اگرگذارتان به حوالی چهارراه سپه تهران افتاده باشد، شاید ساختمان قدیمی هنرستان موسیقی پسران یا همان هنرستان عالی موسیقی را دیده باشید. ساختمانی که آجر به آجر آن راوی خاطرات استادان بزرگ و معلمانی است که یک روز شاگرد این هنرستان بودهاند. ساختمانی سه طبقه با کلاسهای کوچک که هر کدام نزدیک به 7یا 8 صندلی را در خود جای داده است و هریک از کلاسها نام استادی را بر سر در خود دارد.
علیرضا ایلچی نوازنده، موسیقیدان و رئیس هنرستان موسیقی پسران از این آموزشگاه و کارهای کرده و نکرده میگوید
نداسیجانی: اگرگذارتان به حوالی چهارراه سپه تهران افتاده باشد، شاید ساختمان قدیمی هنرستان موسیقی پسران یا همان هنرستان عالی موسیقی را دیده باشید. ساختمانی که آجر به آجر آن راوی خاطرات استادان بزرگ و معلمانی است که یک روز شاگرد این هنرستان بودهاند. ساختمانی سه طبقه با کلاسهای کوچک که هر کدام نزدیک به 7یا 8 صندلی را در خود جای داده است و هریک از کلاسها نام استادی را بر سر در خود دارد. در طبقه اول هنرستان، هنرجویان دوره اول و پایههای 9-8- 7 تحصیل میکنند ودرطبقه دوم دوره متوسطه و کلاسهای دروس عمومی تشکیل میشود؛ طبقه سوم هم اختصاص به کلاسهای ساز انفرادی دارد. پیش از انقلاب در این هنرستان تنها سازهای کلاسیک تدریس میشد اما بعد از انقلاب و ادغام شدن دو هنرستان موسیقی ملی و موسیقی عالی، آموزش سازهای ایرانی نیز به برنامه آموزش این هنرستان اضافه شده است؛ هرچند آموزش سازهای کلاسیک بیش ازسازهای ایرانی است و به نسبت کلاسهای بیشتری را نیز در بر میگیرد. ساختار اولیه این هنرستان یا همان «موزیک نظام» به دوران ناصرالدین شاه بر میگردد. زمانی که به اشاره پادشاه، یک افسر فرانسوی به نام آلفرد ژان بابتیست لومر به ایران آمد تا کلاسهای موزیک را در دارالفنون برپا کند. بعد از آن افرادی چون غلامرضا مین باشیان(از افسران و شاگردان برجسته لومر)علینقی وزیری، غلامحسین مین باشیان، پرویز محمود، روبیک گریگوریان، بهاءالدین بامشاد و...و بعد آن (درسال های 55-53) علی رهبری، شریف لطفی، حسین علیزاده، حمیدرضا نوربخش و....و تا به امروز که علیرضا ایلچی، مدیریت این هنرستان را در ادوار مختلف برعهده داشتهاند. طی چند دهه گذشته مسیر آموزشی این هنرستان ادغام شده (هنرستان موسیقی عالی و موسیقی ملی) و فراز و نشیبهای بسیاری را به خود دیده است. در این باره سخن بسیار است، خلاصه اینکه هرچه هست، هنرستان موسیقی این روزها در تدارک است تا ضیافت 100 سالگی را با حضور فرزندانش جشن بگیرد. به همین بهانه فرصت را مغتنم شمردیم تا با محمدرضا ایلچی، نوازنده تار و سه تار و رئیس کنونی این هنرستان به گفتوگو بنشینیم.
*******
با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی چه اقداماتی درقدیمیترین هنرستان موسیقی ایران صورت گرفته است؟
زمانی که موسیقی برای نخستین بار بهصورت آکادمیک درایران مطرح شد شاخه ای از موسیقی نظام بود که در دارالفنون تأسیس شده بود اما در سال 1297 این شاخه ازموسیقی نظامی از دارالفنون جدا شد و بهصورت یک آکادمی مستقل فعالیت خود را آغاز کرد. محل استقرار اولیه هنرستان عالی موسیقی درجای دیگری بود و از دهه چهل به خیابان ولیعصرانتقال یافت.
هنرستان عالی موسیقی خاستگاه برجستهترین هنرمندان رشته موسیقی بوده وهست و دردهههای مختلف هنرمندان بسیار ارزشمندی از این هنرستان فارغالتحصیل شدهاند. جریان علمی که دراین هنرستان وجود داشته و دارد بیشتر بهدنبال به روز بودن است بخصوص حد فاصل بین انقلاب اسلامی تا یک دهه پس از وقوع انقلاب که درآن برهه زمانی هنرستان جایگاه علمی خود را بهدست آورد و پس از آن هم سعی کرد همچنان به روزرسانی داشته باشد وهمچنین بتواند ارزشهای معنوی هنرمندان را بیش از پیش حفظ کند.
دراین سالها با توجه به رشد و پیشرفت علم و تکنولوژی چه تغییراتی در بخش آموزشی صورت گرفته است؟
بخش آموزشی درهنرستان موسیقی پسران به دروس عمومی وتخصصی تقسیم میشود. بخش عمومی زیرنظر آموزش و پرورش کشوراست و دستورالعملها درخصوص نحوه تألیف کتابهای این بخش درسطح کشور و در همه هنرستانهای فنی و حرفهای بهطوریکسان تعریف شده است. کتابهای دروس تخصصی هم با نظارت و تعامل دفتر آموزش و توسعه فعالیتهای هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میگیرد. منتهی بهدلیل تغییراتی که طی دوسال گذشته درنظام آموزشی به وجود آمده (نظام 3-3-6) باید به تبعیت از این نظام و تصمیمی که در نظام آموزشی کل کشور گرفته میشود عمل کنیم اما تقاضای ما این است که بخش فنی و تخصصی همچنان به شورای فنی در هنرستان ارجاع پیدا کند و در خصوص تألیف کتابهای تخصصی با شورای فنی هنرستانها که در اساسنامه هم قید شده واز چهرههای علمی و دانشگاهی و افراد قابل اتکا و اطمینان هستند همکاری داشته باشند.
در بخش آموزش تخصصی که همان تدریس موسیقی است بیشتر به موسیقیهای علمی پرداخته میشود یا ملی؟
درهنرستان دو بخش موسیقی تدریس میشود، نخست موسیقی جهانی یا همان موسیقی کلاسیک غیر ایرانی و دیگرموسیقی کلاسیک ایرانی که درهر کدام ازاینها بخشها با نظارت شورای فنی هنرستان برای هنرجویان متقاضی انتخاب سازمیشود و سرفصلهای هر کدام از دروس هر سال مرور و به روزرسانی میشود.
آیا در آموزش موسیقی کلاسیک استادان مجرب و نام آشنا هم حضور دارند؟
استادان و مدرسان دردو بخش حضوردارند، نخست استادان پیشکسوت که افراد نامدار وفارغالتحصیل هنرستان موسیقی هستند و دیگر جوانترهای تحصیلکرده با مدارج خوب علمی که اتفاقاً آنها هم فارغالتحصیل هنرستان هستند و درجه دکترای موسیقی خود را در ایران یا خارج از ایران دریافت کردهاند.
با توجه به اینکه سالهای بسیاری بهعنوان استاد دراین هنرستان فعالیت داشتید از دیدگاه شما امکانات اولیه ای که باید برای هنرجو یا مدرس فراهم شود چیست؟
تغییر نظام آموزشی سبب تفاوتهای ماهیتی شده که حتی قابل قیاس با دهههای قبل نیست. یک زمان دروس عمومی چون عربی، زبان، ادبیات، طبق ماهیت کتابهای سالهای گذشته بود اما در حال حاضر همه آن دروس بازنگری شده است و البته در مورد درسهای تخصصی هم این اتفاق صدق میکند. جریان علمی دنیا در موسیقی جریان موفق و به روزی است و آکادمیهای دنیا بر مهارت آموزی هنرجویان خود بسیار تأکید دارند و از متد و روشهایی استفاده میکنند که به روز شده است. البته دردورههای اخیر این شانس وجود دارد دانشجویان و هنرمندانی که برای تحصیل به کشورهای دیگر یا کنسرواتوارها رفتهاند علم و دانش خود را در خدمت هنرستان صرف کنند.
آیا نحوه تدریس در هنرستان همچنان برپایه روش سنتی بوده یعنی تدریس از کتابهای موسیقی و آموزش سینه به سینه است یا مالتی مدیاها در بخش آموزشی گنجانده شده است؟
با توجه به پیشینه هنرستان بهتراست بگویم روش تدریس موسیقی هیچ گاه متکی به جریان شیوه شفاهی نبوده و نیست بهطورمثال در بخش موسیقی ایرانی سعی شده در زمینه سازهایی چون تار، سه تارو... از کتابهای اول، دوم یا سوم هنرستان که شهرت بالایی دارد استفاده شود و غالب نوازندگان از روی این کتابها که زمانی با همکاری مرحوم روحالله خالقی نوشته شده مینوازند و آموزش میبینند در نتیجه آن جریان مکتوب مورد نظر برقرار است البته به تناسب ساز، بخصوص سازهای ایرانی و نحوه آموزش مدرس اگر ضرورت داشته باشد بخشی از تدریس بهصورت شفاهی خواهد بود اما محوریت آموزش هیچ گاه به روش گوشی یا شفاهی نبوده است.
آیا در بخش تألیفات، کتابهای موسیقی (کلاسیک یا ایرانی) به روزرسانی شده است؟
سعی ما این است که با کمک معلمان با جریان روزآمد حرکت کنیم. البته کتابهایی از گذشته بهعنوان پایه استفاده میشود اما معلمها بخصوص در حوزههای سازهای زهی که از فارغالتحصیلان دانشگاه و هنرستان هستند به جریان علمی روز مسلط بوده و در حال اتفاق است.
هنرستان موسیقی در فرهنگسازی موسیقی بین مردم چه میزان اثرگذار بوده است؟
به عقیده من فرهنگسازی نیازمند مؤلفههای بسیاری است. بهطور مثال ممکن است افرادی درهنرستان موسیقی ایران تحصیل نکرده باشند و خارج از ایران یا در یک کنسرواتوار پذیرش گرفتهاند و تصمیم دارند تجربیات شان را در کشور خود ارائه دهند این موضوع عاملی است که باید نقاط اشتراک آن هم دیده شود. آموزشگاههای آزاد هنری هم که با نظارت معنوی دفتر آموزش وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی مشغول به کار هستند به نظر میرسد باید یک اتفاق نظر در جهت ماهیت آموزشی آن و رسیدن به یک وحدت رویه ایجاد شود و یکسانسازی صورت گیرد. اما فارغالتحصیلان هنرستان جزو کسانی هستند که در فضای موسیقی کشور فعالیت حرفهای انجام میدهند. به طور مثال هنرمندانی که درارکستر موسیقی ملی یا سمفونیک مشغول به کار هستند یا افرادی که در حوزه موسیقی ایرانی به طور جدی فعالیت میکنند.
امروزه اکثریت کسانی که بهدنبال یادگیری موسیقی هستند ترجیح شان براین است که در آموزشگاههای موسیقی آموزش ببینند و قطعاً آنچه در هنرستان میآموزیم در آموزشگاه کمتر مورد توجه بوده است درواقع آن مفاهیم پایدار موسیقی که باید به مردم آموزش داده شود و به هنرستانها گرایش پیدا کنند وجود ندارد یا انگشت شمار است برای رسیدن به این هدف چه باید کرد؟
البته آموزش موسیقی بهصورت علمی در برخی از آموزشگاههای موسیقی وجود دارد و دیده میشود که تعدادی از آنها استادان هنرستان یا فارغالتحصیلان موسیقی هستند یا در یک جریان علمی شرکت داشتهاند اما به نظر میرسد باید به یک جایگاه یکسانسازی در جریان آموزشی دست یابیم و این اجماع نظر همه استادان و کسانی است که تجربیات خوبی بخصوص در موضوع پداگوژی و تدریس دارند.ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که همه نوازندهها نمیتوانند مدرسان خوبی باشند و در دنیا هم این جریان تفکیک وجود دارد یعنی کسانی که علاقهمند به تدریس هستند باید آموزشهای جداگانه ای ببینند. البته منافاتی ندارد ممکن است یک نفر نوازنده خوبی باشد یک نفر معلم خوب و الزامی نیست اگر کسی نوازنده خوبی است معلم خوبی هم باشد. ما پیشنهاد کردیم واحدهای هنرآموزی، پداگوژی و معلمی در هنرستان گنجانده شود و هنرآموزان از ابتدای کار با جریان آموزشی و راهکارهای آن آشنا شوند و به نظر میرسد با همکاری آموزش و پرورش این روند اصلاح شود.
با این حساب به این نتیجه میرسیم افرادی که در هنرستان مشغول به تحصیل هستند نمیتوانند مدرس خوبی باشند؟
خیر.نمی توانیم بگوییم مدرس نیستند؛ اتفاقاً استادان هنرستان تلاش شان براین است از میان شاگردانی که خوب کار میکنند فردی را بهعنوان دستیار در نظر میگیرند که طی روند آموزشی و فارغالتحصیلی اندکی مهارتهای آموزش را هم بیاموزد در واقع به طور رسمی پداگوژی آموزش داده میشود البته خود هنرجویان هم علاقهمند و پیگیر آموختن هستند.
نکته دیگر اینکه بیشتر استادان پیشکسوت موسیقی (چه در بخش موسیقیسازی یا موسیقی آوازی) تأکیدشان تدریس در آموزشگاههای موسیقی است و تقریباً هیچ همکاری با هنرستان ندارند.
استادان بسیاری بودند که در هنرستان تدریس میکردند و شاید در این سالها مشغله کاری سبب شده که فرصت این همکاری را نداشته باشند. اما به هر حال ما از معلومات این استادان چه کسانی که در هنرستان به تدریس مشغول هستند و چه خارج از این حیطه بهره میبریم.
اما باید بپذیریم که طی این سالها به مرور زمان بین هنرستان موسیقی واستادان فاصله ایجاد شده است. شاید این اتفاق اعتراض به سطح آموزشی یا عدم امکانات لازم برای یک هنرستان باشد یا موضوع چیزی دیگری است.
خیر. به عقیده من این موضوع وجود ندارد و بر این نظرم همه استادان نسبت به هنرستان عرق و علاقهای دارند. هنرستان به مانند یک مدرسه است و یکی از قوانین ما این است که دو روز در هفته هنرجویان کلاس ساز داشته باشند. حالا ممکن است آن استاد مورد نظر به خاطر مشغله کاری هفتهای یک روز درس بدهد یا شاید دلایل اقتصادی هم دخیل باشد. شاید هم یک بخش آن این است که بزرگترها با نسل کوچکتر کار نمیکنند و تمایل شان براین است که به هنرجویان حرفهای آموزش بدهند.
دربخش آموزش، فاصله ما با استانداردهای جهانی چه میزان است؟
حداقل دراین دوره تلاش ما براین است که این اتفاق صورت بگیرد. واقعیت این است که در حوزه موسیقی علمی یا کلاسیک یک تاریخ 800-700 سال وجود دارد و آرام آرام گسترده میشود و این کم اتفاقی نیست اما در موسیقی ایران هم بهنظر میرسد این رویکرد شکل گرفته است و امیدوارم سالهای آینده تداوم پیدا کند.
در بخش موسیقی علمی یا کلاسیک قطعاً نمیتوانیم به استانداردهای جهانی حتی نزدیک شویم اما آیا در بخش موسیقی ایرانی حرفی برای گفتن وجود دارد؟
اتفاقاً تلاش استادان و مدرسان بر این است که از استانداردهای مورد قبول برای تدریس استفاده شود. یک زمان برای ساز قانون هیچ رپرتواری وجود نداشت اما درحال حاضر خوشبختانه استادانی چون خانم ملیحه سعیدی یا شاگردان ایشان تلاش بسیاری انجام دادهاند یا در دیگر سازها چون عود که تا پیش از استاد منصورنریمان اثر مکتوبی دیده نمیشود اما ایشان و شاگردان شان زحمت بسیاری در این باره کشیدهاند. در موسیقی ایرانی کتابها و متدهای سطح بالایی وجود دارد و رویکرد خوبی هم با کمک استادان و پیشکسوتان دیده میشود و اگر آموزش و پرورش هم همکاریهای لازم را داشته باشد میتوانیم کتاب هایی را در هنرستان تدوین کنیم که بهصورت مستقل تدریس شود و برای همه سازها دارای ماهیت یک کتاب داشته باشیم که در دسترس عموم قرار بگیرد.
طی این سالها آیا در اساسنامه هنرستان هم بازنگریهایی صورت گرفته است؟
تا آنجا که حضور ذهن دارم آخرین جریان بازنگری به سال 86 بر می گردد و پس از روند کاری هنرستان با مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش در حرکت بوده و به لحاظ قانونی متصل به این جریان است که البته سعی کردهاند نسبت به گذشته مدونتر باشد.
در این 5-4 سالی که ریاست هنرستان موسیقی پسران را برعهده داشته اید آیا به این نتیجه رسیده اید که برحسب ضرورت یک بند یا تبصره به اساسنامه اضافه شود؟
دربحث اساسنامه تقریباً غیر ممکن است چرا که با جریان آموزش و پرورش در حرکت است اما در بخش تألیف کتابها وبخش علمی هنرستان باید بازنگری هایی با همکاری آموزش و پرورش صورت بگیرد. به طور مثل رشته آهنگسازی تا حدود دو سال گذشته در هنرستان تدریس میشد اما با تغییر نظام آموزشی متأسفانه این رشته حذف شده است البته پیگیر این مسأله هستیم ولی تا به امروز مجوزی برای آن صادر نشده است.
آیا آموزش رشته رهبری ارکستر یا گروه کر هم وجود دارد؟
خیر.این موضوع را در نظر داشته باشید که بخشی از علوم و مهارتها میتواند در ادامه و تحصیلات تکمیلی اتفاق بیفتد و آموزشهایی چون رهبری ارکستر، اتنوموزیکولوژی، موسیقی نواحی با مواد درسی یا کتابها برای هنرآموزان بازنگری شود.
مدرک فارغالتحصیلان هنرستان بهلحاظ کارکرد شغلی چه میزان در جامعه اعتبار و ارزش دارد؟
در ایران مدرک هنرستان بسیارارزشمند است ودرخارج از ایران هم با توجه به تجربهای که تا به امروز داشتهایم واحدهایی که تدریس شده است با هنرستانهای خارج از ایران برابری میکنند و بهنظر میرسد وجه بینالمللی دارد.
آیا آموزش موسیقی در کشورما همسو با جامعه است! به طور مثال نیازاست آهنگسازی موسیقی پاپ یا آهنگسازی موسیقی فیلم که در جامعه مورد توجه بوده آموزش داده شود.
البته این تصمیم که یک مقدار کلیتر و کلانتر باید با اعضای شورای فنی در میان گذاشته شود و هنرستان نمیتواند در مورد آن تصمیم بگیرد. البته برای موسیقی فیلم دورههای ورک شاپ و مستر کلاس برگزار شده است و خوشبختانه نسل امروز بسیارپیگیر این موضوع هستند وبه نسبت اطلاعات خوبی دارند.
در خصوص موسیقی کودک و موسیقی بانوان چطور!در واقع منظور این است که آموزش موسیقی آوازی برای بانوان تعریف شده است؟
در مورد موسیقی کودک هم شاخهای وجود ندارد و در هنرستان تدریس نمیشود. البته دردنیا هم آکادمیهای موسیقی کودک مجزاست. اما در مورد موسیقی آوازی باید بگویم متأسفانه تا به امروز بخش آواز چه در حوزه موسیقی کلاسیک و چه موسیقی ایرانی و همچنین سازهای کوبهای هنوز به دروس هنرستان وارد نشده است. یعنی آموزش آواز ایرانی اصلاً وجود ندارد و تنبک هم بهعنوان ساز دوم تدریس میشود.
با این حساب دروس رسمی که در این هنرستان تدریس میشود چیست؟
تقریباً همه سازها آموزش داده میشود اما ضرورت و نیاز سازهای کوبه یا آواز در دوران جدید پیدا شده و صحبتهایی هم دراین باره بوده است که ان شاءالله بهطور رسمی به بخش آموزشی وارد شود.
آموزش آواز به این صورت است که هنرجویان در ابتدا تئوری و سلفژ و مباحث آکادمیک موسیقی آوازی را بیاموزند و آن را در خدمت یک استاد آوازی بهصورت شفاهی شنیده باشند درواقع باید یک جریان آکادمیک و سر فصل درسی برای آن تعریف شود تا کسی که بهدنبال این رشته و دریافت مدرک دیپلم است بتواند این موارد را بگذراند.
بهتر است بگوییم آموزشگاههای موسیقی به مراتب جلوتر از هنرستانها در حرکت هستند؟
خیر.درآموزشگاهها عموماً، آواز بهصورت شفاهی آموزش داده میشود و هنرجویان آواز باید به شخصه بهدنبال دروس تئوری باشند.
هنرستان موسیقی بهلحاظ آموزشی چه تفاوتی با دانشگاه هنر یا دانشکده موسیقی دارد؟
بهطور طبیعی دانشکدهها ادامه جریان مدارس یا هنرستان هستند. در حال حاضر استادانی که در دانشگاه هنر یا دانشگاه تهران به تدریس مشغولند سعی کردهاند مباحث علمی را فراتر ببرند و آن را ادامه هنرستان قرار بدهند اما این موضوع جای بازنگری و نقد دارد چرا که وقتی یک نفر از هنرستان به دانشگاه میرود دیگر نیاز نیست همان درسها را بخواند و فراتر برود.ارزش مدرک تحصیلی هنرستان دیپلم است و دانشگاه به مدارج علمی بالا میپردازد.
هنرستان موسیقی در بخش اجرایی چه فعالیتهایی دارد! آیا ارکسترهایی تشکیل شده است؟
بله. هنرجویان مقطع دوم، اجرا در ارکسترهای ایرانی و کلاسیک را بهصورت رسمی آموزش میبینند. علاوه براین گروههایی را تشکیل دادهایم که بهصورت حرفهایتر کارمی کنند و خارج از هنرستان کنسرت برگزار کردهاند که ثمره آن ارکستر زهی است که در جشن100 سالگی هنرستان موسیقی روی صحنه میرود و البته امسال هم به جشنواره موسیقی فجر دعوت شدهاند و انشاءالله سال آینده کنسرت مستقل خواهند داشت.
بسیاری ازفارغالتحصیلان هنرستان موسیقی زمانی که وارد جامعه میشوند ناخودآگاه مجبورند همسو با جریان روز جامعه باشند و بهدنبال موسیقی پاپ یا موسیقی خیابانی میروند. ارزیابی شما از سطح آموزشی موسیقی و پذیرش موسیقی در جامعه چیست؟
ما باید دروس تخصصی را به گونه ای آموزش بدهیم که اگر یک نفر تصمیم داشته باشد با معلومات قوی درهر رشتهای فعالیت کند بداند که به طور طبیعی باید مراحل آکادمیک را بگذراند. زنده یاد محمد رضا لطفی این نظریه را داشتند که باید نیاز هر نوع موسیقی چون موسیقی پاپ یا موسیقی ایرانی را در جامعه ارزیابی کنیم و بدانیم چند درصد جامعه این موسیقیها هستند! بهنظر من نظریه بسیارمهمی است و هنرمندان باید به آن بپردازند ما نمیتوانیم تنها به یک نوع موسیقی توجه داشته باشیم بلکه باید درصدبندی شود. متأسفانه سیاستگذاری فرهنگی ما به این سمت رفته است که در یک جامعه چراغ موسیقی ایرانی باید خاموش باشد.
رسانه ملی درسیاستگذاری فرهنگی چه نقشی دارد؟
قطعاً بیتأثیر نخواهد بود اما ابتدا باید پیشزمینه آن هم فراهم شود و اینکه چه هدفی را برای این سیاستهای فرهنگی در نظر داریم.
منبع: روزنامه ایران