زایش اسطوره های ترمیمی در سنت اساطیری ایران / علیرضا مظفری

در بررسی اساطیر اقوام و ملل مختلف می توان به یک عده اساطیر پایه باورمند بود. این اساطیر، نمونه و منشاء پیدایش اساطیر متأخرترند. معمولاً خودِ اساطیرِ پایه یا بخشی از عناصر سازندۀ آن بنا به انگیزه های مختلف در معرض فراموشی قرار می گیرند؛ اما این اساطیر هرگز به طور کامل محو و نابود نمی گردند

 

چکیده: در بررسی اساطیر اقوام و ملل مختلف می توان به یک عده اساطیر پایه باورمند بود. این اساطیر، نمونه و منشاء پیدایش اساطیر متأخرترند. معمولاً خودِ اساطیرِ پایه یا بخشی از عناصر سازندۀ آن بنا به انگیزه های مختلف در معرض فراموشی قرار می گیرند؛ اما این اساطیر هرگز به طور کامل محو و نابود نمی گردند، بلکه در طول تاریخ و در فرایند غبار زدایی از حافظۀ ناخودآگاه جمعی در ضمن روایت های دیگرِ اساطیری مورد بازآفرینی و احیا قرار می گیرند؛ مانند احیای «جام جم » در اسطورۀ کیخسرو. با بررسی اساطیر متأخر می توان بخش های فراموش شدۀ اساطیر پایه را مانند تکه های پراکنده کنار هم چید و به چنـد و چون آن اساطیر دست یافت. در این مقاله روایت اساطیری جمشید به عنوان اسطوره ای پایه برای زایش اسطوره های ترمیمی مورد مطالعه قرار گرفته است.

جستارهای ادبی پاییز 1390 شماره 174 ویژه نامه ادبیات حماسی و شاهنامه پژوهی

 

دریافت مقاله

منبع: پرتال جامع علوم انسانی