نخستین درس نوروز است که به ما می‌گوید: فرهنگ اصیل یک سرزمین ماندنی است.

 

دبا: آیین رونمایی از کتاب جهان نوروز: هفت آهنگ، یک فرهنگ، با همکاری مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، مجله بخارا و شرکت طلوع ابتکارات تصویری عصر روز چهارشنبه هشتم اسفند 1397  در مرکز همایش های بین المللی رایزن برگزار شد. آنچه در زیر می خوانید متن سخنرانی کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی است.

******

گفته می‌شود، سیاست، مهمان و فرهنگ، میزبان تاریخ است. سیاستمداران می‌آیند و می‌روند؛ اما فرهنگ در هزاره‌های تاریخ ماندگار و جاودان است. شاید در فرهنگ ایرانی هیچ چیز بهتر از نوروزکه بهترین نماد گستردگی و پیوستگی ایران فرهنگی است،تجسم واقعی این سخن نباشد و این نخستین درس نوروز است که به ما می‌گوید: فرهنگ اصیل یک سرزمین ماندنی است. پژوهشگران دیدگاه‌های زیادی درباره زمان و سبب پیدایش جشن نوروز ارائه داده‌اند؛ اما یکی از تازه ترین نظریاتی که در این باره مطرح شده و من شخصاً به آن علاقۀ زیادی دارم، نظریۀ ماریو لیورانی تاریخنگار و باستانشناس ایتالیایی است. او بر این باور است که جشن نوروز، جشن سقوط آشور توسط مادی هاست. از آنجا که آشوریان تهاجم خود را معمولاً با پایان فصل سرما آغاز می‌کردند، کوه نشینان مادی نیز با آغاز بهار و بیرون آمدن از پناهگاه‌های زمستانی با هم متحد شدند و مبارزه خود بر ضد آشور را آغاز کردند و پس از صدها سال تحمل رنج و جنگ تحمیل شده توسط آشوریان به نینوا حمله کردند و با تصرف پایتخت، آشور را منقرض کردند. بر اساس گاهنگاری‌های بابلی سقوط آشور در 21 مارس 612 پیش از میلاد رخ داد که دقیقاً با اول فروردین که زمان جشن نوروز است، مصادف می‌باشد. لیورانی همچنین ریشۀ افسانۀ قیام کاوه آهنگر علیه ضحاک و به آتش کشیدن کاخ او و رسیدن فریدون به پادشاهی را که در شاهنامۀ فردوسی آمده است، در شورش مادیها بر ضد آشور می‌داند. امروزه در برخی نواحی ایران و دیگر کشورهای برگزار کننده نوروز به ویژه در میان کردها رسم بر این است که مشعلهای آتش را در کوهها به دست می‌گیرند و میان روستا و کوهستان حرکت می‌دهند یا در میدان مرکزی شهر آتش بزرگی برپا می‌کنند. این رسم را نیز برخی پژوهشگران در رابطه با همان سقوط آشور و آتش زدن کاخ ستم آشوریان توسط مادی‌ها تفسیر کرده‌اند.

اگر امروز به گسترۀ کشورهای برگزارکنندۀ جشن نوروز نگاه شود، مشاهده می‌کنیم که تنها شامل مناطقی است که در آنها برخی آثار متعلق به ماد کشف شده و گویا جزو سرزمین ماد بوده‌اند. البته بعدها پارسی‌ها هم در تداوم مادی‌ها بر این سرزمین‌ها حاکم شدند و رسم نوروز را ترویج و تثبیت کردند.

اگر چنین فرضیه‌ای درست باشد، دست کم امروز 2630 سال از برگزاری جشن نوروز می‌گذرد. در این زمان طولانی شاید بیش از 2630 پادشاه، قیصر وخلیفه و امپراتور و سلطان بر سرزمین نوروزیان حکومت کرده و رفته‌اند؛ اما نوروز همچنان با صلابت و اقتدار باقی مانده است.

جالب آن است که پس از اسلام بسیاری از بزرگان ایرانی مانند حمزه اصفهانی، ابوریحان بیرونی و عمر خیام و مانند آنان رساله‌هایی درباره نوروز نوشتند و حتی نوروز به روایات و احادیث دینی ما راه پیدا کرد و با دین اسلام و سپس مذهب تشیع خود را سازگار نمود.

شاید یکی از رازهای ماندگاری فرهنگ نوروز تطابق کامل آن با طبیعت است. تجربه ثابت کرده است که عناصر مختلف طبیعت همواره با هم سازگارند و در چارچوب نظمی تکوینی پیش می‌روند و اگر گاه ناسازگاری میان آنها پیش آید، طبیعتِ خود بنیاد و خود سامان اشکالات و ناسازگاری‌های احتمالی خود را نیز در یک سیر تکاملی اصلاح و ترمیم می‌کند. نوروز یکی از مهم ترین نمادهای فرهنگی سازگار و منطبق با نو شدن طبیعت است.

یکی از رسمهای جالب برخی مردمان قلمرو نوروز این است که هنگام تبریک نوروز به یکدیگر می‌گویند: «جشن نوروزتان پیروز». این جمله کوتاه همه آنچه را که در این گفتار آمد در خود دارد. نوروز، نماد پیروزی خیر بر شر؛ اصیل بر تقلبی؛ بومی بر بیگانه و نماد ماندگاری و جاودانگی فرهنگ ایرانی است.